پنج شنبه, 27 ارديبهشت 1403

 



روابط عمومي گزارش اول

بسمه تعالي

موضوع تحقيق: روابط عمومي وزارت راه و شهرسازي

با عرض سلام و خسته نباشيد، احتراماَ‌ به استحضار مي رساند تحقيق ذيل مربوط به گزارش كاربيني اينجانب در محل كارم (روابط عمومي وزارت راه و شهرسازي) است كه در گزارشاتي مجزا تقديم مي گردد:

در ابتدا با توجه به فهرست ارائه شده تا بخش روابط عمومي پس از انقلاب اسلامي را شرح داده و ادامه گزارش را در بخش هاي بعدي تقديم مي دارم.

فهرست صفحه

مقدمه....................................................................................................... 2

روابط عمومی چیست؟..................................................................................... 3

سیمای روابط عمومی در ایران .......................................................................... 10

پیدایش اصطلاح روابط عمومی .......................................................................... 13

نخستین نوشته ها در مورد روابط عمومی ............................................................... 15

ایجاد رشته دانشگاهی ..................................................................................... 16

ارتباط روابط عمومی ها در پیش از انقلاب اسلامی..................................................... 18

روابط عمومی پس از انقلاب اسلامی..................................................................... 20

مقدمه

در عصر و زمانه ای بسر می بریم که آن را (عصر ارتباطات)، (عصر بزرگراه های اطلاعاتی)، (عصر جامعه اطلاعاتی) و ... می نامند.در واقع هرنامی که بر این عصر بگذارند،نمی توان خالی از جنبه های (اطلاعاتی) و (ارتباطی ) آن در جامعه باشد.

بی گمان یکی از چهره های انقلاب ارتباطات را باید در تحولی که شاهد وقوع آن در عرصه های روابط عمومی هستیم جستجو کرد اگرچه برخی خواسته اند پیشینه تاریخی روابط عمومی را تا روزهای آغازین پیدایش زندگی انسان، این موجود اجتماعی ومتعالی گسترش دهند اما سرگذشت آن در سده های اخیر حکایتی دیگر است.

سازمانها، نهادها و شرکت ها همواره می کوشند از دروازه هایی عبور کنند که پشت آنها نگرش مخاطبان ، چونان رودخانه ایی خروشان در گذر است.آنها می خواهند نگرشها را تغییر دهند ، با آنها مقابله کنند و بالاخره آنها رابه نگرشهای مطلوب تبدیل کنند. کلید دروازه و آئین تکوین نگرش های مطلوب در دستان پر قدرت روابط عمومی ها است.روابط عمومی ها نه از دروازه های بسته هراس دارند و نه به تکاپوهای عبث می پردازند، راز آنها در این است که به خوبی می دانند چگونه (پیام صحیح و درست) را از (راه درست و صحیح) به (مخاطب صحیح) برسانند.روابط عمومی قوی و کارآزموده ابتدا به (درستی کار) فکر نمی کنند، هدف او (کاردرست) است.روابط عمومی خوب،پیوسته تلاش می کند تا کار درست را به درستی انجام دهد اما چگونه؟

روابط عمومی چیست؟

دست اندرکاران روابط عمومی بر خلاف پزشکان ، حقوق دانان و سایر متخصصان در تعریف موضوع کار خود مشکل دارند.این مشکل از آنجا ناشی می شود که کار این گروه صورت گوناگونی به خود می گیرد وزمینه های مختلفی را شامل می شود.دلیل دیگر این است که روابط عمومی رشته نسبتا جدیدی است هرچند که بعد از جنگ جهانی دوم که روابط عمومی در مقام یک تخصص در ذهن ها شروع به جایگزین شدن کرد و توانست فعالیت هایش را طبقه بندی کند ، استانداردها و معیارهایی را برای کار خود وضع نماید وحوزه فعالیت های خود را تدوین کند."ادوارد برنیز" یکی از بنیانگذاران این رشته ، از جمله نخستین افرادی بود که روابط عمومی را به عنوان یک حرفه اصیل و جدی تعریف کرد. تعریفی که وی در سال 1952 ارائه داد هنوز هم یکی از ساده ترین و در عین حال دقیق ترین تعاریف این رشته است.

وی می گوید روابط عمومی عبارت است از:

1.اطلاعاتی که به مردم داده می شود.
2.تلاش های ترغیبی به منظور تغییر گرایش ها و رفتار مردم.
3.کوشش در همبسته ساختن نگرش ها و اقدامات یک موسسه با مخاطبان خود و متقابلا نگرش ها و اقدامات مخاطبان با موسسه.
آگاه ساختن، متقاعد ساختن و ایجاد همبستگی افعالی هستند که بر عمل روابط عمومی حاکم است.ارتباط بین یک سازمان با یک گروه از مخاطبان یا گروهایی از مخاطبانش."برنیز" تصریح می کند که این ارتباط یکطرفه نیست، در عین حال که اطلاعات عینی و همچنین برداشت های ذهنی مربوط به یک سازمان بازنگری می شود، در تعیین آنچه که انتشار می یابد باید نیاز ها و دریافتهای مخاطبان و گروههای مورد نظر سازمان و همگان مورد توجه قرار گیرد.بدین ترتیب روابط عمومی هم تاثیر گذار و هم تاثیرپذیر است.

