شنبه, 15 ارديبهشت 1403

 



موضوع: ویژگیهای ارتباطات انسانی

ویژگیهای ارتباطات انسانی 10 سال 11 ماه ago #7421

ویژگی‌های ارتباطات انسانی

ویژگی‌های ارتباطات انسانی
از آنجایی که ارتباط بر اساس تعاریف فوق یک فراگرد محسوب می‌شود. این فراگرد دارای ویژگی‌های زیر است.
۱) میان‌کنشی بودن ارتباط
هنگامی که می‌گوییم فرآیند ارتباط میان کنشی است، ما خود به خود بر آن باور گرایش خواهیم داشت که، این فراگرد بر پویایی رابطه میان انسانها استوار است. اکثر جامعه شناسان و دست اندرکاران علوم اجتماعی به معنی وسیع کلمه، میان کنش یا کنش متقابل را در مورد ارتباطات مبادله دو سویه پیامها بین دو انسانی که به عمل ارتباطی پرداخته‌اند می‌دانند که به تغییر و دگرگونی در یکی از آنها یا هر دوی آنها می‌انجامد.
میان کنش زمانی رخ می‌دهد که یک جریان و رابطه داد و ستدی دربین اجزای آن فراگرد به وجود آید. میان کنش در ارتباطات عموما به تبادل پیامها اطلاق می‌شود که میان دو نفر در جریان است که این خود، منتج به تغییر در پیامها شود. به گونه‌ای روشن، وقتی دو نفر در فراگرد ارتباطی درگیر می‌شوند، در تمام لحظه‌های تبادل و میان کنش، هر یک دگرگون می‌شوند و این دگرگونی خود ناشی از دگرگونی در نگرشها و تمایلات هر یک از آنها است. پیامها چه کلامی و چه غیر کلامی، تاثیری در طرف مقابل می‌گذارند و آن تاثیر منجر به دگرگونی در نگرشها و رفتارهای فرد مقابل می‌شود و او را بر آن می‌دارد که از طریق مکانیزم باز خور عکس العملی نشان دهد که متمایز با آنچه که قبلا خود نشان داده است، باشد. این خود، در فرستنده پیام تاثیر می‌گذارد و او نیز دگرگون می‌شود و ممکن است با شدت بیشتر به کار خود ادامه دهد و یا اینکه از تاب و توان گذشته خود بکاهد.
گاه ممکن است چنین به نظر آید که فقط یکی از طرفین فراگرد ارتباطی دگرگون شده است و طرف دیگر تغییری از خود نشان نمی دهد. پژوهشهای دقیق و خرده نگر، نشان داده‌اند که چنین نیست. هر دو طرف فراگرد ارتباطی تغییر می‌پذیرند، هر چند که ممکن است یکی از آنها چنین تغییری را کمتر از خود بروز دهد و سعی در پنهان کردن احساس و رفتار خود کند. خواه ناخواه انسانی که در فراگرد ارتباطی درگیر شده است. دگرگون می‌شود و این دگرگونی با شدت و ضعف در او نمایان خواهد شد گاه دگرگونی در باورها و نگرشها است، و گاه در احساسات و زمانی در رفتار.
در ارتباطات آنچه میان دو نفر مبادله می‌شود پیام است. پیام عموما به آنچه نوشته و یا گفته می‌شود اطلاق می‌شود. اما باید توجه داشت که پیام فقط به گفتار و نوشتار خاتمه نمی‌یابد. بخش عظیمی از پیامهایی که میان مردم مبادله می‌شود در کسوت گفتار و نوشتار نمی‌آید. بلکه اعمالی هستند که بیشتر انجام می‌دهند و حرکاتی که از آنان به منصه ظهور می‌رسند.
