دوشنبه, 17 ارديبهشت 1403

 


  • صفحه:
  • 1
  • 2

موضوع: تکالیف دانشجویان ورودی مهر 92

تکالیف دانشجویان ورودی مهر 92 10 سال 6 ماه ago #37741

دانشجویان عزیز موظفند پس از ارائه کار تحقیقی خود در کلاس خلاصه مطلب را در یک صفحه در سایت قرار دهند
با تشکر
حاج علی
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: مرتضي تاجيك, سليمان شادلو*, مسعود عبدالمالكي

تکالیف دانشجویان ورودی مهر 92 10 سال 5 ماه ago #41227

اهميت و ضرورت توسعه فرهنگي
سازمان جهاني يونسكو سال هاي بين 1997 تا1987 را دهه توسعه فرهنگي و روز 21 ماه مه را روز جهاني توسعه فرهنگي ناميده اند.
دستيابي به توسعه فرهنگي از نگاه يونسكو فعاليت هايي همچون ميزاث فرهنگي ،مطالب چاپي و ادبيات ،موسيقي هنر هاي نمايشي ،هنر هاي تجسمي ،سينما و عكاسي ،راديو و تلويزيون ،و فعاليت هاي اجتماعي فرهنگي و ورزشي را در بر مي گيرد.
براي رسيدن به يك جامعه با اعتلاي فرهنگي احتياج به سرمايه گذاري در دو بخش ميباشد :
الف )فراهم كردن امكاناتو ابزارهاي تحقيق و پژوهش نظير آزمايشگاهو...
ب )ترغيب و تشويق آحاد و جامعه به ويژه نخبگان و انديشمندان به مطالعه و تحقيق
ابزار هاي توسعه فرهنگي :
سياستگذاري فرهنگي :به معناي بيان بايد ها و نبايد ها براي هدايت و نظارت جامعه
برنامه ريزي فرهنگي :بيان علمي نيازها و تعيين اقدامات براي رفع آن ها
آموزش فرهنگي :آموختن قواعد فرهنگي به مديران و شهروندان
پژوهش فرهنگي :توليد مفاهيم واصطلاحات جديد
اقتصاد فرهنگي :سرمايه گذاري و تامين بود جه هاي فرهنگي
كه اصلي ترين و مهم ترين ابزار براي نيل به توسعه فرهنگي پژوهش است.
شاخص هاي توسعه فرهنگي :
آموزش و پرورش ،آموزش عالي ،مطالعه ،ميزان سواد آموزي ،مصرف كالاهاي فرهنگي ،ابزار ارتباط ،برخورداري از وسايل ارتباط جمعي ،برخورداري از مراكز فرهنگي به ويژه مراكز فرهنگي تاريخي ،تحول در خانواده و استقلال آن در قالب خانواد هاي هسته اي
با تشكر
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سعیده حاج علی

تکالیف دانشجویان ورودی مهر 92 10 سال 5 ماه ago #41555

امروز ه یکی از مولفه های اساسی و توسعه یافتگی در کلیه کشورهای جهان وجود شاخص های فرهنگی است یکی از مهمترین شاخص های فرهنگی بحث مطالعه و فرهنگ کتابخوانی در سطح جامعه و در تمامی سطوح از سنین کودکان تا باز نشستگی هر جامعه ای را شامل می شود.
اهمیت جهانی نسبت به توسعه فرهنگی نیاز به این مساله و ضرورت توجه به آن را بیشتر نشان میدهد و در این زمینه تنها دولت متولی فرهنگ جامعه نیست هر چند که بانی اصلی فرهنگ کشور است اما نقش نهادهای غیر دولتی و..نیز بسیار قابل توجه است.
با توجه به نیازهای جامعه ایران برای گسترش فرهنگ خواندن به قصد تعمیق دانش و بینش، نقش سازمان‌های غیردولتی و نهادهای مدنی در این زمینه مهم و تأثیرگذار است
با تشکر از مطلب آقای قیداری همکلاسی عزیزم
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سعیده حاج علی

تکالیف دانشجویان ورودی مهر 92 10 سال 4 ماه ago #46366

اهمیت و ضرورت توسعه فرهنگی در اینقدر زیاد است که سازمان یونسکو سال های بین 1997-1987 را دهه توسعه فرهنگی و روز 21 ماه مه را روز جهانی توسعه فرهنگی نامیده است. بنابر این می توان گفت تحقیق و توسعه را لازم و ملزوم یکدیگر نامید. از طریق تحقیقات است که علم ارتقاء پیدا می_کند و دانش علمی توسعه می_یابد توسعه علمی هم در جای خود سوالات جدیدی پیش می_آورد و زمینه ساز تحقیقات جدید می_شود. در دنیای امروز توسعه فرهنگی امری بسیار مهم و ضروری است.