یکی از روش های بررسی وظائف روابط عمومی تجسم وضعیت آن در محل برخورد دو دسته از پیامها است.روابط عمومی از یک سوپیام هایی را پخش می کند که سازمانش به صورت اطلاعات در مورد عملیات، سیاستها ، کارمندان،کارگران و غیره تولید می کند و از سوی دیگرپخش کننده پیام هایی است که از حداقل یک یا چند گروه از مخاطبان مطلوب(آن بخش از مخاطبان که در سازمان در تلاش دست یافتن به آنها است و نظراتشان برای سازمان اهمیت زیادی برخوردار است) دریافت می دارد.

پاره ایی از نظریه پردازان روابط عمومی براین عقیده اند که نقش میانجیگرانه ای که امروزه روابط عمومی ها بر عهده دارند معلول گرایشهای فکری زیست محیطی جامعه جدید ما است که در آن وابستگی متقابل برای ادامه حیات ضروری است. آنها معتقدند در چنین جامعه ای روابط عمومی نمی تواند پیامهای مؤسسه خود را یک جانبه اعمال کند، که در عین حال باید به بهبود و رفاه مشتریها و عموم مردم نیز بیاندیشد. در حقیقت کارشناسان روابط عمومی متفقا" به این حقیقت دست یافته اند که کارکردن در چشم اندازوسیع(ما) نوآورانه تر، اخلاقی تر و نهایتا" برای موسسه سودآورتر است. در کنگره جهانی سال1978 روابط عمومی که در شهر مکزیک برگزار شد این چشم انداز در تعریف رسمی روابط عمومی منظور گردید و به تصویب متخصصان این رشته که از سراسر جهان گرد آمده بودند رسید:

روابط عمومی کاربردی عبارت است از هنر و دانش اجتماعی تجزیه و تحلیل گرایشها، پیش بینی آثار آنها، مشورت با روسای موسسات و تهیه و اجرای برنامه های عملی که هم در جهت منافع موسسه و هم همگان باشد.

حال باید روشن تر شود که چرا پاره ای از پیش فرض های معروف گذشته روابط عمومی در حقیقت استنباط غلطی بوده اند. روابط عمومی یک بنگاه مطبوعاتی نیست. یک بنگاه مطبوعاتی با تبلیغ می کوشد تا به هر قیمت شده نام مشتری در رسانه ها ذکر شود، در حالی که کارورز روابط عمومی تنها به این دلیل به تبلیغ می پردازد که قصد دارد آن را در درون برنامه گسترده تری که هدفهای سازمانی و افکار عمومی را مد نظر می گیرد بگنجاند.

اشتباه متداول دیگر این است که روابط عمومی با آگاهی تبلیغات آمیخته شود.در آگهی تبلیغاتی، یک سازمان جایی یا وقتی را در روزنامه، مجله، رادیو و تلویزیون خریداری می کند و پیام خود را در جایی که به آن سازمان اختصاص داده شده است می گنجاند. این بدان معنی است که پیام تحت کنترل کامل موسسه قرار دارد. بر خلاف تبلیغات تجاری، بیشتر پیامهای روابط عمومی غیر قابل کنترل هستند. یعنی که چون پیامها در اختیار رسانه ها قرار می گیرند از سوی خبرنگاران و دبیران رسانه ها دستخوش تفسیر و تغییر می شوند. بدین ترتیب رسانه ها در مورد پیامهای روابط عمومی به عنوان رابط عمل می کنند و ممکن است آنها را پیش از اینکه به مخاطبان موسسه برسانند مورد تجدید نظر و یا تغییر کلی قرار دهند.

هرچند آوازه گری و تبلیغات تجاری می توانند ابزاری در یک برنامه روابط عمومی باشند، ولی یک برنامه روابط عمومی نمی تواند به این دو عامل ختم شود. روابط عمومی، هنگامی که با تعریف کامل آن در نظر گرفته می شود، از نظر وسعت و دید از اینها گسترده تر است. با این وجود، علی رغم گستردگی و تنوع مسولیتهایی که برای روابط عمومی در نظر گرفته می شود، کار آن معمولا" سیاستگذاری نیست. کارورزان روابط عمومی معمولا" برنامه هایی که سیاست موجود سازمان را روشن و تقویت می کنند به اجرا می آورند، و در صورت لزوم ممکن است برای اصلاح و تعدیل سیاست سازمان با مدیریت به مشورت بپردازند.

یک مسئول روابط عمومی ، اگر نگوئیم هرگز ، دستکم بندرت خط مشی سازمان را تعیین می کند. این کار به عهده رئیس موسسه ، هیات مدیره و یا سایر مقامات سیاستگذار سازمان است.

نمونه بسیار خوب استفاده از مهارتهای روابط عمومی برای پیشبرد دموکراسی ، جریان انقلاب آمریکا است. "توماس پین و ساموئل آدامز" دو تن از مبلغان بزرگ ، نویسندگان ، سخنرانان ، مناظره گران و سازمان دهندگان این انقلاب بودند که برای جلب توجه افکار عمومی حتی وقایع و مراسم جدیدی را خلق می کردند.

