جمعه, 21 ارديبهشت 1403

 



موضوع: انسان شناسي

انسان شناسي 10 سال 11 ماه ago #9417

انسان شناسی(8): شاخه های اصلی انسان شناسی : انسان شناسی فیزیکی
انسان شناسی فیزیکی به منشا، تطور و تنوع مردم می پردازد. انسان شناسان فیزیکی به طور وسیعی بر سه مجموعه ی عمده از مسایل کار می کنند: تطور انسان و پستانداران دیگر، تنوع انسان و اهمیت آن و مبنای بیولوژیکی رفتار انسان. در این گرایش مسیری که تطور انسان در آن اتفاق می افتد و فرایندهایی که به ارمغان
آورده است، دارای اهمیت برابری هستند. به منظور شرح تنوع درون و میان جمعیت های انسانی، انسان شناسان فیزیکی باید مردم گذشته را از روی فسیل های جنس انسان و همچنین فسیل های پستانداران غیر انسان مورد مطالعه قرار دهند. بیشترین تمرکز بر ارتباط و وابستگی با سایر پستانداران و ماهیت تغییر به آناتومی و رفتار انسانی در طول فرایند تطور -از انسان نماهای اولیه تا مردم مدرن-معطوف شده است، یعنی بازه ی زمانی حداقل چهار میلیون سال.
فرایند هایی که سبب تمایز انسان در قالب جمعیت های جغرافیایی و همچنین وحدت کلی گونه ی انسان اندیشمند شده اند شامل انتخاب طبیعی، جهش و دگرگونی، رانش ژنتیکی (1)، مهاجرت و بازترکیب ژنتیکی است. روش های عینی مجزا نمودن انواع مختلف ویژگی ها و برخورد ریاضی وار داشتن به دوره تناوب آن ها، همانند عملکرد و یا اهمیت فیلوژنتیکی (phylogenetic) (2) آن ها، این امکان را فراهم می کند تا ترکیب جمعیت های انسانی را شناخته و فرضیه های مرتبط با آینده ی آن ها را فرمول بندی کنیم. این اطلاعات ژنتیکی و تن سنجی (anthropometric) که انسان شناسان فیزیکی جمع آوری می کنند، حقایقی را نه تنها درباره گروه هایی که در جهان ساکن هستند، بلکه درباره افرادی که این گروه ها را تشکیل می دهند، فراهم می نماید. برآوردها درباره احتمال اینکه بچه ها ژن های خاصی را به ارث خواهند برد می تواند به رایزنی با خانواده ها درباره برخی شرایط پزشکی و درمانی کمک کند.
پارینه انسان شناسی (Paleoanthropology)
مطالعه تطور انسان یک مطالعه ی چند رشته ای است و نه تنها به انسان شناسان فیزیکی بلکه به متخصصان زمین، باستان شناسان، زیست شناسان مولکولی، نخستی شناسان(primatologist) و انسان شناسان فرهنگی نیازمند است. موضوع اصلی تنها توصیف اشکال فسیل نیست، بلکه ارزیابی اهمیت ویژگی های آن هاست. مفاهیمی از قبیل اصلاح نژاد در طی زمان توسط مفاهیم دیگری مانند تطور سازشی (adaptive radiation or radiant evolution) (3) و تطور موازی (parallel evolution ) (4) جانشین شده است. فسیل های جنس انسان که از قدمت قابل توجهی برخوردارند در افریقا، آسیا، استرالیا و اروپا یافت شده اند و تعداد کمی از نواحی فاقد بقایای جالب اسکلت انسان هستند. دو موضوع به پژوهش های بیشتری نیاز دارد: 1- مکان، زمان و ماهیت پدیدار شدن انسان ریخت ها از انسان ریخت های مقدم و 2- رابطه دقیق میان انسان اندیشمند-که از لحاظ ساختمان بدن کاملا مدرن است-با دیگر گونه های انسانِ متعلق به دوره پلیستوسن (5) مانند نئاندرتال.

