شنبه, 15 ارديبهشت 1403

 



موضوع: شرح نظریه های جامعه شناسی ورزش

شرح نظریه های جامعه شناسی ورزش 10 سال 11 ماه ago #7980


شرح و بسط نظریه های جامعه شناسی ورزش


بیان مسئله:
یکی از پدیده های مهم جهان مدرن و ماقبل مدرن ورزش است ، اگر ورزش یکی از مهمترین صورت های پاسخ به نیازهای روحی ، سرگرمی ، آشنایی ، همدلی و همراهی گروهی و جمعی است ، اما ورزش نهالدی مهم وحیاتی است که همواره با فرایندهای تولید سلامت و ورزیدگی وآرامش روحی و فکری گره خورده است . ورزش در جهان معاصر مفاهیم مهمی همچون تداخل فرهنگی ، دهکده جهانی ، فیستیوال های فرهنگی، عاملیت ، صنعت و تبلیغ را فرا می پوشاند .
ورزش نهادی با اهمیت جهانی است فرقی نمی کند بیسبال در ژاپن باشد یا فوتبال در برزیل هاکی روی یخ در چکسلواکی ،کریکت در انگلستان ، یا فوتبال آمریکایی در ایالات متحده ، در هر صورت ورزش جزء مهمی از تجربیات بشری است .مهم است که بدانیم ورزش چیست و نقش آن در جامعه کدام است . ورزش فراتر از یک سرگرمی توانفرسا اما لذت بخش بازی فوتبال عصر جمعه با دوستان است . ورزش صنعت می آفریند ، دلار تولید می کند ، مناسبات اجتماعی را متحول می سازد و بررشد شخصیت و انتخاب شغل اثر می گذارد مهم است که انسان بتواند نیرو های مرتبط با ورزش در زندگی شخصی ، خانوادگی و اجتماعی خود را درک کند وآنها را مورد توجه قرار دهد.

اهمیت و ضرورت تحقیق :
گرایش فزاینده به ورزش باعث پیدایش مسائل و موضوعاتی شده است که ذاتا" ماهیت اجتماعی دارند از آنجا که نیازهای حقیقی مردم ، در واقع از لابلای شرایط اجتماعی واقتصادی سرچشمه می گیرد واین امر بویژه در پی دگرگونیهای ناشی از رهیافت های تغییر اجتماعی ، عوامل انتقال فرهنگی ، پیشرفت شگفت انگیز فناوری و تکامل شیوه های اطلاع رسانی نمایان تر است ، ازطرف دیگر شکی نیست که میان ورزش و نیرو های گوناگون اجتماعی تاثیرات متقابلی وجود دارد بنابراین باید فهمید که ابعاد اجتماعی _ فرهنگی ورزش و نقشها و تاثیرهای حیاتی این پدیده ها چیست . همچنین باید کوشید با تقویت نظامهای ورزشی به سان یک نظام اجتماعی_فرهنگی مهم معیار ها و ملاکها ی نوینی را وضع کرد که بتواند پاسخگوی نیازهای کنونی وآینده مردم باشد ، زیرا ماهیت اجتماعی مارا وا میدارد تا در میان ورزش و شاخه های گوناگون علوم اجتماعی پیوند دهیم ومفاهیمی را وضع کنیم که ازطریق پی ریزی مبانی نظامها ی فرعی نو مانند "جامعه شناسی ورزش "زمینه این پیوند و ارتباط فراهم شود به گونه ای که این مباحث ونظام ها ی فرعی تمامی مسائل اجتماعی و فرهنگی ورزش را تحت پوشش قرار دهد .
طبیعت اجتماعی ورزش و فعالیت بدنی با تمام وجود خود را به عنوان یک نمودار بارز اجتماعی ، هم بر پژوهشگران اجتماعی و هم بر عامل تحقیقی در زمینه تربیت بدنی و ورزش تحمیل میکند . ورزش پدیده ای اجتماعی است که پیوندی اندام وار با مجموعه ی نهادها و ساختارهای اجتماعی دارد ، بدین معنا که دستاوردهای ورزش و فعالیت های آن ، بطور کلی یک شاخص عمومی است. ازیک سو می توان از طریق آن درباره سطح پیشرفت اجتماعی یک جامعه داوری کرد واز سوی دیگر پیشرفت و ترقی ورزشی نیز به داده ها و عوامل اجتماعی حاکم بر جامعه وابسته است .نگرش علمی به پدیده ورزش تنها از رهگذر علوم طبیعی مانند : بیو میکانیک ، بیوشیمی ، فیزیو لوژی و غیره صورت نمی گیرد بلکه باید از علوم اجتماعی نیز بویژه در هنگام بررسی ابعاد و جنبه های انسانی ورزش و موضوعات آن کمک گرفت ، زیرا ورزش یکی از گونه های بر جسته فعالیت انسان است که تنها از رهگذر افراد و گروهها و چهارچوبهای اجتماعی با همه درونمایه ها و برونداد های آن زمینه پیدایش می یابد .
از وقتی که ورزش به نظامها و نهادهای جامعه راه یافته و مفهوم اجتماعی به خود گرفته مضامین فعالیت ورزشی فرد جز از طریق نهادها و نظامهای اجتماعی ذی ربط معنایی به دست نمی دهد چرا که تفسیر نظری پدیده ورزش و کوشش در جهت نهادینه کردن آن تنها از خلال چهارچوب اجتماعی آن امکان پذیر است . چهارچوب اجتماعی ورزش می تواند میان ورزش به عنوان ارزشها وخصلتهای اجتماعی و گرایشها و آرمانها و انتظارات جامعه هماهنگی به وجود آورد و عملکرد و دستاوردهای ورزشی را در پرتو ارزشهای اجتماعی ، فرهنگی و عقیدتی تفسیر و تبین کند زیرا چهار چوب اجتماعی ورزش در سراسر تاریخ بشر همواره گسترش پیدا کرده است . هیچ عصری از اعصار و هیچ فرهنگی از فرهنگها ی بشر را هرچند در ابتدایی ترین چهره آن ، نمی توانم یافت که ورزش به گونه ای در آن وجود نداشته باشد . با رشد و گسترش چهار چوب اجتماعی ورزش ، این امکان فراهم آمده است تا تفسیرهای مهم و متناسبی از ورزش به دست داده شود ، ورزش برای تفریح ، ورزش برای سلامت بیشتر ، ورزش به هدف کسب آمادگی جنگی ودفاعی ، ورزش به عنوان عنصری فرهنگی یا به عنوان تفسیری دینی یا اسطوره ای و ... . تمامی اینها دلایلی محکم برایم بوده اند تا در مورد ورزش به عنوان یک پدیده اجتماعی تحقیقی انجام دهم.
سوالات تحقیق:
1- نظریه های جامعه شناسی در مورد ورزش کدامند؟
2- آ یا نظریه های جامعه شناختی در نگرش مردم نسبت به ورزش موثرند؟
2- آیا جامعه شناسی به عنوان یک علم در بررسی ورزش به عنوان یک مساله اجتماعی موفق بوده است؟
4- آیا بین ورزش و نیروهای گوناگون اجتماعی رابطه ای وجود دارد؟
5- آیا مکاتب جامعه شناسی در تبیین نظریه های ورزشی موفق بوده اند؟
- تعریف مفاهیم
- پیشینه تحقیق
- مدل های نظری
- دیدگاه تکامل گرایی
-دیدگاه کارکرد گرایی
- نقد دیدگاه کارکرد گرایی

