چهارشنبه, 29 فروردين 1403

 



کاربینی

بسم الله الرحمن الرحیم                

                 10

تعریف فرهنگ در ایران

در اثار کهن ایران واژه فرهنگ به معنای ادب و تربیت به کار رفته است. که پسوند ستان به ان اضافه شده و معنای فرهنگستان یا دبستان شکل گرفت.

معانی دیگری که از کلمه فرهنگ در ایران قدیم تعبیر می شده می توان خوب - ظریف - جالب - اموزش دیده را نام برد.

ابتدا به بررسی کلمه فرهنگ در لغت می پردازیم.

فرهنگ ترکیب شده از دو واژه فر + هنگ میباشد.که به تفکیک هر کدام را برسی خواهیم کرد.

   فر :   به معنای شکوه -عظمت - جلال-درخشندگی-جلو –بالا

هنگ : سنگینی -وزن-گروه-وقار-کشیدن

که از ترکیب این دو واژه معنای بالا کشیدن یا بیرون کشیدن میباشد.که منظور بیرون کشیدن مجموع دانستنیها - نیروها -استعدادها و ختاقیتهای نهفته یک ملت یا ادمی برای پر بار کردن پدیده های نا شناخته میباشد.

تعریف تیلور از فرهنگ :  فرهنگ عبارت است از مجموعه ای پیچیده از علوم-دانشها-هنرها-اعتقادات-قوانین-مقررات-اداب و رسوم و خلاصه همه اموخته هایی است که انسان به عنوان یک عضو از جامعه اخذ میکند.

به عقیده بزرگی فرهنگ را میتوان مجموعه رفتارهای اکتسابی از یک جامعه دانست .

 

فرهنگ چيست؛ كار فرهنگي كدام است؟

1- حوزه، گستره و شعاع قلمرو فرهنگ بسيار گسترده است؛ به طوري كه بسياري از مسايل انساني را شامل مي‌شود. شايد به همين خاطر است كه نظريه‌پردازي ديگر معتقد است: «فرهنگ فصل جدايي انسان از حيوان است.»(3)   

2- فرهنگ داراي دو بعد مادي و غيرمادي است. مي‌توانيم بگوييم فرهنگ مادي و فرهنگ معنوي. تكنولوژي، محصولات مادي، آثار باستاني، ميراث فرهنگي و كليه‌ي مصنوعات ساخته و پرداخته شده‌ي دست بشر فرهنگ مادي است. ارزش‌ها، اعتقادات و باورداشت‌ها اعم از ديني و غيرديني، هنجارها، هنرها، علوم و دانش‌ها فرهنگ غيرمادي را تشكيل مي‌دهند.

3- همه‌ي انسان‌ها داراي فرهنگ هستند، چرا كه هيچ انساني فاقد عناصر گفته شده در تعاريف فوق نيست.

4- فرهنگ نسبي است؛ به اين معني كه فرهنگ هر جامعه با جامعه‌ي ديگر متفاوت است چون عقايد، هنرها، ارزش‌ و هنجارها از جامعه‌اي به جامعه‌ي ديگر با هم فرق مي‌كنند. بنابراين اگر فرهنگ جامعه‌اي شبيه جامعه‌ي ما نباشد نمي‌توان آن‌ها را بي‌فرهنگ دانست بلكه مي‌توان گفت فرهنگ آن‌ها با فرهنگ ما متفاوت است. اگر يك عنصر فرهنگي قومي، ملتي، شهري، استاني و ... مورد قبول ما نيست نمي‌توانيم آن‌ها را متهم به بي‌فرهنگي كنيم چرا كه آن‌ها هم براي خود ارزش‌ها، عقايد و هنجارهايي دارند كه البته با نظام ارزشي ما متفاوت است.

با توجه به اين مقدمه برگرديم به بحث كار فرهنگي در كشور خودمان. مراد و مقصود متوليان فرهنگي از كار فرهنگي عمدتاً شامل فعاليت‌هايي مي‌شود كه بتواند:

1- مردم ما خصوصاً جوانان را پاي‌بند و معتقد به ارزش‌هاي ديني و مذهبي نمايد. تعاليم و دستورات اسلامي توسط مردم رعايت شود: نماز بخوانند، روزه بگيرند، حج به جاي آورند، امانت‌دار باشند، صداقت داشته باشند، غيبت نكنند، دروغ نگويند، جوانمرد باشند، ناموس‌پرست باشند، به دنبال بي‌بند و باري جنسي و اخلاقي نروند، روزي حلال به دست آورند، كلاهبرداري نكنند، به نيازمندان كمك كنند و خلاصه اين كه متخلق به اخلاق اسلامي و شيعي باشند.

