یکشنبه, 23 ارديبهشت 1403

 



موضوع: فرهنگ کاشان - فریبا رضوانی - آیدا بیرانوند

فرهنگ کاشان - فریبا رضوانی - آیدا بیرانوند 10 سال 11 ماه ago #9899

دانشگاه علمی کاربردی - واحد 13
رشته تحصیلی : مدیریت امور فرهنگی
پودمان یک
عنوان : فرهنگ کاشان
استاد گرامی : سرکار خانم ابی زاده
نام درس : رفتار شناسی

نام دانشجو : فریبا رضوانی بیدگلی – آیدا بیرانوند





مقدمه
مو قعیت ارتباطی کاشان
کاشان به علت واقع بودن بر سر راههای تجارتی و ارتباطی در تمامی ادوار از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.
زمانی در کنار جاده ابریشم واقع بوده و در رونق و آبادانی شهر سهم بسزایی داشته است و در حال حاضر نیز بر سر شاهراه ارتباطی بسیار مهمی قرار دارد که پایتخت را به شهرهای جنوبی کشور ارتباط می دهد. این شاهراه کاشان را از طرفی به قم و تهران و از طرفی دیگر به شهرهای جنوبی کشور همچون نائین، یزد ، کرمان، بندرعباس و ... مربوط می سازد. خصوصا جدیدا با تکمیل اتوبان قم ـ اصفهان این ارتباط سهل الوصول تر شده است. و همچنین کاشان با قرار گیری در مسیر راه آهن تهران ـ اصفهان ، تهران ـ یزد و کرمان توسعه و گسترش اقتصادی و رشد افزون تری را پیدا کرده است.
طبق نقشه جغرافیایی سازمان نقشه برداری کشور شهرستان کاشان دارای چهاربخش است.
1 ـ نیاسر 2 ـ قمصر 3ـ برزک 4ـ مرکزی و حومه
بر اساس تقسیم بندی فوق در مجموع 84 ده آباد در شهرستان کاشان وجود دارد. اما بسیاری از دهات دیگر نیز دیده می شود که به علل مختلف (نبودن آب و ...) خالی از سکنه و متروکه شده اند بطور کلی 110 تا 130 روستا در اطراف این شهرستان وجود دارد.
وجه تسمیه
در مورد وجه تسمیه کاشان سخن بسیار است. لیکن با در نظر گرفتن معنی واژه های کاس، کاسه و کاس آب و موقعیت کاشان در قدیم این واژه می تواند گرفته شده از کاس باشد که در اصل کاشان و به مرور زمان به کاشان تغیر شکل یافته است.

زبان شناسان بر این باورند که نام کاشان به معنی خانه های تابستانی است، که با چوب و نی ساخته می شده است ولی برخی دیگر نام کاشان را ماخوذ از کلماتی چون کاسیان، کاشیان، کی آشیان و کاه فشان، کاسو یا کاشو می دانند.

در کل در مورد وجه تسمیه کاشان و نام اولیه آن از طرف مورخین و باستان شناسان عقاید گوناگونی ابراز شده که به چند مورد آن اشاره می شود:

1ـ از آنجا که این شهر در قرون متمادی مرکز ساخت بهترین کاشیها بوده آن را کاشیان و کاشان نامیده اند.
2ـ گروهی از باستان شناسان پس از حفاریهای باستان شناسی در تپه های سیلک به این نتیجه رسیده اند که نام کاشان مشتق از کلمه کاشو یا کاسو است و آن نام قومی کهن بوده که در بین النهرین می زیسته اند و سپس به این سامان نقل مکان کرده و نام محل اسکان آنها کاسیان یا کاشیان خوانده شده است.
3ـ ملک الشعراء بهار در دیوان خود وجه تسمیه کاشان را معبد و جایگاه جشن و دل آسایی دانسته است.
4ـ مولف کتاب فرهنگ واژه های فارسی در زبان عربی می نویسد: کاشان به خانه های تابستانی اطلاق می شود که با چوب و نی ساخته می شد.
5 ـ مولف کتاب آثار تاریخی کاشان و نطنز می نویسد: چون اولین جایگاه آبادانی در این ناحیه به امر پادشاهان اساطیری در کنار چشمه فین ساخته شده آن را کی آشیان یعنی جایگاه حکام گفته اند
آب و هوای کاشان
از نظر پهنه‌بندی اقلیمی شهر کاشان در پهنه اقلیمی با زمستانهای نسبتاً سرد و تابستانهای خیلی گرم و خشک قرار گرفته است.
شهرستان کاشان در حدود جنوب و غرب در محاصره سلسله جبال مرکزی ایران قرار گرفته است. آبادیهای دامنه این کوهستان عموما دارای آب و هوایی لطیف و معتدل می باشند ولی از جانب شمال شرق که به زمینهای شوره زار کویر مرکزی ایران اتصال پیدا می کند هوای آن بتدریج خشک و سوزان می شود و آب و هوا در قسمت جلگه ای کاشان گرم و خشک می باشد. دلیل اصلی خشکی هوای کاشان مجاورت آن با دشت کویر است. گرمای هوا در این شهر در تابستان از مرز 40 درجه سانتیگراد نیز عبور می کند.
وزش بادهای کویری که از صبح تا شام جریان دارد، موجب حرارت و خشکی هواست و از شام تا بام که نسیم خشکی از جهت کوهستان جریان پیدا می کن باعث تعدیل هوای منطقه می گردد. بادهای موسوم به باد سرخ، باد شهریاری، باد سام، باد شمال و باد قبله از بادهای معروف این منطقه است که اکثرا از کویر به سوی کاشان می وزد.
در زمینه منابع آب، کاشان شامل رودخانه ها، چاههای عمیق، نیمه عمیق و چشمه سارهاست. مهمترین رودخانه های این شهر رودخانه های هنجن، قهرود، لتحر و چم رود می باشند که همگی فصلی است و بیش از 130 رشته قنات در اطراف شهر وجود دارد که بین 40 الی 50 رشته آن هم اکنون مورد بهره برداری قرار می گیرد. علاوه برقنات ها بیش از 8 چشمه سار وجود دارد که بین آنها چشمه سلیمانیه فین از آبدهی و اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تاریخ کاشان
در دوران بارانی بین آخرین دوره های یخچالی (زمین شناسی) به نظر می رسد در مرکز ایران دریای پهناوری گسترده بود. این دریا با شروع عهد خشکی به تدریج کوچک و خشک شد که اکنون در محل آن کویر بزرگ مرکزی برجاست و بشر در دوره استقرار در روستاها در اطراف این محل اسکان یافته است چنان که قدیمی ترین تمدنها را می توان در حاشیه هلالی شکل کویر یافت.
یکی از قدیمی ترین تمدنهای این حاشیه تمدن سیلک است. تپه های موسوم به سیلک واقع در 2 کیلومتری جنوب غربی کاشان یکی از کهن ترین مراکز استقرار بشر در فلات مرکزی ایران به شمار می آید. حدود هفت هزار سال پیش مردم سیلک پایه و اساس تمدنی را بنیان نهادند که در دوره های مختلف پیشرفت شایانی را بدست آورد. نشانه هایی از این پیشرفت و ترقی را می توان در آثار سفالین و اشیاء مسی و مفرغی بدست آمده از این تپه ها (تپه های شمالی و جنوبی سیلک) که امروزه زینت بخش اکثر موزه های معتبر ایران و جهان است، مشاهده کرد. اقوام سیلک که دارای ابداعات و نوآوریهای فراوانی در صنایع آن دوران بوده اند، با تمدن بین النهرین و مناطق دیگر ایران ارتباطات فرهنگی و اقتصادی داشته اند. تمدن سیلک به عنوان یکی از نخستین تمدن های دشت نشین برای باستان شناسان از اهمیت قابل توجهی برخوردار می باشد. خاصه آنکه در کوزه گری و نگارگری و استفاده از آجر پخته در بنای ساختمانها و موارد متعدد دیگر به پیشرفتهای قابل ملاحظه ای رسیده بودند. گرچه ردپای این تمدن ناگهان در تاریخ گم می شود و مردم سیلک بر اثر هجوم اقوام تار و مار و گریزان می شوند، اما برخی بر این عقیده اند که ساکنان سیلک پس از ویرانی شهر و دیارشان به چشمه ساران به ویژه نیاسر و نوش آباد پناه برده و آبادیهایی را بوجود آورده اند. با توجه به اینکه در منطقه کاشان آثاری از دوره هخامنشی و اشکانی وجود ندارد و پژوهشهای باستان شناسی نیز در این منطقه بسیار محدود بوده است از تمدن این دوره در کاشان اطلاعات زیادی در دست نیست لیکن کشف سکه های نقره متعلق به دوران هخامنشی و اشکانی در این منطقه نشان از ردپای تاریخ دوره هخامنشی و سلوکی دارد. کشف گنجینه ای متعلق به اواخر هزاره اول قبل از میلاد در روستای مرق گواهی بر امتداد مدنیت در منطقه کاشان تا اواخر دوره هخامنشی است. گرچه اخبار و مدارکی از دوره اشکانیان در این منطقه بدست نیامده است اما قراین متعدد تاریخی خبر از آبادانی و رونق کاشان در دوره ساسانیان می دهد. وجود آتشکده های نیاسر ، خرمدشت و نطنز، اشارات مولف تاریخ قم به مناطق باستانی چون نیاسر و نوش آباد ، اخباری مربوط به یک شهرک دوره ساسانی به نام سارویه درمنطقه کاشان که به گزارش تاریخ نویسان تا دوره اولیه اسلامی نیز آثاری از آن برجای بوده است همگی گواهی بر این مدعاست.
کاشان در دوران اسلامی همراه با قم، اصفهان، همدان و ... از جمله شهرهای بلاد جبال یا عراق عجم محسوب می شود. تاریخ نویسان فراوانی از مردان نام آور و جنگجوی کاشان در این عصر (دوران ساسانی) سخن به میان آورده اند که در جنگهای بسیار شرکت کرده اند » اعثم« کوفی تاریخ نویس بزرگ عرب از حضور 20 هزار سوار جنگجوی قم و کاشان یاد کرده است که در جنگ »نهاوند« حضور داشتند.
مورخان و سفرنامه نویسان اوایل دوران اسلامی از عقربهای فراوان در کاشان و شیعه بودن مردمانشان به عنوان اصلی ترین ویژگی آن یاد کرده اند و کاشان را به عنوان شهر کوچکی معرفی نموده اند.
کاشان در نخستین دهه های قرن اول هجری با هجوم عربها روبرو شد و پس از مقاومتهای بسیار با از دست دادن استحکامات خود، تسلیم شده به تاراج رفت، حمداب مستوفی در »نزهه القلوب« بنای شهر کاشان را در دوران اسلامی به »زبیده خاتون« همسر هارون الرشید نسبت داده و در این مورد می نویسد:
