شنبه, 15 ارديبهشت 1403

 



موضوع: موضوع کنفرانس پرخاشگری

موضوع کنفرانس پرخاشگری 10 سال 11 ماه ago #5952

پرخاشگرى
بى شك، شيوع پرخاشگرى در ميان نوجوانان، موجب نگرانى بسيارى از خانواده ها، اوليا، مربيان و مسؤولان كشور است. گسترش روزافزون اين نابهنجارى رفتارى بر زندگى فردى و اجتماعى انسان ها تأثيرات منفى گذاشته و آرامش و احساس ايمنى را مورد تهديد قرار مى دهد. البته توجه به اين نكته ضرورى است كه رفتار پرخاشگرانه هميشه نامطلوب نيست، بلكه داراى حكمت هايى از جمله دفاع و دفع خطراتى است كه بقا و ادامه زندگى را تهديد مى كند، ولى اگر مهار نشود و به راه هاى صحيح هدايت نگردد، همين ابزار دفاعى موجب آسيب هاى جبران ناپذيرى مى شود.
طبقه بندى پرخاشگرى
از ديدگاه كلى، مى توان گفت كه دو نوع پرخاشگرى بازشناخته و تعريف شده اند: پرخاشگرى درونزاد يا سرشتى و پرخاشگرى برونزاد يا واكنشى.
عوامل مؤثر بر پرخاشگرى

به طور كلى، عوامل مؤثر بر پرخاشگرى را به سه دسته مى توان تقسيم كرد:عوامل زيست شناختى عوامل روان شناختى, عوامل فرهنگى ـ اجتماعى ـ اقتصادى و محيطى
الف ـ عوامل زيست شناختى
1. مواد زيست شيميايى: بطور مثال افزايش تستوسترون در سطح خون موجب پرخاشگرى مى شود
2. گرما
ب ـ عوامل روان شناختى
1. افسردگى
2. الگوى شخصيّت
3. تأثير احساس گناه
ج ـ عوامل فرهنگى ـ اجتماعى ـ اقتصادى و محيطى
1. خانواده
2. فقر
3. تأثيرات الگويى
4. تأثيرات پاداش و تأييد اجتماعى
5. تأثيروسايل ارتباط جمعى
سه مرحله تحول از نظر اسلام
نحوه برخورد با فرزند در مراحل رشد:
هفت سال اول او را آزاد بگذاريد تا استقلال در عمل پيدا كند. هفت سال دوم، آمادگى خاصى براى الگوپذيرى دارد، الگوهاى مناسبى در اختيارش قرار دهيد و محيط تعليم و تربيت او را هرچه بيش تر غنى و اصلاح كنيد تا از طريق مشاهده الگوهاى مفيد و جذّاب، رشد كند. اما در مورد دوره نوجوانى اورا آزاد بگذاريد تا خود انتخاب كند و حتى در مورد مسائل گوناگون زندگى با او مشورت كنيد و از او نظرخواه باشيد.
اگر با نوجوان اين گونه برخورد شود، طبيعى است كه هم اعتماد به نفس او تقويت مى شود و هم احساس امنيت و آرامش مى كند و اضطراب، كه اصلى ترين عامل رفتار پرخاشگرانه است، در او تقليل و تعديل پيدا مى كند. اين اساسى ترين راه حل براى مهار و كاهش رفتار پرخاشگرانه نوجوان است.
خشونت هاي تلويزيوني
