جواب 1:
الف) گروه های بسته :جوامعی هستن که نوآوری های اقوام دیگر را به سختی نمی پذیرند ودر تکنولوژی سنتها و زبان جامعه خود متعصبند

موقعیت جغرافیایی و عدم رفت و آمد با گروه های دیگر را نمی پذیرند.

ب) گروه های باز : بعضی از جوامع به علت موقعیت مکانی یا مسافرتهای افراد یا عوامل دیگر آمادگی پذیرفتن اجازه گرفتن و تقلید

در زمینه های مختلف فرهنگی را دارند که اصطلاحا به آنها گروه های باز می گویند.

ج) گروه های مهاجر: بعضی از گروه ها به صورت دسته جمعی یا بطور پراکنده مجبور شده اند به محل دیگر کوچ کنند. این گروه ها الزاما برای

انطباق با جامعه میزان فرهنگ جامعه ی جدید را می پذیرند.


جواب 2 : منظور این است یک جامعه متشکل از افراد است و کیفیت و نحوه رفتار و اعمال آن افراد فرهنگشان را تشکیل میدهد پس ملاحظه

می گردد که اگر خصوصیت دارای فرهنگ بودن را از جوامع انسانی برداریم فقط تجمع و اجتماعی بودن نمی تواند صفت ممیزی انسان را از

سایر حیوانات باشد.

جواب 3 : به معنی دانش عوام بکار میرد این اصطلاح در زبان فارسی به فرهنگ توده، فرهنگ عام ، فرهنگ ادبیات ، عامیانه ترجمه شده و

در عین حال واژه فولکلور هم زمان با رواجش در مطالعات مردم شناسی به زبان فارسی نیز راه یافت

جواب 1:

الف) گروه های بسته :جوامعی هستن که نوآوری های اقوام دیگر را به سختی نمی پذیرند ودر تکنولوژی سنتها و زبان جامعه خود متعصبند

موقعیت جغرافیایی و عدم رفت و آمد با گروه های دیگر را نمی پذیرند.

ب) گروه های باز : بعضی از جوامع به علت موقعیت مکانی یا مسافرتهای افراد یا عوامل دیگر آمادگی پذیرفتن اجازه گرفتن و تقلید

در زمینه های مختلف فرهنگی را دارند که اصطلاحا به آنها گروه های باز می گویند.

ج) گروه های مهاجر: بعضی از گروه ها به صورت دسته جمعی یا بطور پراکنده مجبور شده اند به محل دیگر کوچ کنند. این گروه ها الزاما برای

انطباق با جامعه میزان فرهنگ جامعه ی جدید را می پذیرند.


جواب 2 : منظور این است یک جامعه متشکل از افراد است و کیفیت و نحوه رفتار و اعمال آن افراد فرهنگشان را تشکیل میدهد پس ملاحظه

می گردد که اگر خصوصیت دارای فرهنگ بودن را از جوامع انسانی برداریم فقط تجمع و اجتماعی بودن نمی تواند صفت ممیزی انسان را از

سایر حیوانات باشد.

جواب 3 : به معنی دانش عوام بکار میرد این اصطلاح در زبان فارسی به فرهنگ توده، فرهنگ عام ، فرهنگ ادبیات ، عامیانه ترجمه شده و

در عین حال واژه فولکلور هم زمان با رواجش در مطالعات مردم شناسی به زبان فارسی نیز راه یافت

جواب 1 :

الف) گروه های بسته :جوامعی هستن که نوآوری های اقوام دیگر را به سختی نمی پذیرند ودر تکنولوژی سنتها و زبان جامعه خود متعصبند

موقعیت جغرافیایی و عدم رفت و آمد با گروه های دیگر را نمی پذیرند.

ب) گروه های باز : بعضی از جوامع به علت موقعیت مکانی یا مسافرتهای افراد یا عوامل دیگر آمادگی پذیرفتن اجازه گرفتن و تقلید

در زمینه های مختلف فرهنگی را دارند که اصطلاحا به آنها گروه های باز می گویند.

ج) گروه های مهاجر: بعضی از گروه ها به صورت دسته جمعی یا بطور پراکنده مجبور شده اند به محل دیگر کوچ کنند. این گروه ها الزاما برای

انطباق با جامعه میزان فرهنگ جامعه ی جدید را می پذیرند.


جواب 2 : منظور این است یک جامعه متشکل از افراد است و کیفیت و نحوه رفتار و اعمال آن افراد فرهنگشان را تشکیل میدهد پس ملاحظه

می گردد که اگر خصوصیت دارای فرهنگ بودن را از جوامع انسانی برداریم فقط تجمع و اجتماعی بودن نمی تواند صفت ممیزی انسان را از

سایر حیوانات باشد.

