چهارشنبه, 16 خرداد 1403

 



موضوع: معماری دوره قاجار

معماری دوره قاجار 10 سال 10 ماه ago #16068

ارتباط تجسمی

تهيه و تنظيم: فرحناز کریم زاده
استاد مربوطه: جناب آقاي علمی
تابستان 92







معماری دوره قاجار- باروک ايراني

در سال (1250 ه. ش)، که ناصرالدين شاه به اروپا سفر کرد و اولين پادشاه ايراني که بدون قصد کشور گشايي پا از وطن بيرون گذاشت :دارالفنون تاسيس شده بود ، امیرکبير به قتل رسيده بود و حضور هيئت هاي اروپايي در پايتخت اشکار بود. ملکه ويکتوريا بر انگلستان سلطنت مي کرد و ميرفت تا عنوان ملکه هندوستان را نيز بدست آورد . ناپلون سوم از سلطنت در مکزيک و سپس فرانسه بر کنار شده بود. اوسمان در کار باز سازي پاريس بود و گارنيه در کار تکميل ساختمان اپراي پاريس بود.
در پايان سالهاي سلطنت 50 ساله ناصرالدين شاه ،برج و باروري تهران به سبک رنسانس ساخته شده بود ،کمال الملک هنر پرسپکتيو را به کمال رسانده بود و فنون و مهارتهايش را به نسل آينده آموزش مي داد.
شاهزاده ميرزا ملکم خان فراموشخانه ها را بر پا کرده و مشغول هنر نماييهاي ديگر بود، اروپاييها دستگاه دولت را اداره مي کردند ، ثروتمندان جلوي پرده هاي نقاشي شده به سبک ويکتوريايي و نماي باغهاي انگليسي ژست مي گرفتند و اشخاصي چون روسي خان و سرگين و حتي خود قبله عالم از آن عکس مي گرفتند و نفوذ معماري اروپا در انواع گوناگون ساختمانها و در خيابان هاي شهر جا افتاده بود.
در حقيت مدتها قبل از آنکه شاه راه سفر در پيش گيرد ، اين گرايش آغاز شده بود . ويلاي سبک اروپايي معير الممالک کامل ترين نماد آن روند است که تاثير آن در بناي شمس العماره و تکيه ي دولت نيز که زير نظر معير الممالک ساخته شدند به خوبي محسوس است.
در اين عهد ، خانه ثروتمندان بيش از بيش با سر مشق گيري از بناهاي اروپايي ساخته ميشد. در اين ميان ستون غالبا نقش مهمي داشت. شايد بتوان گفت استفاده از شيرواني که در اين زمان متداول شد ، خود اسباب حضور مجدد ستون در نماي بنا را فراهم آورد . ستون هاي عظيم تزئين شده و پر نقش و نگار در ويلاها و کاخ هاي اغنيا پديدار شد . ستون هايي که مستقيما از مغرب زمين اقتباس شده بودند ، از گوشه و کنار شهر تهران سر بر آوردند . اغلب اين ستون ها، اگر نه در اساس ولي در پرداخت باروک بودند که ستون هاي نمايشي که تصنع ظاهري بر جوهره ي اصلي آنها تقدم داشت .
ويژگي اصلي معماري قاجاري را به حق متکلف بودنش ميدانند. اين ويژگي را بهتر از همه ميتوان در معماري ويلاهاي سبک اروپايي اين دوران به وضوح ديد. همگي ويلاها و کاخ هاي پر زرق و برق ثروتمندان به تقليد يا اقتباس از طرح هاي سبک باروک بنا شدند و سبک باروک ايراني را پديد آوردند.
نقشهاي پيچيده کنده شده بر سنگ و گچبري هاي تزئيني گل و بته دار بر ستون هاي مختلط مجلل و ، از سوي ديگر ، تنوع و گونه گونه ي طرحها که هر يک به تنهايي منحصر به فرد بودند،از ويژگيهاي برجسته اقامتگاه ثروتمندان در اين دوره بود. اين رفتار با ستون نشان مي دهد که ارزش نمادين اين عنصر معماري درک شده بود . آيينه کاري، نقش زدن، شيرها، پريهاي دريايي و تاجهاي گچي ،همه وهمه رنگ و بوي هنر ايراني داشتند.
