جمعه, 14 ارديبهشت 1403

 



موضوع: نقش مسئولیت اجتماعی سازمان ها در رعایت و ارتقاء ح

نقش مسئولیت اجتماعی سازمان ها در رعایت و ارتقاء ح 9 سال 4 ماه ago #106134

شهروندی، اصلی است که بر روابط دولت و اعضاء جامعه نظارت می کند، یعنی از یک سو به امتیازات دولت و حقوق افراد و از دیگر سوء به مناسبات و فرایندهای تاریخی مربوط می شود.که شهروندی اعتبار فرد را در جامعه مشخص می کند، اما همزمان بر بسته های اجتماعی که فرد در آنها رفتار می کند، نیز تاکید دارد، به بیان دیگر، شهروندی پیوندهای میان فرد و جامعه را قالب حقوق، تعهدات و مسئولیت ها منعکس می سازد، و چارچوبی برای تکامل افراد گروهها و نهادها ارائه میکند، بحث از کمیت و کیفیت این حقوق و تکالیف امروزه حجم وسیعی از گفتارها و نوشتارها را به خود اختصاص داده و این مسئله را مطرح ساخته که تحقق شهروندی به تبع آن توسعه در گروه شناخت موثر آن است بنابراین«کارکرد اصلی شهروندی»، اداره جامعه مطابق به اصول رعایت حقوق دیگران و تعهد به انجام امور درجهت حفظ نهادها مشترکی است که این حقوق را برقرار یافته و نگه می دارند.تحقق این امر مستلزم توجه سازمانها یا نهادهای اجتماعی به مسئولیت و تعهد اجتماعی است با توجه به اهمیت نقش سازمانها در تحقق حقوق شهروندی نوشته حاضر به این موضوع اختصاص یافته و در صدد بررسی رابطه بین تحقق مسئولیت اجتماعی سازمانها و ارتقاء حقوق شهروندی، و ارائه پیشنهاد در این زمینه می باشد.

واژه های کلیدی: حقوق شهروندی، سازمانها، مسئولیت اجتماعی .