تعریف مفاهیم:
مفاهیم اصلی :
نظریه: کوشش برای تشخیص ویژگی هایی کلی که رویدادهای به طور منظم مشاهده شده را تبیین می کنند . (گیدنز ،1386 ،ص791)
کارکرد گرایی : دید گاهی نظری بر پایه ی این اندیشه که رویداد های اجتکاعی را می توان به بهترین وجه بر حسب کارکرد هایی که انجام می دهند - یعنی کمک به دوام و بقای جامعه می کنند – تبیین کرد . (بلانچارد،1385 ،ص159)
ساختگرایی : رویکردی نظری که در اصل از مطالعه زبان ناشی شده و با بررسی ساختها در نظام های اجتماعی یا فرهنگی سرو کار دارد . (الخولی،1381،ص60)
کنش اجتماعی :رفتار مورد انتظاراز فردی که موقعیت اجتماعی معینی را اشغال کرده است . (گیدنز،1386،ص795)
ارزشها: عقایدی که افراد یا گروههای انسانی در باره آنچه که مطلوب است یا مناسب ،خوب یا بد است دارند.(گیدنز،1386،ص 792)

پیشینه تحقیق:
چکیده ای از کار دکتر محمد مهدی رحمتی :
موضوع : خشونت و پرخاشگری تماشاگران فوتبال ( طرفداران دو تیم استقلال و پیروزی )
هدف ایشان از مطالعه سبب شناسی خشونت و پرخاشگری تماشا گران ورز ش فوتبال در ورزشگاه ها ست تا با تحلیل کارکرد . اجزای تشکیل دهنده ی ساختار رفتار تماشاگران فوتبال ، مشخص شود اختلال در کدام یک از آنها سبب بروز "سوء کارکرد" می گردد .
رویه ی پژوهشی این تحقیق توصیفی _تبیینی است و بر آیند دو نوع پژوهش ، یعنی تحلیلی تاریخی و پژوهش پیمایشی است در این راستا علاوه بر استفاده از آمار ها و اطلاعات ثانویه و روش اسنادی مبادرت به تکمیل پرسشنامه از آزمودنی ها(تماشاگران) شده است . افزون بر این به عنوان مکمل از مشاهده مشارکتی ، مصاحبه هدایت نشده برای گرد آوری اطلاعات استفاده شده است.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به تناسب سطح سنجش متغییر ها از تکنیکهای گوناگون مانند: تحلیل واریانس،تحلیل عاملی، رگرسیون ، تحلیل مسیر و تحلیل محتوا استفاده شده است.
نتیجه پژوهش در مورد 404 نمونه تصادفی تماشاگران و طرفداران دو تیم پرسپولیس و استقلال است که ضمن اذعان به بحرانی نبودن رفتار طرفداران فوتبال در شهر تهران نشان میدهد متغیر های اهمیت و حساسیت نتیجه بازی از نظر کسب امتیاز و تعیین جایگاه تیم های مورد علاقه در رده بندی مسابقات قهرمانی ، حرکات خشونت آمیز و پرخاشجویانه بازیکنان در هنگام بازی و کیفیت داوری عمدتا" بر بروز پرخاشگری کلامی طرفداران فوتبال تاثیر می گذارد . متغییر های سن ، میزان کنترل و نظارت خانواده ، پایگاه اجتماعی و اقتصادی تاثیر منفی بر گرایش طرفداران تیم های فوتبال مورد مطالعه به انجام رفتارهای پرخاشجویانه و خشونت آمیز دارند . متغییرهای سابقه ی دعوا و نزاع ، سابقه ی تنش وناکامی در فعالیتهای تحصیلی و آموزشی ، مصرف سیگار، سابقه تنش در محیط خانواده ، سابقه رفتار مجرمانه ، داشتن دوستان و همالان دارای سابقه ی جنایی ، ارتباط با خویشاوندان دارای سابقه جنایی ، عزیمت گروهی و جمعی به ورزشگاه و ناسازگاری انتظارات ورزشی و راه های تحقق آنها ، دارای تاثیر مستقیمی برگرایش به ارتکاب رفتارهای پر خاشجویانه وخشونت آمیز ورزشی و طرفداران تیم های پرسپولیس و استقلال دارند .

