خوش آمديد,
مهمان
|
|
دانستنيهاي اعضاي هيات مديره
براساس لایحه اصلاح قانون تجارت مصوب ۱۳۴۷، شرکت سهامی توسط هیئتمدیره منتخب مجمع عمومی اداره میشود و هیئتمدیره با رعایت قوانین و مقررات جاری کشور، اساسنامه شرکت و مصوبات مجمع عمومی صاحبان سهام، شرکت را اداره میکند. طبق مواد ۱۴۲ و ۱۴۳ اصلاحیه مزبور، اعضاء هیئتمدیره در برابر هرگونه قصور و سهلانگاری خویش و دیگر اعضاء، که منجر به ورود خسارت به شرکت شود، بهصورت فردی و گروهی در مقابل سهامداران و اشخاص ثالث مسئول هستند در اصلاحات پیشنهادی اخیر، مواد فوقالذکر بهنحو مناسب تبیین نگردیده است برای سنجش مسئولیت مدیران تعیین حدود مسئولیت و مبانی مسئولیت ایشان وضع مقررات کامل و شفاف، امری ضروری است. ۱) مسئولیت حقوقی به دو نوع مدنی و کیفری تقسیم میگردد هرگاه شخصی به دیگری ضرر مادی یا معنوی وارد نماید ملزم به جبران خسارت ناشی از عمل خود میباشد که به آن مسئولیت مدنی میگویند و مسئولیت کیفری وقتی تحقق مییابد که برای عمل یا ترک عمل در قوانین مجازات کیفری (قصاص، حدّ دیه و یا مجازاتهای تأمینی) پیشبینی گردیده باشد. در مواد ۲۴۳ الی ۲۶۹ اصلاحیه ۱۳۴۷ قانون تجارت به مقررات جزائی اداره شرکت اختصاص یافته است و علاوه بر آن در قوانین دیگر از جمله قانون مجازات اسلامی، مجازاتهائی مقرر گردده است، در این مبحث عمدتاً مسئولیت مدنی مدیران مورد توجه قرار گرفته است. ● رابطه حقوقی مدیران و شرکت شرکت سهامی دارای شخصیت حقوقی مستقل از سهامداران است و توسط هیئتمدیره منتخب سهامداران اداره میشود● حدود اختیارات مدیران طبق ماده ۱۰۷ لایحه اصلاح قانون تجارت ۱۳۴۷ (از این به بعد، ل.ا.ق.ت)(۳)، اداره شرکت به عهده هیئتمدیره منتخب سهامداران است و همچنین براساس ماده ۱۱۸ این قانون، در حدود موضوع شرکت بهجز موضوعاتی که بهموجب قانون تجارت اخذ تصمیم و اقدام درباره آنها در صلاحیت خاص مجمع عمومی است، مدیران شرکت دارای کلیه اختیارات لازم برای اداره شرکت میباشند. بنابراین میبینیم که اعضاء هیئتمدیره در انجام وظایف خود میبایست موضوع فعالیت شرکت و صلاحیتهای مجامع عمومی صاحبان سهام را رعایت کنند که در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. مضافاً اینکه، با ملاحظه ماده ۱۲۵ این قانون مبنی بر اینکه؛ ”مدیرعامل شرکت در حدود اختیاراتی که توسط هیئتمدیره به او تفویض شده است نماینده شرکت محسوب و از طرف شرکت حق امضاء دارد“، بهنظر میرسد هیئتمدیره فقط حق دارد قرارداد را تصویب کنند و انعقاد و امضاء آن بهعهده مدیرعامل است (اسکینی، ۱۵۲، ۱۳۷۸؛ دمیر چیلی، ۱۳۸۰، ۱۳۲) لذا مدیرعامل نماینده شرکت است و از طرف شرکت حق امضاء دارد و رعایت حدود صلاحیت ایشان نیز ضرورت دارد. ● محدودیتهای قراردادی علاوه بر محدودیتهائی که در قوانین وجود دارد، صاحبان سهام نمیتوانند در فرآیند تدوین اساسنامه و یا ضمن مصوبات مجمع عمومی صاحبان سهام، محدودیتهای غیرمتعارفی را برای هیئتمدیره و یا مدیرعامل قائل شوند چنین محدودیتهائی در مقابل اشخاص ثالث معتبر نیست. قسمت اخر