در قرن دوم هجری مسلمانان در جایی به نام چهل حصاران زندگی می کردند.
کاشان در دوران آل بویه از رونق و آبادی خاصی برخوردار بود و صنعت سفالگری و فلزکاری آن شهرت فراوان داشت چنان که مقدسی در این زمان از کاشان چنین یاد می کند: «کاشان شهری آباد و روستاهای نیکو دارد، کشتزارهای بسیار ، گرمابه نیکو و نعمت فراوان و دارای دژ و خندقی است.»
کاشان در دوران آل بویه بواسطه ظهور سلاطین شیعی و نفوذ آنان بر خلیفه بغداد مورد توجه بیشتری قرار گرفت و به همراه قم از عنایت آل بویه و وزیر دانشمند آنان صاحب بن عباد بی نصیب نماند.
با آغاز قرن پنجم و روی کار آمدن حکومت سلجوقیان ، کاشان اهمیت و اعتبار روز افزونی یافت و در این زمان مردان بزرگ و نام آوری از این شهر به خدمت حکومت درآمده و به مدارج عالی رسیدند. چنان که راوندی می نویسد: «اغلب وزارء و مستوفیان و دبیران دربار، کاشانی بودند، هنر و علم در این زمان کمال یافت و کاشان محل و منشاء فضل و ادب شد. در این دوره ، شهر توسعه یافت و بناهای عمومی فراوان و گوناگونی مانند مسجد، مدرسه، خانقاه، دارالشفاء و کتابخانه ساخته شد.»
بیشتر بناهایی که در دوره سلجوقیان بنا شده است به دلیل زلزله های پی در پی ویران شده و از میان رفته اند‏، لیکن آنچه باقی مانده، نشانی از توسعه و آبادی کاشان در این عصر می باشد. مهمترین آثار بجای مانده از این بناها مسجد جامع است که در این دوران (سلجوقیان) بازسازی شده و دارای گنبدی آجری و مناره ای مزین به خط کوفی با تاریخ 466 هـ . ق است. علاوه بر آن مناره »پنجه شاه « »برج و باروی شهر« » بند قمصر« و »قلعه جلالی« از دیگر بناهای معروف این عصر به شمار می روند.
در دوران سلجوقیان‏ کاشان به ترقی و آبادانی قابل ملاحظه ای رسید. کثرت آثار تاریخی در این دوره و وجود مدارس متعددی که در این دوره در کاشان تاسیس شد و نیز ظهور دهها دانشمند کاشانی در این مقطع گواهی بر مدنیت و پیشرفت این شهر بوده است. کاشان دراین دوره آنچنان که در کتاب راحه الصدور و دیوان ابوالرضا راوندی آمده است دوبار توسط میاجیق یکی از سرداران خوارزمشاهی و ملک سلجوق بن محمد بن ملکشاه سلجوقی مورد هجوم قرار گرفته است.
در هر دو هجوم شهر کاشان به واسطه برج و بارو و پایمردی و جوانمردی اهالی در امان مانده است. اما روستاهای بی دفاع مورد قتل و غارت واقع شده اند.
کاشان در قرن هفتم با حملات وحشیانه مغولان صدمات فراوانی دید و بخشی از شهر ویران شده و به غارت رفت ولی دیری نپائید، که به دلیل رونق کارگاهها و بافت انواع قالی، پارچه، ساخت کاشی و سفال دوباره حیات خود را بازیافت. در این دوره بناهای تازه ای ساخته شد و بازار نیز گسترش یافت . در زمان جهانشاه »قراقویونلو« بناهای معتبر دیگری هم ساخته شده که برخی از آنها هنوز پابرجاست از جمله میدان سنگ و بناهای اطراف آن که به همت عماد الدین محمود بنا گردید. پس از برقراری حکومت مغولان در ایران و قبول اسلام و تشیع توسط ایلخانان مغولی، کاشان از شهرهای آباد و پررونق ایران به حساب می آمده است. حتی غازان خان سلطان مغولی پس از اینکه به مذهب شیعه درآمد، عنایت خاصی به کاشان داشته و عمارات قابل توجهی در این شهر بنا کرده است. معروفترین عالمان کاشانی دوره سلجوقی و مغول عبارتند از:
محمد بن علی بن سلیمان راوندی مولف راحه الصدور درباره تاریخ سلجوقیان ـ علامه قطب راوندی ـ سید فضل ا... ضیاء الدین ابوالرضا عالم فقیه و ادیب ـ حکیم فضل الدین کاشانی معروف به باباافضل ـ عارف نامی عبدالرزاق خان کاشانی از شاگردان مکتب ابن عربی ـ عزیزالدین محمود کاشانی و غیاث الدین جمشید کاشانی، حکیم، منجم و ریاضی دان نامی که به سبب تبحر و تالیفات در ریاضی و نجوم شهرت جهانی دارد.
با روی کارآمدن حکومت صفوی در قرن دهم هجری، اهالی کاشان، شیعیانی مومن بودند و از حکومت آنان استقبال کردند. اگر چه زلزله ویرانگر سال 982 هـ . ق ضربه سختی به بناهای شهر وارد آورد لیکن در این دوره از تاریخ کاشان در شئون مختلف ترقی فراوانی کرده و به منتها درجه شهرت دست یافت. صنعت و هنر بافندگی در این شهر به اوج ترقی و شکوفایی رسیده و بهترین و زیبا ترین انواع پارچه های ابریشمی، کتان، مخمل، مرغوبترین قالی های پشم و ابریشم در کارگاههای نساجی کاشان بافته می شد. چنانکه شاردن سیاح فرانسوی می نویسد: اساس ثروت و حیات مردم کاشان از صنایع نساجی و ابریشم بافی و تهیه قطعات زربفت و نقره بافت تشکیل شده است. عصر صفوی بهترین دوره رونق و آبادانی کاشان بوده است. دهها اثر تاریخی در شهر و حومه آن و ظهور دهها عالم و فقیه کاشانی در این دوره همگی نشانگر عصر طلائی کاشان در این دوره می باشد. سلاطین شیعه صفوی پس از اینکه اصفهان را به عنوان پایتخت برگزیدند و به کاشان که از مهمترین کانونهای شیعه نشین بود توجه شایانی کرده و ضمن سفرهای متعدد به این شهر اماکن رفاهی و مذهبی بسیاری را به یادگار گذاشتند. اهمیت کاشان در این دوره به حدی است که سفرنامه نویسان از این شهر به عنوان پایتخت مذهبی ایران یاد کرده اند.
بازار کاشان در این دوره نیز رونق و گسترش یافت، شاه عباس در وسط بازار، چهارسوق تازه ای به نام قیصریه مشتمل بر دکانها و کاروانسراهای مجلل بنا نهاده، دهها بقعه متبرکه بازسازی و نوسازی گردیده و کاروانسراها و مساجد با شکوهی ساخته شد. یکی از ارزنده ترین و مجل ترین بناهای این دوران باغ فین است که در 5 کیلومتری جنوب کاشان بنیان نهاده شد.
مشهورترین عالمان دوره صفوی عبارتند از:
ملافتح ا... کاشانی، متکلم، فقیه، مفسر و ادیب و صاحب آثار متعدد ـ ملامحسن فیض کاشانی که از وی دهها آثار در زمینه های حکمت، کلام، اخلاق، عرفان و ... برجای مانده است ـ کلیم کاشانی ـ محتشم کاشانی، مدیحه سرای نامی دورن صفویه.
در اواخر دوران صفویه کاشان دوبار مورد هجوم افغانها قرار گرفت در یکی از این هجومها که در زمان حسنقلی خان حاکم افشاری کاشان صورت گرفت. اهالی روستاهای کویر کاشان همانند نوش آباد و نصرآباد مورد قتل و غارت قرار گرفتند اما این بار نیز برج و بارو و تیراندازهای فراز آن مانع از ورود این مهاجمان به داخل شهر کاشان شدند.

