خوش آمديد,
مهمان
|
|
كشور ما بارها تصرف شده اما هيچوقت اشغال نشده و معمولاً به استقبال فاتحان ميرود و علناً و آشكارا قدرتها را به مبارزه دعوت ميكند. مهماننوازي نيز در ايران به حدي است كه حتي دشمنشان، زماني كه ميهمان هستند در منزل آنها، در امان هستند.
فرهنگ خاصي كه تحت تصرف فرهنگهاي ديگر قرار نگرفته لباس غربي واردكشور شده، اما نتوانسته بطور كامل لباس محلي را كنار بگذارد. زبان ايراني مثل زبان جوامع ديگر از بين نرفته در بعضي كشورها زبان و خط تغيير كرده است. در واقع ويژگي فرهنگي اساسي خودمان را توانستهايم حفظ كنيم، در حالي كه در مصر زبان مصري از بين رفته است. اما به طور غيرمستقيم، لاتيننويسي زبان فارسي از طريق sms و ماهواره، مدها و ... در حال وارد شدن است. بنابراين براي برخورد با روشهاي غيرمستقيم، بايد شيوههاي مناسبي در نظر گرفته شود. زيرا اگر اين روشها وارد شوند، تمام جوامع فرهنگي آسيبپذير خواهند شد. تصوراتي كه نشاندهندة تشخص اجتماعي است، باعث بروز چشم و همچشميها از طرف نوكيسهها ميگردد كه اين بيشتر در مورد افرادي صدق ميند كه يكباره پولدار شده و به جايي رسيدهاند و يا افرادي كه دچار كمبود هستند، به نوعي ميخواهند خودشان را اثبات كنند. «مد» يك نوع نفوذ فرهنگي است كه جنبة موقت و گذرا دارد و با آمدن عناصر جديد ممكن است كنار گذاشته شود. فعاليتهاي آموزشي از مهمترين بخشها فعاليتهاي آموزشي است. اشاره شده كه در اين زمينه نيز فعاليتهاي آموزشي داراي صبغهاي ميباشند. مثال بارز آن حوزههاي علميه و شيوههاي مباحثة فراگيران كه بسيار مورد توجه قرار گرفته كه اين روش تعاملي بدون يادگيري را ميرساند كه بسيار موفق بوده است. گسترش زبان عربي در بين علما نيز از بارزترين آنها بوده كه حتي نگارش مطالب نيز به زبان عربي رايج گرديد و در حال حاضر نيز عدهاي به اين روش عمل ميكنند. اما در حال حاضر يادگيري زبان انگليسي يك معضل عمده محسوب ميشود و مانند آن زبانها اهتمام به يادگيري وجود ندارد. به عبارتي يادگيري زبان و مهارتهاي اجتماعي را راحتتر كرده است. اشتراك بين ويژگيهاي ديني و مليس از مهمترين بخشها فعاليتهاي آموزشي است. اشاره شده كه در اين زمينه نيز فعاليتهاي آموزشي داراي صبغهاي ميباشند. مثال بارز آن حوزههاي علميه و شيوههاي مباحثة فراگيران كه بسيار مورد توجه قرار گرفته كه در جنگ جهاني دوم، ايران به تصرف درنميآيد، هر چند به نوعي تحت تصرف بوده است. زيرا ويژگيهاي فرهنگي و ديني در آن رعايت شده و به راحتي ورود خارجيها را نميپذيرد. ممزوج شدن دين و ملت، همة خردهفرهنگها در حفظ كيان كشور اهتمام ميورزند. جلوگيري از تشديدها و تحريك تنشها نگاهي به زمينههاي تاريخي در فرهنگ ايران نشان ميدهد كه رفتارها به گونهاي است كه به تنشها دامن نزده و هميشه رو به صلح و دوستي است و در حال همزيستي با يكديگرند. تغيير مشروعيت زماني صورت ميگيرد كه ريش سفيدي كه قبلاً باعث صلح و دوستي و مشورت بود، الان در سراي سالمندان جاي گرفته، در واقع در اين دوره گروه مرجع و حَكَم نداشتيم. جهانبيني گسترده ايراني جهان