مثلا" برگزاری مراسم ویژه ( میهمانی چای در بوستن)، (در زمان انقلاب آمریکا) چنان تاثیر گذار بود که حتی امروزه نیز هیچ کودک دبستانی را نمی توان یافت که با آن آشنا نباشد. متخصصین انتشارات و تبلیغات نیز در این انقلاب به پیدایش شعارها ، مضامین و مفاهیمی که با ایجاد شور و هیجان جنگ استقلال را همگانی کرد و به میان همه مردم کشاند ، کمک کردند. تکیه انگلیسها به قدرت و برتری نظامیشان ، نادیده گرفتن افکار عمومی و عدم مقابله جدی با انقلابیون عواملی بودند که به این مبلغان انقلاب کمک کرد.

بسیاری از فنونی که منجر به تولد ملت ما و توسعه آن در مناطق اولیه گردید ، در پیشبرد جنبشهای اجتماعی و نهضت های اصلاح طلبانه قرن 19 به کار گرفته شد. یکی از مشهورترین آن نهضت جمع آوری اعانه و بسیج افکار عمومی در القائ بردگی سیاهپوستان بود. برنامه دیگری جهت احقاق حقوق زنان در همین مقطع تهیه و اجرا گردید؛ هر چند زنها تا سال 1920 موفق به کسب حق رای نشدند.

دیری نگذشت که با سپری شدن قرن نوزدهم مبلغان اصلاحات اجتماعی و آژانسهای مطبوعاتی سیاسی رقیبانی در عرصه اقتصادی و بازرگانی برای خود یافتند. دنیای تجارت فرصتها و امکانات پایدارتری را برای توسعه و تکمیل فنون تبلیغاتی جدید و هیجان انگیز تر فراهم آورد. این جهت یابی جدید تجاری در روش "پی . تی . با رنام" ترویج کننده نام آور بازیهای سیرک در قرن نوزدهم متجلی است."بارنام" که یکی از خلاق ترین مبلغان همه ادوار است ، از مطبوعات برای تقویت برنامه هایش بهره برداری کرد. در یک مورد که بعدا" زبانزد همگان شد به روزنامه هایی که در تایید یا تکذیب هویت یکی از بازیگران زن سیرک او گزارشهایی چاپ می کردند نامه هایی نوشت. ( این بازیگر در برنامه های سیرک ، پرستار جرج واشنگتن معرفی شده بود ، ادعایی که در صورت صحت ، سن او را به 161 سال می رساند. نامه های "بارنام" موضوع هویت این زن را به مسئله جدل انگیز خاص و عام بدل ساخت و سبب شد که تبلیغات بیشتری برای نمایش سیرک صورت گیرد و در نتیجه گروه زیادتری به دیدن این نمایش بروند.

همزمان با آغاز فعالیتهای تبلیغاتی ابتکار آمیز "بارنام" که بعدا" در دهه 1930 در بنگاههای تبلیغاتی پر رونق هالیوود به کمال خود رسید ، در شیوه زندگی آمریکایی که بتدریج میدان اقتصادی گسترده تری را به فعالیتهای روابط عمومی عرضه می داشت ، نیز دگرگونیهایی روی داد. "شیرون لاروی" و "ام.ال.دوفلور" یادآور شده اند که سه گرایش عمده اجتماعی در قرن نوزدهم- صنعتی شدن ، شهر نشینی و نوسازی– با تکامل و پیشرفت روابط عمومی پیوندی تنگاتنگ داشته است. توسعه صنعت ، نهادهای صنعتی – تجاری را گسترش داد و نیاز شکل بخشیدن به این موسسات باعث گردید که پیامها از تنگناهای تصمیم گیری بوروکراتیک خارج شود. با گسترش شهر نشینی توده های مردم در شهرها متمرکز شدند و نیاز به این افتاد که به طریقی اثر بخش تر ، با این توده عظیم مخاطب ارتباط برقرار شود. سرانجام ، جریان نوسازی موجب شد که تنوع و نوآوری در تولید راه یابد ، بازار مصرفی گسترده تری فراهم شود وضرورت ایجاد و ارسال پیامهایی که قادر باشد به گروههای گوناگون مصرف کننده دسترسی پیدا کند به وجود آید.و می توان گفت که اصطکاک ناشی از مقابله میان بارونهای یغماگر و روزنامه نگاران افشاگر سبب ایجاد جرقه ای شد که روابط عمومی نوین را پدید آورد. مردم فهمیدند که قدرت اعتراض به عملیات استثمارگرانه تجاری را دارند و می توانند خواستار بهبود و تغییر وضع شوند. موسسات تجاری بزرگ نیز دریافتند که مجبور هستند عموم مردم و خواسته های آنها را در برنامه های خود به حساب آوردند ، در غیر این صورت محصولات و خدمات عرضه شده آنها تحریم خواهد شد و کارگرانشان علاقه مندی به کار را از دست خواهند داد. در سال 1906 "آی. وی. لی" که مانند برنیز از پیشاهنگان روابط عمومی به حساب می آمد ، مدیریت یک معدن ذغال سنگ را برای رویارویی با اعتصاب کارگرانش به عهده گرفت. او در اقدامی که به سهم خود انقلابی در رابطه بین مدیریت و کارکنان تلقی می شد به گردانندگان این معدن توصیه کرد که به جای طفره رفتن از پاسخگویی به سئوالهای کارگران با آنها به گفت و شنود بپردازند و خط مشی ها و برنامه های شرکت را برای آنها تشریح کنند. " لی" سپس مشاور روابط عمومی خانواده را عهده دار شد و در همین راستا به آنها توصیه کرد که با کارگران رابطه متقابل داشته باشند و در کارهایشان از سیاستی روشن و بی پرده پیروی کنند.

