جمعه, 11 خرداد 1403

 



موضوع: بهترین دیالوگ های تاریخ سینمای ایران 3

بهترین دیالوگ های تاریخ سینمای ایران 3 11 سال 1 هفته ago #10999

بانو | داريوش مهرجويي
مريم بانو: تو تنها کسی بودی تو زندگیم که حس می کردم خیلی به من نزدیکی... از اینکه تونستم به ت تکیه بدم احساس غرور می کردم ... ولی تو هم دوام نیاوردی... مثل همه ... دیگه از این آدمها خسته شده م... باید بتونم تنهاییمو دربست قبول کنم... باهاش اخت بشم... به ش انس بگیرم...

لیلا | داريوش مهرجويي
رضا: میدونی چند وقته پدر منو درآوردی؟ هی دوا، دکتر، آزمایش .. .من اصلا بچه نمی خوام، تو رو هم اینجوری نمیخوام. توی قبلیت کجا رفته؟

شام آخر | فريدون جيراني
کتايون رياحي: اما من و تو کنار هم واسه مردم خنده داريم ...
گلزار: به نظر منم خيلي از مردم خنده دارن.

مادر | علی حاتمی
مادر: یه بشقاب بکش بذار کنار مادر،غلامرضا نصف شب گشنه ش میشه. تنگم آب کن واسه جلال الدین،برای محمد ابراهیم زیر سیگاری بذار. مراقب باش ماه منیر حکما قرصشو بخوره. بی خوابی نزنه به سرش. ببین دادشتون هم چی می خواد مهیا کنین،سر شب بخوابین بچه ها که بتونین صبح زود پاشین،فردا خیلی کار دارین

من ترانه 15 سال دارم | رسول صدر عاملی
ترانه: خانواده ي من از من شروع مي شه.


آفساید | جعفر پناهي
- چی میگی پسر؟ استادیوم یه چیز دیگه ست. داد می زنی. هورا می کشی. موج می خوری عین دریا. همه اینا به کنار، فحش میدی آقا فحش! فحش به عالم و آدم! هرچی که دلت می خواد میگی. هیچ کی هم باهات کاری نداره.

من ترانه 15 سال دارم | رسول صدر عاملی
ترانه: خدايا دارم مي تركم. خيلي وقته ازت خواستم كمكم كني. هيچ وقتم نفهميدم چه جوري كمك كردي. چه جوريش رو كه ديگه خودت بهتر مي دوني. ولي خواهش مي كنم تنهام نزار . ديگه وقتي تو خودت همه چي رو مي دوني، كه من نبايد بترسم. ولي مي ترسم.


آدم برفی | داوود میر باقری
- تو این دیار برد با اوناییه که از مخشون کار میکشن. بخوای از دلت مایه بذاری سوختی.

متولد ماه مهر | احمد رضا درویش
- بیا قسم بخوریم که دیگه قسم نخوریم.

سوته دلان | علی حاتمی
- ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمی زنه ... چون زنگاشو زده.


ضیافت | مسعود کیمیایی
- می دونین بچه ها، سخته، همین حالا فکرهاتون رو بکنین، هر کی نه ته دلش اومد دستشو بکشه که اگه حالا بکشه بهتر از اینه که نیاد و زیر و رو بکشه.

ماهی ها عاشق می شوند | علی رفیعی
عزيز: مي دوني آدمهايي كه مي تونن گاهي وقتها يه شكم سير گريه كنن چقدر شانس دارن؟

الو الو من جوجو ام | جوجو
جوجو: آدم بَدا خونَشون خالخالیه!

كاغذ بي خط | ناصر تقوايي
.. .برای نوشتن، بیخودی دنبال موضوع خوب نگردید. همه موضوعها خوبن. موضوع بد اصلا وجود نداره نویسنده بد زیاده ...

کنعان
- بذار بهت بگم... من صبح که پا ميشم... دلم ميخواد کسي باهام حرف نزنه. میخوام از خونه که ميرم بيرون، کسي منتظرم نباشه برگردم. دل کسي واسم تنگ نشه. کسي منو نخواد... ميخوام تنها باشم، مرتضي... دو روز ديگه پا ميشم، نگاه ميکنم ميبينم پير شدم، دستام خالييه، هيچي ندارم از خودم. اگه ولم نکني برم دلم ميپوسه اينجا، مرتضي.

کنعان
علي: تو دانشکده يه بار پرسيدي فلاني چه تيپييه، يادت هست؟ چي بهت گفتم؟
مرتضي: گفتي بلندپروازه.
علي: خب. کر بودي؟
مرتضي: ورداشته فرم فرستاده به دانشگاه تورنتو، اون الاغام قبولش کردن. پذيرششو برده سفارت داره ويزا ميگيره.
علي: (ميخندد) ناکس! شاگرد خرخون خودته ديگه...
مرتضي: نخند علي. داره از دستم ميره

هر وقت دیدی حریف داره برنـــده میشه یه لبخند بزن تا به بردش شک کنه !
مدار صفر درجه
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

بهترین دیالوگ های تاریخ سینمای ایران 3 10 سال 11 ماه ago #14293

ممنون خوب بود.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سیاوش دانیالی