1- مقدمه
شهروندی مفهومی است که با مسئولیت و مسئولیت پذیری آحاد جامعه همراه است. در جامعه مدنی، شهروندی دریافته است که بی مسئولیتی انسان های پیرامونی، او را در مسیر پرنوسانی قرار می دهد و چنانچه خود نیز نسبت به پدیده های پیرامونی بی مسئولیت باشد، محیط زندگی خود و دیگران را دچار آسیب می کند زیباترین احساس خوشایند در مقوله شهروندی، تلاش برای همکاری، تعاون و بار مسئولیت خود و دیگران را به دوش کشیدن است.(هزارجریبی، جعفر و امانیان، ابوالفضل،1390: 16) مفهوم شهروندی در بعد اجتماعی ایده ای است، که در اروپای غربی مطرح شده است، در قرن شانزدهم و هفدهم با فراگیر شدنش انتشار یافته است، مفهوم شهروندی را می توان در مجموع جزء مفاهیم جدیدی دانست که با زندگی برخاسته از تجدد فرهنگ انسان اجتماعی درهم آمیخته است،(هاشمیان، سید علی، گنجی ،محمد، 1388: 44) در تعریفی دیگر شهروندی منزلتی است، برای فرد در ارتباط به یک دولت که از نظر حقوق بین الملل نیز محترم شمرده می شود به حقوق فرد و تکالیف او در برابر دولت رابطه شهروندی گویند، که چگونگی آن را قانون اساسی کشور معین می کند، اساساً کسی شهروند شمرده می شود که تنها فرمانگزار دولت نباشد، بلکه از حقوق فطری و حقوق طبیعی نیز برخوردار باشد، دولت این حقوق را رعایت و از آن حمایت می کند، منزلت شهروندی را قوانین هر دولتی تعیین می کند و معمولاً تابع دو سنجه است :یکی ذادگاه و دیگری ملیت پدر و مادر. شهروندی یک کشور از راه ازدواج یا زن و مرد شهروند آن کشور بدست می آید، اما این گونه شهروندی معمولاً همه حقوق شهروند (از جمله کسب مشاغل دولتی) با خود نمی آورد.( آشوری، 1373: 222) در تعریفی دیگر به این صورت آمده تحقق شهروندی نیازمند نگرش و جهت گیری های خاص است تا با ایجاد انگیزه لازم در زمینه آگاهی از حقوق شهروندی را فراهم کند، تحقق شهروندی محصول جامعه ای است که درآن ارزش ها و معیارهای همه شمول مبنای قضاوت افراد قرار می گیرد، نگرش عام گرایانه در ابعاد متعدد، برابری های مادی و غیر مادی، عدم تبعیض جنسی، عدم وابستگی ها و برتری های بر روی آگاهی تاثیر دارد این نوع نگرش به معنای رفع تفاوت ها نبوده، بلکه شناخت و حمایت از تنوع با توجه به حقوق و مسئولیتهای همه افراد و بدون محوریت هویت های خاص در آن تعیین کننده است، این ارزش ها با جامعه اجازه می دهد تا حقوق ومسئولیت ها را فراتر از قومی، نژادی، جنسیتی و گسترش دهد.همچنین بر اساس نظریه پارسونز شهروندی در جایی به ظهور می رسد که افراد نگرش مثبتی به شهروندی داشته باشد.(هزارجریبی، و همکاران، 1390: 17) و در مورد مسائل اجتماعی نیز به این صورت آمده، مسئولیت اجتماعی وظیفه ای است به عهده موسسات خصوصی وظاایفی چون آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن در استخدام، انجام ندادن کارهای غیراخلاقی و مطلع کردن مصرف کننده از کیفیت محصولات و مشارکت مثبت در زندگی افراد.(الوانی، مهدی و قاسمی، احمد، 1377 : 324 ).با توجه به موارد فوق مقاله حاضر با هدف ارتقاء حقوق شهروندی به موضوع ارتباط بین مسئولیت اجتماعی سازمانها و حقوق شهروندی می پردازد و در انتها پیشنهاد هایی را ارائه می کند.

2- مبانی نظری
به طور خلاصه دو مبناء را برای حقوق شهروندی در غرب بیان می کنند.یک دیدگاه مبتنی بر جمهوری گرایی و دیگری مبتنی بر لیبرالیسم.در دیدگاه لیبرالی حقوق شهروندی، به عنوان، مجموعه ای از حقوق تکالیف ملازم یکدیگر است. هر کسی که شهروند جامعه باشد، به طور برابر از آن برخوردار می شود، بعنی هر شهروند، در عین انتظار امنیت فردی و آزادی و حق رای، تکلیف خدمت سربازی را هم دارد.در دیدگاه جمهوری گرا، افزون براین بیان، اندیشه آرمان خواهی هم در مفهومی حقوق شهروندی نهفته است و در آن، چهار جز اصلی وجود دراد.
 بی گمان، شهروندان از مجموعه ای از حقوق برابر برخوردارند.
 همراه با این حقوق ، تکالیفی نیز برای شهروندان وجود دارد.
 شهروندی متضمن تمایل به گام برداشتن در جهت اجرای حقوق سایر اعضاء جامعه سیاسی است
 این تمایل برای اجرای حقوق دیگران ، براساس توافق همگانی و آرمانی عملی می شود. (علیدوستی، 1388: 56)

