سه شنبه, 01 خرداد 1403

 



موضوع: هنرمدرن در قاب رسانه ( رویکرد اینترنت و ماهواره )

هنرمدرن در قاب رسانه ( رویکرد اینترنت و ماهواره ) 10 سال 11 ماه ago #11599

بسم الله الرحمن الرحیم
دانشگاه جامع علمی کاربردی
مرکز فرهنگ و هنر واحد13

نام درس : هنر و رسانه
استاد راهنما :
جناب آقای سالاریان

عنوان تحقیق :
هنرمدرن در قاب رسانه
رویکردِ اینترنت و ماهواره
گردآورنده:
سمیرا رحیم هاشم آبادی

شماره دانشجویی : 91238049290474





هنرمدرن در قاب رسانه
رویکردِ اینترنت و ماهواره


هنر مدرن و قابليت هاي رسانه اي

شناخت هنر مدرن به دو دليل، لازمه شناخت مدرنيته در قلمرو فرهنگي است. «هنر جديد غرب از يك سو، بازتاب دهنده جريان هاي ژرف تر فرهنگ غرب و بحران هايي است كه غرب جديد با آن مواجه بوده است و همچنان مواجه است. از سوي ديگر، خود از جمله عواملي است كه عناصر و اشكال و نيروهاي تشكيل دهنده فضاي فرهنگي جديد غرب را به وجود آورده اند».
هنر در دنياي غرب تا عصر رنسانس، به ويژه در معماري كه تجلّي گاه اصلي هنر در آن روزگار بوده است، بسيار شبيه هنر مسلمانان بود؛ حتي در بسياري از موارد، آشكارا از هنر اسلامي آن عصر تقليد مي كردند. تنها تفاوت آشكار اين دو گونه از هنر، رويكرد غرب قرون وسطايي به شمايل نگاري (به ويژه تصويرگري شمايل حضرت مسيح عليه السلام و حضرت مريم عليهاالسلام) و پرهيز هنر اسلامي از آن بود.
در دوره رنسانس، متناسب با اتفاقي كه در فرهنگ اروپايي رخ داد؛ يعني بريدن از عالم غيب و گرايش به عالم شهود و ماده، هنر نيز آشكارا به جاي پرداختن به زيبايي ها و لطايف عوالم معنوي و ملكوتي، به ظواهر زميني و قلمروهاي مادي توجه كرد. «در واقع، اومانيسم جديدي كه انسان را در مركز طرح هستي به جاي خدا نشاند، در هنر رنسانس، مستقيم تر از هر وجه فرهنگي ديگر رنسانس، باز تابيده است.»
نوابغي مانند رافائل، ميكلانجلو و به ويژه لئوناردو داوينچي، مصداق برجسته هنرمندان اين دوره هستند كه قدم هاي اوليه را به سوي اين چرخش عظيم فرهنگي ـ هنري (از ملكوت عالم معنوي به ظواهر عالم ماده) برداشتند.
در اين عصر، شمايل نگاري كه پيش تر نيز در هنر غربي وجود داشت، گسترش يافت تا آشكارا اعلام كند كه هنر جديد، هنر پرداختن به ظواهر است و گرايش اصلي آن، تجسد و تجسم است. از آن پس، سبك هاي مختلف نقاشي با اسلوب هاي خاص خود، به همراه نام هاي جديدي از نقاشان كه بيشترشان ايتاليايي و از شمال اروپا بودند، به عرصه هنر رنسانس گام نهاد. دوره هاي مختلف هنر نقاشي پس از رنسانس به قرار زير است:
يك ـ كلاسيسم كه بر تعامل و تناسب طبيعي اندام مبتني بود؛
دو ـ ناتوراليسم يا طبيعت گرايي بيش از حد؛
سه ـ دوره رمانتيك كه واكنشي در مقابل ناتوراليسم و كلاسيسم بود.