با آغاز قرن بیستم ، فعالیتها و راهبردهایی که برای پیشبرد امور اتخاذ می شد ، از تغییرات اجتماعی گرفته تا سرگرمی ها ، به عنوان بخشی از مفهوم جامع روابط عمومی به حساب می آمد. با واردن شدن آمریکا در جنگ جهانی اول ، در آن کشور کمیته اطلاعات عمومی تشکیل شد. این کمیته در جهت تقویت روحیه ملی وجلب پشتیبانی مردم ازطریق جمع آوری اطلاعات فعالیت می کرد.نیویورک تایمز این جنگ را نخستین جنگ (آژانسهای مطبوعاتی) لقب داد.

در طول جنگ دوم یک اداره بزرگ به نام اداره اطلاعات جنگ تشکیل شد.این اداره محل آموزش مهمی برای دست اندرکاران روابط عمومی سالهای بعد گردید.اداره اطلاعات جنگ تنها به سبب گستردگی اش باعث گردید که فنون و روشهای روابط عمومی در ابعاد وسیع تری شناخته شود و مفهوم روابط عمومی در میان سایر موسسات دولتی و غیر دولتی مورد توجه قرار گیرد. در سال 1948 انجمن روابط عمومی آمریکا به منظور ایجاد استانداردها و ضوابط کار روابط عمومی و در عین حال فراهم آوردن محلی برای اجتماع کارشناسان و مبادله تجارت و اطلاعات جدید تخصصی در این رشته تشکیل شد.

"راجر" ، مدرس روابط عمومی آمریکایی ، بر آن است که ( روابط عمومی در پاسخ به مسائل پیچیده و گسترش یافته زمان ما به صورت یک حرفه در آمده است.) و در جهان مملو از پیامهای گوناگون و درهم تنیده ، به کسی نیاز است که این پیامها را تفسیر و طبقه بندی کند و رابط میان گروههایی باشد که زبان و ارزشهای مختلفی دارند. به تدریج که رسانه ها پیشرفت می کنند ، به تخصص ویژه ای نیز نیاز است که راههای ارتباطی در دسترس را شناسایی کند و از نحوه بهترین ها را سرمایه گذاری و بر روی آنها آگاهی داشته باشد ، و سرانجام تکامل عملکرد روابط عمومی عنصری نامیده شد که سرمایه گذار را به سوی (سرمایه داری رفاه) در قرن بیستم را یاری کند. این دورانی بود که شرکتها و موسسات بزرگ بخش خصوصی که ملزم به کنار آمدن با دخالتهای دولت ، به منظور حمایت از منافع عمومی بودند بهره برداریهای اقتصادی لجام گسیخته خود را متوقف کردند. در چنین اوضاع و احوالی ، روابط عمومی در مقام یک وظیفه مدیریت پدیدار شد ، وظیفه ای که به نحوی بی بدیل صلاحیت آن را دارد که میان مخاطبان گوناگون جامعه پیشرفته ما که از حق اظهار نظر برخوردار شده اند ارتباط برقرار کند.

سیمای روابط عمومی در ایران

ایران از آغاز تا سال 1324ه.ق (1906م) بوسیله یک نظام سلطنتی مطلق العنان اداره می شد. این نظام در طی قرون ، ساختارها ، تاسیسات و نهادهای متناسب و هماهنگ با خود را به وجود آورده و گسترش داده بود و با اتکا به آنها به حیات خویش ادامه می داد. در راس این نظام ، شخص شاه قرار داشت که از اختیارات ، امتیازات و قدرت نا محدود برخوردار بود و با یاری قشر ها و طبقه هایی که از این نظام بهره مند می شدند ، کشور را اداره می کرد. به سبب فقدان قوانین مطلوب که طبعا" مورد پذیرش شاه و صاحبان قدرت در جامعه نبود ، حقوق فردی و اجتماعی برای شهروندان به گونه کنونی متصور نبوده است. این نظام دارای یک دستگاه ارتباطی – تبلیغی یک سویه ، از بالا به پایین بود که زمینه را برای تحکیم قدرت شاه و پیشبرد خواسته ها و امیال او آماده می ساخت.

در سال 1324 ه. ق جنگی که سالها میان طبقات و گروههای گوناگون مردم ایران به منظور کسب حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی با شاه و اطرافیانش در جریان بود ، تشدید گردید و سرانجام با پیروزی مردم پایان یافت و نظام سلطنتی مطلقه به حکومت مشروطه سلطنتی تبدیل شد ، قانون اساسی تهیه شد و مورد تصویب قرار گرفت. در این قانون اساسی حقوق و آزادیهای شهروندان ایرانی تضمین شده بود و مجلس شورایی متشکل از نمایندگان مردم به وجود آمد که وزرا در برابر آن مسئول بودند. در جریان این مبارزه طولانی و سخت همواره رهبران مذهبی ، بسیج و هدایت مردم را علیه استبداد و حکومت مطلقه بر عهده داشتند.