3- حقوق شهروندی

1-3-تعریف شهروند
«شهروند» مرکب از دو کلمه «شهر» به معنای جامعه انسانی و «وند» به معنای عضو وابسته به این جامعه است. در مورد اصطلاح «شهروند»، توضیحات مفصلی ارائه میشود.که پرداختن به آن از حوصله این نوشته خارج است اما مسلم اینکه، به صرف جمع شدن افراد در مکانی خاص و تشکیل اجتماع انسانی، شهر به تبع آن شهروند به وجود نمی آید. به عبارت دیگر، اجتماع انسانی شرط لازم شهروندی محسوب می شود، ولی شرط کافی نیست، افراد زمانی لقب شهروند به خود می گیرند که حقوق و تکالیف خود را بشناسند و به آن عمل کنند. در این صورت، شهر تشکیل شده و شهروند معنا و مفهوم پیدا می کند.(علیدوستی، 1388: 49) همچنین در تعریفی دیگر شهروندی رابطه بین فرد جامعه را در قالب حقوق و مسئولیت بازنمایی می کند، شهروندی هر دو عنصر فرد گرایانه را در خود دراند، بدین ترتیب که شهروندی از یک طرف با اعطای حقوق، فضای لازم را به فرد می دهد که فارغ از هرگونه رقابت، منافع خود رادنبال نماید و هم چنین فرد را قادر می سازد که دستی در شکل دادن نهاد های حکومتی عمومی داشته باشد.(فالکس، 1381 :15 )شهروندی عضویت فعال و منفعل افراد در یک دولت، ملت یا حقوق و تعهدات همگانی در یک سطح مشخص شده ای از برابری می باشد(ترکمان، فرح، بهمن پور، سکینه، 1388 : 11 )شهروندی منزلتی است، برای فرد در ارتباط به یک دولت که از نظر حقوق بین الملل نیز محترم شمرده می شود به حقوق فرد و تکالیف او در برابر دولت رابطه شهروندی گویند، که چگونگی آن را قانون اساسی کشور معین می کنداساساً کسی «شهروند» شمرده می شود که تنها فرمانگزار دولت نباشد، بلکه از حقوق فطری و حقوق طبیعی نیز برخوردار باشد، دولت این حقوق را رعایت و از آن حمایت می کند، منزلت شهروندی را قوانین هر دولتی تعیین می کند و معمولاً تابع دو سنجه است :یکی ذادگاه و دیگری ملیت پدر و مادر. شهروندی یک کشور از راه ازدواج یا زن و مرد شهروند آن کشور بدست می آید، اما این گونه شهروندی معمولاً همه حقوق شهروندی (از جمله کسب مشاغل دولتی) با با خود نمی آورد.(آشوری، 1377: 222) به طور کلی در تمام تعریف هایی که از شهروندی شده است مفهوم عضویت در اجتماع، برخورداری از حقوق برابر و عهده دار بودن وظایف عام یا مشارکت حضور دارند، مسلماً کیفیت و کمیت مشارکت فرد در جامعه که همان تکلیف او در قبال جامعه که همان تکلیف او در قبال جامعه است، به میزان بالایی تحت تاثیر کیفیت و کمیت حقوق او و میزان برخورداری او از این حقوق قرار دارد.( فیض اله، نوری، گل پرور، منا، 1389: 190 ) مفهوم شهروندی در بعد اجتماعی ایده ای است، که در اروپای غربی مطرح شده است، در قرن شانزدهم و هفدهم با فراگیر شدنش انتشار یافته است، مفهوم شهروندی را می توادن در مجموع جزء مفاهیم جدیدی دانست که با زندگی برخاسته از تجدد فرهنگ انسان اجتماعی درهم آمیخته است، (هاشمیان، و همکاران، 1388: 44) شهروندی در دوره زمانی نسبتاً کوتاهی، به مفهوم مهمی برای توصیف، درک و تبیین شیوه های مختلفی که اعضاء جامعه در فرایند توسعه سهیم یا از آن محروم اند بدل گردیده است( شیانی، 10:1383 ) در حقیقت هیچ مفهومی یا ایده ی دیگری به اندازه شهروندی در تاریخ بشر، آرمان های نیاز انسان به برابری و خواسته هایش برای آزادی را ترکیب نمی کند البته این ترکیب هرگز اشتباه نبوده است و با تمام مفاهیم مهم مدرنیته پیوند خورده است(.(هزارجریبی، و همکاران،1390: 3)