تلويزيون ، آموزگار قدرتمندي است و اگر بينندگان شخصيتهاي مورد علاقه خود را ببينند که اعمال خشن و پرخاشگرانه انجام ميدهند تا به خواست خود برسند ، آنها نيز همان کار را انجام خواهند داد . به نظر مي رسد تلويزيون از افرادي که مرتکب جنايت مي شوند قهرمان مي سازد , بينندگان فکر مي کنند اگر آنها نيز مانند شخصيت هاي جنايتکار تلويزيون رفتار کنند آنها هم قهرمان مي شوند .
به اعتقاد کارشناسان، تلويزيون و برخي برنامه هاي آن ارزش هاي زندگي را تنزل مي دهند . تلويزيون خشونت و حتي مرگ را خنده دار و غير واقعي جلوه مي دهد . بينندگان نمي آموزند که براي زندگي احترام قائل باشند ، زيرا خشونت تلويزيون آنها را مسحور خود کرده است . آنان تفاوت بين واقعيت و غيرواقعيت را در بين برنامه هاي تلويزوني نمي توانند بيان کنند . تلويزيون باور پذير است . شخصيت هاي داستان باور پذير هستند . اما باور اينكه آنها هنر پيشه هستند و اين داستان ها غير واقعي كمي مشكل است .
رویارویی با اضطراب ناشی از بروز رفتار پرخاشگرانه
یکی از خصوصیات بعضی از نوجوانان مخالفت با افراد مختلف در خانه و خارج از آن است که گاه بصورت پرخاشگری کلامی یا غیر کلامی بروز می کند. عدم توانایی در کنترل رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب بسیاری از نوجوانان است. بطور خلاصه بالا بردن میزان مقاومت و تحمل کودک در برابر ناکامی و سختیها، ارضاء صحیح نیازهای کودک، ایجاد امنیت روانی و بوجود آوردن الگوهای رفتار مناسب می تواند در پیشگیری رفتار پرخاشگرانه موثر باشد. اگر این اقدامات بموقع انجام نشود باید در زمان حال امکاناتی فراهم آوریم که نوجوان کمتر پرخاشگری کند و با اضطراب کمتری روبه رو شود. توصیه های زیر در این زمینه مفید است:
• والدین و دیگران باید تا حد ممکن از امر و نهی های زیاد، بی مورد و غیر اصولی خودداری کنند.
• از ایجاد ممنوعیت و محدودیتهای بی مورد که مغایر با نیاز نوجوان به کسب آزادی و استقلال است خود داری کرد.
• با تقویت روحیه نوجوان بخصوص تکیه بر مهارتها و تواناییهای مثبت او، باید روشهای مناسب مواجهه با ناکامی را به او آموخت.
• به نوجوان باید آموخت که در مقابله با خشم به جای اینکه بدون تفکر خشمی کنترل نشده ابراز دارند منطقی برخورد کنند و بدون توهین و تحقیر به دیگران ابراز وجود کنند و عواطف خود را بیان کنند.
• باید به او فهماند که نحوه برخورد دیگران با او تا حدی نتیجه رفتار خود اوست.
• در برابر پرخاشگری نوجوان نباید از تنبیه یا تحقیر استفاده کرد، زیرا این رفتارها خود باعث تشدید پرخاشگری می شوند بهتر است به عمل پرخاشگرانه او، پاسخ نداد، منتها باید به نوجوان فهماند که بی اعتنایی ظاهری به پرخاشگری او حمل بر تائید یا قبول آن نیست.









گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید۱ و لورنز۲ معتقدند که پرخاشگری یک رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دومعتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده می شود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا می کند. به نظر لورنز اگر چنین انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلا در طرق ورزش ها و بازیها تخلیه شود جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه ای تخلیه میشود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم ، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی مارا در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت میکند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری می کوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود می کند و از بین میبرد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خود کشی جلوه گر می شود، بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد.(اکبری سال ۱۳۸۱-ص ۱۹۱).

طرفداران منشاء اجتماعی پرخاشگری

عده ای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب می شود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمی تواند نقش داشته باشد همچنین این گروه دلائل فراوانی را مبتنی براینکه پرخاشگری منشاء غریزی و ذاتی نمی تواند داشته باشد ارائه داده اند به همین دلیل از نظر اجتماعی هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و کنترل این گروه دلائل خود را در این باره این طور برمی شمرند:۱: دشمنی ذاتی بین حیوانات وجود ندارد و آنچه ما در این مورد می بینیم آموزش هایی است که والدین این حیوانات به آنها داده اند. ۲: وجود کرومزوم اضافی را نمی توان دلیلی برذاتی بودن پرخاشگری دانست، کروموزم اضافی سبب افزایش و درشتی اندام می شود ولی چه بسا وجود اندام قوی و قد بلند از نظر اجتماعی خود یک امتیاز است و این گونه افراد را به عنوان مأمون، آدم کش که حالت های پرخاشگرانه را به وجود می آورند باشند حال میتوان عده ای از پرخاشگران را یافت که فاقد کروموزم اضافی نیز هستند. ۳: تحریک الکتریکی هیپوتالاموس در مورد حیوان وقتی موجب رفتار پرخاشگرانه می شود که او در برابر حیوان ضعیف تر از خود قرار گرفته باشد اگر حیوان در مقابل او قویتر از وی باشد واکنش او فرار و ترس است نه پرخاشگری. در انسان نیز حالت هیچانی عصبانیت و پرخاشگری بر طبق نظریه تحریکی- شناختی ناشی از شناخت فرد از کلمات و مفاهیم به عنوان ابزار عصبانی کننده و توهین آمیز استفاده کرد به همین دلیل ممکن است از دو فرد یکی در برابر شنیدن کلمه ای عصبانی نشود و دیگری در برابر شنیدن همان کلمه عصبانی شود حال آنکه اگر پرخاشگری ذاتی بود بایستی هر دو نفر عصبانی میشدند. گذشته از دو گروه اصلی مطرح شده، گروهی معتقدند که رفتار پرخاشگری ریشه در عدم فرصت یادگیری دارد، یعنی کودک به علت اینکه فرصت یادگیری نداشته و یک موجود ناپخته است، نمی داندکه نسبت به یک محرک چگونه عمل کند لذا ممکن است به صورت پرخاشگری از خود واکنش نشان دهد. لذا این کودک باستی به مرور یادبگیرد تا چگونه پاسخ محرکات را به صورت مناسب دهد. (نوابی نژاد سال ۷۳ ص ۴۲و۴۳). گاهی رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از یک احساس ناامنی است که در حقیقت این رفتار یک پاسخ دفاعی به وضعیت ناامنی است که در آن قرار گرفته است. یک کودک با ابزار دفاعی که یک حرکت پرخاشگرانه است از خود دفاع می کند تا وضعیت ناامن را زا بین ببرد.(نوابی نژاد سال ۷۳ ص۴۸)

فرضیه ناکامی – پرخاشگرانه

گرچه پاسخ افراد نسبت به ناکامی بسیار متفاوت است زیرا عوامل ناکام کننده و شخصیت فرد ناکام شونده دامنه بسیار گسترده ای دارند در مجموع میتوان گفت که پاسخ ناکامی پرخاشگری یعنی رفتار دشمنانه و تند به هنگام عدم سازگاری با موفقیت در این رفتار در زندگی روزمره ارتباط بسیار نزدیک با ناکامی دارد مثلا کودکی که از بازی کردن منع میشود در اثر خشم اخم می کند یا پاهای خود را بر زمین می کوبد. چیزی که ثابت شده است این است که ناکامی پرخاشگری را افزایش می دهد پرخاشگری می تواند ناکامی های فشرده را رها سازد و نوعی تسکین موقتی برای فرد مزاحم آورد اما پایان آن معمولا رضایت بخش نیست به هنگام مواجه شدن با ناکامی باید آنرا به صورت یک مساله مطرح کرد و به دنبال آن راه چاره افتاد. پرخاشگری ممکن است مستقیما خود مانع را هدف قرار دهد.(فرقان رئیسی سال ۱۳۷۶ ص ۸۳و ۸۴) جان والر و همکارانش فرضیه پرخاشگری در کلمه پاسخ به ناکامی را ارائه نمودند که در آن پرخاشگری همیشه در پی ناکامی خواهد بود(والر دوب-مورد سیرز-۱۹۳۹) این افراد مانند فروید پرخاشگری را در حکم عامل تصفیه می دانستند پیداست که فرضیه ناکامی- پرخاشگریها می توانند واکنشی در برابر ناکامی باشد اما عوامل دیگری نیز می تواند در پرخاشگر بودن یا نبودن یک کودک موثر باشد افزون بر آن ناکامی یا سایر تحریکهای عاطفی همیشه موجب پرخاشگری نمی شود(ریتا ولکسی نلسون، سال ۱۳۶۹ ص ۵۲۲- ۵۲۷)