هر چند که از نیمه دوم قرن سیزدهم هجری بنا به اراده شاه ، کارهای مملکتی از دست یک نفر (صدر اعظم) خارج شد و شش وزارتخانه برای اداره امور مملکت تشکیل شد ، ولی این وزارتخانه ها تنها در برابر شاه مسئول و جوابگو بودند.

وزارتخانه ها ، نهادها ، تشکیلات و تاسیساتی که پس از مشروطیت به وجود آمدند در برابر مجلس ، مطبوعات ، مردم و افکار عمومی مسوول و پاسخگو بودند و مدیران و مسوولان آنها برای ادامه کار نیاز داشتند تا با مردم ارتباط دو جانبه برقرار کنند و به اطلاع دادن و آگاه کردن آنان بپردازند ، به حرفهایشان گوش دهند و به اقناع ، ترغیب و تبلیغ برای آنها مبادرت ورزند. این روند تا بدانجا ادامه یافت که از اوایل قرن حاضر (دهه دوم قرن بیستم) در تشکیلات وزارتخانه های ایران اداره ، دفتر یا واحدی به نام (دفتر انتشارات) پدید آمد که بعدا" (دفتر انتشارات و اطلاعات) و پس از جنگ اول جهانی (دفتر انتشارات و مطبوعات) و یا (دفتر انتشارات و تبلیغات) نام گرفت. وظیفه این دفترها ، ارتباط با مطبوعات کشور و انتقال اطلاعات و اخبار ، تشریح و تبلیغ اقدامات وزارتخانه مربوطه ، پاسخ به انتقادها و پرس و جوهای آنها و انتشار نشریات و تولیدات اطلاعاتی ، تبلیغاتی و آموزشی بود. مسوولان این دفتر ها را تقریبا" همیشه کسانی که دارای سابقه کار مطبوعاتی بودند، تشکیل می دادند. روند پیدایش دفترها روابط عمومی در کشورهای صنعتی پیش از آن طی شده بود. چنانچه در بررسی تشکیلات اداری این دسته از کشورها به اصطلاحهایی همچون دفتر مطبوعات و دفتر تبلیغات که اجداد و اسلاف دفترها روابط عمومی کنونی هستند ، برخورد می کنیم.

در سال 1304ه . ش یکی از افسران ارتش (رضا خان) قدرت را در کشور به دست گرفت. وی در این کار از پشتیبانی صاحبان قدرتهای بزرگ در صحنه جهانی برخوردار بود. شاه جدید با تمرکز قدرت در دستهای خود به گسترش تشکیلات اداری پرداخت و ضمن تحمیل محدودیتهای شدید بر مطبوعات و نظام آموزش و پرورش کشور به امر تبلیغ رژیم تازه مستقر کرده خود اهمیت بسیار داد. در نتیجه صنعت تبلیغات یک سویه از بالا به پایین ، آن هم با کمک فنون اطلاع رسانی جدید و بودجه بیشتر مجدا" رونق یافت و واحدهای انتشارات ،اطلاعات و تبلیغات دولت و وزارتخانه ها به طور مستمر به تبلیغ آنچه خودشان پیشرفتها و اقدامات مفید رژیم جدید می خواندند ، مشغول شدند.در این دوره حجم عظیمی از نوشته های خبری – تبلیغی در مطبوعات و انبوه تولیدات تبلیغی – ترغیبی از سوی وزارتخانه ها و موسسات دولتی پدید آمد که به صورت مقاله ها ، گزارشها و خبرها در مطبوعات و یا به صورت نشریه ها ، بروشورها ، کتابچه ها و کتابها ظاهر می شد و می کوشید تا پیامهای خبری – تبلیغی رژیم سلطنتی جدید را به اطلاع مردم برساند. هرچند که این تلاشهای ارتباطی یک سویه را نمی توان روابط عمومی نامید ، ولی در آن عصر دفترهای انتشارات و مطبوعات در وزارتخانه ها گسترش کمی وسعت سازمانی یافتند و مدیران موسسات عملا" با کاربرد تبلیغات و نفوذ و تاثیر آن بر افکار عمومی آشناتر شدند.جنگ دوم جهانی آثار اصلی خود را در ایران نیز ظاهر کرد. اگر چه دولت ایران در آغاز ، اعلان بیطرفی داد ، اما قدرتهای بزرگ صحنه جهانی در آن زمان متفقین ، کشورهای محور و هواداران ایرانی آنها در کشور فعال بودند. به سبب رونق تبلیغ سیاسی ، جنگ روانی و تبلیغات شدید عصر جنگ و رقابتها و چالشهای ناشی از ایدئولوژیها گوناگون پس از شکست آلمان ، مدیریت سازمانهای کشور از استقرار و استمرار چندانی برخوردار نبود و هر چند که در این عصر جامعه پر از تولیدات تبلیغی اطلاع رسانی بود ، ولی این تلاشهای ارتباطی را نمی توان روابط عمومی دانست زیرا که این فعالیتها ، تبلیغات سیاسی بودندو برای گسترش نفوذ قدرت صاحبان منافع سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی به کار گرفته می شدند و مبحثی از علم سیاست بودند نه مدیریت به مفهموم کنونی آن که روابط عمومی شاخه ارتباطی و تبلیغی آن است.

