یکشنبه, 30 ارديبهشت 1403

 



موضوع: ماهواره در ایران

ماهواره در ایران 10 سال 8 ماه ago #32231

ماهواره های پخش برنامه های تلویزیونی در ایران
موضوع : پيامدهاي اجتماعي فرهنگي شبكه هاي ماهواره اي در ايران (با معرفي محتواي برنامه هاي اين شبكه ها)، ماهواره در ايران: گذشته، حال، آينده، چرا برخي ايرانيان برنامه هاي ماهواره اي را تماشا مي كنند؟ (مخاطب شناسي شبكه هاي ماهواره اي در ايران ): طبق آخرين آمار سايت هاي معتبر مربوط به صنعت ماهواره مي توان گفت كه امروزه حدود 90 ماهواره در جهان فعاليت مي كنند كه اين تعداد ماهواره امواج حدود 7000 شبكه تلويزيوني را ارسال مي كنند. از بين اين 90 ماهواره امواج حدود 30 تا 35 ماهواره آسمان كشورمان را پوشش مي دهد. اين تعداد ماهواره امواج حدود 3000 شبكه را بر آسمان ايران مي افشانند. اگر شبكه هاي كارتي يا كد شده را از اين تعداد شبكه كسر كنيم مي توان گفت كه در كل چيزي حدود 1700 شبكه كد نشده و به اصطلاح باز free در ايران قابل دريافت است. البته تعداد شبكه هاي فارسي زبان ماهواره اي با سرعت زيادي در حال رشد است. براي مثال اولين شبكه فارسي زبان در سال 1375 تاسيس شد در حالي كه هم اكنون اين تعداد به حدود 40 شبكه رسيده است. به طور ميانگين هر ساله 5 شبكه به شبكه هاي فارسي زبان اضافه مي شود.
جایگاه نظری ماهواره ها
برخي از نظريه پردازان، تلويزيون هاي ماهواره اي را- كه در واقع راديو و تلويزيون هاي ماهواره اي - در چارچوب موضوع رسانه هاي جديد new media و آثار Impacts آنها بررسي كرده اند. برخي هم بدون آنكه بين تلويزيون و ماهواره تفاوتي قائل شوند ماهواره را جزو خانواده تلويزيون محسوب كرده اند و مطالعات تلويزيون را به تلويزيون هاي ماهواره اي هم تسري داده اند. در اينجا براي مثال رفتار تماشا )watching behavior( يا بحث مخاطب شناسي audience studies در زمينه ماهواره هم قابل مطالعه و بررسي است با اين سوال كه آيا براي مثال مخاطب جهاني global audience شكل گرفته است يا خير؟ آيا ماهواره، توانايي ايجاد اجتماعات مجازي virtual community را دارد؟ آيا در تماشاي ماهواره هم ساعات اوج تماشا peak viewing وجود دارد؟
برخي از دانشمندان ارتباطات هم اساسا موضوع مستقلي در حوزه وسايل ارتباط جمعي تعريف كرده اند كه با عناويني همچون تلويزيون هاي فرامرزي trans-borders television، تلويزيون هاي جهاني global Television، تلويزيون هاي بين كشوري trans-national Television، تلويزيون هاي ماهواره اي Satellite TVs و تلويزيون هاي بين المللي international TVs شناخته شده است. نكته ديگري كه اشاره به آن لازم است آنكه در مباحثي هم كه به موضوع جهاني شدن و پسامدرن مربوط مي شود بحث شبكه هاي ماهواره اي و نقشي كه در تغيير تعاريف زمان - مكان دارند به ميان مي آيد. در اين ديدگاه ها به ويژه نقش ماهواره در ايجاد تشابه فرهنگي يا مساله غربي سازي جهان بررسي مي شود.
مخاطب شناسی ماهواره ها در ایران
مخاطبان فعلي ماهواره با مخاطبان سال هاي اوليه ورود اين فناوري يكي نيست. سطح سواد رسانه اي مخاطبان فعلي بالاتر از مخاطبان اوليه است هر چند در مجموع چندان رضايت بخش نيست. در اوايل ما با مخاطب توده وار ماهواره اي mass audience طرف بوديم ولي هم اكنون مخاطبان برنامه هاي ماهواره اي كم كم حالت بخش بخش يا منفرد segmented مي يابند. براي مثال اوايل كودكان از تماشاي برنامه هاي ماهواره اي نهي مي شدند ولي امروزه ماهواره و شبكه هاي كودك آن جزو ماماي كودك شده اند چرا كه براي مثال در برنامه هاي صدا و سيما، برنامه كودك زمان مشخص و محدودي دارد ولي در آنجا 24 ساعته برنامه كودك پخش مي شود و يا ورزش دوستان برنامه هاي خود را دارند و موسيقي دوستان نيز برنامه هاي خودشان را دارند كه همه اينها 24 ساعته پخش مي شوند.