همچنين مكتب امپرسيونيسم ظهور كرد كه ظرافت و دقت در استفاده از رنگ و نور، سرلوحه كار در سبك نقاشي آن بود. سبك هاي پست امپرسيونيسم، اكسپرسيونيسم و كوبيسم با آثار پابلوپيكاسو، نقاشي را به تدريج به عرصه ساختارشكني و هنر انتزاعي كشاند.
در هنر معماري نيز رخدادهاي مهمي پيش آمد كه با ساختار انديشه جديد و فرهنگ آن روز متناسب بود. سبك هاي عقل مآبانه و طبيعت گرايانه و بازگشت به الگوهاي روم و يونان باستان و فرار از مآثري كه به واسطه فرهنگ مسيحيت كاتوليك و هنر به نسبت اصيل گوتيك در قرون وسطا به وجود آمده بود، تا آنجا پيش رفت كه حتي معماري ساختمان واتيكان را از آثار هنر گذشته پاك كرد و چيزي شبيه قصرهاي شاهانه را جاي گزين آن ساخت.
به هر حال، «هنر تصويري غرب در عين حال كه بي واسطه ترين نشانه يا شاخص انگيزه هاي ژرف تحول خواهي در روح انسان غربي است، شاخص مراحل گوناگون فرهنگ غربي نيز هست... لازم است توجه داشته باشيم كه بخش اعظم هنر [تصويري] جديد غربي، بر مذهب اصالت فرد، ذهن گرايي و محرك هاي رواني هر نقاش [يا هنرمند] منفرد مبتني است؛ نه بر معيارهاي الهي كه تعالي دهنده هنرمند است».
با نگاهي به ساختار رسانه ها و بازشناسي عنصر اصلي آنها؛ يعني صدا و تصوير، نقش برجسته سازي و اصالت بخشي به تجسم و تجسد را كه در بستر تحول فرهنگي غرب پس از رنسانس و در قالب هنرهاي تجسمي يا ديداريِ نقاشي و مجسمه سازي تبلور يافته اند، در شكل گيري رسانه هاي تكنولوژيك امروزي خواهيم شناخت.
افزون بر هنرهاي تجسمي كه زمينه ساز بصري رسانه هاي تصويري شدند و در دوره تجدد موضوعيت جدي پيدا كردند، موسيقي و ادبيات نيز بخش صوتي، كلامي و بياني هنر مدرن بودند كه در رسانه ها نقش اساسي يافتند. «موسيقي در كنار هنرهاي تجسمي يا ديداري و نقاشي و پيكره سازي، مكمل اين دو هنر است و همچون نقاشي، نقش مهمي در تكوين تعريف اومانيستي جديد انسان از خودش ايفا كرده و از جمله مهم ترين هنرهاي غرب است...». موسيقي براي مخاطب آن، عالمي وهمي و انتزاعي مي آفريند و در بهترين كارآيي اش، تخيل انسان را تحريك مي كند و اين، به آنچه ما از ماهيت رسانه ها و نسبت انكارناپذير آنها با عالم انتزاع مي دانيم، بسيار نزديك است. برنامه سازان و فيلم سازان مي گويند هركجا تصوير، ناتوان مي شود (يعني نمي تواند مخاطب را به آن محيط مصنوعيِ مورد نظر كارگردان برساند)، موسيقي به كمك مي آيد و در آفرينش آن فضاي مجازي نقش جدي بر عهده مي گيرد.
درباره ادبيات بايد گفت نسبت ادبيات (داستاني و محاوره اي) مدرن با وسايل ارتباط جمعي را وقتي مي توان فهميد كه مثلاً بخواهيم نيازهاي روزانه يك شبكه راديويي يا تلويزيوني يا يك روزنامه را با فرهنگ ادبي و داستاني قرون وسطا پر كنيم. در آن صورت، تناقض هاي بي شماري پديدار خواهد شد. از اين رو، ادبيات با ويژگي هاي مدرن است كه مي تواند در رسانه هاي مدرن كاربرد داشته باشد. براي مثال، «نوول» يا داستان بلند، قالب ادبي جديدي است كه تا پيش از مدرنيته نبود، ولي حالا از همين قالب ادبياتي در سناريوهاي سينمايي، راديويي و تلويزيوني فراوان استفاده مي شود. هم اكنون معروف ترين فيلم هاي سينمايي كه مخاطبان فراواني را به خود جذب مي كنند، معمولاً از روي نوول هاي حرفه اي ساخته مي شوند. به هر حال، «ادبيات [مدرن ]به ويژه در قالب نوول، به تدريج حال و هوايي ايجاد كرد كه ضايعه ناشي از فقدان خداوند در جامعه غربي را در روح بسياري از خوانندگان التيام مي داد» و در بسياري موارد، جاي گزين عبادت و عامل غفلت بيشتر بشر متجدد به ويژه در نمودهاي رسانه اي اش گرديد.
آنچه در جمع بندي بحث هنر مدرن و توانايي هاي آن در رسانه اي شدن به ذهن مي آيد، اين است كه تمام قالب هاي هنري غرب به ويژه گونه هاي پسارنسانسي آن از نقاشي و مجسمه سازي گرفته تا رقص و موسيقي و ادبيات و تئاتر، همگي در آنچه هنر هفتم يعني سينما خوانده مي شود، جمع شده اند. پژوهشگران علوم ارتباطات و رسانه ها مي دانند كه سينما در ساختار بسياري از رسانه ها به ويژه راديو و تلويزيون نيز تأثير گذاشته و نسبتي انكارناپذير ميان آنها برقرار شده است. افزون بر اينكه هر كدام از هنرها نيز به نسبت، در نوع رسانه مورد نظر، تأثير اساسي داشته اند.



