خوش آمديد,
مهمان
|
|
تعریف جمله:مفهوم کاملی است که به وسیله ی چند کلمه بیان می شود.
به عبارت دیگر مجموعه یی از کلمات است که معنی تمام و کاملی داشته باشد نهاد:قسمتی از جمله است که درباره ی آن خبر می دهند. گزاره:خبری است که درباره ی نهاد داده می شود. انواع جمله: خبری /پرسشی/تعجبی/امری/دعایی جمله از نظر فعل دو نوع است: اسمیه و فعلیه جمله از نظر تعداد فعل دو نوع است: ساده و مرکب که جمله ی مرکب دو جز دارد 1پیرو 2 پایه ساده:یک فعل داردو مرکب از دو جمله یا بیشتر است یا بر روی هم معنی کامل می دهند. جمله پیرو:جمله ای که بر سر آن یا وسط آن یکی از حروف ربط بیاید. جمله پایه:معنای جمله پیرو را کامل می کند تقسیمات دیگر جمله عبارت است از: مستقل:معنی کامل دارد ناقص:معنی کانل ندارد مکمل:معنای جمله ی ناقص را کامل می کند معترضه:وسط جمله می اید و مفهوم دعا ونفرین و... دارد شبه جمله دو نوع است: اصوات:برای بیان عواتف منادا:خواه با حرف ندا خواه بدون حرف ندا حذف در جمله دو نوع است: حذف به قرینه لفظی:فعل یا جز دیگر محذوف در جمله ی قبلی ذکر شده باشد حذف به قرینه ی معنوی:از معنی و مفهوم جمله به قسمت حذف شده پی می بریم تجریه:الف)نوع یا تجریه داخل جمله مورد برسی قرار می گیرد ب)تقش یا ترکیب: بیرون جمله مورد برسی قرار می گیرد اسم: عام :که بر تمام افراد هم نوع یا هم جنس دلالت کند اسم خاص: اسمی که بر شخص دلالت کند اسم معرفه :اسمی که برای گوینده و شنونده شناخته شده هست اسم نکره:برای گوینده و شنونده شناخته شده نیست اسم ذات:اسمی که به وجود خود وابسته است اسم معنی :اسمی که وجودش به دیگری وابسته است اسم ساده:اسمی که از یک جز ساخته شده است اسم مرکب :اسمی است که بیش از یک جز داشته باشد اسم جامد:اسمی که بیش ازیک کلمه دیگر گرفته نشده اسم مشتق :بیش از یک کلمه گرفته شده مفرد:برای یک فرد یا شی است جمع :برای بیش از یک و فرد و شی است مترادف:کلمات هم معنی را گویند متشابه:از نظر تلفظ یکسان اما معنا خیر متضاد:کلا ضد هم هستند اسم مصدر:معنای مصدری دارد اما نشانه مصدری خیر زمان:سه زمان ماضی مضارع و مستقبل انواع ماضی:ساده. استمراری. نقلی .بعید.التزامی.ملموس.نقلی استمراری.ماضی ابعد انواع مضارع:اخباری.استمراری.التزامی.ملموس انواع دیگر فعل:امر .نهی.نفی.لازم و متعدی.معلوم ومجهول ساختمان فعل:ساده .پیشوندی.مرکب.عبارت فعلی.فعل لازم یک شخصه فعل خاص:برانجام دادن کاری دلالت می کند فعل ربطی:فعلی است که بر حالتی یا نسبت دادن صفتی به کسی یا چیزی دلالت می کند وجوه افعال:وجه اخباری:وقوع فعل را به طور یقین اعلام می کند الترامی:وقوع فعل را با شک و تردید اعلام می کند امری:وقوع فعل را طلب می کند وصفی: در جمله به صورت مفعولی می اید صفت:در باره ی اسم توضیح می دهد اشاره:این و ان که قبل اسم بیاید و به ان اشاره کند پرسشی:چند وچه و... همراه اسم بیاید و از اسم سوال کند مبهم:هیچ.هرو چند و...اگر همراه اسمی بیایند و مبهمش کنند تعجبی:چه و عجب قبل از اسم بیایند شمارشی:هرگاه عددی همراه اسم بیایدو تعداد ان را مشخص کند صفت عالی:صفت ساده +ترین:بهترینوبلندترین....