ارزيابي كارشناسي این است كه از نظر مخاطب شناسي و دلايل رجوع به ماهواره تفاوت زيادي بين مخاطب ايراني با مخاطبان تلويزيون در ساير نقاط دنيا وجود ندارد. ايرانيان نيز عمدتا براي تماشاي فيلم و سريال، موسيقي يا شوهاي تلويزيوني و برنامه هاي تفريحي و سرگرمي كه شامل ورزش هم مي شود به سراغ ماهواره مي روند. حتي به همين دلايل هم سراغ برنامه هاي صدا و سيما مي روند. ساير موضوعاتي كه از آنها به عنوان برنامه هاي اقليت minority programs نام مي برند معمولامربوط به مخاطب خاص است. درباره بخش اول سوالتان بايد گفت كه در يكي دو سال اخير ميزان استقبال مخاطبان ايراني از شبكه هاي كشورهاي عربي بيشتر شده است. اگر تاريخ ورود ماهواره را به سه دوره پنج ساله تقسيم كنيم ارزيابي آن است كه در دوره اول شبكه هاي كشورهاي تركيه بيشترين بيننده، در دوره دوم شبكه هاي اروپايي متعلق به كشور آلمان و فرانسه و در دوره سوم شبكه هاي كشورهاي عربي را داشت. البته توجه شود كه حدود 60 درصد برنامه هاي ماهواره اي كشورهاي عربي آمريكايي است كه با زيرنويس عربي پخش مي شود.
دلایل گرایش مردم به برنامه های ماهواره ای
اين مساله را مي توان با توجه به شرايط اجتماعي، سياسي و تاريخي ايران و در كل روانشناسي اجتماعي ايرانيان تحليل كرد. نخست آنكه ماهواره زماني در ايران مطرح شد - يعني اوايل دهه 1370 - كه كشورمان تازه جنگ را پشت سر گذاشته بود و جامعه در حال پوست اندازي بود. رفاه اقتصادي، ارتباط با جهان خارج، رنگ، شادي، مصرف، تبليغات بازرگاني و مفاهيم ديگر به تدريج به زندگي روزمره تزريق مي شد. پديده ماهواره هم در اين شرايط مورد استقبال قرار مي گيرد، چرا كه پديده اي مدرن است كه به راحتي در ادامه مفاهيم پيش گفته قرار مي گيرد. نكته ديگر آنكه در اين زمان جامعه از محدوديت هاي زمان جنگ كه البته در زمان جنگ و در همه جاي دنيا طبيعي است دور شده بود. ماهواره پنجره اي بود كه مردم مي خواستند از آن دنيا را ببينند. نكته ديگر آنكه به هر حال ماهواره يك فناوري جديد بود. انسان ها نسبت به فناوري جديد كنجكاوند و دوست دارند آن را تجربه كنند. مثل تلفن، راديو، تلويزيون و تلفن همراه.
نكته سوم نحوه مواجهه نهادهاي رسمي با اين فناوري بود. با توجه به بحث تاريخي شكاف دولت - ملت در ايران كه ارتباطي با حكومت مشخصي ندارد ممنوع كردن ماهواره تا اندازه اي ميزان كنجكاوي عمومي را تشديد كرد. افكار عمومي تجربه ويدئو را در مقابل خود داشت. به عنوان نكته چهارم ماهواره موقعي ممنوع شد كه بينندگان زيادي برنامه هاي آن را ديده بودند و به وضوح تفاوت برنامه هاي داخلي را با آن لمس كرده بودند. نكته پنجم به ضعيف بودن رسانه هاي داخلي برمي گردد. صدا و سيما هم پس از جنگ در حال تدوين سياست ها و خط مشي هاي خاص دوره بازسازي بود. هنوز بين جنگ و پس از جنگ در كشاكش بود. در سال 1370 يعني سالي كه فناوري ماهواره اي وارد شد ما هنوز دو شبكه داشتيم و در هر هفته يك فيلم سينمايي پخش مي شد. تقريبا ساعت 10 يا 11 شب برنامه ها تمام مي شد.