4- شاخص های حقوق شهروندی

1-4- آگاهی از حقوق شهروندی
مبنای حقوق شهروندی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد و آگاهی از حقوق شهروندی این است که افراد در ذهن خود در مورد حقوق شهروندی چه چیزهایی می دانند و این دانسته ها چقدر مطابق با واقعیت است در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران 12 اصل به حقوق سیاسی شهروندی، 8 اصل به حقوق مدنی شهروندی، 4 اصل به حقوق فرهنگی شهروندی، و 20 اصل به حقوق جنسیتی اشاره دارد.

2-4- پایگاه اجتماعی
آلن بیرو در فرهنگ علوم اجتماعی این مفهوم را جایگاهی می داند که هر کس در ساخت اجتماعی اشغال می کند و همچنین وضع یا اعتبار اجتماعی که معاصران فرد به او در بطن جامعه ای که زندگی می کند تفویض می دارند، به عبارت دیگر جایی که یک فرد خاص در نظام مخصوص و در زمانی معین اشغال می کند پایگاه او خوانده می شود.

3-4- استفاده از رسانه های جمعی
استفاده از رسانه های جمعی که شامل رادیو ،تلویزیون، مطبوعات تلویزیون های ماهواره ای، اینترنت و همچنین خبرنامه های درون سازمانی به صورت زیر مورد پرسش قرار می گیرد.

4-4- حضور در عرصه عمومی
حضور در عرصه عمومی با استفاده از میزان عضویت و همکاری فرد در انجمن ها و نهادهای مدنی سنجیده می شود منظور از حضور در عرصه عمومی هر نوع همکاری مشارکت پذیرش، عضویت، کمک فکری یا حمایت معنوی کمک مالی یا حمایت مادی، حضور در برنامه، قبول مسئولیت اجرایی و هرگونه فعالیتی است که فرد در ارتباط با نهادهای مدنی اعم از فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی اقتصادی و زیست محیطی دارند، و با این فرض که هر چه میزان حضور افراد در عرصه عمومی بیشتر باشد اگاهی افراد از حقوق شهروندی شان بیشتر است

5-4- نگرش به حقوق شهروندی
منظور از نگرش افراد به حقوق شهروندی نوع واکنش افراد در زمانی است که درباره این مساله مورد پرسش واقع میشوند.(هزارجریبی، و همکاران،1390 : 5)

6- مسئولیت اجتماعی
مسئولیت اجتماعی وظیفه ای است به عهده موسسات خصوصی وظاایفی چون آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن در استخدام، انجام ندادن کارهای غیراخلاقی و مطلع کردن مصرف کننده از کیفیت محصولات و مشارکت مثبت در زندگی افراد.(الوانی، و همکاران، 1377 : 324 ). مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمانها بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه ای که د رآن فعالیت می کنند انجام دهد، و همچنین سازمانها مسئولند که از آلوده کردن محیط اعمال تبعیض و امور استخدامی، بی توجهی به تامین نیازها کارکنان خود تولید کردن محصولات زیان آور که به سلامت جامعه لطمه می زند بپرهیزند، و باید با اختصاص منابع مالی در بهبود رفاه اجتماعی که مورد قبول اکثریت جامعه باشد بکوشند، هدف از مسئولیت اجتماعی این است که چون سازمانها تاثیر عمده ای بر سیستم اجتماعی دارند باید به طوری عمل کنند که در اثر ان به جامعه زیانی نرسد( الوانی، و همکاران، 1377 : 326 )