قبل از اسم موصوف بیاید صفت بیانی:صفت هایی که بعد از اسم می ایندو یکی از خصوصیات اسم را دارند صفت بیانی 5نوع است:ساده.لیاقت.نسبی.فاعلی.مفعولی صفت تفضیلی.صفت شمارشی که از دیگر صفات پسین هستند صفت ساده:از یک جز ساخته شده صفت مرکب:از دو جز یا بیشتر تشکیل شده صفت جامد:صفتی که ریشه ی فعلی ندارد صفت مشتق:ریشه فعلی دارد و بن فعل دارد صفت مطلق:بدون سنجش و مقایسه با دیگری حالت و چگونگی موصوف را بیان می کند صفت برتر:کسی یا چیزی را با کسی دیگر می سنجد صفت برترین:یک چیز را بر همه ی افراد هم نوع برتری می دهد. ضمیر:کلمه ای که جانشین اسم مس شود و نقش اسم را می پذیرد. ضمیر شخصی:ضمیری که برای هر شخص شکل خاص دارد دو نوع منفصل و جدا دارد ضمیر مشترک:برای همه یکسان است ضمیر اشاره:"این .آن .همین..."اگر در جمله بدون اسم بیاید. ضمیر پرسشی:"چند.چه .کدام...."اگر به جای اسم بیایند تعجبی:کلمه "چه" اگر بدون اسم بیاید و مفهوم تعجب را برساند مبهم:"هر.هیچ.فلان...."اگر بدون اسم بیاید قید:کلمه یا ترکیبی که فعل صفت قید دیگر یا جمله ایی را به چیزی از قبیل زمان و مکان تبدیل کند مختص:کلماتی که فقط در جمله قید هستند قید مشترک:کلماتی که گاهی نقش های مختلف اسم را می گیرند انواع قید:زمان.مکان.مقدار.تاکید.ترتیب.حالت.شک و تردید.استثنا.نفی. تصدیق. پرسشی حروف:معنای مستقل ندارد و برای اتصال جمله ها یا کلمات بکار می رود حروف نشانه:الف)"را" نشانه مفعولی ب)"ای" یا" و"الف" قبل و بعد منادا می آید ج)کسره نقش نمای اضافه 2)حروف اضافه:پیش از اسم یا ضمیر می آید 3)حروف ربط:دو کلمه یا دو جمله را بهم ربط می دهند صوت دو دسته است: کلماتی که برای بیان عواطف و احساسات درونی بکار می رود دوم کلماتی که برای خواندن یا راندن حیوانات بکار می رود ترکیبنقش کلمات) 1)نقش اصلی:برای تشخیص انها باید به فعل جمله توجه کرد.1)مسندالیه2)مسند3)فاعل4)مفعول ازاین رو فعل به دو نوع تقسیم می شود:ربطی:است.بود.شدو... خاص:هر فعلی که فعل ربطی نباشد را گویند. الف)لازم:با چه چیز را یا چه کس را معنی نمی دهد ب)متعدی:با چه چیز را یا چه کس را معنی می دهد 2)نقش های فرعی:برای تشخیصشان باید به قبلشان و موقعیتشان توجه کرد نقش هایی که برای تشخیص آنها به قبلشان دقت می کنیم:متمم.صفت.مضاف الیه.منادا متمم:کلمه ای (اسم/ضمیر/مصدر)که بعد از یکی از حروف اضافه قرار می گیرد. حروف اضافه:با.به.بر.بد.برای.در.از.بهر و..... 1)اضافه ملکی2)تخصیصی3)تشبیهی4)استعاره5)اقترانی6)توضیحی7)بیانیبنوت منادا:اسمی را که قبل از ان یکی از حروف ای و یا امده باشد نقش هایی که برای تشخیص باید به موقعیتشان توجه کرد: 1)قید 2)تمیز 3)بدل قید را که قبلا توضیح دادیم و اما تمیز:کلمه ای که از جمله رفع ابهام می کند. بدل :لقب.شهرت.شغل و .... کسی است که بدون کسره اضافه بعد از اسم می آید و ما قبل خود را بیشتر معرفی می کند. پس از شناخت انواع کلمه(اسم/فعل/صفت/ضمیر/قید/حروف و صوت)و پس از شناخت نقش های مختلف (اصلی و فرعی) اکنون باید بدانیم هریک از کلمات کدام یک از نقش ها ی اصلی و فرعی را در جمله می پذیرند |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|