پنج شنبه, 13 ارديبهشت 1403

 



موضوع: خلاصه درس اصول سرپرستي2-3-4

خلاصه درس اصول سرپرستي2-3-4 10 سال 4 ماه ago #50170

خلاصه درس اصول سرپرستي2 -3-4
تفاوت بين سرپرست و مدير (با استفاده از منبع دانشگاه كاليفرنيا)
مدير مسئول تصميمات مهم و با اهميتي است كه توسط واحد زيرمجموعه اش عملياتي مي شود. اهداف، عملكردها، نقش هايي كه به عهده افراد گذاشته مي شود، تعهدات و تصميماتي كه تحقق همه آنها مستلزم صرف هزينه هاي اساسي از منابع تخصيص يافته به واحد تحت مديريت يك مدير است. ولي سرپرستان غالباً از جنس فعاليت زيرمجموعه (مرئوس) خود دارند و همانند كاري كه مرئوسانشان انجام مي دهند را اجرا مي كنند. مديران كارهاي روزمره انجام نمي دهند، آنها ممكن است استثنائاً فعاليتهايي از اين دست را انجام دهند و يا براي حل مشكلترين مسائلي كه پيش روي كاركنان و واحد تحت مديريتشان است، دست به انجام چنين فعاليتهايي بزنند. اما در شكل كلي فعاليت هاي مديران فراتر از كارهاي روزمره است.

انواع مديريت
1. دولتي: كه شامل سياستها، اهداف، استراتژي ها (راهكارها)، مأموريت و وظايف توسط دولت نظارت و ارزشيابي بر عملكرد سازمان ها توسط بخش دولتي
2. نيمه دولتي: كه شامل نحوه اداره اين گونه سازمانها براساس سهم دولت و بخش خصوصي در تشكيل سازمان شكل مي گيرد مثل مدارس غيردولتي و شركتهاي سهامي عام و خاص
3. غيردولتي (خصوصي): براساس اساسنامه خود نسبت به تشكيل و اداره سازمان اقدام مي كنند مثل سازمانهاي فرهنگي

(تئوري هاي مديريت)
تعريف كارائي: حداكثر استفاده از منابع در اختيار (نيروي انساني، تجهيزات فيزيكي، منابع مالي)
اثربخشي: تحقق اهداف سازمان
زمان سنجي: زمان صرف شده براي فعاليتهايي كه براي تحقق اهداف صورت مي گيرد.
حركت سنجي (كارسنجي): فعاليتهايي تعريف شده و معيار شده براي تحقق اهداف سازمان
برنامه ريزي: تعيين فعاليتها در راستاي هدفي كه صورت مي گيرد.
سازمان دهي: سپردن كارها به افراد يعني تعيين وظايف افراد و تقسيم كار بين آنها
هماهنگي: براي اينكه كارها موازي و تكراري صورت نگيرد و جلوگيري از تداخل وظايف
فرماندهي: چه كساني از چه كساني دستور مي گيرند يا ميدهند؟
كنترل: انجام وظايف متناسب با سطح مورد انتظار كه اگر نباشد انحراف رخ داده كه بلافاصله بايد جلويش را گرفت و اگر در سطح مورد انتظار باشد بايد تقويت شود.

وظايف مدير يك مجموعه (Post Corb):
P: plaming = برنامه ريزي
O: Organizing = سازماندهي
S: Staffing = كارگزيني
D: Directing = هدايت و رهبري
CO: Cooperation= هماهنگي
R: Reparsing= گزارش گيري
B: Budgeting = بودجه بندي
تئوري ماكس وبر: عقلانيت و فرايند تصميم گيري عقلايي كه باعث كارايي مي شود كه در نتيجه باعث افزايش توليد كه براساس بروكراسي سازمان مي باشد. كه به گروههاي غير رسمي توجه ندارند.
تئوري نئوكلاسيك: رويكرد تئوري توجه به نيازهاي رواني، عاطفي و اجتماعي سازمان و توجه به گروههاي غيررسمي
تعريف گروههاي غيررسمي: مجموعه اي از سازمان كه بدون ساختار مي باشند و در آن هيچ گونه از سلسله مراتب قدرت وجود ندارد و نيازهاي مشترك دارند.

