سه شنبه, 18 ارديبهشت 1403

 



موضوع: مکاتب فرهنگ و ارتباطات (2)

مکاتب فرهنگ و ارتباطات (2) 10 سال 11 ماه ago #6702

4. مکاتب فلسفی
یکی دیگر از مکاتب مطرح که موضوع فرهنگ و ارتباطات را مورد مطالعه قرار داده است، متعلق به استادان و پژوهشگرانی است که گرایش فلسفی داشتند. گرایش فلسفی ”اصالت عمل“ در این زمینه بسیار شاخص است. در واقع این گروه از پژوهشگران علاقه‌مند بودند تا با پرداختن به موضوعات فلسفی، مسائل فرهنگ و ارتباطات و جامعه را مطرح سازند. شخصی که می‌تواند نماد این مکتب باشد، جان دیویی فیلسوف اوایل قرن بیستم آمریکا است. دیویی فیلسوفی بود که سیستم آموزشی آمریکا را به‌ویژه در سطح ابتدایی و متوسطه عوض کرد. نوشته‌های دیویی بیش از هر فیلسوف دیگر در آمریکا، با موضوع فرهنگ و ارتباطات و جامعه سروکار داشت. این آثار تأثیر بسیار زیادی در آمریکا و دانشگاه‌های دیگر داشت.
سایر مکاتب نظیر هرمنوتیک به جای مطالعة رفتار از طریق ساخت مفاهیم و استخراج معانی آنها به نحو جداگانه و انتزاعی و کاربستشان به عنوان قواعد مشاهده و اندازه‌گیری و در نهایت تبیین مسئله از طریق ساخت و سنجش فرضیه‌ها، پیشنهاد می‌کنند که رفتار انسانی را می‌باید با تحقیق در شیوة زندگی یا سیستم هنجارهایی که زمینه‌ساز آنچه گفته و انجام می‌شود و به آن معنی می‌بخشد، فهمید. در سنت هرمنوتیکی و نوشته‌های اندیشمندانی چون هوسرل و هایدگر (فیلسوفان آلمانی و سنت زبانی انگلیسی، ویتگنشتاین و دیگران) زبان از تجلیات وجود انسانی است. تحلیل‌های مبتنی‌بر این سنت مطالعاتی، عدم زبان را تأیید می‌کند. زبان دربارة ِ اشیاء و تجربه نیست بلکه سازندة اشیاء و تجربه است. اگر پیرو متفکرانی چون فوکو باشیم می‌بینیم که گفتمان‌ها به مثابة حوزه‌هایی هستند که در آن قدرت و مرجعیت به برخی اعطاء می‌شود و از برخی دریغ. در اینجا زبان در فرهنگ به عنوان قدرت و بازنمود سیاسی جلوه می‌کند.
5. مکاتب زبان‌شناسی
گروهی از زبان‌شناسان نیز با طرح موضوع زبان و اهمیت آن، به بررسی رابطة بین فرهنگ و ارتباطات پرداختند. یکی از تئوری‌ها و پیش‌فرض‌های بزرگ این مکتب این بود که زبان نه‌تنها وسیلة انتقال پیام و ارتباطات است، بلکه بیانگر اندیشه و نشان‌ دهندة طرز فکر افراد است.
بیشتر پژوهش‌ها در حوزة فرهنگ و ارتباطات به زبان به عنوان یک ابزار ارتباطی بی‌طرف می نگرند. این امر هم در مورد الگوی ارتباطات نوسازی و هم در مورد الگوی مارکسیستی جنگ طبقاتی و وابستگی، صادق است. در الگوی نخست زبان واسطه‌ای است بی‌طرف که پیام‌ها و اطلاعات توسعه‌ بخش را منتقل می‌کند و در الگوی دوم، قدرت، سلطه، استثمار و نفوذ پدیده‌های اقتصادی و سیاسی مقدم و مرجح محسوب می‌شود. زبان و فرهنگ نوعاً معلول به حساب می‌آیند تا علت. هر چند سلطة فرهنگی می‌تواند نتیجة مالکیت خارجی ابزارهای سخن‌پراکنی، تأثیر سیستم‌های ارتباطات بین‌الملل یا جریان پیام‌های خارجی باشد، اما این پدیده‌ها با استفاده از مقولات اقتصادی و سیاسی زبان‌شناسی مورد مطالعه و تحلیل قرار می‌گیرند. از درصد محتوا و سرمایه یا فن‌آوری خارجی گرفته تا مقولات زبان و تحلیل زبانی.