7- مسئولیت اجتماعی سازمانها
از آنجایی که مسئولیت اجتماعی با ماهیت اخلاقی آن و پاسخگویی اجتماعی با نامشخص بودن حدود و ثغور خود نمی توانند به عنوان عواملی موثر در راه حفظ مصالح جامعه در مقابل سازمانها عمل کنند باید در این میان به نقض نظم آفرینی دولت متوسل شد، در عصر ما تقریباً در تمامی کشورها دولت به عنوان مرجعی نظم دهنده برای تحقق مسئولیت اجتماعی سازمان وارد عمل شده است، دولت به وسیله خط ومشی عمومی، راهنمای عمل مدیران را در این زمینه ارائه می دهد و شاخص هایی را که رفتار آن مورد سنجش قرار میدهد، مطرح میسازد، در خط و مشی عمومی جامعه اهداف و آرمانهای خود را به میان می آورد و سازمانها را ملزم می سازد به آن ها حرمت بگذارند و اسباب انجامشان را فراهم آورند. دولت به کمک خط و مشی عمومی، راهنما و ملاکی را برای رفتارهای مدیریت ارائه می دهد، خط و مشی عمومی ابزاری دردست دولت است تا خواست های اجتماعی را تجسم بخشد و انجام آنها را متضمن شود.(الوانی، سید مهدی، 1388 : 329 ) مقصود از مسئولیت اجتماعی این است که چون سازمانها تاثیر عمده ای بر سیستم اجتماعی دارند. باید طوری عمل کنند که در اثر آن به جامعه زیانی نرسد، هم چنینی بین اخلاق مدیریت با مسئولیت اجتماعی تفاوت وجود دارد به لحاظ اینکه هر دو رابطه با رعایت ارزشها و اصول اخلاقی جامعه و تامین هدفهای سازمان از سوی مدیران هستند، با این تفاوت که مسئولیت اجتماعی در ارتباط با مسائل کلان سازمان و اخلاق در ارتباط با رفتار فردی مدیران و کارکنان است، یک سازمان زمانی به تعهد اجتماعی اش عمل می کند که به مسئولیتهای قانونی و اقتصادی عمل نماید و نه بیشتر، بر اساس آن سازمانها به فعالیتهایی اقدام می کنند که وضع جامعه را بهتر کرده و از کارهای که باعث بدتر شدن وضعیت جامعه می گردد خودداری کنند و نهایتاً پاسخگویی اجتماعی توجه به ظرفیت در جهت عمل و اقدام نسبت به خواسته ها و انتظارات جامعه دارد.( الوانی، و همکاران، 1377 :330 )

8- شاخص های مسئولیت اجتماعی سازمانها

1-8- مسئولیت پذیری و پاسخ گویی سازمانها
هر سازمانی پس از طی مراحلی می تواند نسبت به مشکلات خود پاسخگو باشد کارهای روزمره جدیدی باید یاد گرفته شوندو سیاستها و برنامه های کاری نوین طراحی گردد، یک سازمان یا شرکت برای پاسخگویی از مراحلی هم چون خط و مشی که این اولین مرحله اگاهی اجتماعی است شروع می کند، در این مرحله سازمان قادر است به دیدن بخش هایی از محیط اطراف خود را دارد که از او طلب پاسخگویی می کنند در این حال اگر مدیریت عالی سازمان یک خط کلی را در رابطه به مسائل جامعه تعیین نماید، پاسخی که نیاز اجتماعی را تامین کند اتفاق افتاده است. وقتی مشکل اجتماعی معلوم و یک خط و مشی عمومی برای آن مشخص شد سازمان ها بایستی یاد بگیرند چگونه با مقابله با مشکل موجود پرداخته متعاقباً خط و مشی جدید را به کار بگیرند و هم چنین برای رسیدن یه یک پاسخگویی کامل اجتماعی لازم است که سازمان خط ومشی اجتماعی جدیدش را نهادی سازد

2-8- کمک به مشارکت مدنی
دیدگاه عمومی اقتصادی را به عنوان شرکاء دولت و سایر موسسات و نهادها جامعه تعریف کرده و معتقد است سازمان ملزم است تا در جهت حل مشکلات، مسائل و بهبود کیفیت زندگی مردم فعالیت کنند. دلایل موافقت نسبت به مشارکت اجتماعی، تغییر نیازها و توقعات عمومی، التزام اخلاقی، حفظ منافع محدود، محیط اجتماعی بهتر، حفظ منافع بلند مدت، ممانعت از گسترش قوانین و مقررات دولتی، تعادل بین مسئولیت و قدرت، وابستگی متقابل نظام مند، کمک در حل مشکلات اجتماعی، بهبود جهت عمومی.