ايراني هيچ وقت دچار اختلاف قومي و قبيلهاي نبوده و يك همگرايي با منافع ملي درخصوص مبارزه با دشمن داشته است. فقط دولت صفويه براساس وحدت شيعي، وحدت ايجاد كرده اما بقيه جوامع با اينكه حالت ايلاتي و عشايري داشتهاند اما هميشه همگرايي داشتهاند. نوع نگاه به جهان خارج با بقيه اقوام متفاوت است. بسياري از اقوام يك واكنش فيزيكي نسبت به فرهنگ بيگانه دارند. اما در فرهنگ ايراني ديده ميشود كه همواره يكنوع بيگانهپذيري وجود داشته است. بيگانهپذيري از نوع آشنا كردن بيگانه با فرهنگ جامعه خودمان. زيرا در حالت ستيز فرهنگها آمادة پذيرش نيستند. بنابراين سعي ميكند در مناسبات اجتماعي خودش به نتيجة دلخواه برسد. ويژگي اقليمي و محيطي جامعه ايران ايران را ميتوان قاره كوچك ناميد كه انواع زندگي يكجانشيني و ... در آن ديده ميشود. و از لحاظ جغرافيايي و اقليمي كه خاص ايران است نيز آب و هوا به گونهاي است كه ميتوان خود را با شرايط متفاوت اقليمي وفق داد. اگر خلاء شناختي برطرف شود امكان پيشداوري نيز كاهش مييابدو احتمال درگيري و ستيز نيز كاهش پيدا ميكند. زيرا بيشتر پيشداوريها براساس آنچه كه در ذهن فرد است. بنابراين، حالت ستيز ايجاد ميشود. بنابراين از طريق ارتباط، پيام فرستادن ميتوان با فرهنگهاي مختلف آشنا شد و با آنها ارتباط برقرار نمود. براساس ويژگي فرهنگي كه در جامعه وجود دارد ما خيلي سريعتر شكل زندگي غربي را گرفتهآيم مثل كت و شلوار پوشيدن و ... ولي محتواي فرهنگ غربي را نگرفتهايم و يا حداقل كمتر گرفتهايم. محتوا بيشتر براساس فرهنگ خاص خودمان است. بخشي از شكل اداره مراكز آموزشي به شكل سنتي گذشته است. در كنار دانشگاه حوزههاي علميه را داريم. محتواي دروس براساس فرهنگ كشور خودمان است. موقعيت جغرافيايي ايران ايران در يك موقعيت چهارراهي قرار گرفته و زماني كه صحبت از تمدن ايران ميشود تمدن ايران نيز در يك موقعيت چهارراهي قرار دارد. جاده ابرايشم در ايران يكي از شواهد است كه فرهنگ كشور ما توانسته تعامل زيادي با فرهنگ جوامع ديگر داشته باشد. يكي از زمينههاي اصلي تجارت بود و به خاطر وجود همين چهارراه ما در معرض حملة ديگر اقوام نيز قرار گرفتيم اما نسبت به كشورهايي كه به ما آسيب رساندهاند نيز تعامل داشتيم. زماني كه هجوم بيگانه اتفاق ميآفتد به جاي واكنش فيزيكي و از دست دادن سرمايه اقتصادي، به وسيله برخورد فرهنگي خود آنها را با فرهنگ خودمان آشنا ميكنيم و از لحاظ فرهنگي پيروز ميشويم. حفظ زبان فارسي زبان فارسي به دليل موقعيت چهارراهي بسيار ورودي و خروجي داشته يعني توانسته كلمات زيادي را به عرصه جهان بفرستد. از زبانهاي ديگر نيز واژه گرفتهايم. تركي، رومي، فرانسوي، انگليسي و ... اما با اين حال همچنان زبان فارسي خود را حفظ كردهايم و تعامل گستردهاي با زبانهاي ديگر داشتهايم. زيرا از لغات بيگانه نيز استفاده نموده و در كنار لغات فارسي از آنها بهره بردهايم. يكي از ملاحظاتي كه از لحاظ زباني با آن روبرو هستيم اينكه واژهها را به گونهاي مينويسيم كه در فرهنگهاي ديگر نيز مورد استفاده است. حتي رودكي سمرقندي