کاشان در دوران قاجار روزگار را به آرامی می گذراند و با آنکه زلزله مهیب سال 1192 هـ . ق در واپسین سالهای حکومت زندیه شهر را ویران کرده بود و رونق زمان صفویه را نداشت ولی هنوز صنیعش بر سایر شهرها برتری داشت. شهر در این زمان گسترش یافته و بناهای فراوانی بدان افزوده شد. از جمله بناهای این دوران خانه بروجردیها، طباطبائیها، عباسیان و ... مسجد و مدرسه آقا بزرگ، مدرسه امام و ... است که از شاهکارهای هنری این عصر به شمار می روند. »دیولاخوا« که در سده سیزدهم کاشان را دیده است آن را چنین توصیف می کند: «خانه ها با خشت و گل تمیز ساخته شده، کوچه ها سنگفرش و بازار وسیع و آباد است». از مهمترین رویدادهای این دوره می توان به قتل امیرکبیر، طغیان نابینایان و جنب و جوش مشروطه خواهان کاشانی اشاره کرد. در این دوره کاشان از بلایای طبیعی همچون سیلهای مخروب، خشکسالی و قحطی در امان نبوده و در این حوادث هزاران نفر از اهالی به کام مرگ افتادند.
در این دوره نیز عالمان بزرگی در این شهر پا به عرصه وجود گذاشتند، که مشهورترین آنان عبارتند از: استاد ملامهدی نراقی، فیلسوف، متکلم، فقیه، منجم و ... ملا احمد نراقی فرزند ملا مهدی از عالمان نام آور و فقهای معروف این دوران است ـ ملاحبیب ا... شریف، عالم دینی و ادبی عصر خویش ـ ملا عبدالرسول مدنی.
کاشان در همه ادوار تاریخی و هنری از چنان غنا و تنوعی برخوردار شد که نظری حتی به اجمال و اختصار بر آنها فرصتی طولانی را طلب می کند. این شهر ضمن معرفی چهره های استثنایی از ایمان و علم و ادب و هنر همچون: ملامحسن فیض ـ غیاث الدین جمشید کاشانی ـ باباافضل ـ سهراب سپهری ـ محتشم کاشانی ـ ملا احمد و مهدی نراقی و ... عنوان دارالمومنین را نیز برای خود به ارمغان آورد و آثار بازمانده از آنان کاشان را در ردیف پربارترین گنجینه های علمی و هنری جهان قرار داد.
مذهب و زبان
مذهب :
مذهب مردم این شهر، شیعه اثنی عشری است چنان که بواسطه ایمان راسخ، زهد و تقوای بی نظیر شیعیان آن از صدر اسلام تا کنون با نام دارالمومنین در صدر شهرهای شیعه نشین قرار گرفته و به نیکی از آن یاد شده است. به طوری که در زمان صفویه کاشان پایتخت مذهبی ایران شناخته شده بود. از قرنها قبل عده ای از یهودیان نیز در کاشان ساکن بوده اند که از دوره صفوی تعداد آنها زیاد بوده لیکن امروزه تعداد کمی از آنان در این شهر اقامت دارند. یاقوت حموی نیز در معجم البلدان در مورد ایمان مردم کاشان می نویسد:
«عده ای از علویان ساکن کاشان منتظرند که صبح فردا قائم آنان ظهور کند و در هر طلوع، مسلح سوار بر اسب به خارج از شهر می روند و متاسف بر می گردند.»
زبان :
زبان مردم این شهرستان فارسی است. ولی در روستاهای حاشیه شهر، زبان رایجی و تاتی رواج دارد که اصل آن در واژه های فارسی دری یا فرس قدیم است. ضرابی در تاریخ کاشان می نویسد: مردم بلوک (حومه) را زبانی دیگر است که اهل شهر از فهم معانی آن بی خبرند و آن را زبان رایجی گویند که دارای واژه های دری فراوانی است.
جمعیت :
طبق اولین سرشماری نفوس، جمعیت کاشان در سال 1311 شمسی در حدود 40.000 نفر ، در سال 1317 به 46.490 نفر، در سال 1345 به 58.428 نفر در سال 1355 در یک رشد سریع به 84.836 نفر رسید. جمعیت کاشان در حال حاضر بیش از 300.000 نفر می باشد.
اقتصاد :
اقتصاد کاشان از دیرباز بر روی صنعت کشاورزی و تولید محصولاتی مانند پنبه، پیاز، غلات، صیفی‌جات و انواع میوه‌ها (انار، انگور، هندوانه، طالبی، انجیر و …) و گیاهان داروئی، گلاب‌گیری و تهیه عرقی‌جات و صنایع دستی مانند مسگری، کاشیگری، ابریشم بافی، مخمل بافی، شعر بافی، گلیم بافی، زیلو بافی، زری بافی و قالیبافی تکیه داشته است. صنعت فرش دستباف کاشان در ابعاد، طرحها و نقشها و رنگهای زیبا و دلفریب روزگاری طولانی زبانزد و نقل محافل هنری، اقتصادی، نمایشگاهی و علمی بوده است. افسوس که با روی کار آمدن فن‌آوریهای ماشینی این صنعت و حرفه با ارزش به همراه حرفه‌های جانبی آن در حال رکود و فراموشی می‌باشد. کشف معادن مس، آهن، سولفات سدیم، سنگهای مرمر و تراورتن در سالهای اخیر بر رونق اقتصادی شهر و منطقه کاشان افزوده است. صنایعی مانند فرش ماشینی، چینی و ملامین‌ سازی، کاشی سازی، ریسندگی و ابزارآلات صنعتی نیز در حال گسترش می‌باشد و به همین جهت کاشان تبدیل به یکی از قطبهای صنعتی کشور شده است.
علم و ادب
کاشان مهد علم و ادب
منطقه ای که شهر کاشان در آن واقع است یکی از سکونت گاهای شهری انسان ما قبل تاریخ بوده است . کاوشهای باستان شناسی نشان می دهد که ناحیه سیلک ( واقع در 4 کیلومتری غرب شهر کاشان ) چند هزار سال پیش از پیدایش شهرهای آریائی فلات ایران نخستین جایگاه رشد شهرنشینی بوده است.
با این همه آنچه در این گفتار اهمیت دارد بررسی کاشان به عنوان یک شهر اسلامی است زیرا ساختار کنونی شهر کاشان در دوره اسلامی شکل گرفته است و در این دوره ( خصوصا در عصر سلجوقیان و نیز در قرن های نهم و دهم هجری در عهد صفوی ) رونق بسیاری پیدا کرده و یکی از شهر های مهم ایران شده است لیکن در دوران حکومت زندیه با وجود حاکمانی چون آقا سلیم آرانی و خصوصا عبدالرزاق خان کاشی که در جهت آبادانی این شهر از هیچ کوششی فرو گذار نکردند، زلزله مهیب سال 1192 ه ق خرابیهای بسیاری بجای نهاد و عمده آثار مهم تاریخی این شهر را تخریب نمود . و از طرف دیگر عناد و خصومت بنیانگزار سلسله قاجار ( آقا محمد خان ) با کاشان و همچنین طغیان یاغیان محلی باعث گردید که این شهر در دوران قاجار با رکود مواجه شود.
کاشان و حومه با حدود 000/400 هزار نفر جمعیت دارای مردمانی مهربان و باهوش و ذوق ادبی و استعداد هنری و همچنین تعصب مذهبی فراوان یکی از قدیمیترین و تاریخی ترین شهرهای ایران محسوب می شود و از قدیم الایام به « دار المؤمنین » معروف گشته است.
نژاد مردم کاشان از ریشه اصیل آریایی است و اختلاط آن با نژادهای اقوام مهاجم تازی و ترک بسیار ناچیز بوده است که یکی از دلایل این امر حفظ زبان فارسی قدیم در میان اهالی سکنه خصوصا دهات اطراف است .
در مورد وجه تسمیه کاشان کهن ترین مأخذ فارسی و عربی از آن به نامهای قاسان ، کاس رود ، کاشانه ، کاسان یاد می کنند.
کاشان در ادوار مختلف تاریخ فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشته و شاهد حوادث طبیعی و تاریخی فراوان بوده است . در دوران اسلامی ( سده سوم هجری ) صدها هنرمند و شاعر و عالم از این شهر برخاستند که یکی از آنها ابوالحسن علی بن محمد کاشانی ، صاحب جامع الکبیر فی الفقه متوفی به سال 220 ه ق از اصحاب خاص حضرت جواد « ع» بود.
کاشان که بنابر گفته مولف حدود العالم در سده چهارم هجری کانون دانش و ادب ایران به شمار می رفت در عهد سلاجقه نیز چنانکه راوندی مورخ آن عصر در کتاب معروف راحه الصدور و آیه السرور نگاشته است منشأ فضلا و هنرمندان و علماء‌بود به طوری که هر کجا خطی خوش و زیبا یا انشاء و ترسلی بلیغ دیده و شنیده می شد می گفتند که از کاشانیان است و یا از آنها آموخته اند. چنانکه اغلب وزیران ایران‌. مستوفیان و حاجبان پادشاهان بزرک سلجوقی از مردم کاشان و یا تربیت یافتگان آن سامان بودند . به هر حال در این عصر کاشان از جهت دانش و ادب چنان مشهور گشته بود که پیشرو و سرآمد بلاد ایران بشمار می رفت. از جمله فضلا و دانشمندان این دوران ابوعلی عبدالجبار طوسی کاشانی ، سید ابوالرضا راوندی ، سید الامام ضیاء الدین راوندی می باشند.
با آغاز دوران مغول و هجوم وحشیانه این قوم خون ریز که گویی تزیانه ای عبرت آموز بر ملت ایران بود .تحولات شگرفی روی داد. قوم وحشی با قدرت نظامی فائق آمدند ولی ایرانیان با نیروی فرهنگ و هنرهای زنده خویش مبارزه بزرگ روانی و نبرد بدون کشت و کشتاری را آغاز نموده و عاقبت توانستند برتری فرهنگ و هنر و ذوق و اندیشه و خلق و خوی لطیف خود را چنان آشکار و جلوه گر سازند که دشمنان سر سخت و زورمندش دوستان وفادار او گردند.
از جمله فضلا و دانشمندان این دوران کمال الدین عبدالرزاق و همچنین افضل الدین محمد مرقی مشهور به باباافضل ( به روایتی خالو و به روایتی استاد و مرشد خواجه نصیر الدین طوسی ) است که آثار قلمی کم نظیر آنها از ذخائر گرانبهای فرهنگ و زبان فارسی به شمار می رود.
عصر صفوی را می توان عصر طلایی هنر در دوران اسلامی دانست با شروع این دوران ادبیات و هنر و علم نیز عرصه تازه ای پیدا نمود . وجود دهها محقق ، هنرمند ،‌عالم و شاعر و دانشمند در این عصر خود گواه زنده ای بر این هاست.
کاشان در این عصر بر اثر سوابق تاریخی در مذهب شیعه مورد نهایت توجه قرار گرفت . بطوری که گویندگان از اطراف و اکناف مملکت روی بدین دیار نهادند و مجامع ادبی در شهر رواجی تام یافت تا حدی که در این دوران کاشان بیش از 150 تن شاعر داشت و عده ای نیز رهسپار هند گردیدند تذکره هایی که در این دوره نوشته شده شاهد این مدعاست.)
در عهد شاه طهماسب این شهر مرکز علمی و مرجع امور دینی و نظارت کلی بر محافل و مشاغل شرعی کشور گردید و بدنبال آن نیز نهضت بزرگ علمی در آنچا پدید آمد که تا اوایل سده جهاردهم همچنان توسعه و ادامه یافت دانشمندانی نامدار و گران مایه در علوم و فنون عصری بوجود آمدند که نه تنها مظهر کامل معارف سه قرن متوالی آن دیار به شمار رفته ، بلکه هر یک در فن خود سرآمد و شاخص فرهنگ و دانش ایران در زمان خویش شناخته شده اند، همانند شمس الدین محمد ،حکیم و ریاضی دان‌، ملا فتح الله کاشانی در حدیث و تفسیر قرآن ، ملامحسن فیض ، در حکمت الهی و حدیث و ملا مهدی و ملا احمد نراقی و ملا حبیب الله شریف ، در فقه و از متأخرین نیز مرحوم آیت الله سید میر علی یثربی ، را می توان نام برد.
با شروع دوران قاجار مجامع علمی تقریبا پراکنده شد ولی در این عصر کاشان در پرتو شخصیت علمی و جامعیت ملا مهدی نراقی مرکز پرمایه ترین حوزه فرهنگی ، اسلامی ایران گردید چنانچه طلاب حوزه های درس عتبات نیز در پایان تحصیلات خود به کاشان آمده ، علوم و فنون عقلی و نقلی را حضوری تکمیل می نمودند.
جاذبه حوزه علمیه کاشان حتی شیخ مرتضی انصاری را نیز به این شهر کوچانید. وی مدتی در این شهر با ملا احمد نراقی و حاج سید محمد تقی پشت مشهدی مباحثه داشت. پس از در گذشت نراقی اول مرکزیت علمی کاشان در پیرامون حاج ملا احمد نراقی و برادران وی و فرزندان آنها که هر یک مسلم عصر خویش بودند همچنان دایر و پایدار ماند تا آنکه از محیط علمی آن دیار دانشمندان بزرگ و نامور در علوم و فنون گوناگون پدید آمدندکه ترجمه احوالات آنها در منابع و مأخذ آمده است .
از جمله مشاهیر این دوران آیت الله حاج سید محمد رضا حسینی والد سید جلال الدین موید الاسلام ، حاج سید حسین کاشانی ، حاج سید مصطفی کاشانی ، حاج محمد حسین نطنزی، سیدابوالقاسم کاشانی ، آخوند ملا محمد کاشانی و غیره می باشند.
مشاهیر کاشان
در طول تاریخ پرفراز و نشیب ایران در دوران‌های مختلف از زمان ساسانیان، آل‌بویه (که زبیده خاتون همسر هارون‌الرشید کاشان کنونی را بنا نهاد) تا عهد سلجوقی، صفویه و قاجاریه و پس از آن انسانهای بزرگی در این دیار پرورش یافته و به دنیا معرفی شده‌اند از جمله: غیاث‌الدین جمشید (ریاضی‌دان و منجم بزرگ)، کمال‌الملک و صنیع‌الملک (نقاشان نامدار)، ملامحسن فیض و ملااحمد و ملامهدی نراقی (عالم، حکیم، عارف و دانشمند)، ملافتح‌اله کاشانی (مفسر)، محتشم کاشانی، بابا افضل مرقی، سپیده کاشانی، کلیم کاشانی و سهراب سپهری (شاعران نامی) و صدها چهره برجسته دیگر.