خلاصه یک پژوهش توسط :عبدالرحیم اسدالهی و شاهرخ ولیزاده
در این طرح به بررسی چهار ماهه اثر گذاری ورزش صبحگاهی بر کاهش میزان افسردگی دختران کانون اصلاح و تربیت اهواز پرداخته میشود محدودیت ها و اعمال مهار و کنترل بر رفتار زندانیان منبعی برای اضطراب و افسردگی آنها می گردد.مساله مهم در این مراکز چالش با این شرایط اختلال زا در زندانیان و راهکارهای مهار و کنترل آنهاست . در این میان نقش ورزش درکاهش سط اضطراب ، تنش و افسردگی مد نظر بوده است . آنچه که هدف نهایی بررسی حاضر می باشد فرضیه اصلی وجود رابطه معنا دار بین میزان ورزش وکاهش سطوح افسردگی در دختران زیر 18 ساله کانون اصلاح وتربیت اهواز است. متغییر اصلی و مستقل سنجیده می شود.مورد بررسی میزان افسردگی اعضای نمونه است که سطح آن با آزمون افسردگی بک سنجش شده است.
در این تحقیق با هدف بررسی تاثیر ورزش بر افسردگی دختران بصورت تصادفی ساده نمونه ای 30 نفره از میان دختران 18- 13 ساله کانون اصلاح وتربیت اهواز انتخاب شد که ابتدا آزمون افسردگی بک ر مورد آنها اجرا سپس تحت فعالیتهای تربیت بدنی مثل نرمش های صبحگاهی ،تنیس و والیبال از سوی مربی ورزش قرار گرفتند. طول دوره فعالیت ورزشی بمدت چهار ماه بوده و در مجموع چهار بار ، در پایان هر ماه آزمون بک در مورد آنها اجرا گردید. در مدت اجرای طرح با افت یک نفره نمونه بر اثر آزادی مشروط تعداد نمونه مورد بررسی در آزمون نهایی به 29 نفر رسید.سطح معنادار داده ها 99 % برای تحلیل و مقایسه داده های چهار بار مورد آزمون مورد استفاده قرار گرفت آزمون آماریF محاسبه گردید.
44 % از اعضای نمونه دارای سواد در حد ابتدایی و 21 % بی سواد بودند که ضعف شاخص های توسعه و آسیب پذیری این قشر و خانواده آنها را نشان می دهد. میانگین سنی نمونه 18 سال بود . 75 % نمونه مورد مطالعه به جرم رابطه نا مشروع و اعمال منافی عفت و 16 % به جرم سرقت به زندانها معرفی شده اند که جرم اول را می توان در حیطه جرایم خاص زنان لحاظ نمود.
HOمبنی بر عدم وجود داده ها ی حاصل در مراحل چهارگانه اجرای پرسشنامه بک با اطمینان 99 % فرض صفر با آزمون آمارF تفاوت معنا دار بین میانگین آزمون های پایان هر ماه رد گردید. بدین معنا که آزمون دوم (پایان ماه دوم) سطح افسردگی کمتری را نسبت به میانگین اول بدست داد. نتایج آزمون ماه سوم وضعیت افسردگی را بالا تر از میانگین سنجش دوم نشان داده ولی از نتایج آزمون اول پایین تر بود .آزمون پایان ماه چهارم از نتایج میانگین های سه گانه قبلی وضعیت بهتر را نشان می دهد.



مدل نظری :
مدل های نظری به طور عمده به دو دسته تقسیم می شوند : مدل های توضیحی و مدل های تفسیری .
مدل های توضیحی مدلی کاملا" علمی طراحی شده اند و روابط علی – معلولی را مطرح می کنند .
مدل های تفسیری میتوانند به سادگی شخص را با دید گاه های متفاوت ، برای فهم رویدادها یا رفتارها آشنا سازند.روابط علی – معلولی در این مدل ها به طور ضمنی وجود دارند ولی عیان نیستند. برای مثال یک تحلیل کارکرد گرایی ساختاری در مورد فوتبال آمریکایی ، ممکن است اظهار کند که فوتبال یک کشمکش و بر خورد آیینی است است که تمایلات خشونت را درسیستم اجتماعی هدایت می کند و اگر به این شکل این کار انجام نشود ممکن است به شکلهای بد تری از زد و خورد مانند :
جنگ نمود پیدا کند. پس ورزش به عنوان یکی از تبعات نیاز سیستم به جایگزینی مناسب برای جنگ قرار می گیرد.توضیحات در علوم اجتماعی ، شبیه به توضیحاتی هستند که در زندگی روزمره استفاده می شوند . انها ممکن است یک فاکتور از یک علت را جدا نمایند اما عموما این فقط یکی از چندین علت است که به تنهایی نمی تواند رویدادها را توضیح دهدت. بنابر این احمقانه است به هر کدام از این روابط علت و معلولی به عنوان تو ضیح نگاه کنیم . در واقع مدلهایی که توسط علوم اجتماعی به کار گرفته می شوند به تو ضیح نمی پردازند انها روابط مهم را شرح می دهند . آنها در مورد فاکتورهای ممکن علت و معلول اظهار نظر می کنند . آنها در مورد چیزهای روشن و واضح توضیح می دهند و ابعاد نا واضح وقایع فرهنگی و اجتماعی را واضح وصریح می سازند.

تکامل گرایی:

احتمالا بهترین نمونه ی کاربرد مدل تکامل تدریجی در مطالعه ی ورزش اثر آلن گوتمان است . مدل تکامل تدریجی گوتمان اظهار میکند که ورزش مدرن در واقع محصول سقوط سیستم مذهبی سنتی و پیدایش سکولاریته ی فراگیر است.ورزش در مراحل متعددی تکمیل شده است که شامل : سطح ابتدایی "ورزش نخستین " که دریونان و فرهنگ رم حاکم بود ،ورزش میانه و نهایتا ورزش مدرن است.مدل تکامل گرایی اهمیت بالا و نخستینی در فهم روند و تاریخچه پیشرفت ورزش دارد . این مدل به محقق اجازه میدهد تا تئوری هایی را که مشکلات و نحوه ی پیشرفت در گذشته را نشان می دهند ارائه کرده و آنها را آزمایش کند . همچنین پیش گویی هایی را بر پایه حقایق تاریخی امکان پذیر میسازد . همچنین امکان استفاده از اطلاعات تاریخی را در آزمایش فرضیه ها امکان پذیر می نماید. برای مثال ، بلانچارد اظهار کرده است که تیم های ورزشی مدرن در آمریکا می توانند توسط تحلیل های جزی تر رفتارهای ورزشی روستاییان اروپایی کهن بهتر و بیشتر فهمیده شوند .
او تئوری ای ارائه میدهد که نشان می دهد کاراکترهای اساسی رقابت های ورزش مدرن در زمینه ی ورزش های میان روستایی وبازیهای آنها پیشرفت کردند .سپس او چندین فرضیه را با استفاده از اطلاعات تاریخی و مردم شناسانه موردآزمایش قرار می دهد .
مدل تکامل گرایی همچنین به عنوان یک وسیله برای سازمان دهی اطلاعات ورزشی از سراسر جهان مورد استفاده قرارمی گیرد. سطوح مختلف تکامل تدریجی فرهنگی باعث به وجود آمدن گونه های مجزا یی می شود که در آنها اطلاعات می تواند گروه بندی شود . این مدلی است که در بحث شکل های رفتارهای ورزشی دنیا مورد استفاده قرار گرفته است.به طور کلی مدل تکامل گرایی دارای تاریخچه طولانی است و یک ابزار کارآمد برای تحلیل رفتارهای ورزشی در زمینه های عمومی ، فرهنگی یا تاریخچه های خاص می باشد.(بلانچارد ، 1385،ص156)

