شنبه, 26 خرداد 1403

 



موضوع: موجبات سعادت و شقاوت خانواده

موجبات سعادت و شقاوت خانواده 10 سال 3 هفته ago #78729

  • محبوبه جنتي جهرمي
  • محبوبه جنتي جهرمي's Avatar
سعادت و شقاوت
سعادت و شقاوت محصول اعمال و اخلاق و عقايد انسان است، عقايد حقه، اخلاق حسنه، اعمال صالحه موجب بوجود آمدن سعادت، و اعتقادات خلاف حقيقت، و سيئات اخلاقى، و اعمال زشت باعث شقاوت است.
سعادت به معناى خوشبختى در دنيا و آخرت، و شقاوت به معناى بدبختى و تيره روزى در دنيا و آخرت است.
رضاى حق و بهشت ابد ثمره سعادت، و دشمنى حق و عذاب دردناك هميشگى ميوه تلخ شقاوت است.
اين دو حقيقت، يعنى سعادت و شقاوت را واجب است خانواده هاى عزيز مسلمان و مؤمن به آن توجه داشته باشند.
زن و شوهر از ابتداى ازدواج بايد به جذب عوامل سعادت و دفع علل شقاوت با كمك يكديگر، اقدام كنند، تا خانه و محيط آن براى هر دو فضائى سالم، و براى فرزندانشان محيطى پاك باشد.
خانواده از ابتداى زندگى بايد با ايمان، و انجام عمل صالح و آراستگى به اخلاق، زمينه جذب رضاى حق و استحقاق ورود به بهشت الهى را فراهم كنند.
بحث سعادت و شقاوت در قرآن مجيد و روايات، و علل هر دو برنامه به طور مفصل ذكر شده، و به تمام مردم هشدار داده شده، كه خود را از سعادت محروم، و دچار شقاوت ننمايند.
من به تناسب سخن در نظام خانواده و اينكه اهل خانه در زندگى با يكديگر واجب است اصولى را مراعات كنند، و از مسائلى بپرهيزند، كه سعادت آنها در گرو آنان است به دو مرحله حسنات و سيّئات اخلاقى اشاره مى كنم، كه بيشتر مورد نياز خانواده هاست، و بحث ايمان و عمل را ارجاع به كتب مفصل مى دهم.
خانواده ها بخصوص خانواده هاى ايران اسلامى از نظر ايمان به خدا و قيامت، و قبول نبوت و ولايت، و انجام واجبات مثل نماز و روزه و حج و حقوق مالى و پرهيز از محرماتى چون خوردن حرام، و انجام شهواتى كه خلاف انسانيت است، و مراعات محرم نامحرمى در حدّ قابل قبول هستند، بيشتر ضعف خانواده ها در عدم رعايت مسائل اخلاقى، و دورى از سيئات نفسى است، كه تا جائى كه لازم است به توضيح اين دو مرحله قناعت مى كنم.