با تشکر شریعت زاده
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سعیده حاج علی

تکالیف دانشجویان ورودی مهر 92 10 سال 4 ماه ago #48209

سلام علیکم
حضور استاد ارجمندسرکار خانم حاج علی
بسیاری از هنرمندان خلاق ازاین فکر رنجیده خاطر می شوند که فعالیتشان از یک صنعت تلقی می شود مطلب این است آنان معتقدند به این ترتیب فقط جنبه های تجاری تولید هنری مورد تاکید. خواهد بود و انگیزش ، خلاقانه محض به انقیاد تقاضاهای بازار در خواهد آمد اما اقتصادانان بی ظرافت که چشم شان به ساختار بازار نسبت های تمرکز و تققاضای کار و ارزش افزوده است اهمیتی برای اهداف ظریف هنری قایل نیستند
صنایع فرهنگی در احیای شهری و رشد منطقه ای
با نگرانی روز افزونی که در همه بخش های جهان به دلیل رشد مداوم شهر ها و مشکلات اقتصادی اجتماعی و زیست محیطی چنین رشدی احساس می شود نقش فرهنگ در بافت شهری با شفافیت بیشتری به رسمیت شناخته می شود نخستین بار چند دهه بود که اهمیت در حیات اقتصادی شهر به عنوان کاتالیزوری برای احیای شهری به رسمیت شناخته شد حداقل چهارنقش که باهم ناسازگار نیستند می توان در شهرها چنین می توان تشخیص داد
1- یک امکان فرهنگی خاص می تواند به نوبه خود شامل یک نهاد فرهنگ جذاب نسبت فرهنگی مهمی می باشد که بر اقتصاد شهری تاثیر می گذارد
2- بیشتر اوقات یک ناحیه فرهنگی می تواند همچون گره ئی برای توسعه در ناحیه محلی عمل کند
3- صنایع ، فرهنگی به خصوص هنرهای نمایشی می تواند مولفه حیاتی اقتصاد یک شهر باشد
4 - فرهنگ می تواند از طریق تقویت هویت خلاقیت ، انسجام وهر زندگی اجتماعی نقش مؤثریتری در توسعه شهری داشته باشداین کار را با ویژگیها وشیوه های فرهنگی انجام می دهند.
باتشکر
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سعیده حاج علی

چکیده ای از کنفرانس ارائه شده در کلاس 10 سال 4 ماه ago #53192

کنفرانس ارائه شده در کلاس

موضوع : فمنیسم

گرد آورندگان : مسعود عبدالمالكي - محمد فراهانی - محسن شادپور - سعید رضایی

رشته: مديريت امور فرهنگي – برنامه ريزي فرهنگي


روز کلاس : چهارشنبه 19 – 20:30


مقدمه

فمینیسم مجموعه گسترده‌ای از نظریات اجتماعی ، جنبش‌های سیاسی، و بینش‌های فلسفی است که

عمدتاً به وسیله زنان برانگیخته شده یا از زنان الهام گرفته شده، مخصوصاً در زمینه شرایط اجتماعی،

سیاسی و اقتصادی آن‌ها. به عنوان یک جنبش اجتماعی، فمینیسم بیش‌ترین تمرکز خود را معطوف به

تهدید نابرابری‌های جنسیتی و پیش‌برد حقوق، علایق و مسایل زنان کرده‌است. فمینیسم عمدتاً از ابتدای

قرن ۱۹ پدید آمد. زمانی که مردم به طور وسیع این امر را پذیرفتند که زنان در جوامع مرد محور، سرکوب می

شوند در طی یک قرن و نیم، جنبش رو به رشد زنان هدف خود را تغییر ساختارهای اقتصادی-اجتماعی و

سیاسی مبتنی بر تبعیض جنسیتی علیه زنان قرار داده‌ است

فمینیسم

فمینیسم مجموعه‌ای از حرکات و ایدئولوژی‌ها برای ایجاد کردن بسترهای دفاع از حقوق برابر سیاسی،

اقتصادی و اجتماعی برای زنان و همچنین ایجاد فرصت‌های برابر برای زنان و دختران در آموزش و پرورش و

اشتغال است . واژه "فمینیسم" و "فمینیست" برای اولین بار در فرانسه و هلند در سال ۱۸۷۲ ظاهر شد ،

بریتانیا در ۱۸۹۰s، و ایالات متحده در سال ۱۹۱۰، و فرهنگ انگلیسی آکسفورد لیست ۱۸۹۴ را به عنوان

سال ظهور برای اولین بار از ” فمینیست " و ۱۸۹۵ برای "فمینیسم" استفاده کردند.

