خوش آمديد,
مهمان
|
|
آیین مراسم و تشریفات جشن های دینی و غیر دینی ایرانیان
از وقتی که بشر به نگاهداشت حساب زمان و شماره – مرزها پرداخت، از آنجا که زندگی اش همراه با تحولات و رخدادهایی بود که گاه فقط یکبار و گاه بصورت دوره ای و سالانه به وقوع می پیوست، در این نگاهداشت زمان، روزها و دورههایی را به گرامی داشت آن رخدادها اختصاص داد. بدین سان وی – در هر جامعه ای که بوده – پیوسته روزها یا دوره هایی خاص، متمایز از روزهای عادی، را برای برگزاری یا باز آفرینی آیینی یا استقبال از فصلها و مناسبتهای کشاورزی، دینی، یا اجتماعی گرای داشته است. بزرگ داشتن چنین روزها یا مناسبت هایی به فرد و نیز جامعه دینی، سیاسی و اجتماعی وی معنا و یکپارچگی می بخشیده است. از آن جا که این قبیل روزها یا دوره ها عموما ریشه در وضع معیشتی، زندگی اجتماعی و مناسب های دینی یا آیینی و یا فصلی ای داشته اند که با شادی و شادخواری همگانی همراه بوده اند، از این رو آنها را جشن نامیده اند. آیینهای مربوط به سفر و زیارت آیینهای قربانی کردن و گرامی داشت مناسبتهای خاص فصلی، یادبودها آیینهای مربوط به روزه داری و روزه گشایی، از آن جمله اند. وقایع خاطره انگیز ولی غمبار تاریخ دین، نظیر شهادت پیشوایان، هم در زمره سنت و تشریفات جشنها جای گرفته اند. اغلب این تشریفات با خواندن پسته یعنی سرود و نیایش همراه بوده است. که سبب شده است، مردم شناسان، و پژوهشگران فرهنگ عامه تطبیقی، روانکاوان، جامعه شناسان و تاریخ نویسان از سده نوزدهم میلادی برای شناخت فرهنگ بشری، به ویژه در آن اعصار تاریک ناشناخته، تحقیق درباره جشن ها و تشریفات را آغاز کنند. با این حال این پژوهش ها صرفا محدود به شناخت و توضیح بن مایه ها و مضمون های مشترک اساطیری، آیین، آموزه ای زیباشناختی، روان شناختی نیست بلکه چنان که ثابت شده، نتایج حاصل از آنها کاملا کاربردی است. در گذشته تشریفات ابزار مهمی برای آگاهی دهی و وحدت بخشی به جامعه و نهادهای دینی بوده است و حتی آنگاه که تشریفات و جشنها معنای دینی آموزه ای و قدسی خود را هم از دست داده، بازهم نهادهای آن در آیینها، آداب، رسوم، و هنرهای مرتبط با آن حفظ شده و این امکان را به دست داده اند تا در دوره های بحرانی یا گذر، به رغم گسستگی ظاهری در فرهنگ یا جامعه متانت و وحدت عمل برگزار کنندگان این جشن ها و تشریفات به خوبی حفظ شود. امروزه که زندگی پیشرفته و شتاب آلود، بسیاری از جنبه های زندگی معنوی و فرهنگ بشر را تحت تاثیر قرار داده و کم رنگ ساخته، از شمار تشریفات و جشنها – دست کم جشن های و تشریفات دینی و آیینی – در مقایسه با گذشته بسیار کاسته شده است. اغلب جشن های و تشریفات روزگاران قدیم، اینک از بین رفته یا اهمیت پیشین خود را از دست داده اند، با این حال هم چنان می توان دید که جشنها و تشریفات حضور باقی مانده، کارکردهای اجتماعی و دینی قابل توجهی دارند و علاوه بر آن که زندگی بشر را از صورت یکنواخت و کسل کننده در می آورند و بدان تنوع و سر زندگی می بخشد، فرصتهایی هم برای فعالیت های اجتماعی، از جمله نیکوکاری و دست گیری از مستمندان و پرداختن به حال هم نوعان، وجه بسا مهم تر از