جواب 3 : به معنی دانش عوام بکار میرد این اصطلاح در زبان فارسی به فرهنگ توده، فرهنگ عام ، فرهنگ ادبیات ، عامیانه ترجمه شده و

در عین حال واژه فولکلور هم زمان با رواجش در مطالعات مردم شناسی به زبان فارسی نیز راه یافت

سوال1:به 4 دسته تقسیم می شوند:
الف:گروه های بسته:جوامعی هستند که نوآوری های اقوام دیگر را به سختی می پذیرند و در تکنولوژی سنت ها و زبان جامعه خود متعصبند.
ب:گروه های باز:بعضی از جوامع به علت موقعیت مکانی یا مسافرت های افراد یا عوامل دیگر آماده پذیرفتن و تقلید در زمینه های مختلف فرهنگی را دارند که اصطلاحا به آنها گروه های باز میگویند.
ج:گروه های متمرکز:برخی گروه ها مجبورند به صورت دسته جمعی در اثر سیل و زلزله و ... به طور پراکنده به مکان های دیگر کوچ کنند.این گروه ها الزاما باید برای انطباق با جامعه میزبان فرهنگ جامعه جدید را بپذیرند.
د:گروه های مهاجم:هنگامی است که گروه یا گروه هایی در اثر تهاجم سیاسی یا نظامی جامعه دیگر را اشغال کند.تاریخ نشان داده است که گروه های مهاجمی که برای همیشه مانده اند نه به آسانی فرهنگ ان جامعه را پذیرفته اند نه به آسانی توانسته اند فرهنگ خود را گسترش دهند.


سوال2:فرهنگ عبارت است از شیوه زندگی تجمعی از مردم در صورتی که جامعه تجمع نظام یافته افرادی است که شیوه زندگی معینی را دارا باشند.به عبارت دیگر یک جامعه متشکل از افراد است وکیفییت و نحوه رفتار و اعمال آن افراد فرهنگ آن جامعه را تشکیل میدهد.و

ضمن تشکر از شما سرکار خانم زارع
خواهشمند است جواب سئوالات را در یک صفحه توضیح دهید

1-هر نهاد هدف هاي معين و دقيقي را بر عهده دارد كه طي نسل ها باعث شناخت تمامي جامعه مي گردد ومجموعه نهاد هاي اجتماعي يك جامعه است كه فرهنگ آن جامعه را مي سازد .به عبارت ديگر رابطه فرهنگ و نهاد اجتماعي رابطه عموم وخصوص مطلق است ،بدين معني كه تركيب و هماهنگي نهاد هاي اجتماعي است كه فرهنگ يك جامعه را تشكيل مي بخشد .وهيچ نهاد اجتماعي را نمي توان يافت كه خارج از فرهنگ جامعه باشد .


2-كشش وكوشش انسان در جهت زيبا سازي وخوشايندي يكي از ويژگيهاي فرهنگ است جوامع انساني پس از تهيه غذا ،لباس ،و مسكن ،يعني نيازهاي اوليه مختصر فراغتي يافتند به ظرافت زيبايي،نقاشي ، شعر ،سرگرمي و بالاخره آفرينش هنري پرداختند تا غذا ، مسكن ، و انديشه را راحت تر و خوشايند ترمورد استفاده قرار دهند . هنر علاوه بر زمينه هاي فكري ، تجربي ، فلسفي وذوقي ، تبلوري است از موقعيت و نظام اعتقادي ، اقتصادي و اجتماعي يعني خصوصياتي كه در بيان و توصيف فرهنگ جامعه نيز صادق است .


3- فولكلور در لغت به معني دانش عوام بكار ميرود اين اصطلاح در زبان فارسي به فرهنگ توده ، فرهنگ عاميانه فرهنگ مردم در ادبيات عاميانه ترجمه شده است .واژه فولكلور همزمان با رواجش در مطالعات مردم شناسي ، به زبان فارسي نيز سرايت كرد . در برابر كلمه فولكلور نميتوان واژه و معادلي متناسب و دقيق وگوياي مقصود پيدا كرد زيرا فرهنگ با قلمرو وسيع موضوعي ، نه محدود به فولكلور و نه مختصر به عوام مي شود .و باورهاي فولكلوري در تمامي گروه ها و خانواده هاي جامعه اعم از خواص و عوام وجود دارد . فولكلور از ميراث گذشته است و داراي هيچ گونه استدلال وروش منطقي وعلمي نيست و همچنين با تغييرات تحولات اجتماعي دست نخورده دركنار ارزشها و پديده هاي جديد جامعه قرار مي گيرد .