پیدایش اصطلاح روابط عمومی

پس از پایان جنگ دوم جهانی و از میان رفتن تدریجی پیامدهای آن و بازگشت روند عادی به سازمانها و مدیریتها و برقراری مجددا" تکاپو و تلاش خود را در راه تکامل و پیشرفت آغاز کردند.

در مورد اصطلاح روابط عمومی باید گفت که این اصطلاح در ترجمه کلمه به کلمه"public Relations" به کار رفته است و برای نخستین بار در ایران در نوشته های شرکت نفت ایران و انگلیس ظاهر شده است ، که مرکز آن در لندن قرار داشت و مدیریت آن تا حدود زیادی از سوی انگلیسیها کنترل می شد. این شرکت پس از جنگ دوم جهانی به سبب رشد آگاهیهای مردم ، سقوط دیکتاتوری رضاه شاه و تحریک نیروههای رقیب انگلستان (اتحاد شوروی سابق و ایالات متحده امریکا که برای چنگ انداختن بر منافع انگلیسیها در ایران تلاش می کردند) از سوی افکار عمومی و مطبوعات کشور سخت تحت فشار قرار گرفته بود و لذا به تشکیلات و سازمان دفتر انتشارات و مطبوعات خود گسترش و وسعت بیشتر بخشید. در دفتر انتشارات و مطبوعات این شرکت ، کارکنان خارجی و ایرانی متخصص در امر روزنامه نگاری ، روابط عمومی و ارتباطات اجتماعی به کار مشغول بودند. چنانکه گفته شد ، اصطلاح روابط عمومی برای نخستین بار از سوی متخصصان ایرانی این شرکت که دوره های مطبوعاتی و روابط عمومی را در لندن دیده بودند، در برابر اصطلاح خارجی آن وضع گردید. این شرکت همچنین نخستین موسسه در ایران بود که نام دفتر انتشارات خود را به روابط عمومی تغییر داد. به هر حال در اوایل دهه سوم قرن حاضر(نیمه اول دهه 50 میلادی) در محافل مطبوعاتی و تبلیغاتی ایران روابط عمومی یک اصطلاح آشنا بود و تولد خود را برای به وجود آوردن یک شغل پر تکاپو ، حساس و مهم به عنوان بازوی ارتباطی - تبلیغی مدیریت سازمانهای ایران آغاز کرد ، و به تدریج از همزاد مطبوعاتی و روزنامه نگاری خویش جدا شد. شغلی که در حال حاضر ( دهه آخر قرن بیستم) در ایران بیش از 50 هزار نفر (در تهران و شهرستانها و موسسات دولتی و غیر دولتی) در زیر مجموعه آن به فعالیت مشغول هستند. در اینجا لازم است که از چهار تن از پیشگاهنگان و پیشروان این شغل که بعدها در زمینه های نظری و دانشگاهی و زمینه های عملی و کاربردی آن کارهای نخستین و زیر بنایی را انجام دادند و همگی کار خود را از شرکت ملی نفت ایران آغاز کردند ، یاد شود:

1.دکتر حمید نطقی؛
2.مسعود برزین؛
3.ابولقاسم حالت؛
4.ابوالفضل مرعشی.
نفرهای اول و دوم این فهرست به تالیف اولین کتابهای آموزشی این رشته پرداختند و تعاریف ، مفاهیم ، اصول و روشهای آن را تبیین و تشریح کردند و به تشکیل و آموزش در اولین کلاسهای آموزشی این حرفه جدید مبادرت ورزیدند. دو نفر بعد بیشتر در میدانهای عملی و کاربردی به فعالیت پرداختند و روشها و فنون عملی آن را با بهره گیری از منابع خارجی و تجارب داخلی گسترش دادند.

نخستین نوشته ها درباره روابط عمومی

تا سال 1343 در زمینه روابط عمومی به زبان فارسی جز چند مقاله کوتاه در مجموعه نشریه های شرکت ملی نفت ایران نوشته معتبر دیگری یافت نمی شود. در زمستان این سال نخستین سمینار تحت عنوان ( روابط عمومی در شرکت نفت) به همت شرکت ملی نفت ایران برگزار شد. پیش از تشکیل این سمینار ، مقاله هایی درباره روابط عمومی در نشریات شرکت نفت درج گردید. در سال بعد، دومین سمینار روابط عمومی در کرمانشاه برگزار شد. در فاصله زمانی بین این دو سمینار چند مقاله دیگر نیز در این زمینه به وسیله روابط عمومی شرکت نفت انتشار یافت. این نوشته ها را می توان نخستین نوشته های فارسی در زمینه روابط عمومی دانست .