هر چند اين نوع معماري خاص اغنيا بود ، به هر حال در کوچه و بازار نيز ديده مي شد. در اواخر دوره قاجاريه واوايل عصر پهلوي، ستون در چشم انداز شهري نيز جلوه گر شد که هر چند با آن عظمت خود را به رخ نمي کشيد، ولي در انواع سبکهاي کلاسيک و نيز نوآوريهاي منحصر بفرد در طرح سر ستونها که خاص همان زمان و مکان بودند ديده ميشد.
از همين روست که مي شود در سنگلج ، چاله ميدان و عودلاجان ، در خانه ها و نماي جلوي حجره هاي تجّار، رديفي از ستونها و ايوانهاي ستوندار مشرف به خيابان و حياط، همچنين وروديهاي ستوندار و طاقنماها را ديد. اينجا و آنجا ، ستون دوريک ، شکوهمند ومجلل ، وحتي ستون تجريدي شده ايونيايي و مهمتر از همه ، گونه هايي غني از ستونهاي مختلط يا قرنتي که اغلب از گل و بوته نقشي بر چهره دارند، به چشم مي خورند.
تنه اصلي بعضي از ستونها استوانه اي شکل است ، ولي بيشتر ستونهايي را مي توان يافت که مقطع عرضي آنها چهار گوش يا شش گوش است و بيشتر به سر ستون توجه شده ، به حدي که پايه و تنه تحت الشعاع قرار گرفته است. لايه اي از گچ روي تيرهاي چوبين را مي پوشاند ، وروي آن موتيفهاي تخت دو بعدي گچکاري مي شد.
سر ستونهايي نيز در اين ميان ديده ميشوند که احتمالا بعدها اضافه شده اند و از لحاظ تجريدي بودن چشم را خيره مي کنند. شايد بتوان گفت از ميان تمام سبک هاي پيشين اين سبک هندسي جديد بيشترين بناي تخيل هنري را همراه دارد.
در اين دوره از معماري، منبع الهام بي هيچ شک و شبهه اي غربي است . گفته مي شود معماراني چون استاد علي محمد خان صانعي ، معمار باشي ، بناهاي خود را با استفاده کارت پستال و عکس ساختمان هاي اروپايي مي ساختند . شايد دقيقا همين دوره از ساختمان هاي اصلي ، و اتکا به حافظه و شواهد تصويري محدود بود که امکان بيان اصالت و پديداري سبک بارز باروک ايراني در کاخها و بناهاي کوچه و خيابان را فراهم آورد.
در ساخت ستون هاي دوره باروک ايراني نبوغ بي حد بکار رفته است که از ويژگي هاي اساسي آن مي باشد. اين دوره دوره ستونهاي نمايشي است که چون از گچ ساخته شده اند (که در غرب بيشتر در ساخت دکور صحنه بکار مي رود تا معماري ) نمايشي بودن انها بيشتر به چشم مي آيد . شکل پذيري و تجسمي بودن گچ ، امکان کنده کاريهاي ظريف و ريزه کاري هاي را فراهم مي آورد که مي توان انواع گوناگون آنها را به سبک هاي مختلف ، با جزئيات و نواوريهاي بسيار اصيل ، در اقتباس هايي که از ستون هايي کلاسيک (ستون هاي دوريک ، ايونيايي و مهم تر از همه قرنتي و مختلط ) شده است به وفور ديد.
شايد اتکاي معماران به مدارک دست دومي چون کارت پستال و نقاشي ، و فقدان هر نوع آموزش رسمي به ايجاد فرم هاي جديدي انجاميد که از سر مشقهاي اصلي الهام گرفته اند و شباهتي دور با آنها دارند .
اين نکته را شايد بارز تر از هر جا بتوان در ستون هايي ديد که مقطع چهار گوش و شش گوش دارند و بر اغلب آنها ريزه کاريهايي تخت و دو بعدي ديده ميشود و يا در ستونهايي که برداشت هايي تازه از ( عمدتا ) سر ستون هاي ايونياني يا سر ستون هايي با تزئينات شاخ و برگ اند مي باشد ،در اغلب اين ستون هاي غير مدور چنان تجريدي بکار رفته که حيرت آور است و در عين حال مي توان در آنها اشاراتي به ستون هاي کلاسيک را ديد که منبع الحامشان بوده است .