انصاف
انصاف به معناى دادگرى، عدالت، خدمت به ديگران، و آنچه را براى خود خواستن براى همه خواستن، و هر چه را بر خود نخواستن براى ديگران نخواستن است.
اين واقعيت بايد بر زن و شوهر و از جانب زن و شوهر بر فرزندان، و از جانب فرزندان بر پدر و مادر حاكم باشد.
هركس از نظر اسلام موظف و مكلف است به ديگران انصاف دهد، و جانب مردم را در هر برنامه اى به خوبى رعايت نمايد.
امام صادق (عليه السلام) از رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت فرموده :
اَعْدَلُ النّاسِ مَنْ رَضِيَ لِلنّاسِ ما يَرْضى لِنَفْسِهِ وَ كَرِهَ لَهُمْ ما يَكْرَهُ لِنَفْسِهِ. [131]
عادل ترين مردم كسى است كه آنچه را براى خود خوب مى خواهد براى ديگران هم بخواهد، و هرچه را براى خود كراهت دارد، براى ديگران هم داشته باشد.
رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :
مَنْ واسَى الْفَقيرَ، وَ اَنْصَفَ النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ فَذلِكَ الْمُؤْمِنُ حَقّاً.
[132]
كسى كه با فقير هميارى و مساعدت كند، و از جانب خود به همگان انصاف دهد، او مؤمن واقعى است.
رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) به اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود : سه چيز از حقايق ايمان است :
الاِْنْفاقُ مِنَ الاِْقْـتارِ، وَ اِنْصافُ النّاسِ مِنْ نَفْسِكَ، وَ بَذْلُ الْعِلْمِ لِلْمُتَعَلِّمِ. [133]
انفاق به وقت نادارى، انصاف دادن به تمام مردم از جانب خود، و بخشيدن علم به نيازمند علم.
مردى به رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) گفت : عملى به من ياد بده كه دسترسى به بهشت را بر من آسان كند، حضرت فرمود :
لا تَغْضَبْ، وَ لا تَسْأَلِ النّاسَ شَيْئاً، وَ ارْضِ لِلنّاسِ ما تَرْضى لِنَفْسِكَ. [134]
غضب مكن، دست پيش مردم دراز منما، و آنچه براى خود مى خواهى براى مردم هم بخواه.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود :
اَلا اِنَّهُ مَنْ يُنْصِفُ النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ لَمْ يَزِدْهُ اللّهُ اِلاّ عِزّاً. [135]
آگاه باشيد، كسى كه از جانب خود به تمام مردم انصاف دهد خداوند جز عزّت و بزرگى به او اضافه نمى كند.
چقدر عالى و شيرين است زندگى خانواده اى كه شوهر نسبت به همسر و زن نسبت به شوهر، و پدر و مادر نسبت به فرزند، و فرزند نسبت به پدر و مادر انصاف را رعايت كنند، و هركدام در هربرنامه اى، آنچه را براى خود مى خواهند براى ديگران بخواهند، و هرچه را براى خود نمى پسندند براى طرف خود هم نپسندند.
اينطور نباشد، كه استراحت و راحت فقط براى مرد و فرزندان خانه، و تمام زحمات و مشقات بدوش زن باشد، اينگونه نباشد كه زن و شوهرى جان بكنند و بچه ها بخورند و بخوابند و طلبكار هم باشند، همه نسبت به هم اهل انصاف و دادگرى و عدالت و خدمت بوده، و در تمام كارهاى خانه به هم كمك كنند تا بخشى از سعادت آنان تأمين شود، و از هجوم شقاوت در امان بمانند. مدارا و نرمخوئى
بكارگيرى رفق و نرمخوئى، و سازش و ساختن با هم، و با اخلاق گرم و نرم با يكديگر زندگى كردن علاوه بر اين كه دستور اكيد اسلام است، نوعى عبادت و داراى ثواب و بهره فوق العاده است.
رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :
اَلرِّفْقُ يُمْنٌ، وَ الْخُرْقُ شُؤْمٌ. [136]
مدارا و رفق، بركت و ميمنت، و ناسازگارى و كار بى قاعده و عمل ناشايست شومى و بديُمنى است.
و نيز فرمود :
اَلا أُخْبِرُكُمْ بِمَنْ تَحْرُمُ عَلَيْهِ النّارُ غَداً ؟ قالُوا : بَلى يا رَسُولَ اللّهِ قالَ : اَلْهَيِّنُ الْقَريبُ اللَّيِّنُ السَّهْلُ. [137]
شما را خبر دهم به كسى كه آتش فرداى قيامت بر او حرام است ؟ گفتند : آرى، فرمود : آنكه داراى آسانگيرى است، در زندگى و شئون آن به انسان نزديك، و نرمخو و آسان است.
موسى به حضرت حق عرضه داشت :
