چهارشنبه, 16 خرداد 1403

 



موضوع: اعتماد بنفس

اعتماد بنفس 10 سال 3 ماه ago #59616



هيچ دانه صنوبري در دل خاک ، از صنوبر شدن نااميد نمي شود و تاريکي و سکوت اعماق دلواپسش نمي کند. در بطن جنگل ، بين همه درختهايي که پيشاني هاي سبزشان را به خورشيد رسانده اند، بي صدا، سر از خاک بيرون مي آورد.

سالها مي گذرد تا نهال شود. گاهي باران هاي سيل آسا خاک روي ريشه هايش را مي شويند، آفتاب تند برگ هاي نازکش را مي سوزاند و توفان ها تن نحيفش را وادار به تعظيم مي کنند، ولي روياي صنوبر شدن را نمي توان از سرش بيرون کرد تا روزي که درختي تنومند مي شود، درختي که شانه هايش پناه توفان زدگان است.

بسياري از ما با اولين توفان هاي زندگي ، خيال صنوبر شدن را از خاطر مي بريم و آرزو مي کنيم به دل خاک برگرديم.

فرق آدمها و بذرها در همين است. بذرها از حقيقت وجود خود اطمينان دارند، در حالي که آدم ها هيچ اعتمادي به خود ندارند. با آن که واژه اعتماد به نفس کلمه اي نيست که احتياج به شرح و تجزيه و تحليل داشته باشد، اما تقريباً تمام محققاني که درباره اين بخش از شخصيت بشر نوشته اند، چند سطر اول را به معني آن اختصاص داده اند. بعضيها ميگويند اعتماد به نفس يعني انتظاري منطقي و معقول براي پيروزي، البته پيروزي اي که با مهارت هاي فردي شخص در ارتباط است.

برخي نوشته اند اعتماد به نفس نيرويي است براي جذب ، ترغيب ، تاثير گذاشتن بر ديگران و توفيق در مناسبت هاي اجتماعي و فردي. کساني هم هستند که معتقدند اعتماد به نفس يعني اين که بتواني به مکاني پر جمعيت پا بگذاري ، حتي اگر لباسهايت معمولي باشد، گپ بزني ، در شادي ديگران سهيم شوي و باور کني با يک لبخند و رفتار دوستانه ميتوان ديگران را جذب کرد و تعاريفي از اين قبيل که در اعتماد به نفس جزو مشترک شخصيت تاجران موفق ، قهرمانان ورزشي ، دانشمندان و همه کساني است که خوش درخشيده اند و...

تمام کساني که به نوعي از اين ويژگي نوشته اند، باور دارند اعتماد به نفس هميشه با آدم ها متولد نمي شود و گاه بايد آن را آموخت.

سطوح اعتماد به نفس

به طور کلي، کتابي که ميخوانيد، مردمي که با آنها معاشرت ميکنيد، موسيقي اي که به آن گوش ميدهيد و خلاصه دنياي اطراف ، همگي در چگونگي تعريف شما از خود تاثيرگذار است.

بدينگونه مردم از نظر ميزان اعتماد به نفس به 3 گروه تقسيم ميشوند. گروه اول از اعتماد به نفس نسبي برخوردارند و گروه ديگر که زير سطح اعتماد به نفس قرار دارند هرگز خطر نمي کنند، از شکست خوردن مي ترسند و دودلي ، افکار منفي ، ناتواني در تمرکز بر امور گوناگون از ويژگي هاي بارز آنهاست.

آنها خود را حتي درباره مشکلات و مسائلي که به ديگران مربوط است ، مقصر مي دانند و به همين دليل ، توانمندي لذت بردن از امور زندگي را ندارند.

قرار گرفتن در سطوح بالاي اعتماد به نفس هم خطرناک است ، فرد را به مخاطره مي اندازد و شکست در چنين موقعيتي او را ناگهان تخريب مي کند. در اين سطح اتکا به توانمندي هاي واقعي کمتر است.

معمولاً پدر و مادرهايي که فرزندانشان را بيش از آنچه هستند نشان مي دهند يا والديني که کودکانشان را به زور در فعاليت هاي گوناگون شرکت دهند، مسبب چنين وضعيتي هستند.

پروفسور نيکلاس املر ميگويد نه تنها اغلب بيماريهاي اجتماعي به دليل کمبود اعتماد به نفس نيستند، بلکه اعتماد به نفس زياد مشکل سازتر است.