کارکردگرایی :
مدل نظری کارکرد گرایی بر این اصل استوار است که پدیده ها در ارتباط با نقش هایشان در پاسخگویی به نیازهای بشر به بهترین شکل فهمیده می شوند . نهادها در رابطه با کارکرد یا کارکرد هایشان در سیستم پاسخگویی به نیازهای بشری می باید توصیف شوند.
معمولا نامی که با کارکرد گرایی گره می خورد نام برونیسلاو مالینوفسکی است . در طرح مالینوفسکی یک سنت مانند ورزش باید در قالب ارتباطش با برخی احتیاجات فردی یا گروهی بشر داده شود. ممکن است بحث شود که ورزش های گروهی در جوامع به خصوصی در طبیعتشان دارای رسوم آئینی هستند و همچون دین دارای کارکرد تکاملی اند. به عبارت دیگر کارکرد وعملکرد ورزش در یک سیستم فرهنگی گردآوری مجموعه ای از نهاد ها ی بنیادی تر مانند تکنولوژی و اقتصاد است و بنابراین تاثیر خود را در برآورد ن نیازهای بیولوژیکی اساسی در پروسه های انطباق پذیری آشکار در مدل کارکرد گرا مانند همه ی مدل های نظری دیگر نمی تواند ثابت یا رد شود ، اگر چه می توان به عنوان یک پایه برای ساخت و آزمایش نظریه مورد استفاده قرار بگیرد. یک مثال خوب از استفاده ی این مدل در ورزش تحلیل جرج گملچ از نقش جادو در بیس بال حرفه ای آمریکا است.
گملچ مدل کارکرد گرا را بکار می گیرد تا پارامترهای نظریه اش را تعریف و یک تئوری قابل آزمایش را طراحی نماید . تئوری درساده ترین شکل خود می گوید که در بیسبال هر چقدر شانس موفقیت کمتر با نقش بازیکنان ارتباط داشته باشد امکان استفاده بازیکنان از جادو بیشتر است.
گملچ در روند بحث خود نقش های مختلف بازی در بیسبال ( به طور مثال شوت زدن ،توپ انداختن) را در رابطه با فاکتورهای شانس مورد بررسی قرارمی دهد و اظهار می کند که توپ انداز دار ای شانس بیشتری است . می توان پیش بینی کرد که مقدارپیچیدگی جادویی که توسط توپ زن به کار گرفته می شود ، بیشتر از آنی است که در نقش های دیگر به کار گرفته می شود.مدل کارکرد گرایی دارا یپتانسیل های دیگری در مطالعه ی ورزش می باشد . در این ارتباط بین رسوم و نیازهای انسانی ، این مدل به ساخت و آزمایش تئوری های مختلف کمک می کند . برای مثال ممکن است به این نتیجه برسد که شرکت در ورزش همراه با ایده شخصی مثبت می باشد.
به عبارت دیگر وقایع ورزشی سعی در بر طرف کردن نیازهای خاص روان شناسی دارند . این قضیه همراه با فشار کارکرد گرایی می تواند به عنوان یک فرضیه در یک ساختار قرار گیرد. یکی هم این است که در یک جمعیت به خصوص کسانی که درفعالیتهای ورزشی شرکت می کنند دارای ایده ی شخصی قوی تری می باشند نسبت به کسانی که در فعالیتهای ورزشی شرکت نمی کنند این فرضیه می تواند در یک جمعیت مورد آزمایش قرار بگیرد و نتیجه در مورد این که شرکت در ورزش چه ارتباطی با
ایده شخصی دارد ، به دست خواهد امد. ( بلانچارد،1385،ص 159)
در این گرایش پژوهشگران مسائل اجتماعی ورزش معتقدند که جامعه عبارت است از بیان مفهوم مندانۀ دقیقتر در بافت مدل نظام های اجتماعی ، اینان جامعه را منظومه ای دارای ابعاد تو در تو و روابط همبسطه و نظام نمند می دانند . کوکلی معتقد است که منظومۀ جامعه در صورتی که شرایط زیر برایش فراهم باشد به گونه ای همساز و هماهنگ عمل می کند:
1- فرصتهایی که ارزشها و هنجارهای حاکم اجتماعی را به افراد آموزش میدهد.
2- ساز و کارهای گوناگون اجتماعی که مردم را گرد هم می آورد و آنها را به هم پیوند می دهد.
3- فرصتهایی که به افراد می آموزد چگونه اهداف خود را تعیین کنند و از راههای پذیرفته شده اجتماعی به این اهداف دست یابند.
4- سازگاری یا انطباق با مقتضیات و چالشهای محیط بیرونی به منظور کاهش دادن هر چه بیشتر مداخله از هم گسیختگی . کوکلی به اندیشه های پارسونز و اسملسر پیرامون نیازهای اجتماعی اساسی و مطلوب که ورزش می تواند در آنها سهم داشته باشد اشاره
کرده است. ( الخولی ، 1381،ص 61 )
1- نگهداشت الگو و مهار تنش:
کارکردگرایان بر این باورند که ورزش تجربه های آموخته ای رابه دست می دهد که کارکردشان تقویت و توسعه دایره ی آموختن و فراگیری است که طی موقعیتها و کنشهای دیگری پدید می آیند . ورزش می تواند به عنوان یک نهاد ثانویه که پاره ای نهاد های اولی همچون خانواده و معبد و مدرسه را یاری می رساند خدمت می کند زیرا بر آن است تا افراد را به گونه ای بار آورد که با جریان اجتماعی اصلی توافق و سازگاری اجتماعی داشته باشند . ورزش همچنین اصل نگهداشت الگو ومهار تنش را به بازیکن و یا حتی تماشاگر آن سرایت می دهد. ساختار ورزش به بازیکنان و تماشاگران فرصت می دهد تا با اهتمام بیشتری به اهمیت قوانین و مقررات بازی و تلاش و مبارزه ای که انجام می پذیرد و کارآیی سازمان و ساختار اقتدار که با دقت مشخص شده است توجه نشان می دهد .آثار این امور را می توان در نوجوانان و جوانانی که از مشارکت در بازی های رقابتی تاثیر می پذیرند و از این بازی ها استفاده می کنند مشاهده کرد و دریافت که چگونه این بازی ها به آنان می آموزد تا با مقررات بزرگترهاعموما و با روابط رقابتی در کار خصوصا تعامل بر قرار کنند.