اِلهى ما جَزاءُ مَنْ كَفَّ اَذاهُ عَنِ النّاسِ وَ بَذَلَ مَعْرُوفَهُ لَهُمْ ؟ قالَ : يا مُوسى تُناديهِ النّارُ يَوْمَ الْقِيامَةِ : لا سَبيلَ لى عَلَيْكَ. [138]
خداوندا جزاى كسى كه مردم آزارى ندارد، و به همه خوبى مى كند چيست ؟ خطاب رسيد موسى، آتش در قيامت به او مى گويد : راهى به جانب من ندارى.
از رسول حق پرسيدند، برترين برنامه اسلام براى انسان كدام است ؟ فرمود :
مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسانِهِ. [139]
تمام مسلمانان از دست و زبان او سالم و در امان باشند.
رسول الهى (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :
ما مِنْ عَمَل أَحَبَّ اِلَى اللّهِ تَعالى وَ رَسُولِهِ مِنَ الاْيمانِ بِاللّهِ وَ الرِّفْقِ بِعِبادِهِ، وَ ما مِنْ عَمَل اَبْغَضَ اِلَى اللّهِ تَعالى مِنَ الاِْشْراكِ بِاللّهِ تَعالى وَ الْعُنْفِ عَلى عِبادِهِ. [140]
عملى نزد خداوند و رسولش مححبوبتر از ايمان و نرمخوئى و رفق به بندگان نيست، و عملى در پيشگاه حق و رسولش، مبغوض تر از شرك و خشن رفتار كردن با عباد خدا نيست.
وظيفه الهى مرد نسبت به زن، زن نسبت به شوهر، و زن و شوهر نسبت به فرزندان، و فرزندان نسبت به پدر و مادر و همه نسبت به همگان رفق و مدارا و نرمى و محبت و وقار و آسانگيرى است.
نصيحت نصيحت و خيرخواهى داراى بهره دنيائى و آخرتى و قبول نصيحت از ناصح موجب نورانيت قلب، و بيدارى و بينائى است.
هر كسى در حدّ توان و قدرتش لازم است ديگرى را نصيحت كند و نسبت به او خيرخواه باشد، و مستمع نصيحت هم ضرورى است پند و نصيحت را بشنود و آن را بكار بندد.
در نصيحت نمودن حيا و شرم و كم روئى را بايد كنار گذاشت، زيرا جاى حيا اينـجا نيست، و در قبول نصيحت هم بايد كبر و غرور را بدور انداخت، كه حياى مانع نصيحت بفرموده رسول حق حياى احمقانه، و كبر مانع قبول نصيحت و اخلاقى شيطانى است.
مرد خانه لازم است گاهى نسبت به زن و فرزند خود خيرخواهى كند و آنان را نصيحت نمايد، و به تكاليف و وظايفشان آشنا سازد، گاهى لازم مى آيد زن شوهر را نصيحت كند، و گاهى واجب مى شود فرزندان نسبت به پدر و مادر خيرخواهى نمايند، و بر هر يك لازم و ضرورى است كه نصيحت طرف مقابل را گوش كند و از تكبر و غرور در اين زمينه بپرهيزد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود :
مَنْ رَأى اَخاهُ عَلى اَمْر يَكْرَهُهُ فَلَمْ يَرُدَّهُ عَنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ فَقَدْ خانَهُ . . . [141]
كسى كه برادرش را در برنامه اى زيانبار ببيند و قدرت دفع آن را داشته باشد، ولى براى حفظ او از خطر اقدام نكند، و به او هشدار ندهد بدون ترديد به برادر مؤمن خود خيانت ورزيده. ادب
وزين بودن، موقر بودن، تربيت داشتن، در برخوردها مراعات كردن افراد، اندازه خود را در همه جا و نزد همه كس نگاه داشتن، سخن بجا گفتن، احترام مردم را نگاه داشتن و امثال اين امور از مراتب ادب است.
مرد بايد نسبت به همسرش و زن نسبت به شوهر، و هر دو نسبت به فرزندان، و فرزندان نسبت به پدر و مادر مؤدب باشند.
ادب ارزش انسان را بالامى برد، شخصيت و عزت آدمى را حفظ مى كند،محبوبيت را افزايش مى دهد، ياران را زيادترمى كند، فرد را در خانواده وبيرون چهره مى نمايد، علاوه بر همه اين امور، ادب موجب جذب رحمت و رعايتش نوعى عبادت است.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود :
لا حَسَبَ اَبْلَغُ مِنَ الاَْدَبِ. [142]
حسبى رساتر از ادب نيست.
و در كلامى حكيمانه فرمود :
. . . وَ كَفى بِكَ اَدَباً لِنَفْسِكَ تَرْكُكَ ما كَرِهْتَهُ لِغَيْرِكَ. [143]
در ادب وجودت همين بس، كه آنچه را نسبت به غير كراهت دارى، از آن خوددارى كنى.
و در سخن ديگرى فرمود :
حُسْنُ الاَْدَبِ يَنُوبُ عَنِ الْحَسَبِ. [144]
خوبى ادب به جاى حسب است، آن را كه سرمايه ادب هست عاليترين حسب هست، و آنكه ادب ندارد ريشه حسب ندارد.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: محمد مؤذّنی چیمه