در اوایل قرن بیستم میلادی و در جریان موج اول فمینیسم و تلاش برای کسب حق رأی، عده زیادی از زنان

خود را فمینیست نامیدند

خواسته‌های فمینیست‌ها در دوران‌های مختلف

فمینیست‌های نخستین خواستار طیف وسیعی از حقوق قانونی، از جمله حق مالکیت، حق سرپرستی

کودک و حق طلاق بودند. از زمان جنگ داخلی تا سال ۱۹۲۰، کم‌کم تمام توجهات به یک موضوع، یعنی حق

رأی محدود شد. با تولد دوباره فمینیسم در دهه ۶۰، دامنه توجهات بارد دیگر وسعت یافت تا گستره

بزرگتری از حقوق جنسی، حقوق اقتصادی و حقوق مدنی را دربرگیرد. اما در دهه ۷۰ و اوایل دهه۸۰

فمینیسم آمریکایی بار دیگر خود را محدود به یک خواسته کرد: لایحه حقوق برابر .

مروری کوتاه بر اندیشه‌های فمینیستی:

فمینیسم لیبرال:

فمینیسم لیبرال یکی از شناخته شده ترین گرایش‌های اندیشه فمنیستی است، چهره معتدل یا رسمی

فمنیسم را نشان می‌دهد و به تبیین جایگاه زنان بر اساس حقوق برابر و موانع مصنوعی در برابر مشارکت

زنان در عرصه عمومی که فراسوی خانواده و خانه داری واقع شده می‌پردازد. فمنیستهای لیبرال، در تبیین

نابرابری جنسی به مواردی همچون تقسیم کار جنسی، جدایی عرصه عمومی و خصوصی ( که مردان

بیشتر در عرصه نخستین و زنان عرصه دوم جای دارند)، و فرایند اجتماعی کردن کودکان بگونه‌ای که بتوانند

در بزرگسالی نقشی متناسب با جنسیت شان ایفا کنند، اکتفا می‌کنند .

فمینیسم مارکسیستی:

مبانی و چارچوب نظری فمینیسم مارکسیستی برآمده از آراء مارکس و انگلس است. کتاب «منشاء

خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» انگلس، منبعِ کلاسیکِ فمینیست‌های مارکسیست است. بسیاری از

داده‌های انسان شناسانه این رویکرد بر اساس نظریات مورگان طرح ریزی شده است. افرادی همچون

اگوست ببل، کلارا زتکین، الکساندرا کولنتای، ایولین رید، و لیز واگل، صاحب نظران اصلی فمینیسم

مارکسیستی به شمار می‌آیند


فمینیسم رادیکال:

یکی از اصلی ترین تفاوت‌های فمینیسم رادیکال با گرایش‌های فمینیستی متقدم بر آن، نشات نگرفتنش از

دستگاه‌های دیگر اندیشه است، دستگاه‌هایی که فمینیست‌های رادیکال «مردانه» تلقی می‌کنند.

فمینیسم رادیکال به زنانگی ارزش مثبتی بخشیده و زنان را به مثابه طبقه‌ای فرودست در برابر مردان قلمداد

می‌کند.

فمینیسم روانکاوانه:

اصطلاح «روان کاوی» برگرفته از نظریه ای است که فروید در سه مقاله از آن استفاده کرد و رشد مردانگی

را بر حسب عقده ادیپ به مثا به نفی مادر دانست. با نقدهایی که فمینیست ها، به خصوص موج

دومی ها، به فروید وارد آوردند و نظریات روان کاوانه ی او را دارای سوگیری جنسیتی دانستند، نظریه های

روان کاوی جدیدی شکل گرفتند که به نظریه‌های جنسیت معروف شدند.

زنان و نظریه توسعه:

در طی دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، بحث درباره توسعه بر نقش‌ها و موقعیت زنان در یک شیوهٔ پایدار تمرکز

یافت. رهیافت فمینیستی به نقش زنان در توسعه در سه دسته گسترده تعریف می‌شود:

1) زنان در توسعه (Women in Development )

2) زنان و توسعه (Women and Development)

3) جنسیت و توسعه (Gender and Development)

گروه زنان در توسعه، از استنباط خود از نظریه نوسازی آگاهی می‌دهد؛ گروه زنان و توسعه، آگاهی‌ها را در

تحلیل وابستگی‌ها می‌یابد؛ و توسعه چگونه مجدداً این روابط قدرت را شکل داده، مورد توجه ( جنسیت و

توسعه) است.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
  • صفحه:
  • 1
  • 2
مدیران انجمن: سعیده حاج علی