همه، تجدید روابط و پیوندهای دوستی و خویشاوندی، احیاء می کنند و به راستی که تصور ادامه زندگی بدون این مناسب ها و نقاط عطف، دشوار می نماید. از جمله بارزترین نمونه سنت ها، که کارکرد اجتماعی و فرهنگی آن هنوز در سطح گستردهای دیده میشود و سنت سال نوی ایرانی، عید نوروز، است که از یک سو پیوند دهنده اقوام مختلف ایرانی با یکدیگر و با گذشته مشترک آن هاست. و از سوی دیگر، همه ساله فرار رسیدن آن، حس پویایی و سرزندگی و تکاپو برای سالی بهتر را در وجود هر فرد ایرانی تقویت می کند و هم چنان که اغلب گفته میشود، نقطه عطفی برای بازنگریستن به سال گذشته و شروع زندگانی تازهای است و گویی تجلی همان آفرینش نخستین است که نوروز در اصل، در گرامی داشت آن برگزاری شده است. از مجموعه پرشمار جشنها ایرانی، جز دو مورد، بسیاری دیر زمانی است که در اثر تندبادهای نواخته شده بر پیکر ایران تاریخی از باد رفته اند و از آنها جز در نوشتههای کهن، نشانی نیست یا دست کم، در بهترین حالت بصورت محلی و در شکلی دیگر، یا آیینی دیگر، به حیات کم فروغ و رو به نابودی خود ادامه میدهند. این موارد با پیشرفتهای روز افزون جامعه بشری – که اغلب متاسفانه به بهای از دست رفتن سنت حاصل میآیند- پیوسته کم رنگ و کم رنگتر میشوند و آنها نیز – اگر بخت یاری کند – دست بالا در پژوهشهای مکتوب شده فرهنگ عامه تثبیت می شوند و جامعه عملاً از کارکردهای مهم و حیاتیشان بی بهره خواهد ماند. برگزاری مراسم نوروز در ایران باستان: با سقوط حکومت هخامنشی به دست اسکندر و ایجاد حکومتی یونانی در ایران، این سرزمین دستخوش تحولات فرهنگی بسیار شد. اندک بودن شواهد و مدارک به جا مانده، سبب شده که نتوان در مورد فرهنگ، و از جمله برگزاری نوروز، در این دوره اظهار نظر کرد. از دوره پانصد ساله اشکانیان ایرانی هم اطلاع چندانی در دست نیست. با این همه در مورد این دو دوره براساس قوانین و شواهد، می توان گفت که جشن نوروز کما بیش برگزار میشده است، زیرا اولا برگزاری این تشریفات تکلیف دینی بوده و نسبت زردشتی هم دلی این دوره ها رواج داشته، و حتی در دوره اشکانیان دین حکومتی بوده است و از سوی دیگر، از آن جا که در دوره ساسانی، نوروز با شکوه و آیینهایی خاص، و در سطحی گسترده برگزار میشده، قطعاً بایستی ادامه سنتی دیرینه بوده باشد و نه پدیدهای نوظهور. نویسندگان دوره اسلامی که از دوره سامانی بسیار یاد کرده اند، در نوشتههای خود به توصیف برگزاری با شکوه نوروز در دربار ایران سامانی و نیز در میان مردم، پرداخته اند. براساس این نوشتهها پادشاهان در این ایام در شاد کردن مردم می کوشیدند. مردم هم در روز نوروز دست از کار میکشدند و شادی میکردند. رسم بر آن بود که در این روز خراج ها را به حضور شاه بیاورند و شاه نیز در همین روز به عزل و نصب مقامات میپرداخت از دیگر کارهای این روز باید از سکه زدن و رسیدگی به آتشکدهها و پاکیزه کردن آنها، قربانی کردن، کاشت درخت، و عمارت و آبادانی کردن، باد کرد. تهیه سبزه حبوبات و غلات و نیز فراهم کردن شیرینی و خوارکی های گوناگون، اجرای نمایش های آیینی، نواختن موسیقی و خواندن نغمههای شاد، انجام بازیهای مختلف، از دیگر