به نام خدا

با عرض سلام و ادب واحترام محضر استاد گرامی

فرهنگ:
مجموعه داشتهای یک جامعه که مبنای زندگی فردی و اجتماعی آنها قرار می گیرد.
مثل زبان، پرچم، علوم که هویت جامعه است هویت ما را به دیگران معرفی می کند هویت یعنی identity یعنی شناسنده هویت در بحث فرهنگ مورد بررسی است. مبنا در زندگی فردی در نهادها کوچک خانواده مثل طرز غذا خوردن و همه چیزهایی که کسب می کند بعنوان فرهنگ است مثال جامعه بانکی با جامعه فرهنگی فرق دارد رفتار افراد متفاوت است نوع کار و دانش بر رفتار اثرگذار است. کالاهای مادی مشترک جزء اموال عمومی است مثل تخت جمشید.

فرهنگ خوب و بد وجود ندارد بلکه داروهای افراد است مابحث ضعف فرهنگی و قوت فرهنگی داریم که فرهنگ سازی یک ضرورت است که ضعف فرهنگی و قوت فرهنگی باعث تهاجم فرهنگی که روی ضعفها و تبادل فرهنگی روی قوت فرهنگی تاثیر می گذارد ضعف فرهنگی مثل نسل کشی صهیونیست ها .

ارزیابی فرهنگ بر مبنای ارزشها – سنتها و ایده ها و هنجارها.

هرم مازلو :
1- نیازهای فیزلوژی مثل غذا خوراک پوشاک 2- نیازهای امنیت( شغل، مسکن) 3- نیازمند احترام (جایگاه و وجوه اجتماعی) 4- تعالی و خودشکوفایی ویژگیهای خود شکوفایی مثل گذشت ، ایثار، فداکاری و خدمت به خلق. اگر امنیت نداشته باشید دچار اختلال روانی می شود.

مدیریت:
مدیریت با وظایف مدیریت یکی است مدیریت انجام کارهای بوسیله دیگران(کارگروهی و مشارکت است که باعث سینرژی و هم افزایی می شود) واز طریق دیگران (فردی) در ژاپن نظام ارشدیت است مدیر باید زمینه پرورش کارگروهی و فردی را فراهم کند. که توسط یکی از صاحب نظران بنام آمریکایی چستر بارنارد.

یکی از ویژگیهای افراد خود شکوفا خود مدیریتی است و خود راهبری رسیده است اگر چه نظارت یکی از کارهای مدیریت است ولی الان یکی از خود مدیریتی و خود راهبری را تقویت می کنند.

سازمان: اهداف فرد و اهداف سازمان باعث امتزاج است یعنی هر دو به هدفشان برسد یعنی اهداف فرد با سازمان مطابقت دارد. اگر اهداف یکی نباشد یعنی پدیده منفی در سازمان (آنتروپی) مشکل، معضل .

افراد با اهداف یکسان سازمانی حرکت می کند.

انواع سازمان:
غیرانتفاعی دنبال سود نیست ممکن است دولتی باشد یا نباشد. اماغیر دولتی هست. دولتی نیست.
رسمی و غیررسمی – دولتی و غیردولتی. قرارداد ثبت توافقات دو طرف است. گروههای غیررسمی عضویت در آنها داوطلبانه است قوانین نوشته شده و ثبت شده وجود ندارد اعضای گروه با یکدیگر پیوند دوستانه دارند همدلی اعضای وجود دارد مدیران موفق از گروههای غیررسمی بعنوان بازو استفاده کنند دارای قدرت هستند برای تقویت مدیریت استفاده کنند. (باند گروه غیررسمی است)

رفتار سازمانی:
رفتاری است که در سازمان اتفاق می افتد محل بررسی رفتار داخل سازمان است مجموعه رفتارهای افراد گروههای و خود سازمان که در محل خود سازمان اتفاق می افتد از ورود که ظاهری ترین رفتار است که وارد سازمان می شویم کارت ورود و خروج ما بعنوان بعد ظاهری رفتار بشناسیم که در قالب کلام، حرکات هر چیزی که در ظاهرباشد. طرز لباس پوشیدن تحت تاثیر فرهنگ سازمانی است که شامل باورها، اعتقادات، ارزشها را مثل لباس پوشیدن پرستاران با فرهنگیان.

