به نام خدا
رفتار شناسی
1.فرهنگ : بزرگترین نیاز بشری که توانست انسان را از حیوان متمایز کند و عامل اصلی پویایی و تداوم حیات بشری و روح همبستگی یک ملت و سرزمین را احیا کند فرهنگ نام دارد
2 .معنی واژه فرهنگ : به زبان پهلوی = فر یعنی پیش و ریشه باستانی ، ثنگ = کشیدن
فارسی = هنگ یعنی قصد و آهنگ ، هنجیدن و انجیدن => بیرون کشیدن
درکل می شود پیشرفت و حرکت رو به جلو متضاد با سکون و ایستایی
Calture درلاتین می شود کشت و کار و یا پرورش که بعد ها شد پرورش نفس و تربیت روح
در زبانهای رومیک بجای calture شد civilization به معنی شهروندی و پیشرفت اجتماعی
.3خرده فرهنگ : در هر جامعه ای علاوه بر این که فرهنگ مشترک و کلی وجود دارد یکسری هنجارها و ارزشهای متفاوت مخصوص قوم ها و گروه های خاص وجود دارد که به آن خرده فرهنگ می گویند در واقع می توان گفت فرهنگ کلی ترکیبی از این خرده فرهنگ هاست
4. تمدن : انسان با یکجا نشینی و ساکن شدن توانست نیازهای خودرا با کمک هم نوع برآوره کند وبا ساخت مسکن به آرامش و حفاظت از خود بپردازد و با تعاون و همکاری با دیگران توانست به نوعی تمدن را به وجود آورد .
.4تاثیر اقلیم و جغرافیا بر فرهنگ : این تاثیر را می توان در سه فاز بیان کرد فاز اول : پیدایش آن در شرق با ظهور ادیان و اندیشه و فرهنگ وتمدن همراه شد ولی غرب هنوز پابه به عرصه حیات فرهنگی پا نگذاشته بود
فاز دوم انقلاب صنعتی در غرب بوجود آمد ولی شرق دچار بیماری خفتگی و فراموشی هویت خود بود و می توان گفت که غرب در صنعت پیشرفت کرد و شرق دنباله رو غرب در صنعت گردید .
فاز سوم : شرق از خواب غفلت بیدار شد و دنبال هویت گم شده خود گشت و به غرب گوشزد کرد که پیشرفت شما حاصل تمدن کهن شرقی ما می باشد.
5 .سیستم خویشاوندی اقوام ایرانی : سببی – آرمانی - نسبی -
نسبی = در این سیستم بر پایه پدر و مادر تباری می باشد که از زمین و مرتع و آب به کمک پدر بهره برداری نموده اند و بعد از پدر مسئولیت بر فرزند ارشد ذکور خانواده می بود که از طریق رابطه همخونی در گروه هایی عضویت داشتند .
سببی = در این رابطه ازدواج با غیر خویشاوند بود که باعث تحکیم موقعیت ایل و رفع دشمنی دیرینه قبایل می شد که از دو طریق در بین اینها تبادل دختر می شد یکی خون بس که یک دختر از قبیله جهت اتمام دشمنی با پسر قبیله ی دیگر به اجبار ازدواج می کرد و رسم دیگر گاو گاو بود که بصورت مبادله ای دختر در مقابل دختر می دادند و هر دو از غیر خویشاوندان بودند .
آرمانی = این ازدواج ها در بین عشایر لک و لر بیشتر دیده می شود که نیای مشترک آرمانی دارند مثل حسن وند ، جلیل وند
6.اشکال خانواده : هسته ای – گسترده – هم بسته – هم گسسته – ستاکی
هسته ای = زن +مرد => بچه ها بعد از سن قانونی از خانواده جدا می شوند و در جوامع صنعتی بیشتر دیده می شود .
گسترده = پدر رئیس خانواده به همراه مادر ، فرزند ، نوه زندگی می کنند و بعد از پدر فرزند ارشد پسر رئیس خانواده می شود
هم بسته = به ندرت در خانواده های ایلات و عشایر دیده می شود در این نوع غالبا دو برادر به هم تعهد دارند و تقسیم کار وجود دارد .
هم گسسته = خانواده های طلاق و فوت که از نظر اقتصادی و تربیت کودکان با مشکلات فراوانی مواجه می شوند .
ستاکی = در جوامع سنتی حد فاصل هسته ای که زن و مرد با فرزندان زندگی می کنند که در نهایت بعد از ازدواج همه بجز یکی از فرزندان جدا می شوند ولی رابطه ها قطع نمی شود.
