پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403

 



دوربین 13

با کودکان داغدار چگونه رفتار کنیم؟

با کودکان داغدار چگونه رفتار کنیم؟
81-1606
از لحاظ روان شناختی، بی شک «مرگ» معانی متفاوتی برای افراد مختلف دارد؛ مفهومی که از مرگ در سنین مختلف وجود دارد نیز متفاوت و مختلف است، برای مثال درک یک کودک 5 ساله از مرگ، با یک نوجوان 15 ساله بسیار متفاوت است.کودکان نیز همانند بزرگسالان در اثر از دست دادن عزیزان خود غمگین می شوند و برای انطباق مجدد با محیط به زمان نیاز دارند. در بعضی موارد دیده می شود که وقتی کودک، پدر، مادر، خواهر یا برادر خود یا حتی پدربزرگ یا مادربزرگ را از دست می دهد، واکنش فوری نشان نمی دهد. شاید بسیاری از اطرافیان تصور کنند که او مرگ را نمی فهمد و یا این که توانسته است آن را بپذیرد. در صورتی که واکنش کودکان نسبت به پدیده های اطراف گاهی با تاخیر بروز می کند.

معمولا این گونه وقایع برای کودکان بسیار دردناک است، شاید به طور خودآگاه بروز نکند، اما در ضمیر ناخودآگاه آنان باقی می ماند و در زمانی دیگر به صورت رفتارهایی که نشان دهنده سوگ درونی است آشکار می شود. اما به واقع خردسالان و کودکان چه مفهومی از مرگ در ذهن دارند؟
                                             مراحل سوگ
رضا آذریان کارشناس ارشد علوم تربیتی و مشاور خانواده می گوید: همه می دانیم که مرگ عزیزان به عنوان یک پدیده انکار نشدنی در مسیر زندگی همه انسان ها رخ می دهد، فرآیند سوگ که معمولا بین 6 تا 12 ماه طول می کشد، مراحل مختلفی را شامل می شود؛ در مرحله اول که انکار نام دارد، فرد مرگ عزیزش را نمی پذیرد و آن را باور نمی کند، سپس وارد مرحله «خشم» می شود که طی آن با ابراز عصبانیت خویش به مسببان احتمالی واقعه، خشم خود را نشان می دهد، مرحله بعد که نسبتا طولانی تر از دو مرحله قبلی است، «غم» نام دارد و مرحله بروز علایم افسردگی در فرد است که در صورت طولانی شدن، باید آن را جدی گرفت، در مرحله آخر نیز که «پذیرش» نامیده می شود فرد با مرگ عزیزش تقریبا کنار می آید. این مرحله را بعضی افراد به اشتباه ، فراموشی می نامند.

                                     سوگواری و کودکان
رضا آذریان در ادامه، سوگواری پس از مرگ اعضای خانواده را از منظر کودکان بررسی می کند: « درباره کودکان باید گفت که آن ها معمولا آمادگی روبه رو شدن با واقعه مرگ را ندارند و بر این اساس نمی توانند دوره سوگ را مطابق مراحلی که گفته شد به طور طبیعی طی کنند و در برخی موارد علایم مختلفی را نظیر اضطراب، ترس، بی اشتهایی و... از خود نشان می دهند. این علایم یعنی این که کودک نتوانسته است هیجان های درونی اش را بیرون بریزد
               
                                        تاثیرات داغدیدگی بر کودکان
-         واکنش های خصمانه نسبت به دیگران
-         اختلال تغذیه ای
-         اختلال در خواب و شب ادراری
-         اختلال های روحی و روانی
-         تلاش به جایگزین یابی برای متوفی
-         رفتار پرخاشگرانه
-         مشکلات انضباطی و یادگیری
-         درونگرایی
-         احساس گناه
-      ترس واضطراب
                                 7 توصیه برای رفتار با کودکان داغدار
کودکان که به طور طبیعی در اوایل فقدان عزیزان بهانه های فراوان می گیرند، به مرور زمان احساس جدیدی که حاصل تطابق با شرایط جدید است به وجود خواهد آمد؛ به عبارت دیگر، جایگزینی در عواطف کودک خیلی سریع تر صورت می گیرد.