معماري قاجاري مدتها بعد از انقراض سلسله ي قاجاريه همچنان در کاخها و بناهاي خيابان هاي تهران حضور داشت. حدود 100 سال همان فرمها و همان سبک ها راه خود را دنبال کردند – يعني از زمان جواني ناصرالدين شاه تا انقلاب مشروطيت و روزگار عشقي و عارف ، زمان دهخدا و انتشار روزنامه ي صوراسرافيل ، تاسيس مجلس مظفري ، به توپ بستن همان مجلس به فرمان محمد علي شاه ، حکومت در تبعيد احمد شاه ، جنگ اول جهاني ، و به تخت نشستن رضا خان که تحولاتي جدي ، همچون پايه گذاري سلطنت جديد و نظمي جديد ، به همراه داشت و ... نهايتا باروک ايراني کم کم را ه را به ديگر فرم ها و سبک هاي معماري واگذار کرد ، اما با اين همه اهميت خود را براي مدتي طولاني همچنان حفظ کرد.
تهران در اين دوره تا حد زيادي همچنان در حصار هاي سبک رنسانس زمان ناصرالدين شاه محصور مانده بود . اگر محلات جديد شهر را بررسي کنيم ، بخصوص محله ي دروازه دولت و حتي نادري ، بهارستان و اميريه که پس از تخريب حصارها و پر کردن خندق ها به فرمان رضا شاه ساخته شد ، باز هم نمونه هاي فراواني از سر ستون هاي قرنتي ، مختلط ايونيايي و دوريک به سبک باروک ايراني را ميابيم که معماران و بناهاي هنرمند ايراني انها را در خور ذوق خود بنا کرده اند.
البته معماري اروپايي نيز بي حرکت و راکد نمانده بود و دوره ي تغيير و تحولاتي گسترده را مي گذرانيد . بذر مدرنيته که از مدتها قبل حتي در زمان بازديد و اقامت شاهان و شاهزادگان قاجار در پايتخت هاي اروپايي پاشيده شده بود ، به بار مي نشست و ثمره ي آن فرم هاي نو و تکنولوژي جديد ساخت بود .
نيروهاي مدرنيسم که از اواسط قرن نوزدهم به ميدان آمده بودند ، داشتند معماري اروپا را تغيير مي دادند . کلاسيسيسمي که در بوزار و جنبش شهر زيبا در نمايشگاه کلمبيايي شيکاگو و در بناهايي چون ياد بود ويکتور امانوئل در ايتاليا تداوم يافته بود جاي خود را به جنبش ارت دکو ميداد ، و به عنوان سر آغاز معماري مدرن در سبکي جديد و خيره کننده همچون آثار پره ، لوس و واگنر جلوه گر مي شد .
در اين زمان به نسل جوانتري از معماران ايراني اموزش ديده در غرب نياز بود تا اين جهش يک شب از باروک به مدرنيسم را تحقق بخشند ، اما تا استانه ي جنگ جهاني دوم چنين نشد و حتي پس از جنگ هم باروک ايراني همچنان دوشادوش سبک مدرن زينت بخش خيابان ها بود.
باغهای قاجار
باغسازي ايران در اين دوره همچون معماري و ساير رشته هاي هنري به شدت تحت تاثير باغسازي اروپا قرار دارد. معماران فرم ها و عناصر معماري و ساختار فضايي باغ هاي اروپايي را اقتباس تا حدي ايرانيزه و سپس اجرا نموده اند. علي رغم وجود عناصر فراوان بيگانه اما همچنان فضاي باغ ايراني حاکم بر باغسازي اين دوره است.
ويژگي هاي باغ قاجار
-ساختار فضايي
- احداث در زمينهاي شيبدار
- تراس بندي با پله
- محصور شدن باديوارها
- ايجاد ورودي طاقدار
- ايجاد محورطولي(رابطه سردر و بناي اصلي
- جريان آب در محوراصلي (وسط يا دو طرف محور
- تقسيم ساختارباغ به اندروني وبيروني
بيروني: يک محوراصلي ياد ومحورعمود با بناي اصلي يا حوض در محل تقاطع
اندروني: وجود بناها با حياط- باغ هاي رابط در ميان آن
ديد و منظر
- احداث باغ در دامنه کوهپايه ها و مکان هاي داراي ديد به محيط اطراف
- نگرش جديدتسلط انسان بر طبيعت
- جايگزيني منظر محصور(موضعي، درونگرا) با منظر دوردستعمومي، برونگرا
- ارتباط بصري با عناصر شاخص شهر
- ارتباط بصري بامناظرکشاورزي محيط
- اهميت ارتباط بصري با دورنماها و عناصر پيرامون باغ نظرگاه هاي محيط
- ارتباط بصري بامناظر طبيعي محيط: کوه، جنگل
- علاقه به کادر کردن طبيعت


