آن سرآمد عرصه راهبردی، آن قطب واحد 13 کاربردی، آن مدیر سرو قامت خوش چهر، مولانا الدکتور جاوید مهر؛ یگانه ای بود که دویم نبود، او را مریدانی بود (چوخ)(1) به تعداد لازم، در کرامات او آمده است به هر جا رفتی چله نشستی و هر جا چله نشستی گروپ(2) زدی ، در جمع که بودی کس ندانست او دکتور است یا دکتور او؛ با همگان آنگونه بودی که همگان با او؛ او را القاب بود بسیار و هر لقب را دلیل بی شمار، فی المثل او را مبدع الگروپ(ز)گفتندی، ازیراک گویی با گروپ(ز) زاده شدی؛ گویند به جیک ثانیه(3) آنلاین میشدی؛ و به ایکی ثانیه(4) به ابزار و آلات جدیده فی الجمله کل المکاتب را چونان عقابی وارسی کردی با آنچه او را بود و کس را جز او نبود. دیگر لقبش مروج الیونیورس المجازی بود، که تا این زمان ما را معلوم نیامد که این مَجاز را با مُجاز چه نسبتی است آیا هر که در مَجاز رود مُجاز می شود و یا هر که در مُجاز رود مَجاز؛ زیرا ما رفتیم نه مُجاز شدیم نه مَجاز، اما دیگری رفت هم مُجاز شد و هم مَجاز. به هر روی او هست و کماکان یکه تاز در رتق و فتق اموری که فقط او را سزاست چون خود داند که چه ملقمه ای کرده راست ، ارزانیش باد که ما را نشاید. (5)
.......................................................................................................................
(1) خیلی باشد به گویشی دیگر.
(2) گروه را گویند.
(3) همان طرفه العین باشد.
(4)ibid
(5) البته ما را شاید اما شاید نباید!!!

بسیار زیبا بود استاد

متشکرم و ممنون

استاد چرا درباره ناخدا این کشتی سرکار خانم دکتر صفاپو چیزی نمی نویسید . با شناختی که ازشون دارم مطمئن هستم از نوشته های شما خوششون میاد و لبخندی به لبشون می نشینه . ( البته ببخشید که اساعه ادب می کنم )

ایام به کام ..... روزگارتون خوش .....سرتون سلامت


یا علی

چشم بزارید یه خورده از ایشون شناخت بیشتری پیدا کنم بعدش کاری خواهم کرد