به نام خدا – حسین نوروزی

تئوری کلاسیک : کارایی ، اثربخشی، بهره وری، انسان همردیف ابزار تولید . گروه غیر رسمی جایگاه مشروعی ندارد :توجه به نظر کارکنان و مشکلات کارکنان – مشارکت دادن کارکنان در امور سازمان به ویژه تصمیم گیری ها – با هم بودن مدیر و کارکنان – استفاده نکردن از مکانیزم های تشویق به جای تنبیه- اطلاع رسانی و آگاه نمودن کارکنا قبل از اجرای طرح و یا برنامه جدید.

4 اصل مشترک نظریه پردازان کلاسیک :
1-تقسیم کار : برحسب تخصص و رشته تحصیلی و تجربه.
2-ارتباط منطقی : ارتباط واحدهای مختلف و بخش های مختلف یک سازمان در جهت انجام امور در راستای اهداف تعیین شده.
3-سلسله مراتب : مشخص می کنیم که چه فردی زیر نظر چه فردی انجام وظیفه می کند و در کل سلسله مراتب سازمانی را مشخص می کنیم.
4-حیطه نظارت : نظارت بر عملکرد افراد توسط مسئولین بخش می باشد.

فردریک تیلور : مدیریت علمی : مدیریت در سازمانها باید علمی باشد و براساس زمان سنجی وکارسنجی و همچنین انتخاب کارکنان بر اساس علمی و تخصص انها باشد و آموزش کارکنان باید تابع فرآیند علمی باشد.

هنری فایول : مدیریت اداری : وظایف مدیریتی هنری فایول : ا- تقسیم کار2- اختیار 3- انظباط 4- وحدت فرماندهی 5- وحدت مدیریت 6- جبران خدمت کارکنان 7- تمرکز 8- سلسله مراتب 9- نظم 10- عدالت 11-ثبات 12-ابتکارعمل 13-وحدت و یگانگی.

ماکس وبر : بوروکراسی : مکس وبر در بوروکراسی اداری بر اصول زیر تاکید داشت :
1-سلسله مراتب روشن 2- تقسیم کار روشن 3-قواعد و رویه های رسمی 4- برخوردهای غیر شخصی 5-ترقی بر مبنای شایستگی.

گیولیک با همکاری اوردیک :
POSD CORB : P: PLANNING : برنامه ریزی – O : Organizing : سازماندهی – S: Staffing :کارگزینی –D : Directing: هدایت و راهنمایی- co : cooperating: همکاری و مشارکت – R: Reporting: گزارش گیری و گزارش دهی – B: Budgeting: بودجه و اعتبارات.

ok