ماده ۱۱۸ مقرر میدارد: ”... محدود کردن اختیارات مدیران در اساسنامه یا بهموجب تصمیمات مجامع عمومی فقط از لحاظ روابط بین مدیران و صاحبان سهام معتبر بوده و در مقابل اشخاص ثالث باطل و کانلمیکن است“. هیئتمدیره برای اداره کردن و رسیدگی امور عادی شرکت، خرید و فروش، اجازه محل، استخدام کارمند جدید، طرح دعوی، دفاع از حقوق شرکت، امضاء اوراق و اسناد و امثال اینها دارای اختیارات لازم هستند ولی گاهی ممکن است هیئتمدیره در اساسنامه از خرید و فروش و رهن گذاشتن اموال غیرمنقول شرکت منع شده باشند، این محدودیت در مقابل اشخاص ثالث اعتباری ندارد، چون اشخاص خارج و طرف معامله را نمیتوان ملزم به مطالعه اساسنامه و مصوبات مجمع عمومی شرکت کرد (عبادی، ۱۳۷۵، ۱۱۶) یعنی در مواردی که در قانون برای مدیران محدودیتی تعریف نشده است، ایشان جهت اداره شرکت اختیارات و وظایف نامحدود دارند. از طرفی برای حفظ حقوق سهامداران در قانون تجارت و دیگر قوانین موضوعه برای مدیران مسئولیتهائی مقرر شده است که این مسئولیت را حتی از طریق درج در روزنامه کثیرالانتشار و اعلام عمومی نیز نمیتوان محدود کرد (دمیر چیلی، ۱۳۸۰، ۱۳۲ به بعد؛ کامرانزاده ۱۳۸۰، ۵۹) برخی از صاحبنظران معتقدند، مفاد ماده ۱۱۸ مذکور خاص هیئتمدیره است و در مورد مدیرعامل مصداق ندارد چون اختیارات مدیرعامل محدود به موضوع شرکت، مصوبات مجمع عمومی و مصوبات هیئتمدیره است (مسکینی، ۱۳۷۸، ۱۵۴؛ صفینیا، ۱۳۸۱، ۷۹). ● محدودیتهای خاص مدیران رکن قانونگذاری کشورهای مختلف برای حفظ منافع سهامداران برای معاملات مدیران شرکت محدودیتهائی قائل شده است که اساساً، به عواملی از قبیل تقلب و سوءنیت آنها ارتباط ندارد و اینگونه معاملات را قابل ابطال دانسته و هدف قانونگذار این است که در چنین معاملاتی، شرکت و مدیران را درگیر اثبات حسن نیت و سوءنیت مدیران نکند و تصمیم را یک جانبه در اختیار شرکت قرار داده تا در صورت لزوم، چنین معاملاتی بدون درگیری با مراجع قضائی قابل ابطال باشد (حیدرپور ۱۳۸۲، ۱۶ و ۳۲) در مواد ۱۲۹ الی ۱۳۳ ل.ا.ق.ت، نیز برای مدیران محدودیتهائی پیشبینی نشده است که این محدودیتها ضمن اساسنامه یا مصوبات یا به هر طریق دیگر از مدیران زایل نمیشود: ▪ امضاء هیئتمدیره و مدیرعامل نمیتوانند بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، بدون مجوز هیئتمدیره، با شرکت یا به حساب شرکت معاملاتی را انجام دهند (ماده ۱۲۹ ل.ا.ق.ت). ▪ اعضاء هیئتمدیره (بهاستثناء اشخاص حقوقی) و مدیرعامل شرکت نمیتوانند از شرکت وام و یا اعتبار دریافت نمایند یا شرکت بدهیهای آنها را تضمین نمایند (ماده ۱۳۲ ل.ا.ق.ت). ▪ مدیران شرکت حق ندارند، معاملاتی نظیر معاملات شرکت و معاملاتی که متضمن رقابت یا شرکت است، انجام دهند. در صورت تخلف، مسئول جبران خسارات ارده اعم از ورود خسارت یا تقویت منفعت خواهند بود (ماده ۱۳۳ ل.ا.ق.