به عبارت دیگر، رفتارها، طرز لباس پوشیدن، بلندی و کوتاهی موی سر و یا ریش، نوع وسیله نقلیه که استفاده می‌کنند. همه و همه پیامی هستند که از فردی به دیگری منتقل می‌شود و به او تفهیم می‌کند که طرف مقابل چگونه آدمی است و چگونه می‌اندیشد و چه احساسی دارد. اگر چیزی که ما می‌پوشیم و یا حرکتی که انجام می‌دهیم معنی خاصی را به دیگران منتقل می‌کند. می‌تواند پیامی از سوی ما به آنان باشد و آن هم می‌تواند هم در سطح ملی و هم در سطح بین‌المللی ارتباطی را به وجود آورد
۲) تعاملی یا مراوده‌ای بودن ارتباط
فراگرد ارتباطی در محیط شکل می‌گیرد و انجام می‌پذیرد. محیط نه تنها به فراگرد ارتباطی و نوع آن تاثیر می‌گذارد. بلکه به ادراکات( perception) ، آنچه بین خود ردو بدل می‌کنیم. و حتی در سطحی که ارتباط می‌گیریم نیز تاثیر می‌گذارد. ما در خلاء با یکدیگر ارتباط نمی‌گیریم.
کنشها و واکنشهای ما در مقابل یکدیگر در چارجوب نظامهای اجتماعی( social system)و شرایط فیزیکی حاکم برماست. آنچه شما در خانه با والدین یا خواهران و برادران خود در میان می‌گذارید، کاملاً متفاوت از آن است که در دانشگاه یا کارخانه با دوستان خود در میان می‌گذارید. یا به استادان و رؤسای خود می‌گویید. علاوه بر این، آنگونه که شما به جهان و دگرگونیهای آن می‌نگرید با توجه به عوامل محیطی و نظام اجتماعی بر رفتار ارتباطی شما اثر می‌گذارد. محیط فیزیکی و شرایط اجتماعی که در آن قرار می‌گیریم نگرش و رفتار ما را همانگونه که دیدیم تغییر می‌دهد و در نتیجه ما با دیگران همواره به گونه‌ای متفاوت ارتباط برقرار می‌کنیم. به عبارت دیگر ارتباط ما با دیگران موکول به وضعیت و شرایط حاکم برماست. ارتباط ما با دیگران همواره متفاوت است و ما خود نیز همواره در حالت متفاوتی نسبت به قبل خود هستیم. به گفته جیمزمک کر ا کسی James Mc crocks«رفتار ارتباطی ما تغییر پذیر است و ما در مورد یک واقعیت به گونه‌های متفاوت عمل می‌کنیم». بر این اساس. واقعیت در نظر ما با توجه به فراگرد ارتباطی ما با دیگران شکل می‌گیرد واقعیت آن چیزی است که از طریق ارتباط با دیگران برای ما پدید آمده است
مهمتر آنکه ما بخشی از «خود» را از طریق ارتباطات با دیگران در میان می‌گذاریم. بدین سان شدنی است که، ادراک ما از جهان- یا واقعیت از نظر ما- دائماً در معرض دگرگونی است و بستگی به آن دارد که در کجائیم و محیط جغرافیایی و شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر ما چگونه است و این عوامل بر روی ما در آن برهه خاص از زمان چه تاثیری گذارده‌اند. ممکن است برخی از ما این تجربه مشترک را داشته باشیم که پس از سالهای سال دوری، از دوستی که در دوره کودکی و یا دبیرستان با ما بوده و بسیار صمیمی بوده‌ایم روبرو شویم. آن دوست در گذشته نزدیکترین فرد به ما در زندگی بوده است، و ما از همه چیز یکدیگر با خبر بوده‌ایم. اما اینک پس از چند سال جدایی و تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی برای هر کدام از ما- یکی در دانشگاه و دیگری در محیط بسته کار- احساس می‌کنیم دیگر نمی‌توانیم به درستی با یکدیگر ارتباط داشته باشیم. حرف یکدیگر را نمی‌فهمیم و وجود یکدیگر را به راحتی نمی‌توانیم تحمل کنیم. چیز زیادی برای گفتن و در میان نهادن با یکدیگر نداریم. ارتباط بین ما با دشواری انجام می‌پذیرد. این دشواری از این رو پدید آمده است که ما دیگر در یک محیط و شرایط یکسان با یکدیگر نیستیم. یکی دانشجوست و دیگری کارگری ساده، یکی تجارب فراوانی در محیط کار بدست آورده است و دیگری دنیای وسیعی از تفکرات و آگاهیهای علمی به رویش گشوده شده است. دیگر نزدیکی و یگانگی گذشته نمی‌تواند بین ما دو نفر پدید آید. مگر آنکه باز ما دو نفر در شرایط یکسان قرار گیریم. نزدیکی intimacyکه در ارتباط بین شخص، مبحثی گسترده و جالب توجه است در حقیقت بر پایه‌های یکسان محیط جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی و نگرشی شکل می‌گیرد. تفاوت هر یک از عوامل فوق در طرفین ارتباط درجه نزدیکی را کاهش می‌دهد. این تجربه بیانگر این واقعیت است که ارتباط در فضا و محیطی که بر ادراک ما تاثیر دارد شکل می‌گیرد و این فضا یا محیط است که اشکال و شیوه‌های ارتباطی را برای ما رقم می‌زند.