2 – تکامل :
کارکرد گرایان بر تاثیرورزش در فرایند تکامل اجتماعی تاکید می ورزند چرا که ورزش با گرد هم آودرن مردم و وحدت بخشیدن به آنها و تزریق احساسات همگروهی الفت زا میان آنان ، خدمت ارزنده ای به جامعه خود میکند. ورزش احساس تعلق به وجود می آورد ، هویتشخصی را تبلور می دهد ، روابط اجتماعی را خلق می کند ، پیوند های دوستی و محبت را میان افراد تحکیم می بخشد .
تاریخ نشان می دهد که چگونه در شماری از کشور های جهان ، از این کارکرد اجتماعی ورزش در راه وحدت بخشیدن میان گروه ها و عناصر یا نژادهای یک سرزمین استفاده شده است برای مثال می توان از کشورهای سوئیس ، فرانسه ، آلمان ، چین واتحاد شوروی سابق ، برزیل و جز اینها نام برد .
3-تطبیق: اصحاب نظریه کارکردی براحتی می توانند کارکرد تطبیق را به عنوان یک کارکرد اجتماعی از ورزش نشان دهند ، زیرا با نگاهی به جوامع صنعتی ، بویژه جوامعی که از دستگاه های فناوری پیشرفته در زمینه ی ارتباطات و روابط برخوردارند معلوم می شود که ورزش تنها زمینه برای فعالیتهایی است که کارشان رشد دادن و تکامل بخشیدن به مهارتهای بدنی است . از طریق ورزش امکان سنجش مهارتهای حرکتی و توسعه زمینه های این مهارتها برای انسان و انطباق حرکتی او با محیط هایی که انتسان ها را می سازد ، فراهم آمده است . ( الخولی ، 1381 ، ص 62 )
بدون ورزش حفظ آمادگی جسمانی عموم مردم کار دشواری است و بدون آمادگی جسمانی و مهارت حرکتی نیز نگهداشت کارایی تولیدی ( صنعتی و زراعی ) جامعه به سختی امکان پذیرمی گردد . از نظر تاریخی نیز نشان دادن کارکرد تطبیقی ورزش کارساده ای است: چرا که شرایط در مرحله ماقبل صنعتی ، تماما یا تقریبا متکی بر به کار گیری مهارتها و توانایی های بدنی بود بنابراین مشارکت در بازیها وورزش ودیگر گونه های فعالیت بدنی تفریحی در حقیقت نوعی از انواع همسازی و تطبیق باشرایط محیطی مقتضیات این اعصار بود.
نقد دیدگاه کارکرد گرایی :
کارکردگرایان بر کار کرد مثبت ورزش در جامعه تاکید می ورزند و معتقدند که اغلب کارکردها یا همه ی آنها سهم مثبتی در جامعه دارند. اینان تاثیرات منفی ورزش در جامعه را یا بکلی نادیده می گیرند یا آن را اندک می دانند . اما واقعیتها نشان می دهد که ورزش می تواند پاره ای تاثیرات منفی ، مانند مسخ یا تحریف ارزشها و هنجارهای اجتماعی را ایجاد کند همچنین این توانایی را دارد که با سوگیریهایی خاص ، انگیزش را از بین ببرد و ناکامی و تنش بیافزاید وحتی یکپارچگی اجتماعی را هم بگسلد. مشکل دیگری که دیدگاه کارکردگرایی با آن روبرو می شود این است که این نظریه براین فرض بنا نهاده شده که نیازهای هر یک ازاجزا و عناصر سازنده ی نظام اجتماعی ، به عنوان یک کل با مجموع نیازهای نظام اجتماعی به عنوان یک کل ، تداخل پیدا می کند، بنابراین احتمالات تعارض درونی و کشمکش های بنیادین علایق در درون نظام اجتماعی با این فرض که می گوید هر گونه نظامی در حقیقت ترکیبی از ارزشهای عمومی و روابط متداخل است سازگاری ندارد. از این رو عقیده به این خواستگاه که ورزش پاسخگوی به
مجموع نیازهای نظام اجتماعی می باشد . عقیده ای است که این احتمال را که ورزش تنها برای بخشهایی از جمعیت سود مند است و برای بقیه سودی ندارد نادیده میگیرد. رخداد های تاریخی بر این جنبه های منفی گواهی می دهد مثلا در الیاد و ادیسه هومر ورزش محدود به شاهان وامیران بوده است و برخی از میهمانان اشراف و اعیان آنها نیز آن را انجام داده اند . در تمدن یونان باستان ، بازیهای المپیک در انحصار طبقه ی آزاد بود و بردگان حق استفاده از آن را نداشتند وحتی زنان از حضور در این بازی ها بکلی ممنوع بودند . در عصر نوزایی ، در انگلستان یک رشته از بازی های ویژه طبقات فرادست بود ، یک رشته مخصوص طبقات فرو دست و پاره ای دیگر از بازی ها وجود داشت که میان این دو طبقه مشترک بود . تاآنکه ورزش حرفه ای پدیدار گشت و اینک در عصر جدید نیز باشگاه های ورزشی برای آن که نظام انحصار عضویت به طبقات خاصی را حفظ کنند عملا مبالغ بالایی را برای عضویت در این پدیده جلوگیری به عمل آورند. اغلب این باشگاه ها از طریق وضع چیزی به نام " عوارض تاسیسات" شرایط سخت تری در راستای نگه داشت نظام طبقاتی عضویت پیش پا نهاده اند.

