شنبه, 12 خرداد 1403

 



موضوع: موسسه خیریه بهنام دهش پور حمایت از بیماران سرطانی

موسسه خیریه بهنام دهش پور حمایت از بیماران سرطانی 11 سال 1 هفته ago #11049

معرفی موسسه

مؤسسه خیریه كمك به بیماران نیازمند مبتلا به سرطان كه با نام «موسسه خیریه بهنام دهش ‏پور» معروف می‌باشد، درحقیقت نام جوان هموطن قهرمانی را بر پیشانی دارد كه در آغاز هفدهمین بهار زندگیش مبتلا به بیماری سرطان شد و سه سال پنجه در پنجه این بیماری افكند و متأسفانه علیرغم معالجات مختلف در داخل و خارج از كشور در ٢١ سالگی عمر كوتاهش به پایان رسید.

زمانی كه دوران درمان را در بیمارستان شهداء تجریش می گذراند، به شدت تحت تاثیر وضع ناگوار بیماران بخش ناتمام آنكولوژی (سرطان شناسی) قرار گرفت.
او با وجود بیماری سخت، با روحیه و پشتكاری بی نظیر، تكمیل كارهای نیمه تمام بخش را وجه همت خود قرار داده و اولین بازار خیریه را به همین منظور در سال ١٣٧٤ برگزار نمود و همچنین با جمع‏ آوری كمك‏های مردمی در قالب شركت در فعالیت‏های خیرخواهانه و همایش‏های هنری و تقدیم آن به بیماران مبتلا به سرطان بیمارستان شهداء تجریش در نهایت صداقت، حركتی عظیم را بنیان نهاد.
شمع زندگی كوتاهش در خانه با فروش شمع‏های تزئینی به نفع بیماران مبتلا به سرطان خاموش شد، اما نوری را در دل اطرافیان برجای گذاشت، تا گروهی به‏ صورت خودجوش راه او را ادامه دهند، و اینك خیریه بهنام دهش‏ پور به عنوان مركز یاری رسانی به مصیبت دیدگان این بیماری افتخار می كند.
بخش سرطان بیمارستان شهداء تجریش، در سال ١٣٧٠ زمانی كه هنوز عملیات ساختمانی آن تكمیل نشده بود، با نیت تسریع امور درمانی بیماران، كار خود را آغاز كرد.
سالن انتظار این بخش كه عملیات تجهیز آن به همت بهنام آغاز گردیده بود، در پائیز ٧٤، زمانی كه دیگر او در میان ما نبود، افتتاح گردید.

سرانجام در اسفندماه سال ١٣٧٦ از محل كمك‏های مردمی، سایر بخش‏ها آماده پذیرائی از بیماران گردید. روزانه، جمع كثیری از مبتلایان به این بلای ناگهانی، لباس دغدغه و تشویش خود را در محیطی همدلانه كه شما در این بخش فراهم آورده و سكه‏ های مروتی كه به شماره حساب ٠١٠٤٦٦٠٩١٢٠٠٥ بانك ملی ایران، شعبه تجریش واریز كرده‏ اید، با جامه آرامش و تسكین عوض می‌كنند و با شما خواهند گفت كه در انتهای افق آرزوهای همه آنها، تمنائی مشترك نهفته است

مصاحبه با خانم شهلا لاجوردي مادر بهنام دهش‌پور

بهنام پسري مهربان، ورزشكار و عاشق دوستان بود كه پس از درگذشتش بسياري از كارهاي خير او عيان شد. روزي در اثر ضربه‏ اي به كبدش احساس ناراحتي كرد. وي چند مرتبه ديگر هم در اين ناحيه احساس درد كرده بود. با مراجعه به پزشك، علت را جويا شديم؛ مشخص شد كه غده‏ اي در كبد بهنام وجود دارد و پس از انجام آزمايشاتي پزشکان به این نتیجه رسیدند که بهنام سرطان كبد دارد و بايد تحت عمل جراحي قرار گيرد. در ابتدا بهنام بسيار ناراحت شد، اما پس از دقايقي گفت: شايد اين خواست خدا بهنام دهش‌پورباشد، من بايد با اين بيماري مبارزه كنم.

بهنام شروع به شيمي‏ درماني كرد. هشت ماه، هفته‏ اي سه روز شيمي درماني كامل در بيمارستان و دو روز شيمي درماني كوتاه مدت. پس از هشت ماه و نيم تصميم بر آن شد كه عمل كبد انجام شود. بعد از دوازده ساعت عمل، بهنام را به اتاق مراقبت‏هاي ويژه بردند و در آنجا بود كه بهنام روي كاغذي بعد از تشكر از پدرش نوشت: ديدي از پا درش آوردم.

به علت رشد مجدد غده‏ اي در كبد، باز هم عملي به مدت هشت ساعت روي بهنام انجام شد. در همان هنگام متوجه شديم كه ريه‏ های بهنام هم مبتلا به سرطان است و روي ريه‏ ها هم عملي انجام گرفت.