۳) ارتباط یک تبادل است
نظریه پردازان قدیمی- همچون شنون و ویور(۱۹۴۹)- ارتباط را فرآیندی خطی می‌دانستند که طی آن منبع پیام را فرمول‌بندی و به گیرنده منتقل می‌کند. اما اکنون دیدگاههای تبادلی جای این نظریه را گرفته‌اند. در این دیدگاه ماهیت پویا و متغییر این فرآیند مورد توجه است و بر تاثیر و تاثر ارتباط برقرار کنندگان بر یکدیگر در یک سیستم دو سویه تاکید می‌شود. (هارجی و ساندرز و دیکسون،۱۳۷۷، ص۲۴).
۴) ارتباط اجتناب ناپذیر است
به نظر طرفداران دیدگاههای فراگیر در مورد اجزای ارتباط(مثلاً واتزلاویک و دیگران، ۱۹۶۷، شف‌لین،۱۹۷۴) در موقعیت‌های اجتماعی که افراد از حضور هم آگاهند و تحت تاثیر کارهای یکدیگر هستند گریزی از ارتباط نیست. به نظر کارسن carson (۱۹۶۹، ص۱۶) »هر گاه رفتار طرفین وابسته به یکدیگر باشد- و حتی اندکی نفوذ میان فردی وجود داشته باشد- می‌توان گفت که دو طرف با هم ارتباط دارند.» در اینجا یادآوری جمله معروف واتز لاویک و دیگران ضروری می‌نماید:«ما چاره‌ای جز ارتباط نداریم» برخی دیگر از محققان تعریف محدود‌تری از ارتباط ارائه می‌دهند. به نظر اکمن و فریزن (۱۹۶۹) زمانی ارتباط برقرار می‌شود که طرف رمز گردان به عمد پیامی برای طرف گوینده ارسال نماید. اما آیا طرف رمز گشا باید از منظور وی آگاهی داشته باشد؟ اگر طرف رمزگشا متوجه تعمد او نشد و بر همین اساس واکنش نشان داد(یا اصلاًَ عملی انجام نداد)چطور؟ آیا باز هم می‌توانیم بگوییم ارتباطی برقرار شده است؟ وینرwiener و دیگران(۱۹۷۲) نیز ارتباط را به مجموعه رفتارهایی محدود می‌کند که با یک رمز خاص هماهنگی داشته باشد، رمز اجتماعی مشترکی که سنبل‌ها را معنا نماید. اما باز هم می‌توان پرسید که یک رمز تا چه حد باید مشترک باشد؟ و رسمیت آن چقدر باید باشد تا بتوانیم آن را یک رمز محسوب کنیم؟
۵) ارتباط هدفمند است
یکی دیگر از ویژگیهای ارتباط، هدفمندی آن است: طرفین ارتباط هدفهایی دارند، آنها می‌خواهند از ارتباط خود نتیجه مطلوب بگیرند(برگر berger،۱۹۸۹). به نظر کلرمن kellerman (۱۹۹۲) یکی از نشانه‌های هدفمندی ارتباط این است که ارتباط به فعالیتی«تنظیم شده» تبدیل شود. یعنی ارتباط برقرار کنندگان صحبتها و اعمال خود را متناسب با اهداف خود و الزامات موجود پی‌ریزی کنند. این نکته با نظر وینوگراد winograd (۱۹۸۱) مبنی بر اینکه«تمامی چیزهایی که طرفین در برخوردهای اجتماعی خود ابراز می‌کنند ماحصل طرحی است برای تحقق یک هدف» هماهنگی کامل دارد. لنگرlanger و دیگران(۱۹۷۸) معتقدند که بخش اعظمی از ارتباط«بی‌فکر» صورت می‌گیرد. آنها بین فعالیت آگاهانه‌ای