2- علوم و فنون، هنر، اقتصاد و طريق امرار معاش، سياست و نحوه‌ي اداره‌ي جامعه، قضاوت و داوري، نحوه‌ي اداره كردن خانواده، تربيت فرزندان و نظام آموزشی همه از منشأ اسلامي برخوردار شود.

3- نگاه انسان به آفرينش و هستي يك نگاه ديني و اسلامي باشد. به عبارت ديگر جهان‌بيني اسلامي فضاي فرهنگي حاكم بر جامعه شود.

 

 

یکیاز نکات بسیار حساس و کلیدی در تعامل با مردم نقش شاخه‌های فرهنگی،تبلیغات و بازاریابی در مدیریت فرهنگی و روابط عمومی می‌باشد و بعضی ازمردم عقیده دارند که این شاخه‌ها از یکدیگر مجزا می‌باشند.

 

اگرنقش امور فرهنگی و روابط عمومی را در سازمان کوچک بشماریم قطعاً به بیراهه رفته‌ایم و گروهی به صورت مستمر اصرار بر جدا کردن آنها دارند و معلومنیست هدف از این جزیی نگری چیست.

 

--بازاریابییکی از اصلی‌ترین ابزارهای روابط عمومی و امور فرهنگی در ارتباط گرفتن بامخاطبان و مشتریان می‌باشد و مدیر امور فرهنگی و روابط عمومی با شناخت کاملاز مشتری وفرهنگ وی می‌تواند انگیزه جذب را افزایش دهد.

 

--روابطعمومی به عنوان یک تکنیک حمایت از بازار، به خوبی شناخته شده است. بازاریابی در شرکت‌های معتبر جهان در کشورهای پیشرفته به عنوان روشپیش‌بینی رفتارهای مشتری و راضی نمودن آن تعریف شده است.

- نقش روابط عمومی و امور فرهنگی در ایجاد حسن‌نیت بین سازماندهی سفارشات کالا و ارائه خدمات به خریدار بی بدیل است.

 

- یک پروژه بازاریابی که به نحو مطلوبی نشانه‌گذاری شده است می‌تواند توسطفاکتورهایی که توسط مدیریت قابل کنترل نمی‌باشند خراب و با شکست مواجه شود.

 

- اطمینان مشتری از خدمات مطلوب، محصولات با کیفیت بالا با وجود عواملی مانند آسیب‌های بهداشتی و آلودگی که اغلب پوشش‌های رسانه‌ایی گسترده‌ایی رابه همراه دارند، کاهش یافته و زمینه رضایت‌مندی را فراهم آورد.

 

هرسازمانی در هر دوره مشخص می‌بایست گزارش فعالیت‌های خود را به سهامداران ارائه کند و میزان موفقیت خود را در بازاریابی نیز ارائه کند.

 

دراینجا نقش امور فرهنگی و روابط عمومی در جذب سهامداران خشمگین در مجمععمومی سالانه حساس و موجب می‌شود توجه بیشتری را نسبت به اعلام امکاناتگسترده برای خدمات با ارائه یک محصول جدید دارند آرامش نسبی ایجاد کند.

 

- بصورت عادی همیشه عده‌ایی از رقبا در هر حرفه یا صنفی سعی بر این دارندبرنامه‌های سازمان را با مخدوش نمودن اهداف آن و ایجاد توقف در برنامه‌هایگسترده سازمان در آن شرکت با سازمان خرابکاری کنند.

 

- هر چند این امر خلاف اخلاق حرفه‌ایی است اما امور فرهنگی و روابط عمومی بابازاریابی اصولی ضمن جلوگیری از توطئه نقش موثری را در ایجاد فرصت‌ها وباز گرداندن حس اعتماد و اطمینان در مشتریان خواهد داشت.

- کارخانه‌های زیادی وجود دارند که در آن مدیریت امور فرهنگی و روابط عمومیهیچ مسئولیتی برای ارتباط با مشتریان که اثر خیلی فوق‌العاده‌ایی در موفقیتآن کارخانه دارند، قبول نمی‌کنند (یعنی هیچ نقشی به ایشان واگذارنمی‌شود)، این موضوع نیز شامل کارمندان، سهامداران و مشاورین می‌شود.