پس از سه سال درمان در انگليس، بهنام به آمريكا رفت و آنجا هم مورد عمل جراحي قرار گرفت. در طول مدت درمان، بهنام به من و پدرش مي‌گفت: «من فكر مي‌كنم درد نداشتن، كمتر از درد سرطان نيست.»

او پيشنهاد داد كه دلم مي خواهد براي مردمي كه سرطان دارند، اما پول ندارند، كاري انجام دهم. بهنام به بازديد خيريه‌اي در سفارت كانادا رفت و در آنجا با تعدادي از بانوان نيكوكار آشنا شد و از آنان خواست كه او را در اين راه ياری دهند.

به پيشنهاد پزشك معالج بهنام، وی به بازديد بيمارستان شهداء تجريش رفت و ديد كه بيماران در ساختمان نيمه تمامی برای استفاده از دستگاه كبالت صف كشيده‏ اند. بهنام تصميم گرفت كه فعاليتش را در اين ساختمان شروع كند.

به همت بهنام و كمك دوستان، بازاری به مدت سه روز برگزار شد و مورد استقبال شديد مردم واقع شد. یک كنسرت پيانو نيز توسط دوستان بهنام در فرهنگسراي ارسباران برگزار شد، همچنين او به همراه چند تن از دوستانش تصميم گرفتند كه بازار شمعي به مناسبت عيد در منزل ما و در اتاقش به مدت سه روز برگزار كنند. بهنام عليرغم بيماري خواست تا با دوستانش باشد. يكي از دوستان بهنام از او سؤال كرد: «آيا فروش يك عدد شمع ارزش آن را دارد كه تو بايستي و استراحت نكني؟» و بهنام جواب داد: «پول يك عدد شمع، برابر يك ليوان آب است، اگر هركس يك ليوان آ‌ب كمك كند، دريايي خواهد شد تا به مريض‏ها كمك كنيم.»

بعد از رفتن دوستانش، او خيلي منقلب بود و ما از او خواستيم تا شب را با من و پدرش بگذراند. تا صبح با بهنام درباره دوستانش صحبت كرديم. هنگام اذان صبح، متوجه شدم كه بهنام به سختي صحبت مي‏كند. پدرش با آمبولانس و پزشك تماس گرفت. بهنام با لبخند خانه را ترك كرد و متاسفانه در راه بيمارستان زندگي را بدرود گفت. بهنام هميشه از دوستانش مي‏ خواست تا راه او را ادامه دهند.

ما همگي جمع شديم، دوستان بهنام و خانواده هايشان و شروع به فعاليت كرديم، تصميم گرفته شد كه با جمع‏ آوري كمك‏ها سالن انتظار و اتاق معاينه ساخته شود؛ بخش بستري، دفتر، كتابخانه پزشكان، كتابخانه کودکان و اتاق كنفرانس كم كم آماده شد.



رها باید بود، حتی به قفس ؛ و پرواز را باید به خاطر سپرد؛ حتی اگر کبوتر را مرگی باشد.

بدین وسیله درگذشت بانوی فرهیخته و نیکو صفت " سرکار خانم پروفسور پروانه وثوق " پزشک عالی قدر که سالها از عمر خود را مرهمی بود بر آلام فرزندان دردمند این مرز و بوم، تسلیت عرض می نمائیم.
باشد که رهرو راهش باشیم، که مرگ پروانه ها عین جاودانگیست.


حضور جواد نکونام در بهنام

یک روز رنگی

زمانی که تمام بازیکنان تیم استقلال شادمانی قهرمانی خود را جشن می گرفتند، ستاره ای از میان آنها با حضور خود به آرزوی کودکی جامه سبز پوشاند و این جشن و شادی را برای خود چندین برابر کرد.

جواد نکونام، بازیکن نیکو نام و با سیرت هنگامی که با خبر شد کودکی بیمار آرزوی دیدن او را با دست های کوچک خود نوشته و به درخت آرزوها سپرده به عیادت او رفت.

ک روز خوب در بهنام


١٦ اردیبهشت روز کار داوطلبانه کارکنان شرکت ها و سازمان ها بود.
بهنام امروز با هدف ترویج مسئولیت پذیری اجتماعی مدیران و کارکنان شرکت ها برنامه ای یک روزه برگزار کرد.
این برنامه از ٩ صبح با معرفی خیریه و بازدید از قسمت های مختلف موسسه آغاز شد و با شروع کار داوطلبین در واحد های کتابخانه پزشکان، قلک، تغذیه، بخش بزرگسالان و کودکان ادامه پیدا کرد.
پس از اتمام فعالیت ها در دفتر تجریش، داوطلبین به نقاهتگاه رفتند.
همکاران ما در بهنام پس از ارایه ی توضیحاتی در رابطه با چگونگی وقف نقاهتگاه و بازسازی ها و نوسازی های انجام شده توسط خیریه، علاقه مندان را به بازدید از ساختمان دعوت کردند.
مراسم با اهدای پکیج موسسه، صرف نهار - اهدایی رستوران فارسی – و گرفتن عکس های یادگاری به پایان رسید.

http://behnamcharity.org.ir/
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سیاوش دانیالی