 ۱ - او را در فرصت های مناسب همراه با سکوت در آغوش بگیرید: این کار برای تقویت حس همدردی و همدلی موثر است.
۲ - برای کودک داستان بخوانید: برای کودکی که عزیز از دست رفته ای دارد داستان هایی که شخصیت های آن شبیه شخصیت های زندگی واقعی کودک باشد، تعریف کنید. این کار کمک زیادی به برون ریزی عاطفی او می کند. همچنین می توانید از او بخواهید بعضی قسمت های داستان را ادامه دهد و تعریف کند.
۳ - همراه با کودک نقاشی کنید: این که شما همراه با کودک داغدار مشغول نقاشی کردن شوید به دلیل بیان احساساتش درباره افرادی که تصویرشان را نقاشی می کند می تواند موثر باشد.
۴ - همراه با او آلبوم عکس های خانوادگی و آلبوم خودش را مرور کنید: این کار باعث می شود خاطرات مربوط به فرد فوت شده را با هم مرور کنید.
۵ - هرگز از او نخواهید که عزیز از دست رفته اش را فراموش کند: این کار ممکن است در او احساس گناه ایجاد کند. در مقابل نقش فرد دیگری را که در زندگی او جایگاه مهمی دارد پر رنگ تر کنید.
۶ - همراه با کودک به زیارت اهل قبور بروید: این کار برای صحبت کردن با عزیزی که از دست داده است، در فواصل زمانی مناسب، مفید است و به کودک کمک می کند با موضوع کنار بیاید.
۷ - همدردی را به کودک بیاموزید: باید به کودک همدردی را آموخت: «کودک باید بفهمد که او تنها کسی نیست که عزیزی را از دست داده است و افراد دیگری هم سوگوارند و او می تواند برای آن ها نقش حمایتی داشته باشد. با این کار او می فهمد به دلیل وجود افراد سوگوار دیگر نمی تواند از این موقعیت ناراحت کننده برای جلب توجه، از رفتار عاطفی دیگران سوء استفاده کند. در عین حال روحیه کودک بسیار شکننده است و نقش حمایت و نظارت و عطوفت اطرافیان باید حد و مرز شناخته شده ای داشته باشد
                                    آنچه نباید به کودک داغدار گفت
ماهنامه سپیده دانایی می نویسد: کودک درباره فرد از دست رفته سوال خواهد کرد. بهتر است به سوال هایش پاسخ داده شود. کودک می خواهد بداند چه اتفاقی افتاده است. از دادن جواب هایی با جمله های کوتاه بپرهیزید.
به اونگویید: «مادرت مرده و دیگه نیست.» موقعیتی را برای صحبت با او فراهم کنید. او را در آغوش بگیرید، یا دستش را در دست بگیرید. برایش توضیح دهید فردی که فوت کرده، دیگر در کنار او نیست. برایش توضیح دهید فرد فوت شده نمی تواند برگردد و کسی نمی تواند در این مورد کاری انجام بدهد.به او نشان بدهید چه قدر متاسف هستید و اطمینان بدهید از او حمایت و محافظت خواهد شد.
برخی با جمله های کلیشه ای سعی می کنند کودک را آرام کنند. مثلا می گویند «همیشه خدا اونایی که خیلی خوب هستند رو پیش خودش می بره.» گفتن چنین جمله ای، دنیایی از اضطراب را برای کودک به همراه خواهد داشت: یعنی کسانی که الان هستند و نمرده اند خوب نیستند؟ یا افراد خوبی که هستند و او خیلی دوستشان دارد هم به زودی خواهند مرد؟
به کودک نگویید فرد از دست رفته، به سفر رفته است. چنین حرفی پیامدهایی دارد. او همیشه منتظر خواهد بود که فرد فوت شده روزی از سفر برگردد.همچنین اگر کودک سن بسیار کمی دارد به او نگویید که مثلا: «خدا مادرت را پیش خودش برده» چرا که ممکن است با این جمله این تصور اشتباه در کودک به وجود بیاید که خدا عزیزانش را به ناحق از او گرفته است.
نويسنده : حمزه جعفری

این کاربر 1 مطلب منتشر شده دارد.

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.