یکشنبه, 30 ارديبهشت 1403

 



موضوع: جواب سوال 2

جواب سوال 2 10 سال 9 ماه ago #22095

با سلام
1-درسال 1359ميلادي برای اولین بار گالبرایت اقتصاد دان معروف امریکایی بحث تقابل اقتصاد وهنررادرمقاله ای مطرح کرد و به مباحثی مانند وضعیت اقتصادی هنرمندان ونقش طراحی هنری درافزایش کالای صنعتی پرداخت.بعداز اواقتصاددان دیگری بنام رابینز درخصوص اقتصاد فرهنگ به تحلیل نقش اقتصادی دولت ازفعالیتهای فرهنگی هنری وتامین مالی موزه هاپرداخت. درسال1966ميلادي درواقع سال آغازاقتصاد فرهنگ است که اقتصاد داناني کتابی بنام هنرهای نمایشی وتناقض اقتصادی نوشته شده که دران بااستفاده ازابزارهای معمول به بررسی اقتصادی حوزه ی فرهنگ واقتصاد پرداختند.اولین انجمن اقتصاد فرهنگ درسال 1937م بوجودآمد ودرسال 1977 اولین مجله اقتصاد فرهنگ انتشار یافت وبعدازان مطالعات درخصوص اقتصاد وفرهنکی غنی ترشد.
2: اهداف اقتصادی:بدین ترتیب که فرض مهم دراقتصاد آنست که با منابع محدود نیازهای نامحدود رابرطرف سازیم. یعنی منابع بنحوی تخصیص یابند که اولاً بجا ومناسب باشند وثانياً بیشترین نتایج منابع بعمل آید.
2- باتوجه به اینکه اقتصاد فرهنگ ازمقوله یاقتصاد بخش عمومی است بنابراین بخش خصوصی وازطرفی بسیاری ازفعالیتهای فرهنگی رانمی توان به بخش خصوصی واگذارکرد
3-در دنياي مدرن اثرفرهنگ به کالای فرهنگی تبدیل شده است.یعنی باتوجه به نیازمصرف کننده تولیدشود و دیگرخصوصیات اثرفرهنگی ازقبیل منحصربفرد بودن و غیر قابل انتشاربودن مد نظر نیست.
4- پدیده ی جهانی شدن یکی دیگر ازعلل ضرورت توجه به بخش فرهنگ است. جهانی شدن با ویژگیهای شتابنده مستمر و پیوسته نیازمند به یکسان سازی تولیدی درعرضه کالاهای فرهنگی است.
5- باتوجه به تغییررویکرد به حقوق و سياست و بوجود آمدن موج دموکراسی وتشدید توجه افکار عمومی نیازمند آنست که بیش ازگذشته به مخاطبان يعني مصرف کنندگان محصولات فرهنکی توجه داشته باشيم .
3:قتصاد فرهنگ شاخه ای کاربردی ازعلم اقتصاد است که حیطه ی موضوعی آن کاربرد اصول نظریات ومفاهیم علم اقتصاد درحهت تجزیه وتحلیل مسایل اقتصادی بخش فرهنگ و در نهايت ارائه خط مشيء هاي سياسي در جهت بهبود مدیریت فعالیتهای فرهنگی است.
با تشکر
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: ابراهیم عزیزیان فام