فرهنگ از طريق ارزش هاي غالب جامعه تحت تأثير قرار مي گيرد ، همچنين بايد توجه شود كه فرهنگ مي تواند از طريق عواملي از جمله فاجعه و جنگ ها تحت تأثير قرار گيرد .
براي مثال مهاجران اوليه اروپايي به تمدن ناب مردم بومي در آمريكا از طريق آوردن بيماري هايي كه بومي ها در مقابل آن هيچ دفاعي نداشتند تلفات سنگيني وارد كردند .
همينطور كه زمان مي گذرد تغييرات در محيط بيروني ، نمادهاي اجتماغي و ارزش هايي كه درون يك غالب فرهنگي يافت مي شوند روي ميدهد به علاوه تأثيرات متقابل دائمي جنبش ها و ضد جنبش ها درون قالب فرهنگي روي ميدهد و در نتيجه عقايد و گرايشات جديد به طور دائمي در حال ظاهر شدن هستند ، اين عقايد و گرايشات آنچه كه فرهنگ عامه ناميده مي شود را شكل مي دهند.
فرهنگ عامه به طور دائمي در حال تغييرات و دگرگوني را در مد و سبك هاي زندگي به وجود مي آورد و اين تغييرات مي توانند منجر به فجايع صنفي يا فرصت هاي بازاريابي شوند.
براي مثال در دهه 1980 فرهنگ عامه در ايالات متحده بر تناسب اندام و وزن كم كردن تأكيد مي كرد، بازاريابان كفش هاي دويدن ، ماشين هاي وزنه برداري و تجهيزات مربوط به ورزش رشد انفجاري را تجربه كرد . در طول اين دوره زماني فروش به حداكثر خود رسيد با اين وجود فرهنگ عامه تغيير كرد.
بين سالهاي 1985 تا 1990 مشاركت در تناسب اندام تا ميزان 10 درصد كاهش يافت - كاهش فعاليت هاي فيزيكي براي تمام گروه هاي سني رخ داد تأثيرات اين چنين مسائل كلاني را براي شركت هايي كه وسايل تناسب اندام مي فروختند ايجاد كرد .