که در آن«افراد به دنیای خود توجه دارند و استراتژی‌های رفتاری خود را بر اساس اطلاعات دریافتی تدوین می‌کنند» و فعالیت ناآگاهانه که در آن«اطلاعات جدید عملاً پردازش نمی‌شود بلکه سناریوهای قدیمی که زمانی جدید بوده‌اند بطور قالبی احیاء می‌شوند» تمایز قائلند. کلرمن(۱۹۹۲) قاطعانه می‌گوید: «ارتباط هم هدفمند استراتژیک است و هم خودکار». او معتقد است که می‌توان بدون هر گونه آگاهی هوشیارانه‌ای به بازبینی رفتار هدفمند پرداخت. خلاصه هدفمندی ارتباط به این معنی نیست که الزاماً هوشیاری کاملی بر جریان ارتباط حاکم باشد. علیرغم اینکه تعهد، کنترل و آگاهی از جمله بخشهای بسیار مهم مفهوم ارتباط، بعنوان فعالیتی ماهرانه، هستند. اما ظاهراً بسیاری از زنجیره‌های قبلاً تمرین شده را می‌توان در پس ذهن نیز انجام داد(برشیلد bereschield،۱۹۸۳). ما پس از کسب مهارتها می‌توانیم آنها را«بدون» تفکر هوشیارانه انجام دهیم. اما گاهی این عدم آگاهی می‌تواند موجب عدم توفیق برخوردها شود لنگر(۱۹۹۲) تاکید می‌کند که:
عدم آگاهی از انتخاب کلمات در هنگام صحبت ما را از فرآیندی که به نفع ماست محروم می‌سازد. عدم آگاهی از این انتخابها در هنگام گوش دادن به هنگام حرفهای دیگران نیز برای ما گران تمام می‌شود...اگر رویکرد آگاهانه‌ای داشته باشیم که در آن از سایر چشم‌اندازها و باورها نیز مطلع گردیم آنگاه میزان کنترل ما بر ارتباط افزایش خواهد یافت.
۶) ارتباط چند بعدی است. یکی دیگر از ویژگیهای مهم ارتباط، چند بعدی بودن آنهاست، چون پیام‌ها بندرت به صورت جداگانه و مجزا مبادله می‌شوند. واتز لاویک و دیگران(۱۹۶۷) متوجه شده‌اند که فرآیند ارتباط در دو سطح مجزا اما به هم مرتبط روی می‌دهد. سطح اول مربوط به محتوی است و با موضوع اصلی مرتبط است. مثلاً صحبت درباره فیلم دیشب، انتخاب رستوران، تشریح نظریه نسبیت، و موضوعات دیگر. این مساله موضوع گفتگو را تشکیل می‌دهند و وقتی به آنچه در هنگام ارتباط روی داده فکر می‌کنیم، معمولاً همین مساله به ذهن ما خطور می‌کنند.
اما این کل ماجرا نیست. ارتباط جنبه‌های دیگری هم دارد که کمتر مشهودند. مثلاً فرافکنی هویت در حین مذاکره درباره رابطه، و یا تعریف ارتباط از سوی تعامل کنندگان. تعامل کنندگان با انتخاب موضوع بحث(و موضوعاتی که باید از آنها اجتناب کرد)، بخصوص با انتخاب کلمات و شکلهای ابراز، لهجه‌ها، سرعت گفتار و کل ویژگی‌ها و رفتارهای غیر کلامی، به ارائه خود self-presentatonیا کنترل برداشت می‌پردازند. منظور تعامل کننده، ارائه مثبت خود در نظر عموم و اصولاً ارائه خود به شکلی خوشایند است.