3-8- اطلاع رسانی و شفافیت
به عقیده دیویس سازمان باید به عنوان یک سیستم باز دوطرفه عمل میکند آزادانه ورودی های خود را از جامعه دریافت و آزادانه نتیجه کار خود را به جامعه عرضه دارد. دیویس معتقد است که باید ارتباطات باز و محترمانه و شفاف بین سازمان و جامعه بر قرار باشد.
4-8- کمیت و کیفیت خدمات
سازمانها در راه قبول و انجام مسئولیت اجتماعی خود با مشکلات متعددی روبرو هستند از جمله این مشکلات نامشخص بودن حدود و ثغور این مسئولیت می باشد، بعلاوه در را تحقق اهداف مسئولیت اجتماعی رهنمود های روشن و مشخصی به مدیران ارائه نشده است، این موضوع در هاله ای از ابهام فرو رفته و در قلمرو اخلاقیات اجتماعی نا مشخص باقی مانده است، که دیگر مشکلات مسئولیت اجتماعی محیط رقابت آمیز خارج از سازمانها است که اگر سازمانها بنام خود را صرف تحقق مسئولیت اجتماعی می کنند، مسلماً در حوزه رقابت نخواهند توانست با سازمانهای دیگر برابری کنند.

5-8- تعهد ماموریت اجتماعی سازمانها در قبال جامعه
سازمانهایی که این سیاست را بر می گزینند، در واقع همه به تعهدات قانونی خود عمل می کنند، و هم به تعهدات اخلاقی این گونه سازمانها زمانی به این عمل دست می زنند که از آنها تقاضا شده باشد. و هم چنین اجابت قانون پایین ترین حد مفروضی که سازمان می تواند پاسخگویی اجتماعی داشته باشد که از سوی نظام حقوقی جامعه تبیین و تعریف شده است، قوانین حاکم بر جامعه بیانگر مقررات زندگی اجتماعی آن است، و از همین رهگذر است که یک درک عمومی از آنچه که جامعه از افراد سازمانها و نهادهای اجتماعی انتظار دارد. به آنها منتقل می شود پاسخگویی بیش از خواسته قانون در این صورت توافق حقوقی نمی توانند تامین جنبه های پاسخگویی اجتماعی را تحت تاثیر پوشش قرار دهند، بسیاری از سازمانها بزرگ هنگامی که داوطلبانه به اشکال مختلف به کمک نیازمندان می روند، در اصل استراتژی پاسخگویی اجتماعی خود را بیش از حد موظف به نمایش گذاشته اند.( الوانی، و همکاران، 1377 :328 )

9- رابطه حقوق شهروندی و مسئولیت اجتماعی
به عقیده هابرماکس اگر شهروندان جهان بخواهند در کره زمین به سازماندهی خود بپردازند، و شکلی از نمایندگی انتخابی دموکراتیک را بیافرینند، برای همبستگی هنجارهای خود، مبنایی جزء آگاهی ندارند، هر چند در عدم آگاهی از حقوق شهروندی، عامل نبودن ساختارهای جامعه بی تاثیر نبوده، اما اگر قرار است دگرکونی هایی در وضع موجود رخ دهد، این شهروندان هستند که باید آگاه و آگاهی بخش باشند که با هدفق تبیین عوامل اجتماعی، آگاهی از حقوق شهروندی و تاثیر متغیرهای اجتماعی به آن بپردازد(هزار جریبی، و همکاران، 1390 : 2).امروزه مفهوم شهروندی از ایمان آوردن به مسئولیت های خود در مسائل اجتماعی و داشتن باورها مثبت و ذاتاً ارتباطی درباره همکاری با دیگران برای اداره زندگی، و دیگر مفاهیم متعدد و همچنین اصولی حقوقی که در بردارنده وظایف و تعهدات اجتماعی است معطوف شده است، از میان این مفاهیم آنچه مساله اصلی است وجود رابطه معنادار میان متغیرهای اجتماعی با حقوق شهروندی است. (هزار جریبی، و همکاران، 1390 : 15)