مدل های تفسیری:

بر خلاف مدل های نظری توضیحی ، مدل های تفسیری برای جدا کردن علت و اثر یا توضیح دادن به کار نمی رود . بلکه تنها یک دید برای فهم به وجود می آورند . نظریه پرداز تفسیری به دنبال آن نیست که حتماً بر روی تحقیقش برچسب « علمی » زده شود . اکثر مدل های تفسیری به راحتی تئوری های قابل آزمایش را ایجاد نمی کنند ، بنابراین کسانی که چنین مدل هایی را به کار می گیرند ، اغلب به دیدهای مهمی در مورد فرهنگ و ساختار اجتماعی دست خواهند یافت و سؤالات مهمی در مورد تحقیقات آینده در آنها به وجود خواهد آمد و اطلاعاتی را تولید می کنند که دارای ارزش قابل پیش بینی هستند . مدل های تفسیری برای مردم شناسان به طور کلی و مطالعات مربوط به ورزش به طور خاص مهم هستند .
مردم شناسی نمادین:
مدلی که در اینجا به عنوان مردم شناسی نمادین تعریف می شود در واقع شکل تلفیقی و ساده شده از مدل هایی است که توسط تعدادی از مردم شناسان نظریه پرداز و برجسته مانند مری راگلاس ، کلیفوردگیرتز وویکتورترنر استفاده می شد . مدل مردم شناسی نمادینی که در اینجا توصیف می شود مبتنی است بر این فرض که فعالیت های بسیاری از گروه ها می تواند به عنوان پیامی نمادین درباره ساختار اجتماعی تفسیر شود و ماهیت اساسی نظام ( جامعه ) پژوهش شود .گیرتز در « بازی پیچیده » که به جنگ خروس دربالی می پردازد ، شیوه استفاده از مردم شناسی نمادین را نشان می دهد . گیرتز در توصیف چهارچوب نظری در جنگ خروس مردم بالی معتقد است کهه « فرهنگ مردم یک کلیت از متن است ، که مردم شناسان تمام تلاش خود را می کنند تا فراتر از نگاه گروهی که خود به آن متعلق اند ، ( آن متن را ) بخوانند . جنگ خروس در بالی چنین متنی است ،و گیرتز با ارائه جزییات کامل از جنگ خروس ، اشاره به شیوه های گوناگونی دارد که طی آن رفتار و روابط ، قابل مقایسه وبیانگر اصول ساختار اجتماعی مردم بالی است . برای نمونه ، سبک شرط بندی بیشتر بر اساس روابط اجتماعی گروه ها قابل
پیش بینی است تا بر اساس نتایج قابل پیش بینی . جنگ خروس مردم بالی به عنوان شکلی از بازی یا ورزش تماشاگرانه ، یک پیام یا رویداد نمادین درباره زندگی اجتماعی مردم بالی است که به شیوه متفاوت و استعاری بیان می شود . پیام وسیله ای است که به واسطه ی آن هم شرکت کنندگان و هم پژوهش گر ، هنجارها و ارزش های فرهنگ مردم بالی را می آموزند . مدل مردم شناسی سمبلیک که در اینجا تعریف شده ، بر این اساس قرار دارد که بسیاری از فعالیت های گروهی می توانند به عنوان پیام های نمادین در مورد سا ختار فرهنگی و طبیعت اصلی سیستمی که به کار گرفته شده است ، تعبیر شوند .اثر گیرتز به نام «بازی پیچیده : نوشته هایی در مورد جنگ خروس بالی شرح و نشان می دهد که چگونه مدل مردم شناسی نمادین کار می کند .
استفاده از مدل مردم شناسی نمادین در تحلیل ورزش ، امکانات بسیاری را بر می انگیزد . موقعیتها ، اغلب سؤالاتی را در مورد سازمان های اجتماعی ، طبقات اجتماعی ، رفتارهای سیاسی ، شاخص های ملیتی و دین بر می انگیزند چرا که همگی این جنبه های فرهنگی ، به طور درونی در فعالیت های ورزشی وجود دارند . هدف محقق ، تحلیل دقیق پیام های سمبلیک است و اینکه آنها چگونه مورد استفاده قرار می گیرند و در مورد سیستمی که از آن برخاسته اند چه چیزی را به ما می آموزند .(بلانچارد، 1385، ص171)

دانش قومی:

دانش قومی به طور کلی ترکیبی از مدل نظری و روش علمی است که آمیزه ای از مفهوم فرهنگ انسانی و روش تحلیل سیستم های فرهنگی خاص را در بر دارد . در این باره باید گفت که اساس این چارچوب بر پایه ی این اصل قرار دارد که فرهنگ یک آگاهی و دانش است ، دانشی که با اعضای یک جامعه ی خاص ، آنرا سهیم می شویم . این آگاهی ، ساختاری را به وجود می آورد که در آن شخص دارای فرهنگ ، قادر به سازمان دهی و تفسیر اطلاعات خام تجربه ی حسی می باشد . هدف پژوهشگر دانش قومی مطالعه ی یک فرهنگ است برای گرفتن و ضبط کردن دامنه های آگاهی و فهمیدن اینکه چگونه اعضای جامعه ی مورد بررسی ، واقعیت یا بخشی از واقعیت را می فهمند ( به طور مثال ورزش ) . این پروسه ، شامل ساخت دوباره ی آگاهی است که همان فرهنگ می باشد . یکی از روش های ساخت دوباره ی دامنه های اطلاعاتی ، جدا سازی تعاریف ترکیبی است . این تعاریف ، دانش را که در هر قلمرو وجود دارد و واژه هایی را که در زبان بومی هست و در قلمرو واقع می شود تعریف می کنند .
باز ساخت و درک نهایی توسط دانشمندان دانش قومی ، درونی (emic) نامیه می شود چرا که نمایانگر نقطه نظر بومیان می باشد ، منظر درونی یک فرهنگ . نگاه بیرونی نقطه نظر علمی یعنی( etic) نامیده می شود . در مورد اول توضیحاتی که برای وقایع خاص یا رفتارها ارائه شده است ، از جانب خود اشخاص است ، توضیحات emic وابسته به مدل های نظرای است که در تحقیقات مورد استفاده قرار گرفته اند . ( برای مثال کارکردگرایی به عنوان یک و سیله برای شرح اینکه مدل دانش قومی چگونه کار می کند در نظر بگیرید که یک مردم شناس از پاکستان برای مطالعه ی فوتبال آمریکایی به ایالات متحده بیاید . در میان بسیاری از زمینه های اطلاعاتی ، او در مورد بازیکنان فوتبال تحقیق می کند . مردم شناس پاکستانی سؤالات بسیاری در مورد بازیکنان فوتبال مطرح می نماید .
در نهایت ، او ممکن است به یک تعریف ترکیبی دست یابد ، یعنی یک بازساخت از حوزه ای که با یک سطح بسیار عمومی ازتمایز بین حرفه ای و آماتور شروع شده و کم کم حرکت می کند تا به تمایزات بسیار خاص بین جایگاه های فوتبالیست ها دست یابد . آنچه که در این حوزه ی باز ساخته شده ، بوجود می آید یک فهم داخلی یا Emic از بازیکنان فوتبال است که به طور بخصوص به یک بخش خاص از فرهنگ آمریکایی تعلق دارد . به اضافه اگر دانشمند دانش قومی پاکستانی بخواهد بداند چرا مطلعان آمریکایی اش آنقدر به فوتبال علاقه دارند و اینکه چرا این ورزش اینقدر در آمریکا معروف است ، او از آنها سئوال می کند . جوابی که آنها می دهند ، کافی است . بدون اینکه احتیاجی به ترجمه آن به زبان مردم شناسانه باشد . این یک توضیح معقول Emicخواهد بود . هیچ توضیح دیگری لازم نیست به طور مثال « ساختاری – کارکردی بلانچارد از مدل دانش قومی در تحلیل بستکبال ناواجوها استفاده کرده است . او اشاره می کند که اگر چه آنها این بازی را از سفیدپوستان محلی یاد گرفته اند مدل دانش قومی استفاده کرد و از دامنه های اطلاعاتی مختلفی مربوط به درک مردم ناواجوا بسکتبال ، بازیکنان بستکبال و معنا و استراتژی بازی بهره برد . (بلانچارد،1385،ص174)