علل و عوامل پرخاشگری

عوامل خانوادگی به عنوان یکسری از عوامل محیطی در بررسی عوامل تربیتی افراد موثر میباشند، چرا که خانواده به عنوان اولین محیط اجتماعی زندگی افراد بسیار حائز اهمیت میباشد و خیلی از چیزها را افراد در سالهای اولیه حیات اجتماعی خود در آن می آموزند. خانواده میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از: ۱) نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک: معمولا کودکی که وسایل و اسباب بازی مورد علاقه خود را در دست دیگری می بیند برانگیخته میشود و در صدر گرفتن آن حتی با اعمال خشونت می شود.تجربه نشانگر آن است که چنانچه در کودکی همیشه توقعات و انتظارات فرد برآورده شده باشد او بیشتر از کسانی که توقعات و انتظاراتشان برآورده نشده است خشمگین وپرخاشگر می شود. ۲) وجود الگوهای نامناسب، داشتن الگوی مناسب در زندگی یکی از نیازهای انسان است زیرا انسانها علاقه مند هستند که رفتار و کردار خود را مطابق با کسی که مورد علاقه خودشان است انجام دهند و چنین کسانی را راهنما و الگوی زندگی خود قرار دهند بررسی های انجام شده نشان میدهد که بیشتر کودکان پرخاشگر والدین خشن و متخاصمی داشته اند یعنی نه تنها کودک آنها از محبت لازم برخوردار نبود از الگوی پرخاشگری موجود در خانواده نیز تاثیر پذیرفته بود. دیکتاتوری خانواده هایی که تابع اصول دیکتاتوری هستند معمولا رشد فرزندانشان را محدود می کند در این نوع از خانواده یک نفر حاکم بر اعمال و رفتار دیگران است که غالبا پدر چنین نقشی را دارد اما گاهی اوقات مادر، خواهران و برادران بزرگتر نیز با دیکتاتوری رفتار می کنند در این گونه خانواده ها فرد دیکتاتور تصمیم می گیرد، هدف تعیین می کند، راه نشان میدهد، وظیفه معلوم میکند، برنامه می ریزد و همه باید به طور مطلق مطابق میل او رفتار کند و حق اظهارنظر از آن اوست. بچه هایی که در محیط دیکتاتوری پرورش پیدا می کنند ظاهرا حالت تسلیم و اطاعت در رفتارشان مشاهده می شود و همین حالت آنهارا به هیجان و اضطراب وا می دارد. این بچه ها در مقابل دیگران حالت دشمنی و خصومت به خود میگیرند و به بچه های هم سن و سال خود یا کمتر از خود صدمه می رسانند این افراد از تعصب خاصی نیز برخوردارند و از به سر بردن با دیگران عاجز هستند، در کارهای گروهی نمی توانند شرکت کنند و از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردارند و در امور زندگیشان بی لیاقتی خود را نشان میدهند و اغلب در کارها با شکست روبرو می شوند. ۳) تاثیر رفتار پرخاشگرانه: عده ای از افراد پرخاشگر و زورگویی را تقبیح نمی کنند بلکه آنرا نشانه شهامت و قدرت خود می دانند این افراد اعمال پرخاشگرانه خود و دیگران را مثبت موجه و حتی لازم می دانند و به آن صحه می گذارند. ۴) تشویق رفتار پرخاشگرانه: در مواقعی که رفتار پرخاشگرانه توسط والدین و دیگر افراد سبب تقویت مثبت و تثبیت این رفتار می شود. گاه با والدین یا مربیانی روبرو می شویم که به بهانه آموزش دفاع از خود به کودکی می گویند “از کی نخوری” “توسری نخوری” و… که به طور وضوح به جای نشان دادن رفتارهای منطقی در مقابل برخورد با موانع شخصی را به پرخاشگری بی مورد تشویق می کنند. ۵) تنبیه والدین و مربیان: والدین و مربیان که در برابر پرخاشگری و خشونت کودک عصبانی می شوند به صورت پرخاشگرانه اورا تنبیه می کنند از تشدید این رفتار در او موثرند درچنین مواقعی تنبیه عامل فزاینده و تقویت کننده پرخاشگری است زیرا علاوه بر اینکه سبب خشم و احتمالا پرخاشگری کودک می شود، شخص تنبیه کننده الگوی نامناسبی برای پرخاشگری کودک می شود.(اکبری-۸۱ ص۱۹۷و۱۹۸)