یک سال پس از این سمینارها یعنی در سال 1345 اولین کتاب فارسی تحت عنوان روابط عمومی به وسیله شرکت ملی نفت ایران به قلم "علی اکبر دیباج" ، رییس روابط عمومی این شرکت چاپ و منتشر شد. این کتاب در ده فصل و در 135 صفحه نخستین کتاب فارسی بود که در دسترس خوانندگان علاقه مند به روابط عمومی قرار گرفت. نویسنده در فصل اول به بیان فلفسه روابط عمومی و تتعاریف آن می پردازد. نحوه بیان و تدوین مطلب و توضیح و تشریح موضوعات این فصل نشان می دهد که نویسنده از نوشته های "ادوارد برنیز" نویسنده معروف امریکایی که نخستین دوره آموزشی روابط عمومی را در سال 1302(1923م) ، در دانشگاه نیویورک برگزار کرد ، متاثر بوده است.

ایجاد رشته دانشگاهی

در دهه 1340 ، به تدریج دفاتر انتشارات و مطبوعات وزارتخانه ها به روابط عمومی تغییر نام دادند و در این دگرگونی سازمان و تشکیلات خود را نیز گسترده تر کردند و به بخشهای ارتباط با مطبوعات و چاپ و انتشارات خود ، بخشهای ارتباط با مردم ، تحقیقات و افکار سنجی ،تشریفات ، سمعی و بصری و غیره را افزودند.با گسترش روابط عمومی و ایجاد موسسات جدید که بر اثر افزایش قیمت نفت در سال های پایانی دهه 1340،تعداد آنها روز به روز به افزایش بود،مساله کمبود نیروی انسانی آموزش یافته در زمینه روابط عمومی در بخش های دولتی و غیر دولتی در تهران و مراکز استانها رخ نمود.

در سال 1345 مسئولان شرکت ملی نفت ایران ،موسسه مطبوعاتی کیهان دانشگاه تهران و وزارت اطلاعات و جهانگردی وقت به فکر تاسیس یک مرکز آموزش عالی برای رشته روابط عمومی افتادند. این مرکز یک سال بعد افتتاح شد و بیش از صد نفر دانشجو از میان فارغ التحصیلان دوره دبیرستان را جهت تحصیل در دوره لیسانس روابط عمومی پذیرفت. این مرکز در آغاز نام (موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی)9را برای خود برگزید. این موسسه، پس از چندی نام (موسسه علوم ارتباطات اجتماعی) به خود گرفت و بعد ها به (دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی) تغییر نام داد و تا سال 1358 به فعالیت مشغول بود. در طول 13 سال فعالیت این دانشکده نزدیک به هزار نفر موفق به اخذ مدرک لیسانس روابط عمومی از آن شدند.

تحقیقات اخیر نشان می دهند که به علت کارا نبودن شیوه گزینش دانشجو در این دانشکده و متکی بودن آموزش آن به مبانی نظری و مسائل دیگر ،فقط تعداد اندکی از فارغ التحصیلان آن جذب روابط عمومی شدند، ولذا گام های برجسته ایی از این طریق در پیشبرد این حرفه نوپا برداشته نشد. در عین حال این دانشکده از طریق ایجاد (گرو ه آموزشی روابط عمومی)، انتشار سه جلد کتاب آموزشی این رشته و برگزاری دوره های کوتاه مدت روابط عمومی برای کارمندان روابط عمومی از یک سو و انتشار مقاله های آموزشی و اخبار روابط عمومی از طریق بازوی قوی مطبوعاتیش(موسسه مطبوعاتی کیهان)از سوی دیگر، در پیشبرد این رشته سهم بسیار زیادی را ایفا کرد.

پیش از انقلاب اسلامی دو کار نوشتار یکدیگر در زمینه روابط عمومی انجام گرفته بود.نخست در سال 1350 یک تحقیق میدانی در زمینه روابط عمومی در 75 دفتر روابط عمومی موسسات دولتی و غیر دولتی ایران در تهران انجام گرفت که این تحقیق از سوی بخش اجتماعی نخست وزیری وقت انجام شد وگزارش آن از سوی دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی انتشار یافت.نوشتار دیگر کتاب مفیدی بود که در سال 1354، بوسیله "مسعود برزین" تحت عنوان چگونه روابط عمومی کنیم؟ در زمینه روابط عمومی انتشار یافت.کتاب وی در زمینه روابط عمومی در حقیقت یک کتاب راهنمای عملی بود.پیش از آن سه کتاب موجود در زبان فارسی تنها به مبانی نظری ، اصول و فلسفه روابط عمومی پرداخته بودند.در حالی که کتاب ، چگونه روابط عمومی کنیم؟ راههای عملی و کاربردی را به خواننده ارائه می داد.