مراسم مذهبی و سنتی (محرم در فرهنگ مردم کاشان)
بنا بر مدارک و منابع و ماخذ، دوستداری اهل بیت (ع) و نیز علاقه به «آل عصمت و طهارت» در کاشان به اواخر قرن اول هجری قمری بر می گردد که بارزترین شواهد آن را می توان در اجرای مراسم سوگواری و نیز نماد و نشانه های متعدد عزاداری پیدا کرد. مردم کاشان در قالب دستجات عزاداری در ماه محرم با تشکیل مجالس عزاداری هفتگی تحت عنوان مجالس «فوق العاده» به استقبال محرم می روند. از نیمه دوم ذیحجه دستجات عزاداری خیابان ها، معابر و کوچه های هر محله را با نصب پرچم های مشکی، سبز، قرمز آذین بندی می کنند. در طول این مدت اکثر دستجات به چاپ و انتشار اعلامیه مبنی بر زمان، مکان و مدت عزاداری و همچنین تعیین روز سوگواری در بازار شهر می پردازند. غبار روبی و سیاه پوش نمودن حسینیه ها، تکایا و مساجد با پرچم های سیاه، پخش پرده ها و کتیبه ها چند روزی قبل از ماه انجام می گیرد. به طور کلی در کاشان مجالس عزاداری از شب اول محرم شروع و تا اواخر ماه صفر ادامه می یابد که اوج برپایی این مجالس از شب اول تا شب شانزدهم محرم است که به شب «شش امام حسین (ع)» معروف می باشد. در طول این شب ها هیات ها در مراکز خود به روضه خوانی و عزاداری پرداخته و اغلب در پایان مراسم با صرف شام از عزاداران پذیرایی می کنند. هر دسته عزادار در حسینیه، تکیه، مسجد محله مربوطه به عزاداری می پردازند. برخی از دستجات که فاقد مرکز یا حسینیه هستند در منازل شخصی افرادی که برای کسب ثواب، خانه خود را به حسینیه یا تکیه تبدیل می کنند، به سوگ می نشینند.
دسته های عزاداری که تعداد آنها به بیش از سیصد دسته می رسد در قالب دسته های سینه زنی و زنجیر زنی با نام یکی از ائمه (ع) و چهارده معصوم (ع) شکل گرفته اند که خود را غلام، و ائمه را که هیات خود را به آن منسوب می دهند «ارباب» خود خطاب می کنند. هر کدام از این هیات ها دارای تشکیلات هیات امنا یا هیات ریسه، رییس، ناظم، میان دار و .....است . مسئله قابل توجه دیگر تقسیم کار در بین اعضا یک دسته است. صندوق دار (حساب دار) برقی، تاسیساتی، قهوه چی (چای ریز) چای بده، آشپز، سفره بده، (مسئول وسایل صوتی) و دیگبر (فردی که در گذشته دیگ های آشپزی هیات را به نقاط دیگری می برد) و غیره از جمله وظایفی است که افراد عهده دار می شوند و افرادی هم که قادر به انجام کار اجرایی نیستند با کمک مالی و نذورات در اداره هیات خود سهیم می شوند.
به هر حال گروهی از دسته های عزادار نمادها و نشانه هائی را در اختیار داشتند که اغلب به آن شناخته می شدند. علم، کتل، توغ جریده یا جریته، شش گوشه، نهر علقمه، شط فرات و نخل از جمله نماد هایی هستند که در پیشاپیش هیات عزادار نشان می شدند.
بنا بر سنتی دیرینه و نوبت از پیش تعیین شده تقریبا تمام دسته های عزاداری در یکی از روزهای دهه اول ماه محرم با تشریفات و برنامه ریزی قبلی به بازار شهر رفته به عزاداری می پردازند. که رفتن دسته عزاداری به بازار با همیاری و کمک چند دسته همجوار که حالت رقابتی در بین آنها نباشد صورت می پذیرد. معمولا رسم بر این است که شب قبل از روز بازار هیات ها در پی دعوت به حسینیه هیات کمک خواه رفته تا بتوانند 1 روز بازار با آن همنوا و هماهنگ شوند که در پایان مراسم شب و نیز مراسم عزاداری روز بازار با شام و ناهار از عزاداران پذیرایی می شود. ورود دسته ها به بازار از سمت دروازه دولت و بازار مسگرها و سمت پا نخل و بازار گذرنو است که پس از طی کردن بازار و بازارچه ها در تیمچه (امین الدوله) مراسم را ختم می نمایند.
اولین دسته عزاداری که به بازار می رود، دسته ای است به نام «چاووش عزا» که در آخر ین روز ذیحجه یعنی یک روز قبل از شروع ماه محرم به بازار شهر می آید و مردم را از فرا رسیدن ماه محرم مطلع ساخته و نیز کسبه ها و بازار را از جهت استقبال از هیات دستجات عزادار آماده می کند. اکثر اعضا این هیات مداحان اهل بیت (ع) هستند که هر کدام در مسیر راه اشعاری را در مورد امام حسین (ع) و واقعه عاشورا می خوانند. در پیشاپیش آن پیرمرد سالخورده ای که پیراهن ، قبا، عبا و کلاه مشکی به تن می کند و بیرق «سیاه به دوش می گیرد این اشعار را می خواند:

چاووش حزن غم از بیابان کربلا شد قاصد عزای شهیدان کربلا
این ماه منع آب رندان گشته شیعیان از ظلم اهل کوفه به مهمان کربلا

و کمی عقب تر عزاداران مرثیه خوان، این بیت شعر را قرایت می کنند:

محرم شد محفل به روی ناقه ها بسته همه اسباب ماتم را به سوی کربلا بسته

این دسته عزا مربوط به محله پشت مشهد کاشان است، از سمت بازار مسگرها وارد شده در تیمچه امین الدوله مراسم خود را ختم می کنند.
سقاها گروه دیگری از عزاداران هستند که در طول دهه اول ماه محرم بابستن لنگی به کمر و انداختن مشک سقائی به دوش و جام های فلزی به دست در بازار شهر بین عزاداران ظاهر می شوند و به سقایی میپردازند.
تشرف به مسلک سقایی در سنین نوجوانی بر اساس نیت پدر و مادر مبنی بر این که فرزندشان همیشه سالم و تندرست بماند طی مراسمی به تشریفات خاص انجام می گرفته است که شرح آن از حوصله این بحث خارج است. البته در کاشان چهار دسته عزاداری به نام دسته ی سقاها از روز اول تا چهارم محرم به بازار شهر می آیند
رمضان در فرهنگ مردم کاشان
رمضان ماهی است که در هر شهر و دیاری برای خود آداب و رسوم خاصی دارد. از آن جمله در کاشان بعضی مراسم وجود دارد که شاید در کمتر شهری چنین مراسمی یافت شود.

