جمعه, 14 ارديبهشت 1403

 



موضوع: مبانی ترجمه

مبانی ترجمه 10 سال 11 ماه ago #9129

نگاهی به مبانی ترجمه



ترجمه عبارت است از برگردان متنی از زبان مبدأ به زبان مقصد بدون کوچکترین افزایش یا کاهش در صورت و معنی.
این تعریف اگر چه دقیق است اما صرفاً جنبه ی نظری دارد، زیرا هیچ پیامی را نمی توان بدون تغییر در صورت و معنی از زبانی به زبان دیگر منتقل کرد. این مسئله به ساختارهای متفاوت زبانها باز می گردد. و به همین علت در کنار ترجمه به عنوان یک حرفه که سابقه ای چند هزار ساله دارد، دانش «ترجمه شناسی» نیز بوجود آمد تا به بررسی نظری چند و چون این مسئله بپردازد.
در طول این سالها همواره بحث بر سر این بوده است که ترجمه خوب کدام است. آیا ترجمه باید تحت اللفظی باشد یا آزاد و چگونه باید به متن وفادار ماند.
از طریق زبانشناسی مشخص شد که ساختمان صوری و معنایی زبانها با یکدیگر تفاوت دارند و عناصر سازه ای هر زبان در تمام سطوح دارای بافت و نظامی منسجم است. مشخص شد که می توا ن سطوح مختلف آوایی، واژگانی و نحوی زبانها را با یکدیگر مقایسه کرد و وجوه اشتراک و افتراق آنها را مشخص ساخت.
بتدریج مواد اولیه بررسیهای زبانشناختی بویژه معنی شناسی در مطالعه مسایل ترجمه بکار گرفته شد و به پیدایش دانشی انجامید که امروز بدان نام ترجمه شناسی نهاده اند.

گونه های ترجمه

ترجمه در نخستین گام به دو گونه ترجمه شفاهی و ترجمه مکتوب قابل تقسیم است. ترجمه شفاهی برگردان گفته ای از زبان مبدأ به مقصد است و ترجمه مکتوب طبعاً به نوشتار و برگردان گفته یک نوشته از زبان مبدأ به مقصد باز می گردد. چهار نوع امکان برای استفاده از این دو نوع ترجمه وجود دارد:
1- برگردان گفته ای از زبان مبدأ به گفته ای در زبان مقصد
2- برگردان گفته ای از زبان مبدأ به نوشته ای در زبان مقصد
3- برگردان نوشته ای از زبان مبدأ به نوشته ای در زبان مقصد
4- برگردان نوشته ای از زبان مبدأ به گفته ای در زبان مقصد
دو گونه 1 و 2 با در نظر گرفتن نوع 1 بعنوان گونه اصلی، نمایانگر ترجمه شفاهی و دو گونه ی 3 و 4 با در نظر گرفتن نوع 3 به عنوان اصلی، نمایانگر ترجمه مکتوب خواهد بود.

ترجمه مکتوب

حوزه کاربرد ترجمه شفاهی بسیار محدود است اما در ترجمه مکتوب چنین نیست.محدودیتی برای ترجمه مکتوب نمی توان قایل شد. تنها محدودیت موجود، نوشتاری بودن زبان مبدأ است و بس.
برای مخاطبان یک نوشته به زبان مبدأ نیز نمی توان محدودیتی قائل شد.
هر نوشته می تواند قشر خاصی را مخاطب خود قرار دهد و بدین ترتیب، آنچه محدود شدنی است، زمینه کار مترجم است. مترجمی که در ترجمه کتاب کودکان تخصص یافته به ترجمه متنی علمی درباره فیزیک نمی پردازد و آن که در ترجمه این دومی مهارت دارد متنی ادبی را برای ترجمه در دست نمی گیرد.
ناسنجیدگی در محصول ترجمه مکتوب قابل توجیه نیست و به همین خاطر نیز دانش ترجمه شناسی بیشتر به ترجمه مکتوب و مسایل آن پرداخته است.