عوامل محیطی (اجتماعی – فرهنگی)
____________________________________

زبان کودک دانستنفیلم های روانشناسیآموزش هیپنوتیزم

____________________________________

عواملی که در پیرامون زندگی انسان هستند می توانند در بروز یا تشدید پرخاشگری و تخفیف یا تعدیل آن اثر گذار باشند، برخی از اینگونه عوامل عبارتند از: ۱) زندگی در ارتفاع خیلی بلند و تغذیه ناقص؛ پژوهش های به عمل آمده در میان سرخپوستان قبیله کولا در میال آندورپرو، که به پرخاشگرترین انسانهای روی زمین شهرت دارند حاکی از آن است که پرخاشگری این قبیله سه دلیل دارد: الف: زندگی در ارتفاعات خیلی بلند کمبود مواد غذایی و بالاخره تغذیه ناقص. ب: جویدن برگ کوکا که محتوی کوکائین و نوع مخدر است و سبب می شود مصرف کنندگان آن موقتا احساس آرامش می کنند اما اثرات مصرف دراز مدت آن برای سوخت و ساز بدن زیان آور است. ج: هنجار بودن پرخاشگری، در جامعه ای ممکن است پرخاشگری یک رفتار “هنجاری” تلقی شود لذا در مقایسه با جوامعی که چنین وضعیتی را ندارند.۲) تقویت پرخاشگری به علت ضرر و زیان اجتماعی- فرهنگی در بعضی مواقع به علت جنگ یا عوامل دیگر پرخاشگری در جامعه تقویت می شود بدیهی است در چنین وضعیت پرخاشگری با فراوانی بیشتر در افکار با تخیلات و اعمال افراد آن جامعه مشاهده می شود چون جامعه به دلیل مقتضیات زمانی و مکانی خود پرورش آن را ضروری می داند.۳) مشاهدات اجتماعی، مشاهده وقایع و اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد مانند درگیری های اجتماعی محدودیت های اجتماعی تبعیضات بی عدالتی ها…. سبب ایجاد خشم و پرخاشگری می شود.۴) نقش رسانه های گروهی، از عوامل اجتماعی- فرهنگی دیگر که در پیدایش و تقویت پرخاشگری نقش دارند. رسانه های گروهی به ویژه تلویزیون است درجه تاثیر پذیری افراد از برنامه های تلویزیون به شرایط اجتماعی- اقتصادی بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد اثر فیلم های خشونت آمیز در ایجاد رفتار خشونت آمیز و پرخاشگرانه در مطالعات محققین مورد تائید قرار گرفته است.۵) نقش بازیهای ویدئویی در پرخاشگری، پژوهش در این زمینه با عنوان (تاثیر بازیهای ویدئویی) بر پرخاشگری دانش آموزان پسر سال پنجم مقطع ابتدایی شهرستان خرم آباد به روش تجربی صورت گرفته است. یافته ها نشان میدهد که گروههای آزمایش که پرخاشگرانه بازی کرده بودند نسبت به گروه گواه افزایش معنی داری پرخاشگری نشان دادند در نتیجه انجام بازیهای ویدئویی پرخاشگرانه پرخاشگری بعدی را به خصوص در بین کودکان افزایش می دهد(اکبری، ۸۱ –ص ۱۹۹و ۲۰۰)