بسياري از مجرمان و جنايتکاران از مشکل باورهاي نادرست و بسيار بزرگتر از شخصيت خود رنج مي برند، چرا که يک باور مبالغه آميز از خود، مسلماً انتظار موقعيتهاي بالاتر اجتماعي را نيز ايجاد مي کند، که در صورت عدم دستيابي به چنين موقعيت هايي خشونت ، پرخاشگري ، نااميدي ، سرکوب شدگي ، شخصيت هاي ضداجتماعي و رفتارهاي مجرمانه شکل مي گيرند.

اغلب کساني که اعتماد به نفس اندک دارند، در يک بدبيني هميشگي به سر مي برند و تابع تفکر هيچ يا همه اند. خوبي ها را کوچک مي پندارند و بدي ها را بزرگ مي کنند و اگر برخلاف پيش بيني شان در کاري موفق شوند، آن را به ديگران يا شانس نسبت مي دهند.

انتقادات را بلافاصله مي پذيرند و سعي مي کنند بي هيچ پرسش يا علت جويي خود را به شکل مطلوب ديگران درآورند. چنين افرادي معمولا به موفقيت هاي بزرگ دست پيدا نمي کنند و اگر هم موفق شوند، معمولا احساس نارضايتي مي کنند.

هزار و يک راه ، براي تقويت اعتماد به نفس

آيا همه کساني که به خودشان اطمينان دارند، در همه چيز بهترين هستند؟ مسلماً نه!

به ياد داشته باشيد ديگران در صورتي به شما خوشبين خواهند بود، که شما نسبت به خود خوشبين باشيد. شايد بهترين و آسانترين راه براي تقويت اعتماد به نفس اين باشد که تظاهر کنيد اعتماد به نفس داريد.

در اين صورت ، هر چقدر تظاهر کنيد، از آن بهره مند خواهيد بود. علاوه بر اين ، هزار و يک روش ديگر هم براي تقويت اعتماد به نفس وجود دارد، مثلاً: به موجودي که از ما بزرگتر و برتر است ، وصل شويد. روزگاري ، کسي را مي شناختم که وقت دلتنگي هايش ، به خدا نامه مي نوشت.

نامه هاي او نشاني گيرنده نداشت ، اما هيچکدام برگشت نمي خورد.
خطر کنيد. به تجربه هاي تازه نزديک شويد و به خود اجازه برد و باخت دهيد.

ياد بگيريد اشتباه کنيد. با اشتباهاتتان مثل هديه هاي روزگار رفتار کنيد.

هر اشتباهي نشان از تلاش شما براي پيشرفت دارد. آدمهاي با عزت نفس اندک در مواجهه با اشتباهات ، يا خود را سرزنش مي کنند، يا ديگران را مقصر مي دانند، يا اشتباهاتشان را انکار مي کنند يا از خود به دليل اين که صد در صد کامل نيستند، انتقاد مي کنند، اما آدمهاي با اعتماد به نفس بالا هر روز گفتن من نميدانم را تمرين مي کنند

مقايسه نکنيد.

خيلي از آدمها با هر شکست يقين مي يابند که از بقيه پايين ترند و با هر پيروزي به شايسته تر بودن خود از ديگران ايمان مي آورند.

اگر باور کنيم هر آدمي بي همتاست و هيچ دو نفري مثل هم آفريده نشده اند، تا باهم مقايسه شوند شايد از خودمان بيشتر مطمئن شويم.

با خودتان حرف بزنيد.

افکار منفي را در گفتگوهاي دروني ،از انگيزه هاي مثبت جدا کنيد.

نه گفتن را ياد بگيريد. چيزي براي ترسيدن وجود ندارد. فقط توي چشمهاي ديگران نگاه کنيد و بگوييد نه.

آيا اجازه مي دهيد حرفها و کلمات ديگران روي شما اثر بگذارند؟ آيا واقعا اهميت دارد ديگران چطور فکر مي کنند؟

به ياد داشته باشيد، هيچ کس نمي تواند اهداف و احساسات شما را بدون رضايتتان تغيير دهد. آنچه مشکل مي سازد، اين نيست که ديگران به شما چه مي گويند، اما آنچه شما به خودتان بعد از شنيدن حرفهاي آنها مي گوييد، مهم است.

پايان هر روز فهرستي از موفقيت هاي خود تهيه کنيد.

موفقيت ها لازم نيست به اندازه گرفتن جايزه نوبل مهم باشند. گاهي موفقيت يعني تعريف کردن لطيفه اي که همه به آن بخندند.

