خوش آمديد,
مهمان
|
|
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
پارسايى گفت : روزى به يكى از گورستان ها رفتم و بهلول را ديدم . و او را گفتم : اينجا چه مى كنى ؟ گفت : با گروهى همنشينى دارم ، گفت : كه مرا نمى آزارند، و اگر از ياد آخرت باز مانم ، آگاهم كنند و اگر پنهان شوم ، از من پنهان نشوند كشكول شيخ بهايى ترجمه عزيزالله كاسب |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|