تکنولوژی های رسانه ای مدرن
اینترنت وماهواره


همانطور که می دانیم فرهنگ عبارت است از مجموعه ی پیچیده ای از معارف ومعتقدات وهنرها وصنایع وتکنیک ها واخلاق وقوانین وسنن وبالاخره تمام عادات ورفتار وضوابطی که انسان به عنوان عضو یک جامعه آنرا از جامعه ی خود فرا می گیرد ودر قبال آن جامعه ،تعهداتی به عهده دارد.
فرهنگ از یک منظور به دو بخش مادی وغیر مادی تقسیم می گردد.در فرهنگ پذیری واقتباس فرهنگ های دیگر،در زمانی که عناصر مادی فرهنگ ،مغلوب فرهنگ غیر مادی بوده است ودر عصر کنونی نیز در امکانات وتجهیزاتی که دارای بار ارزشی کمتری هستند بخش مادی فرهنگ به راحتی مورد پذیرش قرار می گرفت ومی گیرد همه ی ما می دانیم که تراکتور نسبت به گاو آهن دارای کار وبازده بیشتری است . همه ی جوامع از تکنولوژی های تلفن همراه ،رایانه،وسایل حمل ونقل ،داروهای شیمیایی وتجهیزات پزشکی استفاده می کنند.
به تدریج با رشد شگفت انگیز تکنولوژی ،عناصر غیر مادی که قبل از آن یا مستقل از پدیده های مادی بودند ویا پدیده های مادی ،متاثر از عناصر غیر مادی فرهنگ بودند،مغلوب عناصر وتکنولوژیکی فرهنگ شدند.عناصر مادی که کمتر بار معنایی وارزشی داشتند ،ارزش ها وباورها وعقاید جامعه را تحت تاثیر قرار دادند .ورود رایانه به منازل ،میز ومبل را به درون اتاق ها برد وفرش ومبل را از آن برچید .آشپزخانه ی اپن ،موجب استفاده از فست فودها وغذاهای سرو شده گردید وغذاهای سنتی کم کم به فراموشی می رود .وسایل صوتی وموسیقیایی مدرن ،حالت های نمادین وتصنعی جشن ها وسوگواری ها را پر رنگ تر کردند.
ابزارهای تکنولوژیکی رسانه ای نیز از این امر مستثنی نبودندوشیوه های رفتاری اندیشه ای وزندگی جدیدی را برای بشر ترسیم نمودند.
اگر تا دیروز فرهنگ های جوامع ،شکل وچگونگی به کارگیری تکنولوژی را تعیین می کردند ،امروز تکنولوژی است که به فرهنگ ها شکل جدیدی می بخشد ،بعضی از فرهنگ ها را به نابودی می کشاند وفرهنگ های جدیدی خلق می کند.
به قول ژاک الول تکنولوژی خصوصیاتی پیدا می کند که عبارتند از:
1-اتوماتیک بودن ،یعنی سلب گزینش از دیگران وبسته بودن همه ی راهها ،جز راهی که صنعت در پیش گرفته است.
2-از خود تغذیه نمودن وفربه شدن ،یعنی تکنیک به جایی رسیده است که اولا برگشت ناپذیر است ، ثانیا رشد هندسی داردو ثالثا اجازه نمی دهد کسی آن را متوقف کند.
3-همه گیری ،یعنی هر تکنیکی به محض تولد نمی تواند در وطنش محصور بماندو همه گیر می شود.
4-خود مختاری ،یعنی بی اعتنا به سایر شرایط وعوامل وفارغ از قیود بیرونی وبا دینامیسمی درونی به جلو می رود.
5-وحدت وکلیت ،بدین معنی که تمام عناصر آن به هم مربوط ودارای وحدت هستند.
تعامل یا تقابل با تکنولوژی های رسانه ای مدرن
با توجه به ویژگی هایی که ژاک الول برای تکنولوژی بر می شمارد ،سوال این است که علیرغم بار معنایی وارزشی بالای تکنولوژی های رسانه ای که گرایش ها ،اندیشه ها عقاید،احساسات ،هنر ومد را شکل می دهد ،آیا باید با آن مقابله کرد ویا با آن تعامل نمود؟
بر اساس نظریه ی الول ،هیچ مرجعی ،قدرت مقابله با تکنولوژی را ندارد.شاید بتوان با روش های مختلف آن را محدود ساخت وحرکتش را در جامعه ای کند کرد،ولی تکنولوژی راهش را پیدا می کند وفارغ از قیود بیرونی وبا دینامیسمی درونی به جلو می رود.بنابراین ،برای حفظ ارزش ها ،عقاید ،باورها و هویت فرهنگی یک جامعه ضرورت دارد با تکنولوژی تعامل نمود وبه جای بر خورد ویا بی توجهی به بررسی پیامدهای مثبت ومنفی آن وعدم بیان چگونگی استفاده از آن ،برنامه ای اتخاذ کرد که تکنولوژی جای خود را در متن فرهنگ جامعه ومنطبق با آن پیدا نماید .به عبارت دیگر بدین طریق از (تاخر شدید فرهنگی )تا حدودی کاسته شود.