نظريه مديريتي نئوكلاسيك:
1. دوران ماقبل كلاسيك و دوران كلاسيك كه نظريه پردازان آن آقايان تيلور، فايول، وبر

پنج ويژگي مورد نظر نئوكلاسيك ها كه مشترك است.
1. تقسيم كار
2. حيطه نظارت
3. سلسله مراتب
4. ارتباط منطقي كه باعث افزايش كارايي مي شود
5. ديد آنها در مورد انسان ماشيني است

2. دوران نئوكلاسيك كه نظريه پرداز آن آقاي مايو مي باشد كه دو ويژگي آن 1. توجه به نيازهاي رواني و اجتماعي انسان 2. توجه به گروه هاي غيررسمي در سازمان

نظريه سيستمي: مجموعه اي است 1. از اجراء به هم پيوسته 2. كه در تعامل با يكديگرند 3. و در راستاي تحقق هدف واحدي با هم همكاري مي كنند 4. كليت واحدي را تشكيل مي دهند

زيرسيستم: مجموعه هايي كه در داخل سيستم اصلي مورد مطالعه ما قرار دارند مثل دانشگاه علمي كاربردي واحد 13

فراسيستم: مجموعه هاي اصلي كه مجموعه هاي كوچكتر را در داخل خود قرار مي دهند مانند دانشگاه علمي كاربردي

نظريه اقتضايي: كه توسط آقايان لارنس و لورش ارائه شد كه متناسب با شرايط زماني و مكاني و امكانات عمل كردن مي باشد.

سه ويژگي رهيافت اقتضايي: اغلب خيلي كلي، مجرد و انتزاعي است و داراي سه ويژگي مي باشد 1. (ديدگاه سيستم باز) 2. (گرايش به پژوهش و تحقيق علمي) 3. (توجه به مجموعه اي از عوامل)

نظريه آشوب: در ميان الگوهاي رفتار ظاهراً تصادفي پديده هاي مختلف از سيستم هاي هواشناسي گرفته تا سازمان ها و بازارهاي بورس نوعي نظم وجود دارد يعني هر سيستم پيچيده زندگي خاص خود را دارد.

اصل وبر: افراد در سلسله مراتب اداري آنقدر رشد مي كنند تا به حد بي كفايي برسند يعني در ارتقاء سازماني به سطوح سازماني نائل مي شوند كه شايستگي آن را ندارند.

قانون موقعيت فالت: كه بر مزاياي مشاركت گروهي و تفكر گرايي تأكيد كرده است و براي انجام هر فعاليت مديريتي مهم ترين معيار، موقعيت است اين كه چه كسي به چه كسي دستور بدهد يا بگيرد و جايگاه فرد در سازمان تعيين كننده و دستور دهنده گيرنده است.

اصل 20/80 پارتو: اگر اهداف براي مديران و كاركنان سازمان مشخص باشد و بدانند به كجا مي روند حتي اگر 20 درصد فعاليتهاي خود را براي رسيدن به اهداف انجام دهند 80 درصد هدف را محقق مي كنند و اگر هدف مشخص نباشد اگر 80 درصد انرژي بگذارند 20 درصد هدف را هم نمي توانند محقق كنند.خلاصه درس اصول سرپرستي

قانون موقعيت فالت: كه بر مزاياي مشاركت گروهي و تفكر گرايي تأكيد كرده است و براي انجام هر فعاليت مديريتي مهم ترين معيار، موقعيت است اين كه چه كسي به چه كسي دستور بدهد يا بگيرد و جايگاه فرد در سازمان تعيين كننده و دستور دهنده گيرنده است.

اصل 20/80 پارتو: اگر اهداف براي مديران و كاركنان سازمان مشخص باشد و بدانند به كجا مي روند حتي اگر 20 درصد فعاليتهاي خود را براي رسيدن به اهداف انجام دهند 80 درصد هدف را محقق مي كنند و اگر هدف مشخص نباشد اگر 80 درصد انرژي بگذارند 20 درصد هدف را هم نمي توانند محقق كنند.

نظريه كايزن: بهبود مستمر فرايند در دستيابي به كيفيت

نظريه z اوچي: تلفيق دو نوع مديريت يعني اگر ثبت مديريت ژاپني را در ساختارهاي آمريكايي به كار بگيريم اين سازمانها كارايي بيشتري را پيدا مي كنند.

فصل پنجم كتاب (وظايف مديران)
برنامه ريزي، تدوين، تهيه، طرح برنامه اي كه در راستاي تحقق هدف يا اهدافي در محدوده زماني خاص و براساس منابع (نيروي انساني، مالي، تجهيزات، فضاي كار) مشخص صورت مي گيرد.

مديريت بر مبناي استثناء: مدير وارد جزئيات كار نمي شود به استثناء زماني كه مشكل ايجاد شود كه در آن زمان تفيض اختيار به شكل كامل مي باشد.

مديريت بر مبناي هدف: مدير در مسير انجام فعاليتها با كاركنانشان هدف و مسير رسيدن به هدف سازمان را مشخص مي كنند.

مديريت بر مبناي مسير هدف: مدير دقيقاً مسير انجام فعاليتها را مشخص مي كند و كاركنان براساس آن مسير حركت مي كنند.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

خلاصه درس اصول سرپرستي2-3-4 10 سال 4 ماه ago #50230

ok
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: شهره حسين پور