خوش آمديد,
مهمان
|
|
اصلیترین مشتریان علم اقتصاد دولتها، حکومتها و سیاستگذاران هستند. سه عامل باعث شده است که علم اقتصاد از بالندگی لازم برخوردار نباشد و در حاشیه قرار گیرد. این عوامل عبارتاند از:
۱ - مباحث مربوط به چالشهای نظری درمورد علم اقتصاد که آیا اقتصاد علم است یا خیر؟ و آیا مواد آموزشی آن با مسائل ارزشی ما سازگاری دارد؟ و بالاخره اینکه آموزههای غربی تا چه اندازه می تواند در کشور کارآیی لازم را داشته باشد. ۲ - دولت، استفاده کننده اصلی متخصصان اقتصادی است که باتوجه به مشکلات دولت، عدم ایجاد انگیزه در کار مشکلات دیگری را در موضوع علم اقتصاد برای متخصصان پیش آورده است. ۳ - عامل سوم مسئله تخصص در سیاستگذاران است که به عنوان شرط کافی درنظر گرفته نشده است. دکتر نیلی پیرامون مشکلات موجود در عرصه آموزش اقتصاد افزود؛ متأسفانه هدف از آموزش علم اقتصاد در کشور ما به درستی مشخص نیست که آیا باید فردی را تربیت کنیم که بر تئوریها مسلط باشد یا بر مسائل اجرایی اقتصاد؟ وی تاکید کرد که هنوز در سیستم آموزشی کشور ما بحثها و روشهای قدیمی وجود دارد طوری که شیوه استاد و شاگرد مشاهده می شود. ازطرفی دروس تدریس شده و عناوین آنها با اهداف جامعه سازگاری ندارد ومفاد و سرفصلها به روز نیستند. مهمتر اینکه به عناوین، گرایشها و تنوع آنها توجه نمیشود طوری که هنوز درس اقتصاد با دو گرایش بازرگانی و نظری تدریس می شود. آقای سیدمحمد هاشم پوریزدان پرست، عضو هیأت علمی بخش اقتصاد دانشگاه شیراز یکی دیگر از سخنرانان در این همایش بود که با ارائه مقاله ای با عنوان کمبودها و مشکلات آموزش علم اقتصاد مرسوم در دانشگاههای ایران سخنان خود را چنین آغاز کرد: آموزش علم اقتصاد در ایران با کمبودها و مشکلات گوناگونی روبروست و شاید عمدهترین دلیل این موضوع ترجمه ای بودن محتوای آموزههای آن و تحت تاثیر مکتب لیبرالیسم اقتصادی بودن آن است. وی به شرح برخی از این مشکلات پرداخت و آنها را اینگونه برشمرد؛ ۱ - بی توجهی به مسائل اقتصادی - سیاسی و بی عدالتی روزافزون در جهان، ثروتمند شدن کشورهایی که سلطه سیاسی، نظامی، اقتصادی و علمی بر جهان دارند و فقیر شدن سایر کشورها. ۲ - بیگانگی از مسائل داخلی کشور و عدم آموزش راههای بهبود معیشت و اقتصاد مردم کشور (بویژه در مقطع تحصیلات تکمیلی). ۳ - عدم توجه به تربیت نیرو درجهت حل مشکلات اقتصادی جامعه ایران یا به عبارتی بی توجهی به تربیت نیرو برای مدیریت اقتصادی کشور. ۴ - بی توجهی به اعتقادات اسلامی و توجه شدید به مکتب لیبرالیسم که پایه اقتصاد نظری کنونی است و مبنای آن در دو نکته زیر است: الف - رفتار عقلایی (سودجویی حداکثر) ب - حرص بی نهایت انسان برای کسب ثروت که این دو با تمام مبانی اخلاقی و رفتارهای اسلامی که در میان مردم رعایت میشود |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: مرتضی قاسمیان
|
|
با تشکر از مطلبی که ارسال فرمودید
کاش حداقل چند خطی هم تحلیل خودتان را به این موضوع اضافه می کردید چون انتقال صرف مطلب هرچند ارزشمند است لیکن مهم اضافه کردن تحلیل، برداشت و نگاه خودتان به این مسئله می باشد. موفق و منصور باشید |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|