نخستی شناسی (Primatology)
پستانداران غیر انسان یک چارچوب مقایسه ای وسیع را مسیر می سازند که در قالب آن انسان شناسان فیزیکی می توانند انسان را در ابعادی چون سیر کلی زیست و شرایط وی مطالعه نمایند. مطالعات ریخت شناسانه ی مقایسه ای، به ویژه آن هایی که با تحلیل های بیومکانیکی کامل می شوند، سر نخ های مهمی درباره اهمیت عملکردی و تطور مجموعه های اسکلتی و عضلانی- که ویژگی دوپا بودن، دست های ماهر، سر گرد، بینی برجسته و فک کوچک و ضعیف ما را پی ریزی می کند- ارائه می دهد. طیف گسترده ای از سازگاری هایی که پستانداران برای زندگی روی درختان و روی زمین به وجود آورده اند، در تناسب اندام آن ها و تحول نسبی عضلاتشان بازتاب یافته است.
پستاندارن گنجینه ای از انطباق های فیزیکی و رفتاری با راه های اساسا گوناگونی از زندگی را به نمایش می گذارند، پستاندارانی که برخی از آن ها ممکن است شبیه به اجداد ما (متعلق به اواخر دوره میوسن-اوایل دوره پلیستوسن) باشند. مشاهدات آزمایشگاهی و میدانی به ویژه درباره میمون های بزرگ، نشان می دهند که پژوهشگران پیشین به شدت هوش، توانایی های شناختی و احساسات پستانداران غیر انسان و نیز انسان ریخت های متعلق به دوره پلیوسن - اوایل دوره پلیستوسن (یعنی کسانی که سرنخ های باستان شناسی کمی درباره رفتار خود به جای گذاشتند) را ناچیز پنداشتند.
ژنتیک
مطالعه ویژگی های ارثی در افراد و فعالیت ژن هایی که منشا این ویژگی ها در جمعیت ها هستند، برای درک تنوع و تفاوت های انسانی ضروری است. اگرچه گروه های خونی از آغاز بخش عمده ای از اطلاعات را تشکیل می دهند، بسیاری از ویژگی های دیگر مولکولی به ویژه نتایج DNA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در قرن بیست و یکم، جمعیت های جغرافیایی از لحاظ تناوب و تکرار ژن تعریف شدند، تناوبی که به نوبه خود در الگوسازی تاریخ حرکت های جمعیتی مورد استفاده قرار گرفت. این اطلاعات در ترکیب با شواهد زبان شناسی و باستان شناسی به حل معمای موجود در رابطه با مسکون شدن قاره ها و مجمع الجزایرها کمک می کند. ویژگی هایی که برای طبقه بندی های نژادی به کار می روند، نه به طور مشخص در قالب الگوهایی که جمعیت های جغرافیایی را از هم متمایز می کند گروه بندی می شوند و نه به هیچ جمعیتی صفات انسانی بیشتری نسبت به سایرین می بخشند. مفهوم نژاد های بیولوژیکیِ (زیر گونه های) انسان اندیشمند دارای اعتبار نیست؛ گونه های نژادی که از لحاظ بیولوژیکی دارای مفهوم باشند وجود ندارند و همه انسان ها دو رگه هستند.
بوم شناسی انسان
مسایلی چون ترکیب، مقیاس و ثبات جمعیت از بسیاری جهات دارای اهمیت هستند. یک جنبه ی بدیهی، نرخ تغییرات متفاوت است که ممکن است در جمعیت هایی با مقیاس های متفاوت صورت پذیرد. از دیدگاه نظری، جمعیت های کوچک بیش از جمعیت های بزرگ در معرض نوسان تغییرات هستند. هم محیط طبیعی و هم اقتصاد یک جامعه خاص بر مقیاس جمعیت تاثیر می گذارد. مطالعه ی سازگاری های انسان با محیط های مرتفع، خشک، منجمد و سایر محیط ها ی تغذیه و همچنین اپیدمیولوژی نشان داده است که انسان تا چه حد آسیب پذیر و دارای قابلیت سازگاری است.
باستان شنا سی جانور شناسی
باستان شناسان جانورشناس فرضیات موجود درباره مرگ و میر نسبی، حرکات جمعیتی، جنگ ها، وضعیت اجتماعی، سازمان سیاسی و سایر پدیده های جمعیتی، اپیدمیولوژیکی و اجتماعی در جوامع گذشته را با ترکیب دانش دقیقی از عناصر فرهنگی و آثار مصنوع-مانند آن مصنوعاتی که با دفن مردگان مرتبط بوده است- و با درکی از تغدیه ماقبل تاریخ، آسیب شناسی ماقبل تاریخ و ویژگی های مجردی که می تواند از روی اسکلت ها شناسایی شود، مورد آزمون قرار می دهند.
رشد و توسعه
روشهای ارزیابی نرخ رشد، سن کالبدی در مقایسه با سن شناسنامه ای، و همچنین ژنتیک، غدد و شاخص های تغذیه که فرایند رشد را در انسان و سایر پستانداران تحت تاثیر قرار می دهند، کانون پژوهش های انسان شناسان فیزیکی در مدارس پژشکی و دندانپزشکی، کلینیک ها، مراکز پستاندارن و دانشگاه هاست. ارتباط میان رشد و وضعیت اجتماعی-اقتصادی و دیگر شاخص های فرهنگی توجه شایانی را جلب می کند. ظهور متوالی دندان ها شاخصی برای توسعه محسوب می شود. مطالعات رشد کودکان را از طریق تغییرات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی تحت نظر قرار داده است تا تشخیص دهد که چرا آن ها رشد می کنند. انسان شناسان فیزیکی همچنین به مطالعه سالخورد شدن می پردازند، به ویژه با توجه به تغییرات اسلکتی مانند پوکی استخوان.