بعد پنهان رفتار سازمانی که برگرفته از اعتقادات، باورها و ارزشها است که لایه پنهان فرهنگ سازمانی است هر چیزی که در قالب رفتار فرد یا گروه بروز می کند به آن رفتار سازمانی می گویند. دارای دو بعد ظاهری و پنهان است بعد ظاهری تحت تاثیر لایه زیرین است که فرهنگ پنهان است . ادگارد شاین اولین بار بحث فرهنگ سازمانی را مطرح کرد رفتار سازمانی را مطرح کرد رفتار سازمانی که منبع فرهنگ سازمانی است به کوه یخ تشبیه شدهاست لایه ظاهری درصد کوچکی را ما می بینیم عمق این رفتار پنهان است.

مدلهای رفتار سازمانی

مدل استبدادی:
فرهنگ حاکم بر آن استبدادی، اقتدار تحت فرهنگ اقتدارگر است کارکنان مجبور به انجام وظایف هستند نظراتشان در هیچ موردی دخالت داده نمی شود کارکنان کارآیی ندارند فرد هدف دارد و سازمان هم یکسری هدف دارد و وقتی فرد وارد سازمان می شود هدفهایش از بین می رود و سازمان از فرد می خواهد که کارهای انجام بدهد که عملکردش بالا برود.

مدل مراقبتی:
همان دو مرحله اول نیاز مازلو است در موارد بسیار نادر از افراد کمک می خواهند یک مرحله از مدل استبدادی بهتر است به کارکنان توجه و مشارکت آنها دیده می شود و افراد گرفتار نیاز مادی هستند. در دو مرحله استبدادی و مراقبتی نظریات و مشارکت آنها بسیار کم در نظر می گیرند.

مدل حمایتی:
در الگوی حمایتی رفتار رهبر و پیروان دوستانه است و به وضعیت اجتماعی و رفاهی و نیازهای زیردستان توجه می کند نظر کارکنان پرسیده و از آنها همکاری و مشارکت و نقطه نظرات هر چقدر فرهنگ به ذات انسان اصالت بدهد به مشارکت بیشتر تمایل دارند.

مدل مشارکتی:
هر چقدر در مدل مشارکتی افراد به خود کنترلی و خود راهبری و خود هدایتی توسط خود فرد انجام می شود.
بلوغ و عدم بلوغ سازمان هر جا که کارکنان سازمان به بلوغ کامل برسند از مدلهای متمایل به مدلهای مراقبتی و مشارکتی بیشتر استفاده می شود.

تئوری xو y مک گریکور می گوید وقتی به سازمانها نگاه می کنیم نگاه مدیران به کارکنان x است و نگاه مدیران به کار y است.

تئوریx می گوید کارکنان بصورت فطری و طبیعی کار را دوست ندارند واز آن اجتناب می کنند . کارکنان از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند. امنیت را بالاتر از دیگر عوامل مربوط به کار می دانند و هیچ جاه طلبی و بلند پروازی ندارند (مثل مدل استبدادی- مراقتبی است)

تئوری y می گوید کارکنان کار را امری طبیعی می دانند و همانند بازی و تفریح آن را می پندارند و لذت بخش است دارای خود رهبری و خود کنترلی هستند کارکنان مسولیت پذیر هستند کارکنان دارای خلاقیت هستند (مشارکتی حمایتی)

اعتقاد به کارگروهی لایه پنهانی است. آموزشی ( مشارکتی حمایتی) پژوهشی (مشارکتی) نظامی (استبدادی)



ارادتمند استاد ارجمند

ok