شنبه, 15 ارديبهشت 1403

 



موضوع: رابطه مهریه وطلاق

رابطه مهریه وطلاق 10 سال 6 ماه ago #37662

رابطه مهریه و طلاق!!! :woohoo:
مقدمه:

هر چند مهریه به عنوان یک واجب الهی بر گردن مرد نهاده شده اما از زن خواسته شده که آن را نپذیرد. با کمی تامل،‌ به روشنی از این حکم الهی می توان دریافت که مهریه به هیچ وجه ارزش مادی و جنبه مادیت ندارد و هدف از وضع آن چیز دیگری است که وجه تسمیه آن نیز هست؛ یعنی ابراز مهر، اثبات صداقت در محبت…

یکی از پدیده های مهم دیگر که به ازدواج مربوط است طلاق نام دارد. طلاق یعنی پایان زندگی مشترک، پایان مهر و محبت زن و شوهر به یکدیگر، پایان صبر بر کاستی ها و تلاش بر تکامل یکدیگر.

در این مقاله کوتاه قصد داریم تا رابطه این دو پدیده یعنی مهریه و طلاق را بررسی کنیم.

مهریه در جامعه ما:

در جامعه امروز ما مهریه از هدف اصلی خود دور شده و وضع آن از غایتی که شارع برای آن در نظر داشته کاملا منحرف گردیده است.

درخواست مهریه از جانب زنان در جامعه امروز به ۷ دلیل شایع زیر می باشد:

۱٫ جلوگیری از طلاق: یعنی زن اعتقاد دارد که مهریه بالا مانعی است برای مرد که زن را به راحتی طلاق دهد.

۲٫ جلوگیری از ازدواج دوم مرد و یا هر عملی که خلاف نظر زن باشد

۳٫ شأن اجتماعی: دختر احساس می کند با مهریه بالا گرفتن ارزش او بیشتر می شود.

۴٫ یک سنت و تکلیف رایج و قانونی

۵٫ پولدار شدن بعد از تنها شدن: بسیاری!!! چه به صورت خودآگاه و چه به صورت ناخودآگاه به ازدواج به عنوان یک معامله نگاه می کنند که در آن می توانند به درآمدی هنگفت برسند. چه بعد از طلاق و چه بعد از مرگ همسرشان.

۶٫ ارزش داشتن ذاتی مادیات برای زن: برای بسیاری از افراد مادیات ارزش ذاتی دارد و وزنه مادیت در زندگیشان بیشتر از معنویات و ایمان و اخلاق و … است. پس عجیب نیست که فردی به مهریه بالا به عنوان یک ثروت مادی نگاه کند در طول زندگی.

۷٫ سنت پیامبر

طلاق در جامعه ما:

طلاق در اسلام حقی است برای مرد هم چنان که ازدواج حقی است برای زن. با این توضیح که در ازدواج زن باید پای سند ازدواج را امضا و تایید کند و در طلاق این مرد است که باید امضا کند. پس وقتی مرد زنی را با خواستن! به دست آورده است به راحتی از دست نخواهد داد و زنی هم که حق دارد انتخاب کند به راحتی با هر مردی ازدواج نخواهد کرد. در نتیجه زن در شروع ازدواج نهایت دقت را خواهد داشت و مرد برای نگه داشتن زندگی خود تلاش خواهد کرد و در این صورت صورت مسئله “طلاق دادن” پاک خواهد شد.

اما اکنون و در ایران طلاق با فعل “گرفتن” مصدر می شود و اکثر قریب به اتفاق طلاق ها از نوع طلاق گرفتن است. یعنی درخواست زن برای طلاق و جداشدن از همسر.

طبق اطلاعات رسمی سازمان ثبت اسناد کشور حدود ۴۰ درصد از طلاقها در جامعه ما به علت عدم تفاهم و عدم ناتوانی در خصوص برآوردن انتظارات یکدیگر است. با توجه به این مسئله می توان گفت زن و شوهر وقتی از هم جدا می شوند که دیگر مسائلی مثل ایمان، اخلاق،‌ محبت وحتی کار و شراکت و … نتواند آنها را در کنار هم نگه دارد. اما آیا وقتی دو نفر دلیلی برای کنار هم بودن نداشته باشند لزوما باعث می شود از هم جدا شوند؟؟؟

پاسخ سوال فوق را با بررسی دلائل طلاق و مهریه به راحتی خواهیم گرفت.