7 .آموزش و پرورش : در آموزش و پرورش از طریق آموزش ارزشها ، نگرشها و عادات می توان تاثیر مهمی بر روی فرهنگ جامعه گذاشت کودک ساعات طولانی را در مدرسه می گذراند و آموزشهای گوناگونی می بیند مثل انضباط – بهداشت عمومی – مسئولیت پذیری و ... علاوه بر این آموزشها و آموزشهای علمی جامعه و آموزش و پرورش و رفتارهای اجتماعی با یکدیگر در ارتباط دائمند مدرسه در جامعه شکل می گیرد و ضعفهای آموزش و پرورش موجب ضعف نسلهای آینده خواهد شد مدرسه وظایف گوناگونی دارد از جمله : جامعه پذیر کردن کودکان ، نوجوانان و جوانان – انتقال سرمایه فرهنگی از نسلهای پیشین به نسل معاصر – آماده کردن نوجوانان برای مشاغل و حرفه ها – کمک به حفظ یکپارچگی جامعه
8- آموزش و پرورش و رفتاراجتماعی : مدارس با تاکید بر یادگیری ارزش ها ، نگرش ها و عادت ها تاثیر زیادی بر رفتار اجتماعی فرد دارند این عوامل برای برخی اثر محدود کننده ای در فرصت دارد و برای برخی اثر تسهیل کننده کودکان ساعات زیادی را در مدرسه می گذرانند و در مدرسه مسائل زیادی بجز از دروس علمی یاد می گیرند .
9. فرهنگ و ارتباطات : فرهنگ هر جامعه در برقرار کردن ارتباط افراد تاثیر زیادی دارد افراد در صورتی می توانند با هم ارتباط مناسب و خوب داشته باشند که فرهنگ یکدیگر را شناخته باشند تا از ایجاد سوء تفاهم جلوگیری شود ودر مرحله بعد باید توانایی ها و ناتوانایی ها ی خود را بشناسیم تا ارتباط موثری را در جامعه برقرار کنیم که این ارتباطات به دو دسته کلامی و غیر کلامی تقسیم می شود : در ارتباط کلامی میزان زیادی از کنش متقابل ما از طریق صحبت یا گفتگو انجام می شود .
دانشمندان همیشه بر این عقیده اند که زبان برای زندگی اجتماعی اهمیت اساسی دارد بسیاری از معانی را فرد از فرهنگ خود جامعه می آموزد و در ذهن جای داده و در مکالمات روز مره از آن ها بهره می گیرد در حالی که در فرهنگ دیگری افراد ممکن است این معانی را متوجه نشوند . بطور کلی زبان ها و مکالمات در فرهنگ ها متفاوتند نه در شکل آنها بلکه در محتوای واژه هایی که به کار برده می شوند . در مجموع می توان گفت که بسیاری از مقوله ها و کلماتی که در یک زبان مورد استفاده قرار می گیرند از فرهنگ آن جامعه ناشی می شوند و این انکار ناپذیر است .
ارتباطات غیر کلامی : در این ارتباط بیان احساس از طریق چهره است یک لبخند ، یک اخم ، حرکات چشم و ... با توجه به زمینه فرهنگی و خرده فرهنگی آن جامعه بررسی می شود زیرا هریک عادت های مربوط به فرهنگ یا خرده فرهنگ خود را دنبال می کنند . بنابراین بسیاری از حرکات جسمانی یا زبان بدن وابسته به فرهنگ یا خرده فرهنگ جامعه است . بسیاری از نشانه های غیر کلامی ، احساس های فرد را نشان می دهند و نمایانگر آن هستند که فرد چگونه با احساس هایش رو به رو می شود نشانه های غیر کلامی معمولا احساس های واقعی را نشان می دهند یکی دیگر از نشانه های غیر کلامی و زبان بدن ، لباس پوشیدن و آراستن محیط پیرامون است که می تواند بخشی از پیام ما برای رفتار خاص باشد بسیاری از ارتباطات غیر کلامی در جامعه نیز مرتبط با فرهنگ می باشد.
10. فرهنگ و ازدواج : فرهنگ ازدواج در معمولی ترین مقدمات آن با یکدیگر متفاوت است در همسرگزینی ، هر فرهنگی همسر ایده آل متفاوت است در هر فرهنگی شرایط طرف مقابل متفاوت است مثلا کسی خانم کدبانو می خواد یکی دیگه هست اندام براش مهم است و در دیگری دنبال در آمد بالا و ... در جوامع سنتی ازدواج از پیش تعیین شده جزوی از فرهنگ است کسی نمی تواند خود انتخاب گر باشد این فرهنگ آن منطقه است که تصمیم می گیرد . در فرهنگ هایی که به صورت جمعی و تقریبا قبیله ای زندگی می کنند و به شکلی سنتی فکر می کنند کل یک خانواده گسترده با خانواده گسترده دیگر ازدواج می کند اما در فرهنگ های فردگرا این فرد است که ازدواج می کند در ایران بسیاری از رسومات کهن ازدواج هنوز هم برگزار می شود و به قوت خود برقرار است .
