شنبه, 22 ارديبهشت 1403

 



موضوع: تعارف در فرهنگ ایرانی

تعارف در فرهنگ ایرانی 10 سال 5 ماه ago #41222

تعارف چیست؟

تعارف در فرهنگ ایرانی نمونه‌ای از احترام متقابل و تاکید بر رتبه اجتماعی که شامل طیف وسیعی از رفتارها در جامعه‌است مانند بازکردن درب برای یک زن توسط مرد یا ایستادن جلوی درب برای ورود همکاران.
نمونه‌های دیگر از فرهنگ تعارف بی‌ارزش نشان دادن قیمت جنس توسط مغازه‌دار (با لفظ قابل‌نداره) در مقابل خریدار و مذاکره برای حقوق و دستمزد بین کارگر و کارفرما است.
برخی بر این باورند که گستردگی و پیچیدگی تعارف در ایران ناشی از سلطه و سرایت زبان و ادبیات فارسی است. از آنجا که زبان فارسی از نظر ادبی و شعری سابقه طولانی دارد و شاعران ایرانی اغلب مدیحه سرا و درباری بوده‌اند، در نتیجه زبان شاعران و درباریان به منزله نخبگان فکری و سیاسی به تدریج در ذهن و زبان مردم کوچه بازار نشت و نفوذ کرده است. اینان استدلال می‌کنند با افول تدریجی ادبیات کلاسیک در قرن حاضر و تولد و گسترش ادبیات نوین که مبتنی بر زبانی ساده تر است، بتدریج در مقایسه با قرون گذشته از شدت و حدت تعارفات نیز کاسته شده و می‌شود. اگرچه این نظریه به بخشی از واقعیت فرهنگ ایران اشاره می‌کند اما از آنجا که شاعران و ادبیان چند برابر آنچه تاثیرگذار باشند، از ساختارهای سیاسی و اجتماعی جامعه تاثیر می‌پذیرند، می‌توان گفت زبان پر تکلف و مدیحه سرایانه ادبیات کلاسیک فارسی خود محصول عوامل اجتماعی و نه سازنده آن است.

چرا تعارف می کنیم؟
تعارف کردن چه تأثیری بر زندگی ما دارد؟
چرا ایرانیان بیشتر از بقیه جوامع اهل تعارف هستند؟

با طرح این سئوالات می خواهم به یکی از وجوه منفی در فرهنگ ایرانی یعنی «تعارف کردن» بپردازم. تقریباً همه ما به طور معمول و روزمره با تعارف کردنهای بیش از حد سروکار داریم، هنگام وارد شدن از در، هنگام خروج، هنگام صرف غذا، هنگام خرید و غیره و غیره. همه به هم تعارف می کنیم. جملاتی مانند: خواهش می کنم، شما بفرمایید، قابل شما را ندارد، ما مخلص شما هستیم، در خدمتتان باشیم، ما چاکریم و غیره مثل نقل و نبات بر زبانهای ما جاری می شود، بدون اینکه کمترین اندیشه ای پشتوانه آن باشد. بیایید فکر کنیم شنونده تعارف آنچه می شنود را جدی تلقی نموده و در صدد عمل به آن برآید، چه خواهد شد؟ فرض کنیم دوست شما بعد از سالها اتومبیلی خریداری نموده است که مدتها آرزوی آن را داشته. و شما مطابق رسم معمول به او تبریک می گویید و برای او آرزوی سلامتی نموده. مکالمه زیر بین شما و دوست شما صورت گرفته است:
شما: سلام حال شما چطور است؟
دوست شما: سلام خیلی ممنون خوبم.
شما: مبارکه ماشین خریدی.
دوست شما: بله خیلی ممنون، قابل شما را ندارد.
فرض کنیم شما قصد دارید دیگر تعارف نکنید بنابراین سوئیچ را از او گرفته و در میان تعجب و بهت و حیرت او سوار ماشین شده و با او خداحافظی می کنید. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ احتمالا میتوانید عاقبت کار را پیش بینی کنید یا نه شاید هم با این کار، عاقبتتان او و شما با کرام الکاتبین است.
تعارف در واقع به نوعی دروغ محترمانه است، دروغی که به خاطر آن فرد گوینده نه تنها مواخذه نمی شود بلکه به نحوی مبادی آداب و اجتماعی نیز تلقی میگردد.و شنونده به نوعی از شنیدن آن احساس رضایت کرده و احتمالا در دل و یا در زبان گوینده را تحسین نیز میکند.
تعارف ادعایی واهی، خارج از ظرفیت، غیر قابل انجام و پیش بینی نشده است. ادعایی که معمولا نه از عهده گوینده برمی آید و نه شنونده توقع انجام آنرا دارد. پس چرا وقت خود را سر چیزهای بی ارزش هدر میدهیم؟ که در عین حالی که معمولا نفعی به حال ما ندارد باعث گمراهی دیگران شده و مهم تر از همه اینکه باعث سوق دادن شخصیت وجودی ما به سمت رفتارهای عاری از واقعیت و واهی میشود.
قطعاً رفتارهایی که بارها وبارها از ما سر زده درچگونگی شکل گیری و قوام شخصیت ما موثر است. چگونه ما میتوانیم زندگی واقعگرایانه و مبتنی بر دستاوردهای علمی داشته باشیم ولی عملاً رفتاری بر خلاف عقل و منطق از خود بروز دهیم؟
به خود قول دهیم که از امروز سعی کنیم تعارف را در خود کنترل کنیم و به تدریج و با تمرین و تمرکز سعی در ریشه کن کردن این عادت ناپسند داشته باشیم.در پایان بی مناسبت نیست از شاعر خوش ذوق و روشنفکر معاصر « ایرج میرزا » شاهد مثالی در این زمینه بیاوریم روحش شاد.

يا رب اين عادت چه مي باشد كه اهل ملك ما گاه بيرون رفتن از مجلس ز در رم مي كنند
جمله بنشينند با هم خوب و برخيزند خوش چون به پيش در رسند از يكدگر رم مي كنند
همچنان در موقع وارد شدن در مجلسي گه ز پيش رو گهي از پشت سر رم مي كنند
در دم در اين يكي بر چپ رود آن يك براست از دو جانب دوخته بر در نظر رم مي كنند
بر زبان آرند بسم الله بسم الله را گوئيا جن ديده يا از جانور رم مي كنند
اين كه وقت رفت و آمد بود اما اين گروه در نشستن نيز يك نوع دگر رم مي كنند
فرضاً اندر مجلسي گر ده نفر بنشسته اند چون يكي وارد شود هر ده نفر رم مي كنند
گوئي اندر صحنه ي مجلس فنر بنشانده اند چون يكي پا مي نهد روي فنر رم مي كنند
نام اين رم را چو نادانان ادب بنهانده اند بيشتر از صاحبان سيم و زر رم مي كنند
از براي رنجبر رم مطلقا معمول نيست تا توانند از براي گنجور رم مي كنند
گر وزيري از در آيد رم مفصل مي شود ديگر آنجا اهل مجلس معتبر رم مي كنن
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.