استرتژیهای موحود در تقابل با ماهواره
با الهام از تقسيم بندي اون توماس Owen Thomas در اين زمينه مي توانم بگويم كه چند سياست قابل تفكيك است: سياست محدود يا ممنوع سازي كه به دو شكل فعال و غيرفعال وجود دارد، سياست آزادي دسترسي، سياست تعلل و به زبان ساده تر اهمال و در نهايت سياست مشروط سازي. شايد بتوان گفت كه در دنياي امروز كمتر كشوري سياست ممنوع سازي فعال را پيش گرفته است. با توجه به شرايط كشورهاي اسلامي مي توانم بگويم كه بيشتر كشورهاي اسلامي بين دسترسي آزاد و ممنوعيت قرار مي گيرند. يعني با تدابيري تلاش كرده اند تا امكان استفاده مشروط يا كنترل شده شهروندانشان را از اين فناوري فراهم كنند. كشورهاي عربي در اين زمينه سرمايه گذاري هنگفتي داشته اند و در جذب مخاطب هم موفق بوده اند. آنها حتي مخاطب ايراني را هم ربوده اند.
آثار و پیامدهای تلویزیون ماهواره ای
در اكثر كشورهاي دنيا مطالعات بسياري درباره ماهواره انجام مي شود. حتي كشورهاي عربي مراكزي تاسيس كرده اند كه كار آنها بررسي آثار و پيامدهاي شبكه هاي ماهواره اي است. ولي ما متاسفانه توجه بسيار اندكي به ماهواره و آثار آن داشته ايم. تعداد تحقيقات درباره آثار ماهواره به تعداد انگشتان يك دست هم نمي رسد در حالي كه بايد مراكز پژوهشي تاسيس شود و فقط به ماهواره بپردازند. اكثر كشورهاي در حال توسعه و حتي برخي كشورهاي اروپايي از منظر تئوري هاي امپرياليسم فرهنگي يا امپرياليسم رسانه اي و يا نظريه كاشت و يا آمريكايي شدن Americanization روش زندگي، به بررسي آثار ماهواره پرداخته اند. در زمينه آثار اين شبكه ها بحث بسيار مفصل است و نيازمند مصاحبه مستقلي است. ولي در كل ورود شبكه هاي فرامرزي بر زمينه هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و حتي اقتصادي تاثيرگذار است. در حوزه فرهنگ نگراني از آمريكايي شدن زندگي در كشورهاي پيراموني وجود دارد آنچه كه برخي از انديشمندان معتقدند از نتايج جهاني شدن Globalization در نهايت آمريكايي شدن برخواهد خواست. در حوزه سياست هم برخي معتقدند كه تلويزيون هاي فرامرزي يا ماهواره اي به ويژه در كشورهايي با ساختار هاي سياسي بسته به وضعيتي منجر مي شود كه از آن به عنوان جامعه مدني در آسمان civil society on sky نام مي برند. يعني با توجه به آنكه اپوزيسيون اينگونه كشورها امكان فعاليت در داخل را ندارد از سايركشورها به پخش برنامه مي پردازد و در برنامه هاي آنها همه افكار و جريان ها و فرقه ها حضور دارند. به بياني در آسمان و از طريق به اصطلاح هوا air همه مي توانند حرف بزنند ولي در زمين نه. اين نظريه به همان اصطلاحي مرتبط مي شود كه با عنوان پيامدهاي رسانه هاي جديد از آن ياد كردم. اينكه با ورود اين رسانه امكان شكل گيري اجتماعات سياسي مجازي virtual community مليت هاي مجازي virtual nationality بيشتر مي شود.
ارزيابي از ماهواره هاي فارسي زبان
بحث محتواي اين شبكه ها و تاثيرشان جداست. در يك نگاه كلي از نظر محتوايي شبكه هاي فارسي زبان بسيار غير حرفه اي و ضعيف هستند. برنامه هاي بيشتر اين شبكه استوديو محور studio-based است و شايد بتوان برنامه هاي آنها را در مربع مجري يا به عبارت بهتر پاسخگوي تلفن، بيننده، آگهي و شو خلاصه كرد. ولي اين شبكه ها هم مشكلات خودشان را دارند. به هر حال اين شبكه ها خصوصي هستند و به علاوه به جاي رقابت با يكديگر هم بيشتر مشغول حسادت هستند. بيشتر اين شبكه ها بخشي از وقت مخاطبان را در فحش، دشنام و ناسزا به يكديگر هدر مي دهند. در يكي دو سال اخير ظهور شبكه هاي حرفه اي فارسي زبان اروپايي كار را براي شبكه هاي ضعيف سخت كرده است. شبكه هايي كه علاوه بر پخش شو و يا كليپ خوانندگان - كه تقريبا همه شبكه هاي فارسي زبان با اين نوع برنامه آنتن را پر مي كنند - پخش فيلم هاي روز و برنامه هاي تفريحي و سرگرمي را آغاز كرده اند. ارزيابي كارشناسي آن است كه از بين 40 شبكه فارسي زبان، زير 5 شبكه جزو شبكه آشيانه مخاطبان محسوب مي شود.