11. فرهنگ و رفتار های اجتماعی مطلوب : رفتار های اجتماعی مطلوب در سطح فردی و مسئولیت مشترک در سطح اجتماعی با ارزش هم دردی ، ارتباط نزدیکی دارند . تحقیقات نشان می دهند که پرداختن به رفتار های اجتماعی مطلوب در دراز مدت در بین جوامع به میزان وسیعی با یکدیگر متفاوت است در فرهنگهای خاور دور بخش وسیعی از رفتارهای روزمره در نظام های اجتماعی مانند خانواده ، مدرسه و محل کار صورت می گیرد و نقش اجتماعی افراد با قیود و تعهداتی که رفتار روزمره را تعیین می کند ارتباط نزدیکی دارد بنابراین فرهنگ بر شیوه ی نگرش غالب در بین اعضای جامعه نسبت به مسئله مسئولیت تاثیر می گذارد و آن را تغییر می دهد .
12. عوامل موثر بر رفتارهای اجتماعی مطلوب :
الف ) تفاوتهای فرهنگی : فرهنگ عامل بسیار مهم در رفتارهای اجتماعی مطلوب می باشد به عنوان مثال در فرهنگ جمع گرا افراد تمایل بیشتری برای کمک رسانی یا رفتارهای اجتماعی مطلوب دارند .
ب ) جنسیت افراد : به طور معمول زنان احساسات مادرانه دارند که می تواند بر عملکردشان در جامعه تاثیر بگذارد .
ج ) مکان جغرافیایی : بطور معمول روستاییان به علت اینکه نزدیک هم زندگی می کنند تمایل بیشتری به کمک کردن دارند بر خلاف شهر نشینها .
د ) موقعیت اجتماعی : معمولا طبقه اجتماعی تحت تاثیر مشابهت ها قرار می گیرد مانند کمک قشر متوسط به قشر متوسط جامعه .
ه ) وابستگی های مذهبی : تعصب یا وابسته بودن به مذهبی خاص افراد را به رفتارهای اجتماعی مطلوب نسبت به هم مذهب بودن تشویق می کند .
د ) ویژگیهای شخصیتی : ممکن است توسط ویژگیهای هم دلی ، درستی و خیر خواهی تحریک شود .
ر ) والدین : والدینی که رفتار اجتماعی مطلوب را در پیش می گیرند فرزندان نیز همان راه را ادامه می دهند .
ز ) هنجارها : آنچه در جامعه به عنوان هنجار پذیرفته می شود تاثیر زیادی در رفتارهای اجتماعی افراد می گذارد .
13 . فرهنگ و آرایش : فرهنگ و خرده فرهنگ در جامعه تاثیر زیادی در آرایش صورت ، بدن و مو دارد در بسیاری از فرهنگها افراد مطابق با طبقه ، موقعیت اجتماعی ، قومیت و .... دارای آرایش خاص خود می باشند و با توجه به مراسمات آرایش خود را تنظیم می کنند در ایران آرایش را به هفت دسته تقسیم بندی نموده اند : آرایش سنتی – آرایش تیپیک – آرایش مذهبی – آرایش اعتراضی – آرایش هنری – آرایش فیمینیستی – آرایش جنسی زنان خیابانی
آرایش سنتی : این نوع آرایش از الگوهای زمانهای گذشته پیروی می کند و بدون تغییر به آن پرداخته می شود و در میان افراد سنین میانسالی و یا کهنسالی قرار دارد و در محیط خانه اکثرا صورت می گیرد
آرایش تیپیک : این نوع آرایش به آرایش سنتی شبیه است و بزرگترین تفاوت آن در تفاوت سنی می باشد آرایش کننده تیپیک شبیه دوره جوانی آرایش کننده سنتی است این افراد آرایش هایی که مورد قبول دیگران نیست را انجام نمی دهند و مهم ترین هدف این دسته مرتب و آراسته به نظر رسیدن است و همیشه با یک نوع آرایش ظاهر می شوند .
آرایش مذهبی : زنانی که از آرایش مذهبی استفاده می کنند خود به سه دسته تقسیم می شوند دسته اول کسانی هستند که به دلیل اعتقادات فقهی و مذهبی از لوازم آرایش در حضور نا محرم استفاده نمی کنند و حرام می دانند این افراد در حوزه های عمومی اصلا آرایش ندارند. دسته دوم کسانی را تشکیل می دهند که در حوزه ی عمومی فقط در حدی آرایش می کنند که به نظر نیایند هدفشان این است که چهره آنان رنگ پریده و یا نا مرتب به نظر نرسد و عمدتا به آرایش پوست بسنده می کنند . دسته سوم زنان مذهبی در زمینه آرایش خود به بازاندیشی دست زده اند و آرایش در حد عرفی و معمول در برابر نا محرم را فاقد اشکال می دانند ولی به احکام دیگر نظیر حجاب و پوشاندن مو ها و... اعتقاد دارند و رعایت می کنند .
