آن مقتدای هر آرزو، آن به دور از های و هو، آن یکه تاز عرصه واحد، آن حضور مدرسان را شاهد، آن حل مشکل اساتید را نگهبان، استادنا و مولانا رستم خان، تحفه ای و عتیقه ای بود این شیخ دستگیر و اندر همه احوال عظیم پیگیر، گویند تا مولانا جاوید مهر گروپ زدی مولانا رستم خان به سه سوت مدرسان را فراهم آوردی از هر جا که خواستی، الا کمینه استاذی دانیالی نام که معلوم نیامد چه دشمنی بود مولانا رستم خان را با این بیچاره، که نه او را ندا در دادی و نه از وی خبر بر دادی؛ الغرض در گیر و دار همین گروپها بودی که ناگاه مولانا رستم خان را حالتی دست داد که اگر بر وی تیری زدی او را خبری نبودی؛ سبب را پرسیدند گفتند: در این حال که هستی کس را نبیند و نداند الا قطب الواحدین، شیخ الروسا، مدیر المباحث راهبردی، شیخ 13 کاربردی، دکتور جاوید مهر؛ به هر روی هرچ از ذکاوت وی گفته آید کم بود، زیرا کرامات وی دمادم بود؛ و مدرسان را از الطاف نهانی وی سر خم بود.

بسیار زیبا بود استاذ .

متشکرم سرکار خانم معظم

بسیار زیبا بود.عالی،عالی،.....

به به بالاخره این مولانا نیز از چله برون جستی و این کمینه استاذ را به به فرمودی، خدای بیامرزد مولانا معظم را که چنین ابزاری را راست فرمودندی از جهت ارسال المراسلات البته ناگفته ناید که این مولانا رستم خان همانگونه که از ارسالاتشان پیداست هنوز طفلکی بیش نباشند اندر تکنولورژی الجدیده و معلوم آمده است که یا وقت ندارند یا تحویل نمی گیرند به دلایل و اسباب متعدده. خدایشان بیامرزاد