کلوخ اندازی
قبل از شروع ماه مبارک رمضان خاصه پنج شنبه و جمعه نزدیک این ماه مردم به گردش و مسافرت می روند و به تفرج و تفریح می پردازند. این روزها را روزهای کلوخ اندازی نامیده اند.

هدیه رمضان
یکی از رسمها و سنتهای پسندیده هدیه ایست که از طرف بزرگتر خانواده به فردی که برای اولین بار روزه می گیرد، اهدا می شود. هنگام افطار روزه دار تا هدیه خود را از بزرگتر نگیرد روزه خود را باز نمی کند و بعد از گرفتن هدیه دست و صورت بزرگتر خانواده را می بوسد و بزرگتر برای او دعا می کند.

روزه واکنی
رسم است در شب دوم ماه رمضان از طرف خانواده عروس؛ داماد و خانواده داماد را به افطاری دعوت می کنند. در این مهمانی از طرف داماد هدیه ای به عروس خانم می دهند و پس از دریافت هدیه عروس خانم روزه خود را افطار می کنند. همچنین از طرف خانواده عروس نیز هدیه ای به داماد داده می شود. این رسم و مهمانی را روزه واکنی می گویند.
همچنین بعضی خانواده ها شب نیمه رمضان را نیز چنین رسمی است که از طرف داماد هدیه ای برای عروس می برند که به شب نیمه معروف است.

آشتی کنان
از کارهای خوب و پسندیده در ماه رمضان آشتی کنان و حلالیت طلبیدن است. بسیاری افراد که از هم کدورت و ناراحتی داشته اند با دیدن یکدیگر از همدیگر حلالیت می طلبند. همچنین بزرگتر خانواده و یا بزرگتر محله با دادن مهمانی و دعوت از کسانیکه در فامیل و بستگان با یکدیگر قهر هستند آنها را آشتی می دهند و با روبوسی از یکدیگر حلالیت طلبیده و شادمانی را به جمع خود اضافه می نمایند.

آش نذری
افراد بسیاری نذر می کنند در روز 21 ماه مبارک رمضان برای افطار آش رشته پخته و درب منازل همسایگان و آشنایان بدهند در پای دیگ آش نیز افراد زیارت امیرالمومنین(ع) یا زیارت عاشورا و ... را می خوانند آنگاه درب دیگ را برای مدتی می گذارند و آتش آن را نیز خاموش می کنند و اعتقاد بر آن است که مولی علی (ع) خود نظر به آش می افکند.

حلوای نذری
خانواده های بسیاری در شبهای 23 و 27 ماه رمضان حلوای نذری می پزند و درب منازل هنگام افطار پخش می کنند، به این اعتقاد که شب بیست و سوم چون شب ختم امام علی(ع) و شب بیست و هفتم شب هفتم آن مولاست حلوا می دهند.