پوشش گياهي
گونه هاي گياهي
ورود گونه هاي جديدگياهي
درختان تزييني
کاج،چنار، ابريشم، اقاقيا، بلوط، بيد، تبريزي، صنوبر، نارون
درختان ميوه
خرمالو، آلبالو، آلو، آلوچه، توت، انار، زردآلو، زيتون، گردو، گيلاس، مو
گل ها و گياهان پوششي
چمن در سطوح وسيع( به ويژه در مقابل بناي اصلي)، بنفشه ايراني، رز، نسترن، محمدي، گل سرخ، زنبق، سنبل، لاله، نرگس

نحوه کاشت
- کاشت بوته هاي گل در پاي درختان
- کاشت گل به صورت گلداني و چيدن گلدان ها در اطراف حوض، روي پله و به صورت تاتر گل
- امکان جابجايي گلدان ها(ايجاد فضاها ي متغيير و متنوع در باغ) و امکان انتقال به گلخانه
- کاشت گل به صورت طبيعي نه درحاشيه ها و بخش هاي جداگانه
- استفاده از يک نوع گياه خاص در هر مسير
- وادار کردن درختان به رشد طولي( هرس شاخه هاي پايين) جهت ايجاد جريان باد و نيز چتر يکدست و سايه دار در سطح بالا
- درختان تزيني در حاشيه گذر ها به صورت خطي در فواصل نزديک
- کاشت درختان ميوه به شکل در هم در داخل کرت ها يا حياط هاي اندروني
- کاشت درختچه هاي رونده د رکنار داربست
- کاشت ترکيبي نارون و چنار در جوار هم در طول مسير
آب
- استفاده از خنکي، انعکاس، صوت آب
- استفاده از آب به صورت هاي استخر، حوض، حوضچه، جويبار، آبشار( پلکاني، سطح شيبدار)، فواره
استخر کم عمق در محل برخورد گذرگاه هاي اصلي( براي ديد از نزديک
استخر عميق به عنوان آب بند يا منبع آب، به عناون آيينه( براي ديد از دور،
- تمايل به گردش و نمايش آب در کل باغ
- انتخاب سرچشمه در محل مناسب شيب و نظام آبياري
- استفاده از نهر در باغ به عنوان محور
نهر اصلي: انتقال آب از مخزن به سطوح مختلف باغ با کف و بدنه از سنگ يا کاشي فيروزه اي
نهر فرعي: آبرساني به باغچه ها و کرت ها، کنده شده در دل خاک با کف و بدنه از آجر يا سنگ

عناصر معماري

ديوار
- داراي عناصر هزاره، کتيبه، طاق نما هاي گچي يا گلي، سکوهاي نشستن
- شکل گيري عنصر کوچه باغ درخارج از ديوار( ايجاد منظر، دسترسي به باغات مجاور
- احترام به هر دو سو با رويکردن به هر دو وجه
- دادن تعريف درون و بيرون
- مهمترين عامل بازشناسي فرم کلي باغ از بيرون
- استفاده از مصالح خشت يا آجر
- جداکننده طبيعت مهار شده از فضاي بيرون
- ايجاد حس امنيت و محرميت
- تعريف کرانه هستي و حيات از نيستي
سردر ورودي
- تعريف فضاي مشخص و معمولا مسقف در طول ديوار جهت ورود
- نمايشي از جلال درون باغ به سمت بيرون
- مصالح خشتي، آجري، گاه با تزيينات کاشي و گچ
- گاه جابجايي نسبت به محور ديد اصلي

عمارت اصلي
- پلان به شکل خطي يا متمرکز
- بناي اصلي در انتهاي محور شاخص يا در تقاطع دو محور اصلي در مرکز باغ
- در دوره قاجار تحت تاثير نما سازي، تزيينات و عناصر معماري اروپايي
- معمولا عماراتي به شکل کوشک يا آلاچيق بزرگ با ديد به چهار جهت

عناصر و تجهيزات مصنوع
- برافراشتن چادر آفتابگردان در ميان چمن
- نرده: ازچوب يا فلز در لبه ايوان، باغچه، ...
- پل، مسجد، آلاچيق، چادر، ساعت
- روشنايي: شمع و شمعدان، روي صفحه اي شناور برآب استخر يا به صورت ايستاده در کنار آبراه ها (انعکاس نور در آب)، به صورت مشعل يا چراغ هاي نفتي يا زنبوري روي پايه اي از ستون هاي فلزي
منبع : http://memarbashi77.blogfa.com
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: بهنام علمی