ساختار شکنی:
دیکانستراکشن یا ساختار شکنی ، یک شاخه نظری است که در اواخر دهه ی 1970 به وجود آمد و در علوم انسانی رواج یافت. اگر چه ریشه های آن در نقد ادبی پست مدرنیزم و در تاریخ انسان قرار دارد ، ساختار شکنی ، تأثیر مهمی بر علوم اجتماعی نهاد . ساختار شکنی با این تفکر که « فرهنگ » یک متن است که می تواند خوانده شده و تعبیر شود ، گره خورده است . بدین ترتیب ، ساختار شکنی ، فرهنگ را به محدودیت هایش مربوط می سازد و اظهار می کند که هیچ حقیقت نهایی وجود ندارد ، مگر تفسیر و هیچ فرهنگ ضروری ای وجود ندارد ، مگر خواندن فردی متون فرهنگی .
در مردم شناسی ، دیکانستراکشن ، به عنوان یک فرم یا نوع از انتقاد پست مدرنیزم ، در الحاق به مردم شناسی سمبلیک ، رشد کرده است و فشار را از فرهنگ هایی که تعریف شدند ، به خود تعاریف منتقل می کند . از نظریه ی فرهنگ به زبان فرهنگ ، از جمع آوری اطلاعات در مورد فرهنگ به نوشتن در مورد فرهنگ . همانطور که کلینفوردگیرتز از این دیدگاه می نویسد: فرهنگ یک شی ء نیست که آن را تعریف بکنیم ، همچنین اجتماعی از سمبل ها و معانی که تعبیر می شوند ، نیست . فرهنگ به صورت نزاعی زمانی و دارای فوریت می باشد .
منتقدان ساختارشکنی اظهار می کنند که این یک تلاش نیمه عقلانی است برای از شکل انداختن تاریخ تا با ادعاهای متضاد گروه های قومی جهان که به همان تاریخ مربوط می شوند ، وفق پیدا کند . ممکن است برخی اظهار کنند که دیکانستراکشن یک پاسخ ساده به چند فرهنگی بودن است . منتقد ساختار شکن ورزش ، درباره فرضیات متعددی در مورد فرهنگ و تاریخ در جهان پست مدرن تحقیق می کند : او معتقد است که این فرضیات ، بیشتر نسبی هستند ، تا مطلق و استعماری هستند تا واقعی . قوم نگاری در این متن ، بر روی سمبل ها و استعارات ورزشی متمرکز شده است یا بر روی قسمتی از متن فرهنگی که به ورزش مربوط می شود . ورزش باید خوانده شود و نتیجه یک توضیح نیست بلکه فقط یک تفسیر است ، تفسیری که به عنوان یکی از چندین روش فهم پیچیدگی ورزش و جهان فرهنگی و اجتماعی که ورزش در آنها اتفاق می افتد فهمیده می شود .
یکی از تحلیل های اخیر در مورد ورزش که ممکن است به عنوان انتقاد پست مدرن از آن یاد شود ، کارجی . گول لوئیس به نام حلقه آزادی : گفتمان گمراه کننده در کاپو برای برزیل می باشد . کاپویرا یک فرم از هنر مادی و ( قابل لمس ) « ماتریال » است که حرکات آکروباتیک و رقابت را با پس زمینه ای از موسیقی ترکیب می کند . « هدف بازی این است که حریف را به زانو درآوریم . به واقع ، این بازی در اصل متعلق به پایین ترین قشر اقتصادی جامعه ی برزیل بود . عمدتاً آنهایی که دارای هویت آفریقایی – برزیلی بودند ».
همانطور که این ورزش بیشتر و بیشتر در میان بازیکنان طبقات متوسط و بالاتر رواج گرفت ، بیشتر قانونی شد . در سال 1972 کاپویرا تبدیل به ورزش ملی برزیل شد و امروز نیز در میان قشرهای مختلف جامعه ی برزیلی محبوب است .
لوئیس ، مردم شناس ، خود یک بازیکن کاپویرا بوده است . تحقیقات او در زمینه ی این ورزش ، محصول نقش فعال او به عنوان یک بازیکن در این ورزش است که در کنار آن مشاهدات ، مصاحبه ها و مطالبی که در مورد پیچیدگی زمینه ای این ورزش ، ثبت کرده است ، کامل شده اند . نهایتاً لوئیس این بازی را به عنوان « گفت و گوی فریبنده » معرفی می کند . اگر چه او همچنین این بازی را به عنوان یک نمایشنامه ی شخصی و یا « تئأتر آزادی » معرفی می کند . این نمایشنامه به عنوان یکی از وارونگی های ظاهری تعریف می شود . چیزی که به طور استعماری سلسله مراتب زندگی اجتماعی برزیلی را وارونه می کند . بردگان به سطح ارباب ها می رسند ، و ارباب ها به جایگاه بردگان می روند . این آزادی است و به قول لوئیس شکلی از سازگارکردن و پذیرش به شمار می آید .
کاپویرا بیشتر به عنوان روشی از زندگی است تا یک ورزش و بیشتر یک وارونگی استعماری از جامعه می باشد تا یک اتفاق فرهنگی . اما این انتقاد پست مدرن از کاپویرا با یک نوشته ی قابل پیش بینی از عدم اطمینان پایان می یابد .(بلانچارد،1385، ص179)
بینش های روشنفکرانه رابرت کی . مرتون:
بدون شک رابرت کی . مرتون و تالکوت پارسنز برجهای دوقلوی کارکردگرایی ساختاری هستند . مرتون از همان آغاز آشکار ساخت که تحلیل کارکردی – ساختاری به گروه ها ، سازمان ها ، جوامع و فرهنگ ها تأکید دارد . او گفته است که هر چیزی که بتوان آن را موضوع تحلیل کارکردی – ساختاری قرار داد ، باید یک « فقره معیارین » یعنی الگودار و تکرار شونده باشد .نظریه مرتون درباره ساختار اجتماعی توان بالقوه با اهمیتی برای جامعه شناسی ورزش دارد . ساختارهای تعیین کننده گوناگون الگوهای انتخاب در تحقیقات جامعه شناسی ورزش نشان می دهد که برای هر دوره تاریخی درجه و نرخی از انسجام بطور گوناگون از طریق نوعی ورزش و سطحی از رقابت ورزشی و بازی کردن خاص و رهبری موقعیت ها در ورزش های ویژه معین می شود . به علاوه ، درجه و نرخی از انسجام نژادی کارکردی و فراوانی انتخاب ها بین جایگزین های ساختاری اجتماعی است .