ت). ● مسئولیت اشتراکی مدیران براساس قواعد مسئولیت مدنی هر کس به دیگری زیان برساند بایستی آن را جبران کند (اشتری، ۱۳۷۶، ۲۹ به بعد) و این یک اصل کلی است (۴). ولی بهدلیل وضعیت خاص مدیران و وظایف و اختیارات وسیعی که در زمینه اداره شرکت دارند و همچنین بهمنظور حفظ منافع و حقوق اشخاص ثالث طرف معامله با شرکت، قانونگذار برای مسئولیت مدیران از محدوده قواعد عمومی فراتر رفته و به مقتضای اهمیت اعمال ایشان مسئولیت وسیعتری را برای مدیران قائل شده است. اقدامات زیانبار یا خودداری از اقدامات لازم در مواردی که شاهد ورود خسارت به شرکت باشد (فعل و ترک فعل)، میتواند برای مدیران مسئولیت حقوقی در پی داشته باشد. ماده ۱۱۸ ل.ا.ق.ت مقرر میدارد ((... مدیران شرکت در حدود موضوع شرکت دارای کلیه اختیارات لازم برای اداره امور شرکت هستند)) و از طرفی طبق ماده ۱۴۲ این قانون، در مقابل شرکت و اشخاص ثالث نسبت به تخلف از مقررات قانونی یا اساسنامه شرکت یا مصوبات مجمع عمومی برحسب مورد منفرداً یا مشترکاً مسئولیت دارند و ادگاه حدود مسئولیت هر یک را برای جبران خسارت تعیین میکند.همچنین مطابق ماده ۱۴۳ این قانون، ”در صورتیکه شرکت ورشکسته شود یا پس از انحلال معلوم شود که دارائی شرکت برای تأدیه دیون آن کافی نیست دادگاه صلاحیتدار میتواند به تقاضای هر ذینفع، مدیرعامل و هر یک از مدیران را که ورشکستگی شرکت یا کافی نبودن دارائی شرکت بهنحوی از انحاء معلول تخلفات او بوده منفرداً یا متضامناً به تأدیه آن قسمت از دیونی که پرداخت آن از دارائی شرکت ممکن نیست محکوم کند“. برخی از صاحبنظران معتقدند مسئولیت فردی و گروهی، وقتی مطرح است که عدهای از هیئتمدیره بهعلت مسافرت، مأموریت و یا هر دلیلی غیبت داشته و از اقدامات دیگر اعضاء اطلاع نداشته باشند. ولی بهنظر میرسد این نظریه خیلی زیربنا ندارد کما اینکه در حال حاضر با وجود امکانات مخابراتی و اینترنتی حتی در سراسر جهان نیز امکان تماس اعضاء فراهم است و امروزه در کشورهای صنعتی مدیران شرکت از افرادی خارج از سهامداران و حتی از خارجیان انتخاب میشوند (ساجدی، ۱۳۸۴، ۶۱؛ Eghbal، سال ۲۰۰۲، ۴۲۸). لذا بهنظر میِسد، یک مدیر از مسئولیت در مقابل تخلفات اعضاء دیگر مصون نخواهد ماند. مگر آنکه در موقع تصمیمگیری نظر مخالف خود را در موقع تنظیم صورتجلسه کتباً اعلام و در صورت ضرورت به مجمع عمومی اطلاع داده و حتی در صورت لزوم به مراجع قضائی نیز اعلام نماید. (کامرانزاده، ۱۳۸۰، ۷۱) در برخی از کشورهای صنعتی؛ در مواقعی که یک عضو هیئتمدیره در اعمال اقتدار خود عاجز میشود میتواند شخصاً استعفاء دهد. (international series FRANCIS LEFEBVRE, ۲۰۰۰، ۵۶). مدیران علاوه بر آنکه موظف هستند، در اداره امور شرکت نهایت امانتداری را مراعات کنند؛ میبایست با بهرهگیری از روشهای مدیریتی جدید، استفاده از نظر کارشناسان مجرب و برقراری سیستمهای کنترل داخخلی، از سوءاستفاده از اموال و موقعیت شرکت جلوگیری کرده و برای افزایش بهرهوری و کارآئی تلاش نمایند. ۴) اصل لاضرر و لاضرار. این مطلب در ماده ۳۲۸ قانون مدنی نیز بدین شرح مقرر گردیده است: ”هرکس مال غیر را تلف کند ضامن است و باید مثل یا قیمت آن را بدهد اعم از اینکه از روی عمد تلف کرده باشد یا بدون عمد و اعم از اینکه عین باشد یا منفعت و اگر آن را ناقص یا معیوب کند ضامن نقص قیمت آن مال است“. ● تخلف مدیران از قانون، اساسنامه و مصوبات مجمع عمومی طبق ماده ۱۴۲ ل.