خوش آمديد,
مهمان
|
|
بهترین تعریفی كه من برای تبلیغات شنیدهام این است:
تبلیغات همه چیز را در بر میگیرد. تمام كارهایی كه انجام میدهید یا نمیدهید.(سرجیو زایمن( و تنها یك هدف دارد: فروش كالای بیشتر، با قیمت بیشتر، به تعداد بیشتری از افراد(سرجیو زایمن( ولی این چطور ممكن است؟ برای موفقیت در یك كار اصول زیادی هست كه باید رعایت شوند. اصولی كه نادیده گرفتن هر یك از آنها ممكن است در روند فروش تاثیر منفی داشته باشد. تبلیغات شامل تمام موارد زیر میشود: نام تجاری، بستهبندی، احساسی كه كالا به مشتری میدهد، ویژگی خاص آن كالا، نحوه رفتار با مشتری، نحوه رفتار با كاركنان، شهرت، حمایت مالی، سخنگو، نحوه صحبت منشیتان با تلفن، گزینه تبلیغاتی، مطالبی كه در تبلیغاتتان میگویید، كارهایی كه باید انجام دهید؛ ولی نمیدهید و موارد بسیاری دیگر. ما نام هر یك از این موارد را ارزش میگذاریم. ارزش چیزی است كه مشتری را به سمت خرید كالا یا خدمت سوق میدهد. پولی كه مشتری پرداخت میكند، در قبال همین ارزشهاست و انتظار دارد پولش به هدر نرود. ولی هیچ یك از این ارزشها به تنهایی كافی نیست. مشتریان كنونی بسیار بهانهگیر و بیاعتماد شدهاند. آنها دیگر به یك نام وفادار نمیمانند و با كوچكترین اشتباه به سراغ نام دیگری میروند. بدون توجه به ارزشهای ذكر شده، تبلیغات تاثیر خود را از دست میدهد و مردم حرف تبلیغاتچیها را باور نمیكنند. بنابراین، در یك بازار رقابتی، اكتفا كردن به یك بروشور ساده یا یك تیزر تلویزیونی، تنها دور ریختن پول است. شما نمیتوانید فقط به یك ارزش متكی باشید. در چنین بازاری، كسی موفقتر است كه در قبال پولی كه از مشتری دریافت میكند، ارزش بیشتری را به او ارائه دهد. مشتری برای خرید یك كالا هزینههای زیادی میپردازد. بجز هزینه مالی كه در آخر كار پرداخت میشود، او هزینه احساس نیاز، هزینه تحقیق در مورد كالا، هزینه روانی برای سپری كردن این دوره و هزینههای دیگری را نیز میپردازد. پس انتظار دارد كه با صرف این هزینهها، بیشترین عایدی نصیبش شود. در نتیجه به دنبال كالایی میرود كه ارزش بیشتری را به او برساند. حال متوجه سوالی كه در آغاز مطرح شد، میشوید. اینكه چرا تبلیغات ما تاثیر گذار نیست؟ چون ما در تبلیغاتمان هیچ ارزشی را به مشتری عرضه نمیكنیم. هیچگاه یك اسم منجر به فروش نمیشود. مشتری دنبال چیزی میرود كه بیشترین ارزش را نصیبش كند. اگر به مردم نگویید كه چكار میكنید؟ چرا میكنید؟ و چرا آنها باید محصول شما را بخرند؟ آنها شما را نادیده خواهند گرفت. شما باید مدام به این كار ادامه دهید. مردم زود فراموش میكنند. روند تبلیغات شما هرگز نباید قطع شود. پیش از ادامه بحث ذكر دو نكته در اینجا ضروری است: اول اینكه مشتریان متفاوت، ارزشهای متفاوتی را طلب میكنند و شما به عنوان یك سازمان نمیتوانید تمامی ارزشها را یكجا و به بهترین نحو ارائه دهید. دلیل آن هم هزینه اجرای آن است، شاید مشتری شما به ارزش خاصی اهمیت ندهد، بنابراین هزینه كردن برای آن مقرون به صرفه نیست. پس باید دایره ارزشها را به مشتریان منتخب خود محدود كنید. در نتیجه برای شروع تبلیغات بایستی استراتژی تبلیغاتی مخصوص و مناسب با موضوع را طراحی نمایید كه این مستلزم تحقیقات بازاریابی و شناخت مشتریان است. نكته دوم در ارتقای ارزشها است. اگر اكنون یك برنامه بازاریابی برای خود تدارك دیدهاید، باید در طول زمان آن را بهتر و بهتر كنید. یعنی به مرور، ارزشهای بیشتر و بهتری به مشتری ارائه دهید. برای طراحی یك استراتژی موفق مبتنی بر ارزشها، ابتدا میبایست نسبت به ارزشهای موردنظر اشراف داشت. با توجه به ناکافی بودن فضا، متاسفانه قادر به توضیح تمامی آنها نخواهیم بود و فقط به بررسی اجمالی نحوه حضور مهمترین ارزش، یعنی خود کالا یا خدمت، در تبلیغات چاپی و رسانهای میپردازیم. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|