- در سال‌های اخیر شرکت‌های بزرگ صنعتی در جوامع پیشرفته با اهمیت دادن بهبازاریابی قوی تمام توان فرهنگی و روابط عمومی خود را برای حمایت و حفظنشان تجاری خود بکار گرفته‌اند تا بتوانند برند خود را حفظ کنند و بالاخرهبه این درک رسیده‌اند که امور فرهنگی و روابط عمومی می‌تواند با تبلیغ صحیحو اصولی نام تجاری بازاریابی مناسبی داشته باشند.

 

- شرکت‌هایی که از امور فرهنگی و روابط عمومی فعال محروم باشند و یا کمتر ازاین ظرفیت بهره‌ می‌گیرند با قبول یک نگرش ابتدایی در سازمان خود ریسکبرخی خطرات را می‌پذیرد.

 

- یک چنین مشکلات می‌تواند زمانی که عموم حسن نیت دارند بوجود بیاید یازمانی که مشتری فشار می‌اورد و یا روابط پارلمانی و صنعتی وجود دارد.

 

- قطعاً سازمانی که دارای امور فرهنگی و روابط عمومی خوب و شناخته شده‌اییاست باعث می‌شود انتقادات نسبت به آن سازمان کمتر و حمایت‌ها نسبت به آنافزایش یابد.

 

- در عصر حاضر محیط‌های اجتماعی، روابط درون  و برون سازمانی و شرایطاقتصادی بسیار پیچیده شده‌اند و رصد و شناسایی این عوامل کلید موفقیت دربازاریابی محسوب می‌شود.

بامواردیکه در فوق آمد، امور فرهنگی و روابط عمومی به عنوان نقش آغازین دریک شرکت، در موارد زیادی به حمایت از بازاریابی به پا می‌خیرد.

 

}بهبود آگاهی و هدایت نمودن فروش

}تبلیغ مناسب در جهت بهبود فروش

}ایجاد انگیزه در کارشناسان فروش

}معرفی کالا و خدمات جدید

}ایجاد وفا دارای نام و نشان تجاری

فراموشنباید کرد که در بسیاری از فعالیت‌ها اثر تبلیغات موثر را در بازاریابیروابط عمومی می‌بایست جدی گرفت و از آن حداکثر بهره‌برداری را نمود و البتهبرخی از این اهداف می‌بایست در تبلیغات موثر به درستی لحاظ شوند. بنابراینارتباط بین تبلیغات و امور فرهنگی و روابط عمومی باید خیلی تاثیرگذارباشد.

 

  1- هماهنگی و نتیجه فعالیت‌های بخش عمده‌ایی از سازمان تنها در صورتیامکان‌پذیر می‌باشد که مدیریت امور فرهنگی و روابط عمومی بتواند بازاریابی،تبلیغات روابط عمومی را با هم در کنار هم درک کند و به آن اعتماد کند.

 

 2 - تبلیغات و بازاریابی در هر دو طرف دارای محدودیت‌هایی می‌باشند، که کارکردن با هم ضرورت آن را ایجاد می‌کند تا محدودیت‌ها کم رنگ شده و اثرات آنشفاف شود.

 

 3- هماهنگی ایجاد نخواهد شد مگر اینکه امور فرهنگی و روابط عمومی و تبلیغات در طرح و برنامه‌ریزی با دقت و وسواس عمل کند و ساکت نباشد و حرکتی از خودنشان دهد و با پیش‌بینی فعالیت‌ها اهداف سازمان را هم جهت با هم داشته باشند.

 

 

 4- بطور مختصر امور فرهنگی و روابط عمومی و تبلیغات هر سه بطور یقین درپیشرفت بازاریابی سهم خواهند داشت و باید به ارائه نظرات خود در مورد هدفبازاریابی بپردازند و برنامه‌های کلی را برای فعالیت‌های خود پیش‌بینی وارائه کنند.

 

- این بدین معناست که برنامه‌ریزی کردن برای پیشرفت و نیل به اهداف شاملمواردی است که برگرفته از طرح‌هایی است که توسط امور فرهنگی و روابط عمومی وتبلیغات ارائه شده است.