انسان سنجی (Anthropometry) (6)
اندازه گیری ها بدنی یک نقطه اتکا برای پژوهش های انسان شناختی است. کولیس های دیجیتالی و دیگر وسایل پیچیده ای که اطلاعات را به طور مستقیم به کامپیوترها وارد می کنند، فرایند جمع آوری داده ها و تحلیل آن ها را تسریع می نمایند. انتخاب محتاطانه اندازه گیری ها و توزین آگاهانه ی ویژگی ها در حین تجزیه و تحلیل ضروری است. توجهات آماری در ژنتیک و پژوهش های انسان سنجی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
فراهم نمودن لباس برای جمعیت کثیری از مردم به انسان سنجی وابسته است. برآوردهای قابل توجهی ذخیره شده است، به دلیل اینکه انسان شناسان فیزیکی نمونه ی کوچکی از جمعیت را در ناحیه خاصی اندازه گرفته و تعرفه های لباس را برای توزیع پیش بینی شده ی اندازه و شکل بدن تنظیم نموده اند. اجزای ساخت بدن-بافت ها و اندازه های مختلف-توسط تحلیل عاملی و مقایسه ی میان خواهران و برادران و دوقلوها مورد مطالعه قرار گرفته اند. حالات ارثی و واکنش آن ها به شرایط محیطی امروزه تاحدی بهتر از زمانی که این علم آغاز شده بود، درک شده است.
پزشکی قانونی
انسان شناسان فیزیکی توسط دانش تخصصی درباره اسکلت، اثر انگشت، ژنتیک های خونی، تعیین توالی DNA و روش های باستان شناسی، کمک های ارزشمندی را به شناسایی هویت قربانیان و عاملان جنایت و تلفات ناشی از جنگ و تصادف کرده اند.
با توجه به طیف گسترده ای از مسایل، روش ها و کاربرد های عملی، انسان شناسان فیزیکی در یک یا تعداد محدودی از زیرحوزه ها تخصص می یابند. بسیاری از معماهای پژوهشی نیاز به همکاری میان نه تنها انسان شناسان فیزیکی، بلکه سایر متخصصان طبیعی و اجتماعی دارد. به علاوه تخصص هایی مانند انسان شناسی وابسته به دندان، آن گونه که توسط آلبرت داهلبرگ (1908-93) تصور می شد، مرزهای میان تمام زیر حوزه های انسان شناسی فیزیکی را در هم نوردیده است. پروژه های چند رشته ای مدرن تا حد زیادی حصول آگاهی درباره انسان اندیشمند را سرعت بخشیده، و این پروژه ها توسط کاربردهای عملی، کیفیت زندگیِ بسیاری از مردم را ارتقا داده است
پيوست:
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: غزاله ابی زاده