زیان های پرخاشگری

علی رغم تمامی مسائل ذکر شده پرخاشگری همیشه اوقات نیز زیان آور و مضر نیست بلکه پرخاشگری از حد اعتدال خارج نشود و هدف آن تسلط بر مشکلات زندگی و ترقی و تعالی و آلایش انسان باشد نه تنها سودمند است بلکه ضروری نیز هست. قرار دادن حدو مرز برای پرخاشگری مضر و سودمند قدری مشکل به نظر می رسد لذا کودکی که بر علیه بزرگترهایش سرکشی می کند پرخاشگر است ولی در عین حال نشان می دهد که انگیزه ای اورا به سوی استقلال که جزء ضروری و با ارزش رشد اوست رهبری می کند درباره مفیرد و لازم بودن عمل پرخاشگری فوید معتقد است که اگر انسان برای ابزار پرخاشگری اجازه نیابد نیروی پرخاشگری اش انباشته می شود و سرانجام به شکل خشونت مفرط یا بیماری روانی ظاهر می شود. در واقع به تعبیر او برای پالایش روانی سه راه حل وجود دارد که به طور مستقیم و غیرمستقیم با پرخاشگری در ارتباط است این سه راه حل عبارتند از: الف: صرف نیرو در فعالیت های بدنی از قبیل بازیهای ورزشی جست و خیز، مثبت زدن به کیسه بوکس و غیره ب: اشتغال به پرخاشگری خیالی و غیر مخرب ج: اعمال پرخاشگری مستقیم حمله به ناکام کننده صدمه زدن به اوناراخت کردن او ناسزا گفتن به او و جزء اینها آیا پرخاشگری قابل کنترل است؟ اکثر پژوهشگران معتقدند که عوامل محیطی باعث کسب و نگهداری رفتارهای پرخاشگرانه می شود به نظر آنها تغییرات مناسب در موقعیتهای محیطی سبب از بین رفتن زمینه های ایجاد کننده ی پرخاشگری و خشونت در رفتار کودکان و نوجوانان می شود همچنین با دادن شخصیت مثبت و منطقی به کودکان عدم تبعیض میان آنها عدم تحقیر کودکان دادن مسئولیتها در خد توان به افراد پرخاشگر صحبت کردن با آنها آگاه کردن آنها در مورد خطرات پرخاشگری ایجاد رابطه صمیمی و عاطفی باآنها و توجه به مشکلات آنها تشویق کردن آنها به کارهای گروهی و جمعی و در پایان با شناسایی روحیات فرد برخورد صحیح با آن می توان در شناسایی عواملی که پرخاشگری را ایجاد یا تشدید می کنند اقدام کرد.

تکنیک هایی لازم برای کنترل پرخاشگری در محیط خانواده

۱- صمیمت، صمیمیت در خانواده امری لازم و ضروری است زیرا هم مهمی در کاهش خشونت در خانواده دارد بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز به این دلیل است که صمیمیت بین طرفین وجود ندارد. صمیمیت هنگامی افزایش می یابد که افراد مهانواده درامور زندگی با یکدیگر مشارکت داشته باشند. همچنین اعتماد و اطمینان در مشارکت بین افضای خانواده باعث صمیمیت می شود. ۲- تامل و سکوت، یکی از بهترین راههای کنترل خشونت در خانواده کنترل رفتار خویشتن در مواقعی است که یکی از اعضای خانواده به تحریک دیگری بپردازد. بهترین شکرد در این هنگام آن است که دیگران سکونت اختیار کنند تا آن فرد هم آرامش پیدا کند سپس در یک فرصت مناسب با هم به بحث و بررسی بپردازند. ۳- تخلیه یعنی اینکه به طور مستقیم جواب خشونت را ندهیم. تحقیقات جدید نشان میدهد که پرخاشگری حلاکی و حتی فیزیکی علاوه بر اینکه خشم را کاهش نمی دهد بلکه باعث افزایش آن نیز می شود. ۴- مدل پرخاشگری غیر پرخاشگرانه (قدم زدن و…) تحقیقات نشان داده که افرادی عادی که پرخاشگری خود بدون رفتار پرخاشگرانه بروز دادند بعد از این کار سطح کمتری از پرخاشگری را داشته اند ولی به طور کل این روش هم زیاد موثر نیست. ۵- تنبیه، درطول تاریخ یکی از وسایل اجتماعی برای کم کردن میزان خشونت تنیه بوده است کهتوسط آن جلوی تجاوز خشونت و دیگر رفتارهای پرخاشگرانه را می گرفتند ولی در حال حاضر علما معتقدند که تنبیه به طور موقت جلوی خشونت حاضر را می گیرد و برعکس در طولانی مدت به طور مستقیم باعث تقویت آن می شود درحال حاضر تنبیه بدنی از طرف سازمان بهداشت جهانی ممنوع شده است. ۶- صحبت کردن در مورد مشکل، بهترین روش برای کاهش پرخاشگری صحبت کردن در مورد آن است این تکنیک به طور عملی به دو صورت عملی است ولی اینکه در لحظه ای که پرخاشگری به حد اعلای خود می رسد یکی از طرفین سکوت اختیار کند و سعی کند قائله را ختم کند ولی بعد از اینکه طرفین آرام شدند و مدتی نیز گذشت با خونسردی مطالب را با یکدیگر در میان می گذارند و آن را حل و فصل می کنند.درمان پرخاشگری:برای درمان پرخاشگری گام اول شناخت و ریشه یابی علت یا علل پرخاشگری است با شناخت این عوامل می توان همکاری های لازم را برای کاستن از میزان و شدت پرخاشگری ارائه نمود مانند سرگرم نمودن فرد مهر و محبت و دلجویی آموزش تنهایی فکرکردن صبرو متانت نشان دادن در مواقع پرخاشگری تشویق جهت استحمام وروش گرفتن اجرای عدالت در منزل برآورده کردن نیازهای کودکان و نوجوانان مساعد ساختن جو آزادی های کنترل شده جلوگیری از توهین و ناسزا گفتن به آنها ویا مقابله به مثل نکردن با آنها جلوگیری از تهدید و ترساندن الگوهای خوب را به آنها نشان دادن رهنمودهایی در مورد سازش و جوشش با دیگران تشویق به بازیهای گروهی و رعایت بتراکت و قوانین در زندگی با دیگران عادت دادن به آنا به گذشت یاد دادن انتقاد صحیح به آنها جهت تخلیه و سبک شدن و آرامش یافتن و درپایان چنانچه رعایت عوامل فوق تاثیری نداشت می توان از عوامل دیگری مانند توبیخ اخطار تحکم علامت مقابله به مثل تنبیه و قهرو… استفاده نمود.