بررسی رابطه مهریه و طلاق:

در بررسی رابطه مهریه و طلاق به دو زمان اساسی در ازدواج می پردازیم. خواستگاری و دادگاه طلاق گرفتن (نه طلاق دادن)

خواستگاری:

اگر دختری به پسری که به خواستگاری او آمده است بگوید من تو را به همراه ۵۰۰ سکه بهار آزادی می خواهم و اگر کمتر بدهی تو را نمی خواهم آنگاه به راحتی با بروز کوچکترین اختلافی به او خواهد گفت که به خاطر ۵۰۰ سکه تو را از دست خواهم داد. اگر کمی منصف باشیم خواهیم دید که این مطلب مثل یک “دو دو تا- چهار تا” واضح و منطقی است. یعنی زن می گوید قیمت من این قدر است، اگر دادی تو را قبول می کنم و اگر ندادی خیر.

این مطلب را بگذارید در مقابل این نکته که یک عاشق به معشوقش می گوید تو اگر همه زندگیم را بخواهی به تو میدهم نه اینکه اگر این مقدار به من ندهی تو را نمی خواهم. در اینجا به تعبیر مقام معظم رهبری وزنه مادیت سنگین تر از معنویت است.

به عبارت دیگر هنگامی که پسری به خواستگاری دختری می رود و می گوید من تو را به خاطر ایمان حیا و اخلاقت می خواهم و نشانه مهر و صداقت من نیز این مهریه و صداق است دختر در موضعی قرار می گیرید که می خواهد انتخاب کند؛ اگر دختر بگوید من تو را به خاطر ایمانت غیرتت و اخلاقت می خواهم یعنی تا وقتی اینها را داشته باشی با تو زندگی خواهم کرد و اگر نداشته باشی کوهی از طلا هم به من بدهی با تو زندگی نخواهم کرد. اینجاست که حکم خدا را خواهیم فهمید که می فرماید مرد مستحب است مهریه را بدهد و زن مستحب است که نگیرد.

و در نهایت اینکه: دختری که از روز خواستگاری به فکر طلاق باشد و پیش بینیش برای زندگیش جدایی بوده سرانجامش مشخص است.

دادگاه:

هنگامی که دختر به خاطر مهریه(پول و مادیات) ازدواج کند یا حداقل یکی از ملاکهای مهم او مهریه بالا باشد، آنگاه چه ضمانتی است که به خاطر مهریه طلاق نگیرد.

اگر به خاطر اخلاق و ایمان و… ازدواج کرد و محبت و ایمان و اخلاق بقای زندگی شان را تضمین کرد آنگاه مهریه و پول چه محلی از اعراب خواهد داشت. وقتی زن درخواست طلاق می کند باید علتی را برای جدا شدن از همسرش ارائه دهد. اگر زن برای جلوگیری از اینکه مرد او را طلاق دهد مهریه بالا درخواست کرده است، پس چرا خود زنها اقدام به طلاق گرفتن می کنند؟ زنها که در ابتدای زندگی می گفتند برای اینکه زندگیمان پایدار بماند چطور می شود که به راحتی درخواست طلاق می کنند؟ چه چیز آن سوی طلاق منتظر آنهاست که احساس امنیت می کنند بعد از طلاق؟

آیا یک زن نباید بعد از جداشدن از ستون خانواده اش به فکر مشکلات اقتصادی و اجتماعی که برای یک زن تنهاست باشد؟ پاسخ این است که با وجود مهریه های چند صد میلیونی چه جای نگرانی برای زن می ماند…

هنگامی که بین زن و شوهری اختلافی پیش می آید و از دست یکدیگر ناراحت می شوند آنوقت است که می بینیم مهریه که در ظاهر عاملی برای جلوگیری از طلاق بود مشوقی می شود و انگیزه و پشتیبانی می شود برای طلاق

مسلما آنگاه که محبت بنیان خانواده را حفظ می کند و ایمان بقای آن را تضمین می کند و اخلاق به آن ثبات می دهد بسیار متفاوت خواهد بود با آن زمانی که مهریه با کاربردی کاملا متفاوت از آنچه برای آن وضع شده بخواهد در روند زندگی دخالت کند.

نتیجه گیری:

مهریه های بالا به دلائل زیر یکی از علل اصلی و یا بهتر است بگوییم مشوقهای اصلی برای طلاق است:

سنگین کردن وزنه ی مادیت بر معنویت در زندگی
قرار دادن آن به عنوان یکی از معیارهای ازدواج در کنار ایمان و اخلاق و غیرت و …
تامین آینده ی بعد از طلاق برای زن
تشویق زن برای طلاق گرفتن و رسیدن به یک ثروت کلان
سنگینی سایه ی مهریه بر سر مرد خانه و تلخ شدن کام زن و مرد در زندگی
ادل الدلیل علی شیء وقوعه: واقعیت موجود جامعه!!! (هر چه مهریه بالاتر رفته طلاق بیشتر شده… )

راستی شاهدی هم دارم که بر این مدعا فریاد می زند:

«دادگاه خانواده»
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

رابطه مهریه وطلاق 9 سال 1 هفته ago #114356

سلام

موضوع خوب بود ولی ارتباط با درس نداشت
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حسن ذراتی