 

- برای مثال یک پروژه بازاریابی همراه با برنامه کامل ممکن است یک تبلیغات قوی را در آغاز جهت جذب یک مشتری بکار ببندد و در زمانی دیگر امور فرهنگی وروابط عمومی ارتباط رسانه‌ایی را برای توسعه و زیاد کردن مشتریان بعدی تحتعنوان هدف تعیین نماید و با استفاده از ابزارهای بازاریابی نسبت به جذب حداکثری مشتریان حرکت کند

مدیرانامور فرهنگی و روابط عمومی باید در نظر بگیرند که در مواقع حساس هشدارهایلازم را برای پیشرفت پروژه‌های بازاریابی به مدیر ارشد پیشنهاد کنند و یابا یک هشدار به موقع نشاط را به مجموعه

تزریق نمایند تا حرکت رو به رشد پروژهای بازاریابی تضمین شود.

 

- یکی از اصول اولیه در بازاریابی زمانبدی است و نمی‌بایست در دورهای مختلف تبلیغات، بازاریابی با فعالیت‌های اصلی امور فرهنگی و روابط عمومی موجب تداخل فعالیت‌ها بشود و بجای استفاده از فرصت‌ها نتیجه عکس بدهد. برای هرموضوعی زمان آن باید کاملاً کنترل شود. برنامه‌ریزی فعالیت‌های امور فرهنگی و روابط عمومی منتقدانه است.

 

مثال: فعالیت‌های امور فرهنگی و روابط عمومی در آغاز یک پروژه بازاریابی مبتنی بر زمانبندی است بدین معنی که از ابتدای فرآیند فعالیت‌ها نتایج ارتباطاتاجتماعی آن و نحوه تعامل با مشتریان می‌بایست کاملاً برنامه‌ریزی شده باشدتا امور فرهنگی و روابط عمومی این امکان را داشته باشد تا گزارشی را درخصوص چالش‌ها، انتقادها در مورد محصول تولید قبل از شروع تبلیغات وبازاریابی به مدیران ارشد ارائه نماید.

- تبلیغات می‌تواند به طور خیلی صحیح و دقیق به مخاطبین و مشتریان خارجیان تقال پیدا کند و هدایت شود. فعالیت‌های ارتباطی، رسانه‌ایی ممکن است به طور مناسبی به مخاطبین و مشتریان انتقال داده شود، اما هیچ ضمانتی در افشایآن وجود نداشته باشد که این امر بستگی به ارزش خبرها و جاذبه روابط دارد.


 

نتیجه:

در یک مبارزه بازاریابی تمزکر نمودن روی مخاطبین در سطح گسترده همواره باید مد نظر قرار بگیرد.

 

ارتباطات فرهنگی و روابط عمومی

مدیریت امور فرهنگی و روابط عمومی در دنیای مدرن یک صنعت محسوب می‌شود.

 

درسازمان‌های پیشرفته که کلیه استانداردهای لازم را رعایت می‌کنند روابط عمومی مسئولیت سنگین ایجاد و حفظ ارتباط فی‌مابین طرف‌های تجاری و مشتریان را عهده‌دار می‌باشد.

 

- کانال‌های ایجاد ارتباط شامل تبلیغات مستمر، رسانه‌ها، مدیریت بحران وشناسایی برند می‌باشند که مبوه استفاده از این کانال‌ها ایجاد اعتماد بینمشتریان و اعتقاد آنها به طرف‌های تجاری ایشان می‌باشد.

 

- مدیریت‌های روابط عمومی و امور فرهنگی در مقوله فرهنگ می‌بایست کاملاً به روحیه، آداب و سنن ملت خویش آشنایی داشته باشند و با همان زبان با مخاطبان ومشتریان صبحت نموده تا بستر اعتماد‌سازی مهیا گردد.

- اما وقتی که مخاطبان از کشورهای دیگر باشند آنجاست که هنر روابط عمومیمی‌بایست بکار گرفته شده و ضمن آشنایی کامل با فرهنگ آن سرزمین با مخاطبانارتباط برقرار نمایند.

در حقیقت اینجاست که مدیریت فرهنگی کار‌آیی خود را بروز می‌دهد.

 

- در صورتی که یک روابط عمومی در مقوله فرهنگی (آشنا بودن با آداب و سنن) ضعیف عمل نماید می‌توان گفت که در ماموریت خویش شکست خورده است.

نويسنده : محمود صالحی

این کاربر 1 مطلب منتشر شده دارد.

به منظور درج نظر برای این مطلب، با نام کاربری و رمز عبور خود، وارد سایت شوید.