هر چند در سال هاي اخير شبكه هاي ضعيف فارسي زبان بينندگان ايراني را از دست داده اند ولي اين وضعيت به تدريج رو به بهبود است؛ دليل اصلي اين بهبودي حضور گروه هاي مرجع در اين شبكه هاست. حضور ورزشكاران مشهور، ايرانيان نخبه ساير كشورها، هنرمندان و دانشمندان در اين شبكه ها بيشتر شده است.
دليل ديگر شرايط داخلي كشور است. اين اصل كلي را بدانيد كه هر چقدر افراد نتوانند انديشه ها و يا خواسته هايشان را از طريق مجاري داخلي بروز دهند به رسانه ها آن طرف متوسل خواهند شد. هر چه رسانه هاي داخلي بازتر باشند گرايش به آن طرف كمتر مي شود. براي مثال اين شبكه ها به طور وسيعي پذيراي نمايندگان جنبش دانشجويي، جنبش كارگري، فعالان جنبش زنان هستند و به هر حال در كشورمان قشر تحصيلكرده و نخبه پيگير اين موضوعات است. در زمينه تاثير اين شبكه ها هم باید گفت كه به هر حال اين شبكه ها باعث رشد انتظارات و خواسته هاي اجتماعي سياسي جامعه مي شوند. براي مثال اطلاع عمومي از جايي به نام دوبي قبل و بعد از وجود شبكه هاي فارسي قابل مقايسه نيست. اين شبكه ها سبك زندگي سكولار، لذت جويي، ناسيوناليسم ضدعربي را اشاعه مي دهند كه البته به طور ويژه جاي بحث دارد. ولي جداي از تاثير شبكه هاي فارسي زبان درباره تاثير ماهواره شواهد زيادي مي توان ذكر كرد. يكي از يافته هاي اصلي تحقيق آنها رواج مد يا آرايش عربي موسوم به خليجي در بين زنان شهر بود. فكر مي كنيد ريشه اين امر از كجاست؟ نگاه مديا دترمينيستي به پديده ها ندارم ولي فكر مي كنم كه شكل و شمايل دختران و جوانان ايراني با نگاه به جهت ال آن بي هاي ديش هاي ماهواره قابل پيش بيني است. زماني ال آن بي ها به سمت تركيه بود. جامعه ايران تركيه زده شد. همه جا موسيقي تركيه اي، مد تركيه اي، عكس هنرپيشه هاي تركيه روي ديوارهاي اتاق نوجوانان نصب مي شد. با آمدن سيستم ديجيتال و ماهواره هاتبرد، عصر مد هاي اروپايي رسيد. حالاهم بيشتر ال آن بي ها به سمت ماهواره هاي عربي است. اكثر ماشين هايي كه جوانان در شهرهاي بزرگ مي رانند موسيقي عربي پخش مي كنند. ظاهرا عصر امر دياب و نانسي عجرم رسيده است!چرا نانسي عجرم براي ايرانيان وب سايت فارسي مي زند؟ چرا براي ايرانيان كنسرت مي گذارد؟ تاثير ماهواره بر جوانان همين است.
تنشها و نگراني هايي كشورهاي منطقه در خصوص ماهواره
هر متني Text پيامي massage دارد. شبكه هاي ماهواره اي سراسر پيام اند. البته در كشورهاي خاورميانه هم نگراني وجود دارد. آنان هم نگران فرهنگ بومي شان هستند. آنان هم نگران ضعف علايق ديني جوانان شان هستند. ولي آنان براي كم كردن اين نگراني ها كار مي كنند. پول خرج مي كنند. آنان با چنگ و دندان (منظورم خشونت نيست) مخاطب بومي را نگه مي دارند. به جوان شان مي گويند ما 60 يا 70 شبكه خارجي را كه جزو بهترين شبكه هاست برايت به شكل دوبله شده و با سانسور اندك و منطقي پخش مي كنيم. حال اگر با وجود اين شبكه ها از آنتن هاي غيرقانوني استفاده كني بايد جريمه سنگيني بدهي.
