خوش آمديد,
مهمان
|
|
مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا قصه ی عشق من و زلف تو دیدن دارد نرگس مست کجا همدمی خار کجا سر عاشق شدنم لطف طبیبانه ی توست ورنه عشق تو کجا این دل بیمار کجا هرکسی را تو پسندی بشود خادم تو خدمت عشق کجا نوکر سربار کجا کاش در نافله ات نام مرا هم ببری که دعای تو کجا عبد گنه کار کجا |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: نسرین آزاد*
|