دوشنبه, 31 ارديبهشت 1403

 


در این بخش کلیه اعضای فعال بسیج دانشجویی دانشگاه واحد 13 اجازه ارسال مقاله را دارند .

موضوع: من می خواهم پس می توانم.

من می خواهم پس می توانم. 9 سال 8 ماه ago #102083

من می خواهم پس می توانم :woohoo: :lol: :P :) :woohoo:
خیلی از افراد در زندگی انگیزه های قوی برای انجام کارها دارند. انگیزه عاملی است که باعث می شود انسان کاری را با علاقه و پشتکار انجام دهند. انگیزه از عواملی است که پیشرفت فرد را تامین می کند. انگیزه می تواند درونی و بیرونی باشد.که با در نظر گرفتن این مطلب انگیزه فرد را تشویق می کند تا به هدف و خواسته خود هر چند سخت و دشوار باشد برسد.
انگیزه به فرد قدرت می دهد تا با ناملایمات و دشواری هایی که در مسیر رسیدن به هدف وجود دارد مبارزه نماید و به راحتی تسلیم نشود. عده ای از افراد انگیزه لازم و کافی برای دستیابی به اهداف خود در زندگی را ندارند با کوچکترین مانع از ادامه مسیر دلسرد می شوند و بدنبال راه و هدف دیگر می روند. متاسفانه در جوامع امروزی در میان افراد جامعه بخصوص نسل جوان انگیزه لازم و قوی برای رسیدن به اهداف وجود ندارد. صبر و حوصله جوانان کم است و این خود عاملی است که جوانان خیلی زود کنترل خود را از دست می دهند و یا به عبارتی از کوره بدر میروند. درگیرشدن با مسایل و سختیهایی که در راه رسیدن به اهدافشان دارند ناخوشایند و خسته کننده است. به این دلیل ترجیح می دهند خود را درگیر مسایل نکنند . آنها راه خود را عوض می کنند و یا حتی متاسفانه بارها دست به تغییر اهداف خود در زندگی می زنند.
هنگامیکه فرد خود و توانایهای نامحدود خود را به درستی بشناسد پی به وجود ارزشمند خود می برد و تمامی استعداد و توانایی خود را در مسیر درست قرار داده و سعی می کند با برگزیدن روشهای درست و کوتاه همراه با چاشنی انگیزه به هدف نهایی خود برسد و لذت پیروزی را نه تنها برای خود بلکه با دیگران میخواهد. به این ترتیب هنگامیکه فرد از درون و برون عوامل محکمی چون انگیزه -توکل و اعتماد بر خدا را داشته باشد به راحتی می تواند بر مشکلات فائق آمده و به خواسته خود برسد و در زندگی پیشرفت کند. این موارد ساده ای که اشاره شد همگی مکمل همدیگر هستند به زبان ساده تر می توان این ضرب المثل ساده اما زیبا و پر معنی را مناسب دانست که:
از تو حرکت از خدا برکت. و یا خواستن توانستن است.انسان اگر حرکت خود را با انگیزه ای قوی و عشق و علاقه آغاز کند می تواند با هر مشکل و سدی که در مسیرش قرار می گیرد مقابله کرده و موفق شود.
بسیاری از افراد انجام برخی از کارها را دوست ندارنداما گاهی موقعیت شغلی و شرایط زندگی آنها را مجبور میکند بر خلاف میلشان آن کار را انجام دهند. کاری که اصلا علاقه ای به آن ندارند. فرض کنید فردی در یک شرکت یا اداره ای مشغول به کار است .آن اداره یا شرکت جهت ارتقای کیفی همه جانبه خود و پیشرفت سازنده ,کارمندان خود را مجبور به ادامه تحصیل و یا یاد گیری زبان خارجی میکند.مسلما شرایط دشوار و حتی غیر قابل تحملی می تواند برا ی فرد ایجاد شود او مجبور است علاوه بر رفتن به سرکار ادامه تحصیل دهد یا زبان دیگری را یاد بگیرد زبانی که اصلا از آن سر در نمی آورد اما فرد مجبور است آن را تحمل کند. حال برای تحمل این شرایط راه حلهایی وجود دارد که مهمترین آن ایجاد انگیزه در فرد است. همانطور که گفته شد انگیزه هم درونی و هم بیرونی است. اگر شخص سعی کند در خود انگیزه درست و کافی ایجاد نماید میتوان گفت کار خیلی راحتتر میشود و تحمل این شرایط سخت لذت بخش می گردد.