پرخاشگری کودکان :
بسياري از والدين علاوه بر ناآگاهي از چگونگي برقراري ارتباط با فرزندان خود از عوامل منجر به پرخاشگري نيز آگاهي ندارند.دكتر كامبيز كامكاري روانشناس در اين باره معتقد است: «پرخاشگري انسان ها در سنين پائين از آسيب هاي رواني، بويژه «افسردگي» نشان دارد.چنانچه والدين نسبت به پرخاشگري كودكان خود بي تفاوت باشند اين معضل در روح فرزندان ماسك مي خورد (پنهان مي شود) و عوارض خود را در بزرگسالي نشان مي دهد. در سنين ۱۲ تا ۱۸ سالگي پرخاشگري افراد به اوج و حالت هاي اختلال شخصيت، احساس ناكامي و محروميت و اختلال سلوكي مي رسد.
كامكاري با استناد به تحقيقي كه با همكاري وزارت كشور و در استان تهران انجام شده مي افزايد: «تنها فقر و ناكامي ها نمي توانند افراد را پرخاشگر كنند چون در بسياري از كلانشهرها والدين و جامعه به تشويق افراد پرخاشگر مي پردازند و برخورد نشدن با اين امر موجب تشديد آن مي شود.»
اين دكتر روانشناس ادامه مي دهد: «پرخاشگري علاوه بر مشكلات فردي و خانوادگي مسائل اجتماعي را نيز به دنبال دارد.بنابراين عوامل زيستي، رواني، اجتماعي و خانوادگي فرزندان بستر رشد جامعه پرخاشگر را هموار مي كند.»
وي پرخاشگري را داراي شاخه هاي مختلفي مي داند و از پرخاشگري «وسيله اي» كودكان به عنوان مهم ترين معضل والدين نام مي برد.
كامكاري مي گويد: «استفاده درست از شيوه هاي ميداني و جريمه در هنگام درخواست هاي متعدد كودكان براي به دست آوردن اجسام مختلف مؤثر است.به اين ترتيب كه اگر كودك براي به دست آوردن مثلاً يك اسباب بازي اصرار كرد والدين بايد در مقابل خواسته او بي تفاوت باشند و در صورت تداوم اصرار يك سري از امتيازها را از كودك بگيرند. اين رفتار موجب مي شود درخواست هاي كودكان به حد متعادل برسد.
اين روانشناس، پرخاشگري هاي مستمر را در كودكان نشانه بيماري هايي مانند «بيش فعالي» و يا صرع مي داند و به والدين تأكيد دارد به دنبال ريشه يابي علل آن باشند.
از طرفي ديگر دكتر خواجه نوري ياددادن اعتماد به نفس را در كاهش پرخاشگري كودكان مؤثر مي داند.
دكتراي ارتباطات و استاديار دانشگاه آزاد تهران مركزي مي گويد: گاه دخالت هاي بي مورد والدين در حريم خصوصي فرزندان پرخاشگري را در آنان افزايش مي دهد. به عنوان نمونه والدين هميشه سعي دارند بچه ها را پاكيزه نگه دارند، اين درحالي است كه كودكان در سنين خاصي تمايل دارند از انگشت هاي خود براي غذاخوردن و كثيف كردن اطراف استفاده كنند. از همين روست كه بچه ها غذاهاي آسان (fast food) را بسيار دوست دارند. در اين شرايط مادران مي توانند به جاي پند و اندرز محيط كوچك و امني از آشپزخانه و يا هر قسمت ديگري از خانه را به كودكشان اختصاص دهند تا بچه بتواند بدون وسواس، آزاد و خيلي راحت از دست هاي خود استفاده و بازي كند.