يا جلالالدين مولانا بلخي به دليل اينكه در حوزه فرهنگي ايران هستند، اشعار خود را به زبان فارسي سرودهاند. ديـن دين يكي از نظامهايي است كه در فرهنگ ما، در ايجاد وحدت ملي و تعامل با فرهنگهاي ديگر مؤثر بوده است. مثلاً زماني كه ما دين زرتشت را داريم يا اسلام را خيلي در وحدت اجتماعي مؤثر است و با قومهاي ديگر وحدت اجتماعي داشتهايم، دو كاركرد كه منجر به وحدت اجتماعي در داخل و تعامل با فرهنگهاي ديگر ميشود. وقتي دين حالت رسمي پيدا ميكند آن حالت وحدت اجتماعي خود را از دست ميدهد. الگوبرداري تمدن اسلامي از تمدن ايراني و فرهنگ ايراني با توجه به اين الگوبرداري خليفه جاي پادشاه را ميگيرد و شيوه حكومتداري،نظام پرداخت خراج، چگونگي آرايش قشون نظامي كه همگي مربوط به تمدن ايراني است رواج مييابد. ادبيات ايران در طول تاريخ فرهنگ ايراني سرشار از ضرب المثلها و اشعار و اسطورههاست. براي بيان مقصودش از زيباترين الفاظ استفاده ميكند. بطور صريح يكي از ويژگيهاي اشعار مشرق زمين مشاهدة عواطف و احساسات انساني است. (به صورت عقلاني و منطقي شرايط زمانه را رقم ميزند) ما در چنين فضايي با سبكهاي مختلف شعري روبرو ميشويم كه شرايط اجتماعي آن نيز بر آن تأثير گذاشته است. بعد از تمدن اسلام، سبك عراقي را در اشعار ميبينيم، به علاوه اشعار احساسي در شريعت و دين نيز نقش زيادي دارد. مراودات و گرايشهاي زيادي با هنر داشتهايم. تاج محل اشعار ما را از شاعران ايراني كه در هنر هستند الگو گرفته است هنگامي كه در زمان قاجار هستند برگشت به شيوههاي پيشين را داريم. عراقي، خراساني، فردوسي حفظ زبان فارسي تا شعر نو، آن چيزي كه مهم است فرهنگ ادبيات ما را نشان ميدهد كه با توجه به شرايط اجتماعي تأثير گرفته است. اعتقاد بر اين است كه زبان و ادبيات بخش مهمي از فرهنگ يك جامعه است. و ميتوان به مناسبات آشكار و پنهان آن در جامعه پي برد. به دليل گسترش لغات و واژهها نشاني از فرهنگ ملاحظه ميشود. پس بنابراين گسترش تعداد واژگان و صدور آن به كشورها دلالت بر فرهنگ از نظر موقعيت جهاني دارد كه تمدنساز است يا از تمدن استفاده ميكند. از طريق تعداد واژهها ميتوان شناخت كه آن جامعه تا حد پيشرفت اجتماعي و اقتصادي داشته است. مثل وقتي در يك منطقه خرماخيز هستيم ميبينيم كه دهها اسم براي آن خرما وجود دارد. بخش اعظم هنجارها و ناهنجاريها ريشه در بازتاب زبان و لغات جامعه دارد. معماري و هنر ايراني معماري يكي از بحثهايي است كه به آن خيلي توجه ميشود. نمونههايي از هنر و معماري ايران كه مربوط به هزاران سال پيش است ما به آن ميباليم مثل چغازنبيل، تخت جمشيد و ... كه بخشي از ميراث معنوي فرهنگ ما است و معماري رابطه خود با اقليم و تناسب و نسبتي را نشان ميدهد. در كشورهاي اسلامي معماري گنبدي رشد ميكرده به دليل ويژگيهاي اقليمي آن. اگر از خشت و گل استفاده ميشده به خاطر شرايط اقليمي خشك و كويري بودن آن منطقه بوده است. براي حفاظت انسانها در مقابل گرما، سرما و ... اما در اروپا، كليساها برخلاف مساجد ما كه به شكل گنبدي ميباشد داراي پنجرههاي مدرن با سقفهاي