دوشنبه, 24 ارديبهشت 1403

 



موضوع: تظريه هژموني گرامشي

تظريه هژموني گرامشي 10 سال 4 ماه ago #57282

موضوع : نظريه ه‍ژموني گرامشي

رشته مديريت امور فرهنگي - برنامه ريزي فرهنگي

روز كلاس : چهارشنبه ساعت 20:30 - 19

تظريه هژموني گرامشي

نظريه هژموني آمونتونيوگرامشي متفكر ماركسيت ايتاليايي بحث مهمي در مطالعات فرهنگي و ايدئولوژي به

شمار مي رود.گرامشي در كارهاي خود هم زمان به 2كمبود در تفكر ماركس توجه كرد كه يكي بي اعتنايي

به سياست و ديگري بي اعتناييي به فرهنگ است.در واقع كارل ماركس هرگز به ضرورت راهبرد سياسي در

پيشبرد كمونيسم و همچنين درباره نقش دولت در تنظيم قواعد حيات اجتماعي و حفظ شرايط ضروري براي

دوام سرمايه داري نينديشيد.چارچوب جبر گرايانه (دتر مينيستي)تفكر او براين ادعا بود كه انقلاب اجنتاب

ناپذير است ،بايد منتظر بمانيم تا شرايط اقتصادي مورد نياز براي وقوع انقلاب فراهم آيد.

گرامشي در تحليل بقاء و استمرار سرمايه داري و عدم وقوع انقلاب هاي سوسياليستي موضعي ضد

اكونوميستي اتخاذ كرد و بر نقش رو بناها بويژه ايدئولوژي و فرهنگ تاكيد داشت. به نظر گرامشي استمرار

سرمايه داري نتيجه هژموني ايدئولوژيك است ،وهژموني فرايندي است كه در آن طبقه حاكم جامعه را به

شيوه اي اخلاقي و فكري هدايت و كنترل مي كند.

در جامعه اي كه هژموني در آن برقرار است ميزان بالايي از اجماع و وفاق و ثبات اجتماعي وجود دارد

وطبقات تحت سلطه از آرمان و ارزش هايي حمايت مي كنند كه مورد نظر طبقه مسلط است وآنها را ساختار

قدرت يكپارچه جامعه پيوند مي زند.

سئوال محوري گرامشي اين بود چرا با فراهم بودن شرايط عيني براي انقلاب يعني يك اقتصاد سرمايه داري

پيشرفته دچار بحران و يك پرولتارياي بزرگ هستيم ولي انقلابي رخ نمي دهد؟

در پاسخ به اين سئوال مفهوم كليدي هژموني را مطرح مي كند .گرامشي استمرار نظام سرمايه دراي را

نتيجه ي مي داند .وي اعتقاد دارد كه هر تحولي نيازمند تدارك فرهنگي را براي درهم شكستن هژموني

طبقه مسلط است .وي مدعي بود كه فعاليت هاي روشنفكران ارگانيك نقش محوري در ترويج باورهاي

هژمونيك دارد.روشنفكران ارگانيك كساني نظير كشيستان و روزنامه نگاران هستند كه كارشان ترجمه

قضاياي پيچده.فلسفي و سياسي به زبان روزمره و ارشاد توده ها درنحوه ي رفتار است.گرامشي نشان

ميدهد كه در هم شكستن هژموني ،يك پيش شرط اساسي براي به حركت در آوردن گرايش هاي نهفته

سوسياليستي و توليد آگاهي انقلابي است .وظيفه و رسالت مهم ديگر تاسيس ائتلاف بين طبقات

فرودست (دهقانان و كارگران صنعتي) وطبقات ديگر(روشنفكران و پرولتاريا)است.

از ديدگاه گرامشي هژموني ،زمينه ايدئولوژيك و فرهنگي حفظ سلطه طبقه متوسط برطبقات پايين تر از طريق

كسب رضايت آنها به پذيرش ارزش هاي اخلاقي سياسي و فرهنگي مسلط به منظور دستيابي به اجماع و

وفاق عمومي است.به بيان ديگر هژموني ،كنترل از طريق اجماع فرهنگي است در مقابل سلطه از طريق

كنترل اجبار و زور است.«گرامشي در مقابل مفهوم زور و خشونت از مفهوم رضايت سخن مي گويد.به نظر

وي فارغ از نوع دولت فقدان «رضايت خود جوش»در جامعه مدني ،دولت را وادار ميكندتا به قهوه قهريه

متوسل شود .وي جوامع زورمدار را فاقد مكانيسم هاي لازم براي توليد اجماع و توافق بر سر چگونگي

سازمان هاي جامعه مي داند .وي هژموني را به منزله «سازمان رضايت»در نظر مي گيرد ومعتقد است كه

هژموني رضايت خود جوش توده هاي عظيم جمعيت از رهبري و نظارت از زندگي اجتماعي است كه

گروههاي اصلي مسلط تحميل مي كنند.»

فرهنگ توده اي حوزه برخورد و مراوده ميان نيروهاي مسلط و تحت سلطه در جامعه است.فرهنگ توده اي

عرضه تعادل و سازش ميان نيروهاي حوزه سلطه و نيروهاي حوزه مقاومت است .به عبارت ديگر فرهنگ توده

اي مظهر مبارزه و تلاش براي حفظ هژموني فرهنگي طبقه مسلط از يك سو و مقاومت طبقات تحت سلطه از

سوي ديگراست.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سعیده حاج علی