1- فرهنگ چيست ؟ بقاء و كاركرد آن به چه چيز بستگي دارد ؟
فرهنگ به طور مشخص از زبان ، افكار ، اعتقادات ، و غيره تشكيل مي شود و بقاء و كاركرد آن بستگي به قابليتي دارد كه انحصاراً در اختيار انسان است اين قابليت با تعابيري مانند استعداد و تفكر منطقي يا ذهني شناخته مي شود گرچه مفهوم تفكر ذهني به اندازه كافي روشن و واضح نگشته است
2- سير تاريخي و منشاء واژه فرهنگ به كدام كشور برمي گردد ؟ توضيح دهيد .
سير تاريخي و منشاء واژه فرهنگي را بايد در آلمان جستجو كرد .
واژه كولتور ((kulture نخستين بار در حدود سال 1750 در زبان آلماني در مورد جوامع بشري مورد استفاده قرار گرفت . در پايان قرن 18 كه افكار اجتماعي خصيصه علمي به خود گرفت و در جستجوي قوانين اجتماعي براي راهنمايي رفتار بشر آمد مطالعاتي تحت عنوان « تاريخ جهاني » انجام شده كه به دنبال تدوين تاريخ عمومي بشر و جوامع بود در اين دوران بيشتر توجه دانشمندان و مورخان متوجه آداب و رسوم ، هنرها ، نهادها ، افكار و علوم بود . با گسترش شناخت آنها مي توانستند از يك دوره پيشرفت سخن بگويند و واژه فرهنگ را براي بيان آن بكار برند و اينگونه بود كه واژه ((kulture در زبان آلماني به معني پيشرفت و تعالي يك جامعه و نشانه دستيابي آن جامعه به تمدن به كار رفت .
دانشمند بزرگ از جمله تيلور گاهي به اصطلاح فرهنگ اشاره مي كند ولي وي بيشتر واژه تمدن را بكار مي برد . هِردر زبان شناس بزرگ فرهنگ را به جاي آداب و رسوم بكار مي برد و آن را پرورش هر چه بيشتر توانمنديهاي انساني مي دانست . آدلونگ آن را ادب آموزي و پيرايش تعريف كرد... .
3- جرج زيمل (جامعه شناس) فرهنگ را چگونه مي بيند ؟
زيمل كه بسيار متكي بر آموزه هاي