می توان گفت که قدرت مرتون در تحلیل ساختاری دوگانه است ؛ اول اینکه او به طرف کار کلاسیک دورکیم و مارکس در اواخر قرن نوزدهم کشیده می شود ؛ و دوم اینکه او با ابعاد کلیدی تحلیل ساختاری نظریه های قرن بیستم پیوستگی دارد . مثالهای مربوط به سه بعد ( موقعیتی – تمایلی و وضعیتی – تعاملی ) اصلی مسابقات و بازی را می توان در سرتاسر نوشته های او پیدا کرد .
اختلاط او با بینش های روشنفکرانه دورکیم و مارکس به طرف حل بحث تضاد – آگاهی نظریه های اجتماعی پیش می رود و جنبه تئوریکی که درجات گوناگون با ابعاد موقعیتی ، غیر موقعیتی – تعاملی پیوستگی دارد . نوشته های مرتون شامل سه بعد مشخص است که در مرکز پروژه جامعه شناسی معاصر قرار دارد ، مندرجاتی که به خط کشی بین نظریه بزرگ پارسنز و نظریه ساختاربندی گیدنز اضافه می شود . نهایتاً ، انسجام نژادی در ورزش های حرفه ای آمریکای شمالی و سی قضبه ی تئوریکی درباره تبعیض اشتغال سیاهان محور نظریه مرتون از ساختار اجتماعی و ورزش است . برای مثال ، نرخ هایی از انتخاب را می توان نام برد که کنشگران بین جایگزین های ساختاربندی شده اجتماعی بوجود می آورند
تأثیر گافمن بر جامعه شناسی ورزش:
اروینگ گافمن جامعه شناسی به کمال رسیده بود . گافمن می گوید ، جامعه شناسی عبارت از بعضی چیزهایی است که شما انجام می دهید نه چیزهایی که درباره آنها می خوانید . بیشترین تحقیقات گافمن دربردارنده ی مفاهیم احساسی و زاینده اصول کنش متقابل است که با محتوا و بصیرتی بیشتر از یک نظریه پرداز اجتماعی در کارش مشاهده می شود . اهمیت جامعه شناسی او در نیرویی نهفته است که او در مشاهده و استعدادش برای ثبت زندگی اجتماعی بویژه در شرایط مناسب به کار برده همانند « مدیریت ادراک » ، « فاصله نقش » ، « کار چهره » ، میراث گافمن به عنوان نوعی از جامعه شناسی شعور عامیانه مطرح می شود که از مزیت زیادی برخوردار نیست . ماهیت اصلی کار گافمن کمک او به تحلیل اجتماعی بود ، او تمرکز زیادی روی جنبه ی مسلط واقعیت اجتماعی : روزمره ، عادی و اغلب کنش های متقابل جزئی و کم اهمیت که اکثریت وسیعی از تجربه ی اجتماعی را می سنجد را داشت .
گافمن چنین می پنداشت که افراد در هنگام کنش متقابل می کوشند جنبه ای از خود را نمایش دهند که مورد پذیرش دیگران باشد اما کنشگران حتی در حین انجام این عمل ، می دانند که حضار آنها ممکن است در اجرای نقش آنها اختلال ایجاد کنند . به همین دلیل ، کنشگران نیاز به نظارت بر حضار را احساس می کنند ، بویژه مراقب عناصری اند که ممکن است اخلال گر باشند. تأثیر چشم انداز نمایشی گافمن از ورزش هم در اجرا و هم در رقابت آشکار می شود . ورزش به طور روشن در جلوی صحنه عرصه هایی از زمین بیسبال ، محوطه ی بسکتبال ، پرتاب توپ فوتبال و در پشت صحنه، رختکن بازیکنان و تمرینات و جایگاهی که در آنجا دارند را شامل می شود .
در واقع احترام به رختکن برای یک مرد ، عرصه صحنه ی خصوصی است که ماهیت یک فضای مردانه را برای اجرای هویت های مردانه تعیین می کند. مطالعات کمی در جهت استفاده از فرضیات گافمن که تأثیر کنش متقابل را در تثبیت نظم اخلاقی و اجتماعی آشکار می کند، به عمل آمده است.
گافمن در دانشگاه شیکاگو سه سال را با روش مشاهده مشارکتی در یک کلوپ مشت زنی محلی صرف کرد تا به تغییرات درون بخشی نژاد، طبقه و دولت در شکل گیری خرده طبقه کارگر سیاه معاصر پی ببرد . تحقیقات ورزشی می بایست از ساخت حرکتی گافمن سود ببرند ، برای مثال ، کوشش های اخیر او بر روی اندیشه « تضاد و نقش » متمرکز بود ، محصول این تضاد ناتوان سازی است که زن را از ورزش برحذر می کند . تحلیلی که روی مدل نمایشی گافمن ساخته می شود ، بویژه در بردارنده ی اندیشه های او از « جداسازی نقش » ، « جداسازی حضار » ، « کثرت همزمانی خودها » است، این نسخه ثابت از نقش پذیری باید با یک نگرش فرهنگی که هویت های جدید را در رابطه با کنش متقابل با دیگران بوجود می آورد جایگزین شود.
نمایش بعنوان محوری برای تحلیل های جاری ورزش است ، که گافمن در مقدمه بخشی از کتاب خود درباره ی « ورزش بعنوان نمایش » قبل از اینکه متمرکز بر گسترش مفهوم سازی در ورزش تحت عنوان « هنر نمایش » شود ، بطور روشن به طرف این سنت کشیده شده بود.

منابع
- الخ‍ول‍ی‌، ام‍ی‍ن‌ان‍ور(1381) ورزش‌و ج‍ام‍ع‍ه‌، ت‍رج‍م‍ه‌ح‍م‍ی‍درض‍ا ش‍ی‍خ‍ی‌، م‍ش‍ه‍دب‍ن‍ی‍اد پ‍ژوه‍ش‍ه‍ای‌اس‍لام‍ی‌. ت‍ه‍ران‌، س‍ازم‍ان‌م‍طال‍ع‍ه‌و ت‍دوی‍ن‌ک‍ت‍ب‌ع‍ل‍وم‌ان‍س‍ان‍ی‌دان‍ش‍گ‍اه‍ه‍ا (س‍م‍ت‌)
- بلانچارد، كندل (1385) مردم شناسی ورزش، ترجمه علیرضا حسن‌زاده، حمیدرضا قربانی، تهران، نشر افکار. سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، معاونت پژوهشی، پژوهشکده مردم‌شناسی
- گيدنز، آنتوني (1386) جامعه‌شناسی، ترجمه حسن چاوشیان، تهران، نشر نی‏
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.