زبان‌شناسان، انسان‌شناسان (مردم‌شناسان) و فیلسوفان زبانی بیشتر از همه به درک عدم شفافیت زبان کمک کرده‌اند. مکتب زبان‌شناسی انسان‌شناسانه و همچنین نوشته‌های ادوارد ساپیر و بنجامین ورف وجود ارتباط نزدیک میان ساختار یک زبان و مقولات مفهومی حاکم بر رفتار متکلمان آن زبان را اثبات کرده‌اند. آنان معتقدند که دنیای زبان و دنیای مقولات تا حدود زیادی هم‌مرزند و هیچ راهی برای گریز از دستگاه مفهومی زبان که بر صحبت کننده‌اش تحمیل می‌شود وجود ندارد، مگر آنکه به زبان دیگری تکلم کند. در این دسته از نظریات زبان به صورت مستقیمی با مفهوم اندیشه ارتباط پیدا می‌کند.
دیدگاه‌ها و نظریات نیچه نیز جالب توجه است. از نظر نیچه، این گونه نیست که ما اسیر زبان‌مان باشیم، بلکه ما واقعاً به وسیلة زنجیرهایمان تعریف می‌شویم. بدون زنجیر زبان، برای صحبت کردن ابداً هیچ‌کس و هیچ‌چیز وجود ندارد. انتخاب نیچه زندان یا آزادی نیست، بلکه مسدود کردن آشفتگی است. در سنت اثبات‌گرایی نیز که بسیاری از پژوهش‌های فرهنگ و ارتباطات در چارچوب آن صورت گرفته است به زبان به مثابة یک ساختار نمادین که وجود خارجی ندارد و از آن برای بازنمایاندن یا جانشینی اشیاء استفاده می‌شود نگریسته می‌شود.
6. مکاتب روزنامه‌نگاری ، علوم انسانی و هنر
در دهة 1970 میلادی علاقه به مطالعة ارتباطات و آنچه که در غرب به عنوان انسان‌شناسی (در مقابل علوم اجتماعی) معروف است، وسعت پیدا کرد. در نتیجة انقلاب اسلامی ایران، حوزة فرهنگ و ارتباطات و دین، با تأکید بر نقش زیرساخت‌های سنتی در نوشته‌ها و تحقیقات نگارنده و نیز سایرین ظاهر گردید و اندیشمندان رشته‌هایی چون معماری، هنرهای زیبا، ادبیات و عرفان در تمدن اسلامی و غرب توجه زیادی به مسائل ارتباطات و اطلاعات نمودند.
در رشتة روزنامه‌نگاری (هم به شکل حرفه‌ای و هم به شکل عملی) نیز علاقة بسیار زیادی به مطالعة موضوعاتی دربارة فرهنگ وارتباطات از جمله نقش فرهنگ‌های مختلف در روزنامه‌نگاری ایجاد شد. به عنوان مثال، مطابق الگوی هارولد لسول یکی از کارکردهای رسانه انتقال خود فرهنگ است. رسانه‌ها وسیله‌ای هستند که در کنار سایر نهادهای انتقال فرهنگ از جمله خانواده، نهاد دین و ... فرهنگ را انتقال می‌دهند. و روشن است که امروزه رسانه‌های نقش بیشتری در این زمینه دارند.
موضوع فرهنگ و ارتباطات در رشته‌های آموزشی و مطالعاتی روزنامه‌نگاری، هنر و علوم انسانی در معنای خاص کلمه، متنوع و اغلب با تحلیل و تفسیر معانی پیام و تأثیر آن بر افراد و گروه‌ها مرتبط است. در این مکاتب فرهنگ به عنوان کلیات باورهای و رفتارها مد نظر است. روش اصلی این گونه مطالعات بررسی و تحلیل محتوای پیام است. مثلاً در روزنامه‌نگاری یا سخن‌وری نوع ارائة پیام به مخاطبین با توجه به دانش‌های دریافتی از فرهنگ (که اغلب حاصل مطالعات علوم اجتماعی است) مورد توجه است. فنون روزنامه‌نگاری، شعر، ادبیات، معماری و ... با دیدگاهی تطبیقی و تاریخی از این منظر به موضوع فرهنگ و ارتباطات نگریسته‌اند.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.