خوش آمديد,
مهمان
|
|
ما و جهانی شدن:
ما به¬عنوان یک فرد ایرانی، میتوانیم در مورد جهانی شدن دو دیدگاه داشته باشیم؛ یکی دیدگاهی خوش بینانه و دیگری دیدگاهی بدبینانه. برخی بر این عقیدهاند که جهانی شدن، ارتباط بین ملل و افراد متفاوت را بهبود بخشیده، روابط را تشدید کرده و انسجام اجتماعی را تقویت مینماید. برخی معقتدند که جهانی شدن، یک فرایند است و فرایند، یعنی جریانی که خود به خود پیش میرود؛ مثل توپی که از سراشیبی به پایین میغلتد یا مثل دانهای که کاشته میشود و در صورت آماده بودن شرایط، خود به خود، شروع به رشد و نمو میکند. گفته شده که جهانی شدن نیز فرایندی است که از جایی شروع میشود و به تکامل میرسد و با پیشرفت علم و تکنولوژی و ارتباطات، راه خودش را میپیماید و پیش میرود. گروهی دیگر، دیدگاه خوبی نسبت به این پدیده ندارند و بر این عقیدهاند که جهانی شدن، یک فرایند نمیباشد؛ بلکه یک پروژه است؛ یعنی عدهای نشسته و نقشهای برای استعمار دنیا طراحی کردهاند که این نقشه، نام جهانی شدن به خود گرفته است. طراحان این نقشه، میخواهند حاکمان آینده جهان باشند. آنان میاندیشند که غرب با بحران انرژی مواجه خواهد شد و در آینده، به منابع انرژی سایر دنیا نیاز خواهد داشت بنابراین، سازمان تجارت جهانی را راه انداختهاند. آنها معتقدند که این برنامه طوری طراحی شده که فرهنگ در چارچوب غرب حفظ شود. آنها معتقدند که این پروژهای است که قسمتهایی از آن انجام شده و قسمتهایی نیز در حال انجام است و احتمالاً در آینده انجام میشود و در بخشهای دیگر آن که انجام شود، سلطه و احاطه غرب بر جهان، مکشوفتر و معلومتر خواهد شد و در آینده، سلطه فرهنگ غرب را بر سایر فرهنگها، بیشتر احساس خواهیم کرد. کسانی که معتقدند این یک فرایند است، دیگر از این موضوع به¬عنوان تهاجم فرهنگی نام نمی¬برند؛ بلکه از آن به¬عنوان یک روند طبیعی که برنامههای خاص خودش را دارد، یاد میکنند؛ اما آنان که به پروژهای بودن جهانی شدن معتقدند، همواره مراقب همه جا بوده و همه برنامهها و رویکردها را با چشم دیگری میبینند و مواظب¬اند که فریب نخورند. عوامل زیادی در این نگرش دخیل می¬باشند که برخی عبارتند از: 1 - شرکتهای چند ملیتی؛ 2- بازارهای فروش جهانی؛ 3 - انقلاب اطلاعاتی؛ 4 - فروپاشی نظام کمونیستی شوروی. امروز جهانی شدن در حوزههای مختلفِ فرهنگ، سیاست، اقتصاد و علم مطرح است و اینکه هر کدام از کشورها در مواجهه با آن چه رویکردی نشان میدهند، باید مورد بررسی قرار گیرد. در اینجا باز این سئوالات مطرح هستند که آیا یک دولت قدرتمند مرکزی در جهان به¬وجود خواهد آمد؟ آیا همه دولتها، قدرت خود را از دست خواهند داد؟ آیا دموکراسی جهانی، شکل خواهد گرفت و یا اتفاقات دیگری میافتد؟ بر ماست که با این موضوع جدی، مواجههای دقیق، منصفانه و آگاهانه داشته باشیم؛ تا تهدیدهای فرارو را به فرصتی برای گسترش فرهنگ اصیل و ناب خود تبدیل کنیم. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: نرگس مرادخانی, محمد جواد عابديني كلشمي
|