ارتباط روابط عمومی ها در پیش از انقلاب اسلامی

دفاتر و واحدهای روابط عمومی پیش از انقلاب اسلامی برابر ماده 3 آئین نامه واحد های اطلاعات و انتشارات و روابط عمومی وزارتخانه ها و موسسات دولتی (مصوب اسفند 1354) از نظر امور فنی و انتشاراتی مجری سیاستها و خط مشی های وزارت اطلاعات و جهانگردی وقت بودند و به منظور نشر اخبار ،تمرکز و هماهنگی برنامه های اتشاراتی و اطلاعاتی کلیه وزارتخانه ها و موسسات دولتی و وابسته به دولت ، بانکها و شرکت هایی که بیش از 50٪ از سهام آنها متعلق به دولت بود،شورایی به ریاست وزیر اطلاعات و جهانگردی به نام (شورای اطلاعات و انتشارات و روابط عمومی کشور) در وزارت اطلاعات و جهانگردی تشکیل شد و محل این شورا در مراکز استان یا فرمانداری کل به ریاست استاندار ، فرماندار و نیابت ریاست مسئول اداره کل یا اداره اطلاعات و جهانگردی بود.

در ماده 5 این آیین نامه در مورد نحوه گزینش مسئولان روابط عمومی موسسات چنین می خوانیم:

انتصاب مسئولان واحدهای اطلاعات و انتشارات و روابط عمومی وزارتخانه ها و سازمان های دولتی با مشورت وزارت اطلاعات و جهانگردی صورت خواهد پذیرفت و تغییر آن موکول به جلب نظر مشورتی وزارت اطلاعات و جهانگردی است.

در متن بالا نکته ایی وجود دارد و آن این است که تا سال 1354 هنوز از واژه روابط عمومی استفاده نمی شود واین بدین دلیل بود که روابط عمومی ها شان و منزلت کنونی را نیافته بودند و از آنجا که روابط عمومی حرفه ای جدید بود در ماده 3 این آئین نامه این چنین می خوانیم:

وزارت اطلاعات وجهانگردی با همکاری سازمان امور اداری و استخدامی کشور برای مسئولان و کارمندان واحد های روابط عمومی وزارتخانه ها دوره های کوتاه مدت تخصصی تشکیل خواهد دادتا آنان را با اصول جدید روابط عمومی و برنامه های انتشاراتی و اطلاعاتی که جنبه فنی دارد آشنا سازد.

پیش از انقلاب اسلامی شرکت های بخش خصوصی که با بخشی از سرمایه های شرکت های خارجی اداره می شد دارای واحد های روابط عمومی بودند، ولی روابط عمومی بخش خصوصی در ایران بخش کوچکی از روابط عمومی را تشکیل می داد و حجم آن در برابر روابط عمومی بخش های دولتی و نیمه دولتی ناچیز بود.در ایران برخلاف کشورهای سرمایه دار دفاتر خصوصی روابط عمومی که خدمات کارشناسانه به دفاتر روابط عمومی دولتی بفروشند وجود نداشت و ندارد تنها پیش از انقلاب اسلامی تعدادی بنگاههای تبلیغاتی در تهران وجود داشتند که در زمینه آگهی های بازرگانی خدمات تخصصی به واحدهای روابط عمومی دولتی می فروختند و سایر خدمات تخصصی از کارشناسان آزاد و یا دفاتر خاص این خدمات خریداری می شد.و در کشورهای صنعتی ،روابط عمومی از بطن موسسات بخش خصوصی تولد یافت ولی در ایران موسسات دولتی بودند که برای اولین بار روابط عمومی را بوجودآوردند.

روابط عمومی پس از انقلاب اسلامی

یکی از اولین اقدامات، برگزاری سمینار ی بود که به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1363 با شرکت روابط عمومی واحدهای مستقر در تهران برپا شد. این سمینار به مدت سه روز مسائل اساسی و بنیادی روابط عمومی هارا مورد بررسی قرار دادو با پذیرش اصل فرهنگ اسلامی و تطبیق اهداف و رسالت ها و روشهای روابط عمومی با آن زیر بنای حرکت روابط عمومی را برای تجدید حیات آن راپی ریزی کرد.متاسفانه ایران گرفتار جنگ تحمیلی شد. در این زمان واحدهای روابط عمومی به بسیج نیروی انسانی و اعزام کارکنان داوطلب ادارات به جبهه پرداختند و کلیه تلاش های مسئولان روابط عمومی در تامین نیروی انسانی ، تجهیزات و وسائل جبهه قرار گرفت.و در طول این مدت دوره های کوتاه مدت آموزش روابط عمومی بوسیله مرکزآموزش مدیریت دولتی تشکیل شد.رشته روابط عمومی که پس ازپیروزی انقلاب اسلامی از فهرست آموزش عالی حذف شده بود، در سال 1368 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی که نام جدید همان دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی سابق بود بازگشوده شد و دانشگاه آزاد اسلامی نیز رشته ارتباطات اجتماعی با گرایش روابط عمومی را برای نخستین بار تاسیس کرد.وزارتخانه ها در مراکز استان نیز اقدام به تشکیل دوره های آموزشی برای کارمندان خود نمودند و سازمان امور اداری و استخدامی آئین نامه کاری دفاتر روابط عمومی را تصویب کرد.امروزه روسای مملکتی از جمله رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت و مدیران کشوری به تبع آن روابط عمومی را به عنوان یک بخش فعال در تشکیلات مملکتی می دانند و با اختصاص امکانات و بودجه گسترده به این واحدها توان اجرایی آنها را افزایش داده اند.

با تشكر

زهرا شمس

نويسنده : زهرا شمس اسفروريني

این کاربر 3 مطلب منتشر شده دارد.

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.