با اين شيوه كودك هم كار مورد علاقه اش را انجام مي دهد و هم مي داند كه در بخش ديگري مانند اتاق خواب حق غذاخوردن با انگشت و كثيف كردن محيط را ندارد.
جلوگيري از ذاتی شدن پرخاشگری:
اما دكتر محمدرضا شمس انصاري متخصص اعصاب و روان سن زير ۲ سال تا ۶ سالگي را زمان شكل گيري پرخاشگري مي داند.
انصاري ادامه مي دهد: «پيشگيري از پرخاشگري از ذاتي شدن آن جلوگيري مي كند.»
متخصص اعصاب روان، پرخاشگري كودكان را در دو دسته فيزيكي و كلامي و در شكل خشونت به خود (خودزني) و خشونت به اشيا تقسيم مي كند.شمس انصاري ادامه مي دهد: «معمولاً فرزندان نسبت به تربيت مقاومت نشان مي دهند و در اين باره بايد به بزرگترها آموزش داده شود مقابله جويي و مخالفت با كودكان لج بازي آنها را تقويت مي كند.پرخاشگري هاي دوران كودكي عصبانيت هاي بعدي و احساس ناامني را در بچه ها افزايش مي دهد.
تأثير بازی ها و فيلم های خشن در پرخاشگری:
دكتر كامكاري، دكتر انصاري و دكتر خواجه نوري به اتفاق باز ي هاي رايانه اي خشن و فيلم ها و سريال هاي تلويزيوني را عاملي براي برهم زننده آرامش خيال كودكان مي دانند.
آنها معتقدند خشونت هاي اين چنيني و آنچه كودكان در دعواهاي كوچه و خياباني مي بينند ايجاد رفتارهاي پرخطر را در اين افراد تشديد مي كند.
رفتار والدين و تأثير آن بر كودكان:
اين كارشناسان مي گويند: «دعواها و بدرفتاري والدين زمينه ساز خشونت در فرزندان و بدرفتار شدن آنان در بزرگسالي مي شود. دكتر شمس انصاري تصريح مي كند: «بي توجهي والدين به رفتارهاي پرخاشگرانه كودكان موجب كم تمركزي آنان مي شود. به اين ترتيب بچه ها ناآرام شده و گويي حرف در گوششان فرو نمي رود. گويي كر هستند! ادامه اين روند در فرزندان احساس تحقير به وجود مي آورد و ناخواسته بر ادامه تحصيل آن ها تأثير گذاشته و موجب ضداجتماعي شدنشان مي شود. اعتياد و رفتارهاي ناهنجار نيز ريشه در رفتارهاي دوران كودكي دارد.»
گواهينامه زندگي بگيريم:
تعدادي از خانواده ها هنوز در رفع مشكلات روحي فرزندانشان خود را نيازمند پند و اندرز همسايه ها و اقوام مي دانند و مشاوره نگرفتن از متخصصان به اين گونه مسائل دامن مي زند. اما با تدبيري ژرف مي توان بسياري از مشكلات به ظاهر بزرگ مانند ناسازگاري و دعواي كودكان را نيز حل كرد.

آقای صابر حاجی اسمعیلی خانم دنیا کربلایی غلام فرد
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: خدیجه ططری
مدیران انجمن: خدیجه ططری