آرایش اعتراضی : اغلب این دسته از زنان را دختران نوجوانی تشکیل می دهند که از رنگها و طرح های معمول و پذیرفته شده پیروی نمی کنند و از رنگ های زننده مثل سیاه ، خاکستری و آبی سیر استفاده می کنند .
آرایش هنری : این دسته از زنان تحصیل کرده های هنرستان یا دانشکده هنر هستند که از نقاشی ، رنگ و ترکیب رنگها و غیره اطلاعات بیشتری دارند و در همه حوزه ها با تکیه بر همین اصل متفاوت از دیگرزنان آرایش می کنند.
آرایش فیمینیستی : این دسته نیز به دو نسل تقسیم می شوند : نسل اول = این زنان جامعه ما را کسانی تشکیل می دهند که سخت گیر ترند و مواضع فیمینیستی خود را به شدت قبول دارند این زنان الان در سنین میانسالی به سر میبرند اینان اعتقاد دارند آرایش نوعی بهره کشی زنانه است و در جمع های مختلط با ظاهری خشمگین ظاهر می شوند .
نسل دوم = زنان جوانی هستند که نگرش متعادل تری نسبت به آرایش دارند آنان به نوعی آرایش می کنند که سایر ابعاد شخصیتی شان را تحت تاثیر قرار ندهد و مرد محور نباشد یعنی به نیت توجه مردان انجام نشود.
آرایش زنان خیابانی : این آرایش با یک هدف ساده انجام میشود جلب توجه مردان . این نوع آرایش معمولا با رنگهای تند که اغلب قرمز ، بنفش تیره یا مشکی است . البته بیشتر در این گروه ژست ها ی چهره ، بدن و لباس این زنان مهم است .
14. فرهنگ و مصرف گرایی : مصرف مفهومی آکنده از ارزش است با ورود جریان مدرنیته و تقابل آن با سنت و تحولات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی باعث بروز جامعه ی مصرفی در ایران شده است نقش زنان در این امر بسیار پر اهمیت است از وسایل منزل گرفته تا نوع پوشش و بدن آرایی و ... از وجوه فرهنگ مصرفی در ایران به شمار می رود . نارضایتی کاذب از بدن و به دنبال آن اعتماد به نفس ضعیف ، افسردگی و مشکلات روانی دیگر را به دنبال دارد و در جامعه نیز تاثیر گذار می باشد.
رسانه ها در این امر نقش مهمی را ایفا میکند زمانی فراهم کردن شرایط تولید در جوامع سرمایه داری مهم ترین نیاز محسوب می شد اما به مجرد این که تولید سرمایه داری تثبیت شد نیاز به افزایش مصرف ظاهر شد و مردم کم کم نا گزیر شدند که علاوه بر اخلاق کاری ، اخلاق اوقات فراغت یا مصرف را نیز بیاموزند. نهادهایی چون تبلیغات ، بازاریابی و طراحی و روابط عمومی برای تشویق مردم به مصرف گسترش یافتند و یک فرهنگ مردمی پست مدرنیستی که به مصرف ارج می نهد ظاهر شد خرید همانند غالب پدیده های مدرن مبهم و دو پهلو است هم کاروهم فراغت و تفریح است و تجربه ای خصوصی می باشد که در زمینه ای عمومی و اجتماعی رخ می دهد خرید فعالیتی است که بین زندگی خصوصی و خلوت فرد با جنبه های اجتماعی پرسه می زند ، در خرید هم لذت و هم اضطراب نهفته است .

در مورد تاثیر اقلیم و جغرافیا بر فرهنگ میتوان در قالب یک مثال توضیح داد که فرهنگ هر منطقه با توجه به اقلیم و جغرافیای حاکم بر منطقه متفاوت میباشد
مثلا در ایران با تنوع اقلیم مواجهیم : کوهستانی، گرم و خشک، معتدل و مرطوب ...
در کل ایران از نظر منابع آبی فقیر میباشد و همین امر باعث شده که از نظر مدیریت منابع آب پیشرفتهای چشمگیریی در طول تاریخ داشته باشد صنعت سد سازی برای اولین بار در تاریخ توسط ایرانیان مطرح شد یزد بعنوان شهر قناتها معروف است
همچنین با توجه به وجود رشته کوههای البرز و زاگرس در ایران و زلزله خیز بودن کشورمان در گذشته مهار زلزله در صنعت ساختمان رایج بوده است مثلا ماسوله و هورامان که هنوز توسط کشورهایی مثل ژاپن در حال تحقیق و بررسی میباشد
( یا هر مثال دیگری که به ذهنتان میرسد )
در مورد اقلیم مدیترانه هم توضیح دهید
متشکرم