پيش از انجام يک کار مهم درباره آشنايي که مي دانيد اعتماد به نفس خوبي دارد فکر کنيد. او را در نظرتان مجسم کنيد و مثل او رفتار کنيد.

حالت و چارچوب بدن در احساس اطمينان نسبت به خودتان مهم است. صاف بايستيد و سرتان را بالا نگه داريد. پيش از صحبت کردن يک نفس عميق بکشيد و راجع به چيزي که مي خواهيد بگوييد، عميقاً فکر کنيد.

در برخورد با آدم هاي جديد تماس چشمي و لبخند را فراموش نکنيد.
بيشتر از پيش لبخند بزنيد، وقتي از خيابان مي گذريد، يا با مردم ملاقات ميکنيد، حتي اگر قلباً معتقد نيستيد.

زماني که احساس مي کنيد اعتماد به نفستان را در انجام کاري از دست داده ايد، به زماني برگرديد که فعاليت تازه اي را براي اولين بار تجربه ميکرديد. ياد گرفتن هر چيز تازه اي با نگراني ، باور نداشتن خويش و تنش توام است.

همه اين مسائل اجزاي لازم فرآيند يادگيري اند. به اين ترتيب ، هر وقت از خود نااميد مي شويد، به ياد بياوريد که طبيعي است و شما فقط در حال يادگيري يک تجربه اجتماعي تازه ايد.

گاه در شرايطي که خودتان را باخته ايد، انجام يک کار عقب افتاده مفيد است.

نامه اي به يک دوست بنويسيد يا تلفن بزنيد. قبض ها را مرتب کنيد. يک غذاي تازه بپزيد و خلاصه هر کاري که شما را وادار کند تصميمي بگيريد و آن را دنبال کنيد، انجام دهيد.

کاري را انجام دهيد که در آن موفقيد.

بالاخره هر کس کاري را بهتر از بقيه کارها انجام مي دهد؛ از باغباني و آشپزي گرفته تا نقاشي و خطاطي. روي کاري که انجام مي دهيد تمرکز کنيد.

اين تمرکز بايد در حدي باشد که شما را از هر فکر ديگري فارغ کند. وقتي کارها به نتيجه رسيد، احساس شايستگي بيشتري پيدا ميکنيد و عزت نفستان بالا مي رود.

نقد و بررسي دايم خودتان را متوقف کنيد.

معمولاً نداشتن اعتماد به نفس از زياد فکر کردن درباره خود نشات مي گيرد.

احساس آرامش و اعتماد به نفس با هم نسبتي مستقيم دارند. بعضي از مردم براي دستيابي به چنين آرامشي به کارهاي هنري روي مي آورند.

قضاوت درباره خودتان را کنار بگذاريد.

بسياري از مردم عادت دارند خودشان را با بايدها و نبايدها بسنجند، مثلاً بايد تمام کارها را بي کم و کاست انجام دهم ، حتي يک اشتباه کوچک به معناي آن است که من شايستگي ندارم.

بياموزيد که به خود افتخار کنيد.

گاهي از موفقيت هايتان با ديگران حرف بزنيد.

زبان بدنتان را پيشرفت دهيد.

روشي که با آن اندام ها را حرکت مي دهيد. از دست ها و چشم ها گرفته تا سر و پاها همگي بر اعتماد به نفستان تاثير دارند.

هر روز صبح پيش از آغاز فعاليت هاي روزانه ، اتفاقاتي را که قرار است بيفتد، با خود مرور کنيد.

تمام قرار ملاقات هاي خود را متصور شويد.

مردمي که با آنها حرف مي زنيد يا مکانهايي که براي انجام امور مهم به آنها سر مي زنيد، همگي را پيش چشم خود ببينيد و موفقيتتان را در همه امور تصور کنيد.

فراموش نکنيد توسعه دادن صفات مثبت از اصلاح کردن صفات منفي مهمتر است. فيلسوفي مي گويد آنچه بايد بياموزيم که انجام دهيم ، با انجام دادن مي آموزيم.

مطمئن باشيد هر کاري که زياد انجام داده شود، يا براي انجامش تمرين و تلاش کنيم ، به شکل عادت درمي آيد. پس تلاش براي بالابردن سطح اطمينان به خود نيز در طول ساليان دراز و با شکل گيري کامل شخصيت ، به اعتماد به نفسي بي نظير بدل خواهد شد.

http://baykot.blogfa.com/tag/%D8%
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.