رسم هوم بابایی
یکی از رسمهای قابل توجه که از قدیم در ماه مبارک رمضان در کاشان برگزار می شده رسم «هوم بابایی» است. این رسم قدیمی توسط بچه ها و جوانها از شب اول ماه رمضان آغاز و تا شب پانزدهم که مردم کاشان به آن «شب نیمه» می گویند ادامه دارد. تعداد هر دسته ای که هوم بابایی می روند چهار تا بیست نفر و گاهی بیشتر است و هر محله برای خود دسته ای دارد. این عده بنا به قول و قراری که بین خودشان می گذارند بعد از افطار در محل معینی جمع می شوند و از بین خود یک صندوق دار و یک میدان دار انتخاب می کنند. وظیفه صندوق دار جمع آوری پول یا خوراکیهایی مثل برگه زردآلو، برگه قیصی، جوزقند، کلوچه، خرما، گردو و بادام است. میدان دار هم باید خوش صدا باشد و وظیفه اش خواندن آیات هوم بابایی است.
بقیه جوانها و بچه ها هم باید همصدا جواب میدان دار را بدهند.
پس از انتخاب صندوق دار و میدان دار بچه ها سه صلوات بلند می فرستند تا اگر از افراد گروه کسی جا مانده باشد، حاضر شود. پس از اینکه همه جمع شدند از اولین خانه هوم بابایی را آغاز می کنند. در خانه را می کوبند و پس از شنیدن جواب، میدان دار شروع به خواندن می کند و بقیه جواب می دهند:
میدان دار:امشب، شبِ نیمه است که ما میهمانیم
بچه ها:هوم بابا، هوم بابا
میدان دار:از ما حرجی نیست که ما طفلانیم
بچه ها:هوم بابا، هوم بابا
میدان دار:بشقاب را پر از کلوچه و حلوا کن
بچه ها:هوم بابا، هوم بابا
میدان دار:بردار و بیار به دامن ماها کن
بچه ها:هوم بابا، هوم بابا
بعد از خواندن این اشعار میدان دار شروع می کند به دعا کردن به صاحبخانه و بچه ها آمین می گویند:
میدان دار:حق عمرش بده بچه ها:آمین
میدان دار:میدان دار:برکتش بده بچه ها:آمین
میدان دار:سروریش بده بچه ها:آمین
میدان دار:تاج سرش بده بچه ها:آمین
مراسم قالی شویان
یکی از سنن دیرین مردم فین کاشان، از قرون اولیه اسلامی تاکنون، مراسمی است به نام «قالی شویان» که در نزدیک ترین جمعه به روز 17 مهر ماه در مشهد اردهال کاشان به یاد شهادت سلطان علی فرزند امام محمدباقر (ع) برگزار می شود.
از چند روز قبل، سیل جمعیت از قبیل پیر، جوان، زن و مرد برای شرکت در این آیین به مشهد اردهال هجوم می آورند.
در صبح این روز هزاران تن از فینی های چوب به دست (اهالی فین کاشان) در محل چشمه ی آبی که در کنار بقعه شاهزاده سلطان حسین قرار دارد (محل شستن قالی) گرد هم می آیند و با شعار یاحسین یاحسین به طرف مرقد سلطان علی بن محمدباقر (ع) حرکت می کنند و در صحن«صفا» همراه با سایرین و با حضور چند تن از علماء و شخصیتهای مذهبی مراسم را با تلاوت آیاتی چند از قرآن مجید آغاز می کنند. در ادامه مردم به نوحه خوانی و عزاداری می پردازند و پس از دقایقی چند فینی های چوب به دست یکی از قالی های داخل حرم را جهت شستن از خدام امامزاده تحویل می گیرند. سپس قالی را لوله کرده و بر دوش می کشند و با حمایت چوبهای خود آن را از صحن «صفا» خارج می نمایند و در حالی که الم و کتل هایی در جلو حمل می نمایند حسین حسین گویان، قالی را به طرف چشمه آبی که در کنار بقعه شاهزاده سلطان حسین روان است می برند. سپس قالی شویان قالی را به آب انداخته، چوبهای خود را به آب زده و قالی را خیس می کنند و بعد از دقایقی چند در حالی که قالی خیس را در پناه چوبهای خود سر دست گرفته اند حسین حسین گویان به طرف محل برگزاری مراسم «مرقد سلطان علی بن محمدباقر (ع) » برمی گردند و در «ایوان سرداری»در ورودی حرم) به خدام تحویل می دهند. هنگام تحویل قالی مراسم به اوج خود می رسد. قالی شویان یک پارچه شور و هیجان بر سر و روی خود می زنند. زیرا دلشان رضا نمی دهد که قالی را تحویل دهند و پس از دقایقی عزاداری مراسم پایان می پذیرد.
این قالی سمبل جنازه مطهر امامزاده است و قالی شویان همانند جسدی که می خواهند به خاک بسپارند دل نمی پوشند که قالی را (جنازه را) تحویل دهند. در طول مراسم حمل قالی غیر از اهالی فین هیچ کس دیگری حق دست زدن به قالی را ندارد و تنها با عزاداری و سینه زنی می توانند جمع قالی شویان را همراهی کنند.
اعیاد مذهبی (عید غدیر)
شهر کاشان به روایت تاریخ و تاریخ نویسان از آن جمله شهرهای متعصب و وفادار به تشیع علوی است که زبانزد خاص و عام است و حتی در فرهنگ عامه مردم این تعصب به ولایت و نفرت از دشمنان اهلبیت را می توان به وضوح دید.
عید غدیر بعد ازعید باستانی نوروز مهمترین و با ارزش ترین عید در نزد مردم کاشان است. شور و حال وصف ناپذیری که در این عید وجود دارد در اعیاد دیگر همچون فطر و قربان دیده نمی شود و دلیل آن همانطور که بیان شد به خاطر عشق و علاقه ای است که مردم این شهر به مولا علی بن ابیطالب(ع) دارند.
در عید سعید غدیر خم رسم بر آن است که صبح روز عید به دیدار و دست بوسی سادات و ذریه امیرالمومنین(ع) می روند و با مصافحه کردن و گفتن این عبارت درحالت ملاقات «الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین والائمه علیم السلام» ادای احترام به سادات می نمایند و سادات نیز ضمن پذیرائی با شربت و شیرینی و اهداء هدیه ای به رسم یاد بود از مهمانان قدردانی می نمایند.
در این روز مردم بهترین و زیباترین لباسهای خود را می پوشند، خود را معطر به بهترین عطرها می نمایند و با چهره ای خندان و شادمان به خواهران و برادران ایمانی خود تبریک می گویند. در این روز افراد بسیاری روزه می گیرند و به مومنین قرض و اطعام می دهند.
مردم اعتقاد دارند پولی که به عنوان هدیه از سادات گرفته اند نباید خرج نمایند بلکه به عنوان تبرک و برکت در نزد خود نگهداری کنند.
در شب عید غدیر در مساجد و حسینیه ها مراسم جشن و سرور و مولودیه خوانی برپاست. همچنین در منازل سادات و علما نیز مداحان و شاعران در وصف مولا علی(ع) و غدیرخم مولودیه خوانی می نمایند.
سادات نیز چند روز مانده به عید غدیر خم اقدام به خانه تکانی و گردگیری منازل خود می کنند و خود را آماده پذیرایی از شیفتگان ولایت علوی می نمایند.
عید قربان
از اعیاد بزرگ اسلامی عید قربان است که در این روز مومنین نماز عید را می خوانند. در کاشان علاوه بر برپائی نماز عید قربان رسمی ست که در هیچ شهر دیگری وجود ندارد و آن هم سنت شترکشی است. هر چند که با جلوگیری نیروی انتظامی این سنت رو به فراموشی است اما هنوز این رسم برگزار می شود هرچند به صورت محدود و با اخذ مجوز. سابقاً که این رسم عمومیت داشت مراسم به اینگونه بود که هر محله ای برای خود شتری تهیه می کرد و با زدن گل و پرچم به شتر در درب منازل برای شتر قربانی وجه یا هدیه ای می گرفتند و در روز عید قربان شتر را با مراسم خاصی که با علم و کتل و شیپور و موزیک همراه بود حرکت می دادند و در محلی که از قبل تعیین شده بود دعا می خواندند سپس شتر را نهر (می کشتند) می کردند و گوشت شتر قربانی را به اهل محل و مستمندان و همچنین به نیت تبرک بین همگان توزیع می کردند.
مرکزهنرهای سنتی اداره میراث فرهنگی و گردشگری کاشان
اِین مرکز در 28 اردیبهشت 1377 ، همزمان با روز جهانی موزه و میراث فرهنگی با هدف حفظ و احیاء و اشاعه هنرهای اصیل و سنتی منطقه افتتاح و راه اندازی گردید. اکنون محل مرکز هنرهای سنتی در بخش حفظ و احیاء مرکز هنرهای سنتی واقع شده است که بخش حفظ و احیاء شامل کارگاههای هنری مثل زری بافی ، مخمل بافی ، زیلو بافی ، شعر بافی و سفالگری می باشد.
ساختمان مرکز که از قدیم جزء یکی از کارگاه های نخ تابی شهر محسوب می شده سالیان سال کارگران و بافندگان بسیاری را در خود مشغول می داشته است . از آنجایی که این ملک در مجاورت دیوار هزار ساله شهر واقع گردیده است اداره میراث فرهنگی کاشان جهت حفظ و حراست آن ، این بنا و اثر تاریخی، را در سال 1374 خریداری نمود و در سال 1375مبادرت به مرمت و بازسازی آن توسط استادکاران و معماران خود نمود.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: غزاله ابی زاده