به عنوان مثال درباره ادامه تحصیل فردمی تواند این انگیزه را در خود تقویت کندکه : بالا بودن سطح سواد نه تنها برای خود من سودمند است بلکه سواد بالای من می تواند شرایط بهتر و مساعد تری را برای اداره و یا شرکتی که در آن کار میکنم بوجود آورد. بالا رفتن اطلاعات و دانش من برای خودم و اطرافیانم سودمند است با این کار می توانم به خیلی از افراد کمک کنم. دیگران را راهنمایی کرده و پاسخگوی مشکلات و نیاز های آنها باشم وبا انتخاب بهترین راه حل و گزینه درباره حل مساله منافع زیادی به دیگران برسانم. بی شک بالا بودن دانش و سواد من تاثیر به سزایی روی فهم و درک من از زندگی خواهد داشت و می توانم زندگی خود – همسر و فرزندانم را به خوبی هدایت کنم و....
شاید این جملات و عبارات بسیار ساده و ابتدایی باشد اما همین نگرش ساده به فرد کمک می کند کم کم پیشرفت نماید و روز به روز انگیزه قویتری پیدا کند . برداشتن مشکلات و موانع- دیگر برای او سخت و طاقت فرسا نیست . این همان انگیزه درونی است که در فرد شکل گرفته است البته گاهی ممکن است خود فرد از این مساله آگاهی نداشته باشد شکل گیری نیرویی قوی و لذت بخش که او را به جلو میراند-- شاید دیده باشید که افراد از کلمه انگیزه استفاده نمی کنند و در صحبتهای خود از خواستن بیشتر استفاده می کنند.
من میخواهم.....
من میخواهم چند سال آینده یک تولید کننده موفق باشم
من میخواهم در کشوردیگری ادامه تحصیل دهم
من میخواهم یک پزشک متخصص شوم و....
براستی چه عاملی باعث می شود افراد چنین عباراتی را بکار ببرند ؟. پاسخ ساده است . داشتن انگیزه در زندگی به آنها این توان و قدرت را میدهد که درباره پیشرفت خود در زندگی با اطمینان صحبت کنند و در راه رسیدن به هدف خود نه تنها انگیزه خود را روز به روز قویتر می کنند بلکه با موانع احتمالی نیز مقابله می کنند .حال اگر این خواستنیها مداوم باشد و فرد در راه رسیدن به آنها دلسرد نشود و با روحیه و انگیزه به جلو رود نتیجه مطلوب حاصل می شود و این نتیجه وقتی کاملتر می شود که انگیزه بیرونی هم مزید بر خواسته درونی باشد به عنوان مثال همان اداره و شرکتی که از کارمندان خود خواسته است که ادامه تحصیل دهند یا زبان دیگری بیاموزند برای تشویق کارمندان خود از تسهیلات خاص و ویژه استفاده کند و برای تقویت روحیه و انگیزه برای آنان ارتقای موقعیت شغلی و حتی افزایش دستمزد در نظر گیرد. بی شک اینگونه تشویقها باعث می شود آن اداره و یا شرکت در مدت کوتاهتری به اهداف خود برسد و موفق باشد.
ما تبدیل به چیزی می شویم که درباره آن می اندیشیم. (ارل نایتینگیل(
بردن همه چیز نیست، ولی تمایل به بردن همه چیز است. (وینس لمباردی(

برای تغییر دادن زندگیت فقط به یک نفر احتیاج داری_خودت
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: نسرین آزاد*, سليمان شادلو*
مدیران انجمن: محمد مؤذّنی چیمه