بلند كه با اقليم اروپا سازگاري دارد. اولين مسئله در معماري اين است كه با شرايط اقليم آن منطقه رابطه تنگاتنگ داشته باشد. ويژگيهاي فرهنگي و اجتماعي نيز در معماري مرتبط است و آن مشخصه فرهنگي كه همه به آن توجه دارند اينكه امكان ديد و مشرف بودن نداشته باشد و به صورت شمالي قرار گرفته باشد. از ديگر ويژگيها تناسب بين معماري و نظام اعتقادي و ارزشي در جامعه است. توجه به كارهاي هنري كه با دست انسان در ارتباط بوده است از سنگتراش، آئينهكاري، منبتكاري و ... كه هنر اسلامي را در بردارد ما با آن روبرو هستيم و يكي از مشخصههايي كه در فرهنگ به آن توجه ميشود اينكه خانهاي زيبا، تحت شرايط محيط اجتماعي و مكان قرار گرفتن آن است. در روستاها، ديوار خانهها يا باغات و ... به شكل قلعهاي مانند بود و كه به ترتيب درجات و منزلت اجتماعي خانهها از بالا به سمت پايين قرار ميگيرند كه در قسمت بالا خان و حاكم و ... و سپس به ترتيب به سمت پايين افرادي كه از درجه و منزلت اجتماعي پايينتري برخوردار بودند قرار ميگرفتند. نوع زندگي روستايي همراه با شرايط محيطي اجتماعي آنها بوده است. معماري را نميتوان جد از مسائل اجتماعي تصور كرد و بخشي از ميراث فرهنگي ما ميباشد كه از آن استفاده ميكنيم. ارتباط با نظم جهاني توجه به مفهومي مثل بازار، جاده ابرايشم، كار و پيشه دلالت بر آن دارد كه با توجه به جايگاه ايران به دليل چهارراهي كه داشته و مجموعه فضاهايي كه دارد يكي از مسائل اصلي توجه به بازار در تمدن اسلامي و ايران بوده است. بازار بخش زيادي از فضاي اجتماعي را اشغال ميكرده و نظام داد و ستد تا حد زيادي از نظام خويشاوندي الگو ميگرفته و افراد ترجيح ميدادند كه مبادلات خود را بيشتر با افرادي انجام دهند كه مراوده و خويشاوندي نزديكي با او داشتند. كه ممكن بود خانوادهاي به لبنيات، قاليبافي، خواربارفروشي و ... اشتغال داشته و بر اين اساس مبادلات به شكل خويشاوندي و در داخل خودشان صورت ميگرفت. در محلهاي كه بازاري وجود دارد، در داخل بازار كوچههاي باريك و مساجد و ... نيز تعبيه شده بود كه نشاندهنده انتزاج است و اين مسئله گوياي اين بود كه دين با ماديات و روحيات انسان سازگار است. حجم مبادلات بازرگاني به دليل زيرساختهايي كه وجود داشت از جمله كاروانها، بازارهاي بزرگي كه از آن برخوردار بودهآيم و روحيه اقوام ديگر و ... كمك ميكرده كه فعاليتهاي اقتصادي به ساير حوزههاي تمدني نيز سرايت داشته باشد. توسعه بازار باعث ميشد مشاغل مربوط به بازرگاني نيز در جامعه گسترش يابد و يك وابستگي بين شهر و روستا بوجود آيد. و تعاملاتي بين شهرها و روستائيان از اين بخش صورت گيرد و بخش زيادي از نيازهاي روستائيان از طريق شهرها تأمين ميشده است و بخش زيادي از نيازهاي شهرها نيز از طريق روستائيان تأمين ميگشته است. در واقع ارتباط متقابل بين شهر و روستا بوده و در جايي كه اين ارتباط متقابل وجود نداشت حالت ستيز بوجود ميآمد. تعامل در واقع هم افزاينده است و هم باعث برطرف شدن نيازهاي طرفين ميشود. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|