برنامههای نوروزی بوده است. دیگر عنصر مقدس و زندگی بخش، یعنی آب، هم در آیینهای نوروزی تشریفات و جایگاهی خاص داشته است، در بامداد نوروز مردم به یکدیگر آب می پاشیدند و در روز نوروز بزرگ هم خود را با آب می شستند. این رسم اخیر احتمالاً با ایزد نگاهبان آب و گیاه، یعنی نوداد، که روز ششم هر ماه بنام اوست، ارتباط داشته است. برگزاری مراسم نوروز در ایران اسلامی پس از ورود اسلام به ایران، مردم هم چنان نوروز را جشن می گرفتند از وضعیت این تشریفات و جشن در نخستین سالهای ایران اسلامی، اطلاع چندانی در دست نیست. با این حال برخی نویسندگان دوره های بعد، روایت هایی را درباره دیدگاه پیامبر اسلام (ص) و امامان (ع) نسبت به نوروز نقل کرده اند. پیامبر اسلام (ص) و نوروز عبدالصمد بن علی در روایتی – که وی آن را به جد خود، ابن عباس، نسبت می دهد – می گوید که در روز نوروز جای سیمین پر از حلوا برای پیامبر (ص) آوردند و چون ایشان سبب آوردن این هدیه را پرسیدند، در پاسخ گفتند که هدیه نوروز است. آن گاه پیامبر (ص) فرمودند: در این روز خداوند مردمانی را که از ترس مرگ ترک دیار کرده بودند، بمیراند و سپس زنده کرد و ابوها را فرمان داد تا بر آنان ببارند و از این رو است که پاشیدن آب در این روز رسم شده است. همین روایت میافزاید که آن گاه پیامبر (ص) از آن حلوا تناول فرمود و به اصحاب خود داد و گفت: کاش هر روز برای ما نوروز بود. رسمیت داشتن تشریفات نوروز در ایران اسلامی در منابع تاریخی آوردهاند که در آغاز حکومت عباسیان نوروز رسمیت داشته و جشنی ملی بوده است. در این زمان نیز نوروز به همراه آیینها و آدابی چون سست و شوی تن و آب پاشی به یکدیگر – که آن را دور کننده بدی و گزند می دانستند – برگزار می شده است. از دوره متوکل عباسی نقل میکنند که وی به مناسبت این جشن، به پیروی از شاهان ایران باستان، پنج میلیون در هم به رنگهای گوناگون ضرب میکرد و بر سر مردم می ریخت. همین منابع مینویسند که در این روزگار مردم عادی هم خانههای خود را میآراستند و با پوشیدن لباس نو و فانو، ولی شش روز ایام نوروز، در کوچه و خیایان جمع میشدند و با افروختن آتش و خوردن شیرینی و خوراکیهای دیگر شادمانی میکردند. مراسم و تشریفات و غیر دینی گروه جشنهای موسوم به غیر دینی، برخلاف این عنوان، جنبه دینی هم داشتهاند، زیرا اغلب آنها به سبب تقارن نام روز و ماه و در بزرگ داشت ایزد مرتبط با آن روز و ماه برگزار میشدند. با این حال برگزاری این گروه از مراسم ها تکلیف دینی نبوده، بلکه صرفاً دارای فضیلت و ثواب بوده است. دوازده روز از ماه – که سی روز آن بنام ایزدان زردشتی نام گذاری شده بود – دارای همان نام های دوازده ماه هستند. بنابراین در یک روز از هر ماه تقارن دو نام پیش میآمد که ایرانیان باستان، با اعتقاد به فرخندگی این تقارن، آنرا جشن می گرفتند. اما در همین گروه تشریفاتی هم هستند که هر چند بنام ایزدان و محل تقارن و تلاقی نامهای ماه و روز هستند ولی اهمیت ملی – میهنی بیشتری دارند. جشن تیرگان یکی از این موارد است. حتی جشن سده هم که در بزرگ داشت آتش – این عنصر حیات بخش و فزونی بخش – برگزار میشود، در اصل جشن یادبود کشف