دوشنبه, 10 ارديبهشت 1403

 



موضوع: • رابطة فرهنگ و سیاست در عرصة نظام بین‌الملل

• رابطة فرهنگ و سیاست در عرصة نظام بین‌الملل 10 سال 11 ماه ago #6970

رابطة فرهنگ با سیاست، مدت‌ها مورد غفلت واقع شده بود تا این که نخستین بار «ایوشومی»، جامعه شناس فرانسوی اعلام کرد که فرهنگ، یک بعد سیاسی نیز دارد؛ زیرا فرهنگ، خود را در پشت تمام کنش‌های فردی و اجتماعی، پنهان نموده و همان گونه که بر رفتار اجتماعی، اثر می‌گذارد بر رفتار سیاسی هم، تأثیرات مهمی را بر جا می‌گذارد. با این حال، سال‌ها طول کشید تا چگونگی رابطة سیاست و فرهنگ و تأثیر و تأثر آنها بر یک‌دیگر در حوزة روابط بین‌الملل طرح شود و تنها در دهه‌های هفتاد و هشتاد قرن بیستم میلادی بود که نظر عده‌ای از متخصصین روابط بین‌الملل به این نکته مهم معطوف گردید که اساساً فرهنگ بر روی رفتار و کنش‌ها در سیاست خارجی و رفتارهای بین‌المللی کشورها در عرصة سیاست جهانی اثر می‌گذارد. این مسئله موجب شد شاخه‌ای از دانش با عنوان «جامعه شناسی روابط بین‌الملل» شکل گیرد تا تأثیر فرهنگ و سیاست را در رفتارهای سیاسی در عرصة روابط بین‌الملل و سیاست جهانی مورد مطالعه قرار دهد. از این رو محققانی چون ریمون آرون، مارسل مرل، استانلی هافمن و… تلاش نمودند تا فرضیاتی پیرامون تأثیر خلق و خوی ملت‌ها و نقش هنجارها و ارزش‌های ملی و فرهنگی را مطرح و مورد بررسی قرار دهند. و به تدریج، این موضوع در بین محققان روابط بین‌الملل با استقبال مواجه شد.
برخی از محققان حوزة فرهنگ بر این باورند که تأثیر فرهنگ و خلق و خوی اقوام و ملت‌ها و هم چنین نحوة اثرگذاری فرهنگ ملی، نه تنها بر سیاست خارجی و رفتار بین‌المللی، بلکه بر نحوة جنگ و دفاع هم تأثیرگذار است. این نظریه‌ها به این نتیجه می‌رسند که همة ملت‌ها حتی در جنگیدن نیز فرهنگ و سبک و سیاق خاص خود را دارند. یعنی در نحوة جنگیدن، در چگونگی تدوین یک استراتژی، روش خاص هر قوم و هر ملتی با فرهنگ دیگر متفاوت است. استانلی هافمن نیز معتقد است که فرهنگ و خلق و خوی هر ملتی بر رفتار سیاسی آنها در عرصة سیاست جهانی، تأثیر گذار است. وی این دیدگاه را با مثالی از رفتار سیاسی امریکایی‌ها در عرصة سیاست جهانی، تعقیب می‌کند، وی بر این عقیده است که علت اصلی دخالت امریکایی‌ها در مسائل جهانی، ریشه‌ای فرهنگی دارد؛ زیرا امریکایی‌ها در مسائل جهانی، مسئولیتی را بر دوش خود احساس می‌کنند. آنها خود را روی یک جزیره‌ای می‌بینند که هیچ خطری متوجه آنها نیست و در اطراف آنها انسان‌هایی در حال غرق شدن هستند. که دست نیاز به جانب آنها دراز کرده‌اند. بنابراین، مداخله امریکایی‌ها نه از روی خبث طینت، بلکه جزئی از فرهنگ سیاسی آنهاست. آنها وظیفه اخلاقی خود می‌دانند که در مسائل سیاسی جهان شرکت کنند و این دخالت را لطفی به حال ملت‌های جهان تلقی می‌کنند. بنابراین، امروزه می‌بینیم که فرهنگ، توجه اهل سیاست را به خود جلب نموده است. این امر نه به این معناست که سیاست‌مداران، همیشه اهل فرهنگ‌اند. بلکه به این معناست که فرهنگ هم به عنوان ابزار سیاست، شناخته شده و هم به عنوان یک امر مطلوب اجتماعی که وظیفة دولت، ترویج و ارتقای آن است.
سلطة رویکردهای رئالیستی بر مطالعات سیاست بین‌الملل و تأکید آن بر واقعیت‌های بیرونی، مانع از مطالعات عمیق‌تر موضوعات و مسائل جهانی شده است. تحت این شرایط، حوزة فرهنگ و هویت که به لایه‌های درونی و عمیق معرفتی می‌پردازد مورد بی‌مهری قرار گرفته است؛ زیرا عمدة مسائل سیاست جهانی در چهارچوب علائق اقتصادی، سیاسی و امنیتی، تبیین، تشریح و تفسیر می‌شود، ولی در اکثر مواقع، برداشت‌ها، شناخت‌ها و ارزیابی‌ها که به صورت‌های ملموس اقتصادی، سیاسی و امنیتی تجلی می‌یابند از یک سلسله ارزش‌ها و هنجارها و اعتقادات، نشأت می‌گیرند که به نظر می رسد در فرایند نظریه پردازی و تحلیل مسائل جهانی، توجه اندکی با ابعاد هویتی و فرهنگی شده و در نتیجه، ابعاد فرهنگی و هنجاری الگوهای رفتاری بازیگران مورد غفلت واقع شده است. از این جهت به نظر می‌رسد تا زمانی که هنجارهای عام، جای گزین نگاه‌های خاص گرایانة فرهنگی نگردیده‌اند، الگوی انتخاب منطقی دیپلماسی می‌تواند پوششی برای تعارضات هنجاری و ارزشی در سیاست بین‌الملل به شمار رود. حال، برخی از نظریه‌های جدید، مقولة فرهنگ را در کانون توجه خود قرار داده‌اند که در این صورت در می‌یابیم فرهنگ، نه تنها بخش فراموش شدة روابط بین‌الملل نمی‌باشد، بلکه اصولاً بدون توجه به زیر ساخت‌های فرهنگی و عناصری هم چون ارزشی، هنجاری، اسطوره‌ای و ایدئولوژیک نمی‌توان مبادرت به ارائه نظریه نمود. بر این اساس، در اکثر موارد، نظریه پردازان بدون آن که ذکری از ایدئولوژی‌ها و فرهنگ خاص به عمل آورند عملاً و به صورت ناخودآگاه بر مبنای این متغیر، سیاست جهانی را تبیین و تفسیر می‌کنند.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: بهنام علمی