واحد ترجمه

برشی از زنجیره مورد ترجمه که از سوی مترجم به عنوان واحدی برای معادلیابی در نظر گرفته می شود، واحد ترجمه نام دارد. واحد ترجمه می تواند واژه، جمله یا عبارت باشد. ترجمه بر حسب واحد برگزیده شده، دست کم دارای 3 مرحله زیر است:

الف- ترجمه تحت اللفظی
واحد ترجمه در این مرحله واژه است، بدین معنی که در برابر هر واژه متن زبان مبدأ، واژه ای از زبان مقصد آورده می شود.این مرحله از ترجمه برای برگردان شبه جمله ها و واژه های مرکبی بکار می رود که معادل دقیقی برای آنها در زبان مقصد موجود نیست.
برای مثال چند اصطلاح زبانشاناس و معادل فارسی آنها:
Deep structure ژرف ساخت
Surface structure رو ساخت
Semantic component همه معنایی

در اینجا می بینیم که ترجمه تحت اللفظی کارایی دارد، اما به ندرت می توان جمله ای را کاملاً به این صورت ترجمه کرد.زیرا در چنین شرایطی یا ساخت دستوری زبان مقصد تحمیل می شود؛ مانند:
He gave me a book to read: او داد به من کتابی برای خواندن

و یا جمله بدست آمده در زبان مقصد مفهوم جمله زبان مبدأ را ندارد:
He kicked the bucket: او به سطل لگد زد.
( kick در زبان انگلیسی وقتی به کار می رود که شخص عصبانی باشد، از همین روی ترجمه ی تحت الفظی منظور کامل را نمی رساند.)

ب- ترجمه جمله
در این مرحله، واحد ترجمه جمله است. در این ترجمه قواعد دستوری و شیوه آرایش واژگان در زبان مقصد رعایت می شود. مفهوم جمله معادل بر اساس مفهوم جمله زبان مبدأ در نظر گرفته می شود.
بدین ترتیب هر یک از جملات متن از جملات متن زبان مبدأ با حفظ معنی تک تک واژه ها به جمله ای در زبان مقصد ترجمه می شود.

پ- ترجمه آزاد
در این مرحله، واحد ترجمه عبارت یا پاراگراف است. مترجم در چنین مرحله ای پیام متن زبان مبدأ را در مجموعه جملاتی از زبان مقصد بدست می آورد. در این ترجمه افزایش و کاهش در نهایت خود بکار خواهد رفت.
بدین ترتیب می بینیم جمله که جمله واحد مطلوب ترجمه بشمار می رود، هر چند ترجمه تحت اللفظی و ترجمه آزاد نیز در شرایطی خاص رهگشاست. در بسیاری از مواردی که متن زبان مبدأ با برچسب «ترجمه ناپذیر» مشخص می گردد، تنها راه حل ترجمه آزاد است.

ترجمه ارتباطی و ترجمه معنایی

در جریان ترجمه مترجم با دو زبان مبدأ و مقصد درگیر است. مترجم در این میان بسته به نوع متن و هدف ترجمه گاه بیشتر به گیرنده و گاه بیشتر به فرستنده پیام توجه خواهد کرد.
ترجمه معنایی، نویسنده را مهمتر از خواننده در نظر می گیرد. مترجم در چنین شرایطی سعی بر آن دارد تا صرفاً پیام متن را به خواننده القا کند؛ بدین ترتیب این امکان همواره وجود دارد که ساختهای صوری و معنایی نامانوس به زبان مقصد راه یابد.
از سوی دیگر، در ترجمه ارتباطی، خواننده مهمتر از نویسنده بشمار می رود. مترجم سعی بر آن خواهد داشت تا متن ترجمه شده را حتی الامکان برای خوانندن مانوس سازد، بدین ترتیب این امکان همواره وجود دارد که متن بدست داده شده، بطور کامل گفته نویسنده نباشد.
آنچه پیشتر تحت عنوان ترجمه تحت اللفظی مطرح شد، گرایش به سمت ترجمه معنایی دارد و ترجمه آزاد نیز به ترجمه ارتباطی گرایش نشان می دهد.
برای درک این موضوع می توان از نمونه هایی استفاده کرد:
More catholic than the pope
ترجمه معنایی: کاتولیک تر از پاپ
ترجمه ارتباطی: کاسه داغتر از آش
She looks like a red rose
ترجمه معنایی: مثل گل سرخ می ماند.
ترجمه ارتباطی: مثل ماه می ماند.

هر دو مثال بالا، نمونه هایی از ضرب المثلها، عبارتهای تشبیهی و اصطلاحاتی هستند که می توانند کاربرد ترجمه ارتباطی را توجیه کنند، هر چند چنین توجیهی مطلق نیست، زیرا افراط در ترجمه ارتباطی می تواند به حذف رنگ و بوی فرهنگی زبان مبدأ بیانجامد.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: زهره یاری
مدیران انجمن: پانته آ رجاء