ا.ق.ت بهشرحی که در مبحث قبل بیان شد، مدیران در صورت تخلف از قانون، اساسنامه و مصوبات مجمع عمومی مسئول هستند. در ادامه این متن برخی از تخلفات مدیران بهطور اجمال بیان شده است: الف) تخلف مدیران از قانون: برخی از موارد تخلف از قانون در ل.ا.ق.ت بهشرح زیر مقرر شده است: ۱) صدور ورقه سهام قبل از ثبت نشرکت (ماده ۲۸) ۲) عدم تشکیل جلسات هیئتمدیره طبق اساسنامه (مواد ۱۱۹ - ۱۲۰ - ۱۲۱). ۳) اخذ وام و اعتبار و انجام معاملات نظیر معاملات شرکت (مواد ۱۳۲-۱۳۶). ۴) تخلف از طرز اداره شرکت (مواد ۱۳۳ - ۱۳۸). ۵) عدم تعیین مدیرعامل (مواد ۱۲۴-۱۲۶) ۶) اندوخته نکردن یک سهم از سود خالص شرکت (ماده ۱۴۰) ۷) عدم دعوت از مجامع عمومی (مواد ۱۳۸-۱۴۱). ۸) عدم ارائه گزارش به بازرسان (ماده ۱۳۷) همچنین رعایت قوانین دیگری چون، قانون تأمین اجتماعی، قانون بازار اوراق بهاءدار، سرمایهگذاری خارجی، ثبت شرکتها و آئیننامه اجرائی آنها و مقررات ثبت دفاتر قانونی الزامی است. و در اداره شرکتهای دولتی قوانین و مقررات متعددی از جمله؛ قانون محاسبات عمومی، قانون برگزاری مناقصات، قانون برنامه و بودجه کشور، قانون برنامه پنج ساله توسعه، قانون بودجه سالانه، قانون استخدام کشوری، قانون نظام پرداخت هماهنگ دولت، قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت، قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل نوسازی کشور و آئیننامه اجرائی آنها الزامی است. ب) تخلف از اساسنامه در تدوین اساسنامه باید حدود مقرر در قانون تجارت رعایت شود. ماده ۸ ل.ا.ق.ت حاوی ۲۱ بند تحت عنوان طرح اساسنامه میباشد که عملاً تمام موارد ضروری را دربرمیگیرد. لذا در تدوین اساسنامه، درج موارد مذکور در این ماده قانونی کافی بهنظر میرسد و ذکر جزئیات بیشتر موجب میشود نکات مهم اساسنامه به چشم نیاید (اسکینی، ۴۶، ۱۳۷۸). برخی موارد که طبق ل.ا.ق.ت باید جزئیات آن در اساسنامه ذکر شود و در فرآیند اداره رعایت شود، بهشرح زیر است: ۱) نحوه، صدور مجوز انتشار اوراق قرضه (ماده ۵۶) ۲) مدت مأموریت مدیران و انتصاب اعضاء جدید (مواد ۱۰۹-۱۱۲). ۳) حد نصاب رسمیت اعضاء هیئتمدیره (ماده ۱۲۱). ۴) تعداد حداقل سهام مدیران و وثیقه قرار دادن آن نزد شرکت (مواد ۱۱۴-۱۱۵). ۵) مقررات پرداخت پاداش به اعضاء هیئتمدیره (ماده ۱۳۴) ۶) نحوه دعوت از مجمع عمومی صاحبان سهام (ماده ۱۳۸) ج) تخلف از مصوبات مجمع عمومی صاحبان سهام علاوه بر قوانین و اساسنامه؛ در مصوبات مجمع از جمله مجمع عمومی مؤسس (در بدو تأسیس شرکت، مواد ۷۴ الی ۸۲) مجمع عمومی فوقالعاده (مواد ۸۳، ۸۴ و ۸۵)، مجمع عمومی عادی سالیانه (مواد ۸۶ الی ۹۱) و مجمع عمومی عادی بهطور فوقالعاده (ماده ۹۲)، (۵) اختیارات و تکالیفی را برای مدیران مقرر میدارد که رعایت آنها الزامی است. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|