خوش آمديد,
مهمان
|
|
عرضه گناه در محضر خدا!
يكي از صالحين به فرزند خود گفت: مرا به تو حاجتي است. پسر گفت: هر چه بفرمايي اطاعت ميكنم. پدر گفت: شب كه به منزل ميآيي هر چه از هنگام خارج شدن از منزل گفته و انجام دادهاي برايم نقل كن. پسر قبول كرد.شب كه آمد شروع به نقل كرد، تا رسيد به حرفهاي زشتي كه زده بود و كارهاي ناروايي كه انجام داده بود، از پدر خجالت كشيد كه بگويد. دست پدر را بوسيد و گريه كرد و گفت: اي پدر از اين حاجت بگذر و جز آن هر چه بفرمايي اطاعت ميكنم. زيرا از تو خجالت ميكشم. پدر فرمود: اي پسر من بندة ضعيف و عاجزم از من خجالت ميكشي، ولي فرداي قيامت در محضر رب العالمين چه خواهي كرد. اين موضوع و موعظه سبب توبة پسر گرديد. اميرالمؤمنين(ع) در نهج البلاغه ميفرمايد: كاري كه ميخواهي انجام دهي، حرفي كه ميخواهي بزني چنان باشد كه فردا بتواني آن را بخواني. آيا ميتواني فردا بخواني كه در فلان روز فحش دادم؟ در فلان روز كار زشت را انجام دادم؟ پس اگر نميتواني چرا؟!... هم اكنون در فكر باش. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سیاوش دانیالی
|