ایجاد برداشتی صحیح و مطلوب در اذهان، چند فایده مهم دارد، از جمله اینکه علاوه بر پاداشهای مادی، منافع اجتماعی همچون تایید، دوستی و اقتدار را هم در پی دارد. گافمنgaffman درسا ل(۱۹۵۹)بر اهمیت حفظ صورتکها- که در واقع ابزار ارزشمندی شخص هستند- توسط بازگران اجتماعی تاکید می‌ورزد- صورتک عبارت است از ابزار ارزشمندی خودمان در حضور دیگران- گافمن متوجه شد که بازیگران اجتماعی نه تنها سعی می‌کنند صورتک خود را حفظ کنند، بلکه مراقب هستند تا صورتک طرف مقابل را نیز بی‌اعتبار نسازند. براون و لوینسون (۱۹۷۸) در یکی از فصول ارزشمند کتاب خود به این نکته اشاره می‌کنند که مودب بودن، شیوه‌ای برای کاهش احتمال لو رفتن صورتک است.
۷) ارتباط برگشت ناپذیر است.
به بیان ساده می‌توان گفت که وقتی چیزی را گفتیم نمی‌توانیم آن را«پس بگیریم» گاهی با فاش کردن یک راز، اعتماد دیگران را از خودمان سلب می‌کنیم اما دیگر کار از کار گذشته است، و گفته‌ ما برگشت‌ناپذیر است.
البته منظور این نیست که نمی‌توان پیامدهای شخصی و رابطه‌ای این عمل را اصلاح کرد. ما برای اصلاح وقایع و برای آنکه کمتر سرزنش شویم باید ماجرا را دوباره تعریف کنیم، به همین خاطر به مکانیسم شرح account متوسل می‌شویم. منظور ما از شرح، توضیح دادن اعمال مبهم و مشکل آفرین است. وظایف ارتباطات وظیفه اصلی ارتباطات انسانی و دگرگونی ، سازش با دگرگونی است. ما در اینجا به چهار وظیفه ارتباطات که عبارتند از: وظیفه پیوستگی، اطلاعاتی و استدراکی و تاثیرگذاری و تصدیق می‌پردازیم.
ـ وظیفه پیوستگی( affinity function)یکی از وظایف ارتباطات استقرار، ابقاء و دگرگونی روابط اجتماعی است. بدون شک بسیاری از ما از این رو به ارتباطات روی می‌آوریم تا به دیگران بپیوندیم، و خود را با دگرگونی‌هایی که از آن حادث می‌شود سازگار کنیم. این وظیفه عموماً بیانگر وجود و یا عدم وجود جاذبه، نزدیکی. تشابه و اشتراک بین مردم است. دو نفر یکدیگر را می‌بینند. ارتباطات موجب ایجاد یا افزایش و یا بر عکس موجب از بین رفتن و یا کاهش پیوستگی میان طرفین ارتباط یا اشخاص می‌شود.
ـ وظیفه اطلاعاتی و استدراکی
اکثر دانشمندان ارتباطات بر این باورند که یکی از مهمترین وظایف ارتباطات، وظیفه اطلاعاتی و استدراکی است که موجب افزایش استدراک از طرف مقابل فراگرد ارتباطات یا افزایش اطلاعات می‌شود. یکی از کارهایی را که ارتباطات می‌کند، همانطور که اشاره شد، فرستادن و دریافت پیام و یا به عبارتی اطلاعات است که به نوبه خود می‌تواند موجب تفهیم و تفاهم بر حسب آنکه آیا پیام به درستی ارسال و دریافت شده باشد می‌شود. اگر ارتباطات را فراگرد ارسال و دریافت پیامهای نوشتاری، گفتاری و غیرکلامی(یاحرکتی) بدانیم که به منظور انتقال معنی و مفهوم از فردی به فرد دیگر و یا تاثیر و تاثر بر روی دیگران و یا نفوذ در آنان بکار می‌رود، در آن صورت ما بدین خاطر با دیگران ارتباط برقرار می‌کنیم که تغییری در اطلاعات آنان بوجود آوریم و یا خود را با آنها سازش داده است
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.