10- مدل مفهومی تحقیق
مدل حاضر با ارائه شاخص های مسئولیت اجتماعی سازمانها و حقوق شهروندی در جهت تبیین جایگاه حقوق شهروندی می باشد. با توجه به اینکه انسان با ویژگی های ممتاز از حقوق و آزادی های گسترده ای بهره مند است، و بر سازمانها اجتماعی فرض است که از این حقوق و آزادی ها پاسداری نمایند، تا ضمن حفظ کرامت انسانی ومحترم شمردن آن چه خداوند بر بندگانی ارزانی داشت، زمینه تکامل حقوق شهروندی در جامعه را فراهم نمایند، در این بین سازمانها با توجه به ماموریت اجتماعی و مسئولیت های اجتماعی خود وظایف مهمی به عهده دارند مدل نشان می دهد که تحقق مسئولیت اجتماعی سازمانها زمینه تامین حقوق شهروندی را فراهم می کند.




10- نتیجه گیری
تحقق حقوق شهروندی نیازمند یک حرکت دوسویه است، یکی حرکت از بالا به پایین که همان فرصت دهی و مشارکت جویی ساختار کلان جامعه است، و دیگری حرکت از پایین به بالا که همان مشارکت و فعالیتهای اجتماعی شهروندان به ویژه در عرصه عمومی است، با توجه به اهمیت حقوق شهروندی و نقش مسئولیت اجتماعی سازمانها درارتقاء آن می توان به نتیجه رسید که ارتقاء آگاهی شهروندان ازمصادیق حقوق شهروندی در جامعه است و شهروندی محصول و محمل تعهد و مسئولیت پذیری عناصر مختلف سازمانهای اجتماعی جامعه (دولت، حوزه خصوصی، حوزه عمومی)، یعنی افراد و نهادهایی است که دارای حق و تعهدات معینی هستند. از این رو موارد زیر جهت ارتقاء حقوق شهروندی با توجه به مسئولیت اجتماعی سازمانها پیشنهاد می گردد.
- تدوین برنامه ریزی جامع جهت آگاهی سازی در زمینه های مختلف حقوق، وظایف و شاًن شهروندی افراد جامعه.
- شناسایی موانع، منابع، و اولویت بندی خواسته ها گروههای مختلف جامعه و تامین آن از سوی سازمانهای
- تدوین و برنامه ریزی جامع جهت نهادینه کردن حقوق و وظایف شهروندی در عرصه عمومی، خصوصی، و مطالعه ارزشها، و تقویت آنها که مستلزم توجه به مدیریت مسئولیت اجتماعی سازمانها
- تاکید بر مسئولیت اجتماعی سازمانها در تامین نیازهای شهروندان
- فرهنگ سازی حقوق شهروند و ارتقاء سطح آگاهی آنها از طریق رسانه و مسئولیت سازمانها در این زمینه.


مراجع
1- الوانی،سید مهدی، و قاسمی، احمد، (1377)، مدیریت و مسئولیت های اجتماعی سازمان، تهران: انتشارات، مرکز آموزش مدیریت دولتی
2- الوانی، سید مهدی،(1388)، مدیریت عمومی، تهران : نشر نی.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

نقش مسئولیت اجتماعی سازمان ها در رعایت و ارتقاء ح 9 سال 3 ماه ago #112247

ملاحظه شد
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حسن ذراتی