آتش است. شب یلدا در واقع بیش تر اهمیت نجوی و فصلی دارد تا دینی. جشنهای مهم آن روزگار را به ترتیب چنین بر می شمارد، نوروز، مهرگان، تیرگان، آبنگان، فرودگان، و کوسه بر نشین. دیگر مراسم و تشریفات و جشنهای در ایران اغلب پژوهشهای انجام شده درباره جشنهای ایرانیان، محدود به معرفی مراسم گذشته است که، هم چنان که گفته شد، اغلب آن ها امروز به یکی از دیارها رفته اند. یا نزد جوامع زردشتی ایران و دیگر کشورها یا به صورت هایی دیگر نزد گروهای سنتی با برگزار می شوند. اما واقعیت آن است که در دوره اسلامی، در ازای این موارد، جشنهای تازهای هم به مجموعه جشنهای مردم ایران افزوده شدند که اغلب در زمره جشنهای دینی، اسلامی، بودند. این جشنها هم که همگی به لحاظ اهمیت در یک سطح نیستند، بعنوان جشنهای دینی ایرانیان مسلمان، پذیرش عام یافته و در تقویم رسمی کشور ثبت شده اند. بدین ترتیب امروز در کنار نوروز که تنها بازمانده مجموعه تشریفات ایران قدیم است و جشن ملی ایرانیان به شمار می آید، مسلمانان نیز، که عمده جمعیت ایران را تشکیل می دهند، جشنهایی دینی دارند. و این در حالی است که ایرانیان پیرو دین های دیگر نیز هر کدام جشنهایی خاص خود دارند. روزهایی چون میلاد حضرت رسول (ص)، زهرا (س)، علی (ع)، حسن (ع)، حسین (ع)، تولد خلیفه وقت، شب اول ماه رجب و عیدهای قربان و فطر را جشن میگیرند و برای هر یک آیینهای خاص دارند. از جمله تشریفات این روزها آن بود که بزرگان به زیر دستان پول و خلعت می بخشند. جشنها و تشریفات کلیمیان ایرانیان کلیمی، که پیرو حضرت موسی، ملقب به کلیم الله، هستند در برخی شمرهای بزرگ ایران زندگی میکنند. اینان مجموعه ای از تشریفات و سنت را دارند. که اغلب در گرامی داشت رخدادهای مهم دینشان هستند. در زیر فهرستی از مهمترین این جشنها میباشد. 1-رش هه شانا (روش هشانا) 2-یوم کیپور 3-سوکوت 4-هوشعناتبا 5-شمینی عصرت 6-سیمحاتوراه 7-حنوکا 8-طوبی شباط 9-پوریم 10-پسح 11-شاووعوت جشن و تشریفات ارمنیان اغلب تشریفات ارمنیان ایران در ارتباط با کلیسا و از این رو دارای جنبه دینی و تقدس هستند. برخی از جشن های آنان که مربوط به پیش از مسیحیت هستند و با عناصر ایران باستان در آمیخته اند، به تدریج در زمره جشن های دینی درآمده و رنگ و بوی مسیحی به خود گرفته اند. در این جا معرفی مختصر مهم ترین جشن های ارمنیان ایران می آید: 1- درندزیاد یا رندآرج 2- ناواسارد 3- باریگندان 4- وارداور 5- عید میلاد مسیح (ع) جشن و تشریفات آشوریان دیگر گروه مسیحیان ساکن در ایران، آشوریان هستند که در اصل پیرو کلیسای آشوری شرق، موسوم به سنتوری بودهاند و برخی از آنها کاتولیک یا پروتستان شده اند. از این رو جشنهای آنان نیز مانند بسیاری از جنبههایی دیگر فرهنگشان است که آمیزه ای از فرهنگهای مختلف را نشان میدهند. اغلب جشنهای آشوریان ایران جنبه دینی دارند و، جز در برخی جزئیات، همانهایی هستند که نزد دیگر مسیحیان و از جمله ارمنیان میتوان دید. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
با تشکر از ارسال مطالب جالب شما .منتظر ارائه سر کلاس هستیم
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|