يكي از نظريه هايي كه درخصوص استفاده از شبكه هاي ماهواره اي وجود دارد نظريه نزديكي يا تشابه فرهنگي cultural proximity است كه فكر كنم اشتروبار آن را مطرح كرده است. يعني مخاطبان شبكه هاي ماهواره اي دنبال شبكه هايي مي روند كه با زمينه فرهنگي آنان تا اندازه اي قرابت داشته باشد. كشورهاي عربي اينگونه شبكه ها را شناسايي كرده اند. پيش بيني مي كنم كه در دهه آينده همان طور كه زماني محصولات بوليوود هند در منطقه حاكم بود محصولات رسانه اي كشورهاي عربي حاكم شود. حتما مي دانيد كه مدير روابط عمومي گروه شبكه هاي MBC اعلام كرده است كه اين گروه به زودي شبكه اي فارسي زبان راه اندازي خواهد كرد كه فيلم هاي روز آمريكايي را با دوبله فارسي پخش كند. شما بر حسب اين اخبار مي توانيد آينده را هم پيش بيني كنيد. به نظر من صدا و سيما بايد بر اساس اين اخبار سياست هاي آينده نگرانه خود را تعريف كند.
آينده ماهواره
با سياست هاي رسانه اي و فرهنگي فعلي معتقدم كه گرايش شهروندان به ماهواره بيشتر خواهد شد. ما در سال هاي آينده شاهد شبكه هاي فارسي زبان خاص بينندگان اقليت minority programs هم خواهيم بود. يعني شبكه هاي فارسي زبان خاص كودكان، هنرمندان، جوانان، دوستداران موسيقي، علاقه مندان به سياست و غيره. همچنين شبكه هايي كه مخاطب خود را صرفا قوميت هاي خاص ايراني تعريف كرده اند. يعني شبكه هايي براي ترك ها، كردها، بلوچ ها. اگر ما كند پيش برويم مخاطب ايراني از دست خواهد رفت. نكته ديگر آنكه در سال هاي آينده تاثيرات سياسي ماهواره ها بيشتر خواهد شد. هم اكنون همه احزاب مخالف جمهوري اسلامي صاحب شبكه ماهواره اي هستند. فرض كنيد فقط سه شبكه به اشاعه انديشه هاي چپ ماركسيستي مي پردازد. همه اقليت هاي مذهبي و ديني- قانوني و غيرقانوني- و حتي دراويش داراي شبكه هستند. شبكه هايي كه هر شهروند ايراني با يك تلفن مي تواند در آن حضور يافته و نقطه نظراتش را بگويد و حتي عضو آنها شود.
همه اينها به سياست هاي فرهنگي بستگي دارد. اولااين مطالبي كه من گفتم به معناي آن نيست كه سياست ممنوعيت لازم است اجرا شود. نه. بايد سواد رسانه اي شهروندان را بالابرد. بايد امكان انتخاب شبكه هاي سالم ماهواره براي شهروندان فراهم باشد. حال چطوري؛ مسوولان بنشينند و بررسي كنند.. شما فرض كنيد كه ما از اول آمديم و به والدين گفتيم كه ماهواره بد است نخريد. خب. برخي خانواده ها گوش نكردند. به هر حال پشت بام هاي شهر نشان مي دهد كه چقدر از خانواده ها ماهواره دارند. از آن هشدار جلوتر نيامديم. نيامديم بگوييم كه حالابه اين خانواده هايي كه ماهواره دارند چه بگوييم. متاسفانه در بين خانواده ها درخصوص ماهواره شكاف اطلاعاتي يا آنچه درباره اينترنت به كار مي برند يعني شكاف ديجيتالي Digital gap وجود دارد. بسياري از والدين نمي دانند كه براي مثال مثلث زرد رنگ بالاي برخي تصاوير يعني چه؟ علامت خرگوش بالاي تصاوير يعني چه؟ و به دليل ممنوعيت كسي هم در اين مورد صحبت نمي كند. نتيجه قابل پيش بيني است. يا فكر كنيد يكي از سياست هايي كه اجرا شد ارسال پارازيت بود. اين پارازيت ها در طول روز كه كودكان و نوجوانان در خانه هستند قطع مي شود و زماني كه والدين به خانه مي آيند يعني عصر؛ ارسال آن آغاز مي شود. در طول روز نوجوانان به راحتي مي توانند به هر شبكه اي دسترسي داشته باشند! ولي اين امكان براي والدين وجود ندارد. با آمدن آنها شبكه ها پارازيت مي شود.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: ابراهیم عزیزیان فام