اینترنت در دنیای ارتباطات


شبکه های ارتباطی دو نوع است :
1-رسمی :مانند رادیو،تلویزیون،سایت ها ،مطبوعات که تاثیر مستقیم ورسمی دارند. در این رسانه ها معمولا بر نامه ریزی وساعت وحجم پخش اخبار آن مشخص است.
خط مشی،هدف گذاری ،تصمیم گیری و..........دارند.مدیریت رسانه ای دارند.سازماندهی محتوا دارند.
2-غیر رسمی : شبکه های پیچیده تری هستند . اتفاقی وخود به خودی می باشند.سازماندهی ندارند . اهداف آگاهانه وجود ندارد،سیستماتیک ونظام مند نیستندوبیشتر ارتباطات بین فردی ومیان فردی تاثیر می گذارند.مانند تلفن همراه که می تواند جزء شبکه های ارتباطی غیر رسمی به شمار آید ویا اینترنت ، وقتی افراد از طریق چت یا ایمیل با هم ارتباط بر قرار می نمایند.
با تقسیم بندی فوق ،اینترنت ،هم شبکه ی ارتباطی رسمی است وهم غیر رسمی .
رسمی از آن جهت که از طریق سایت ها با خط مشی وهدف مشخصی با مردم ارتباط برقرار می کنندوغیر رسمی از آن جهت که چت ها وایمیل ها وبعضی از وبلاگ ها یک ارتباط غیر رسمی را بین مردم ایجاد می نماید.



وبلاگ ها بر دو نوع هستند:

1- دل نوشته ها :که بیان احساسات عاشقانه ورفتارها وحالت های خصوص افراد می باشد که افراد در یک ارتباط غیر رسمی وبا نام مستعار آن را ایجاد می نمایند .
2- وبلاگ های علمی ،فرهنگی واجتماعی وسیاسی:که باید این دسته از وبلاگ ها را شبکه ارتباطی رسمی کوچک دانست که با هدف وبرنامه ای مشخص ،در زمینه ی خاصی اطلاع رسانی می نمایند.
3- لازم به ذکر است ، ایمیل ها به هنگامی که برای فعالیت های اداری وعلمی به کار گرفته می شوند، نوعی شبکه ارتباطی رسمی محسوب می شوند. ایمیل ها در مراکز علمی ودانشگاهی می توانند به عنوان یک شبکه ی رسمی ،تحقیقات دانشجویان را هدایت نمایند.


اینترنت وفضای علمی:
با توجه به آنچه از آن به عنوان تاخر یا واپسماندگی فرهنگی نام می بریم ،اینترنت هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است ولی تحول رفتاری در کاربران اینترنت وپیامک (تلفن همراه)بیانگر آن است که این تکنولوژی ها به سمت استفاده درست در جامعه حرکت می نمایند.پیامک ها از ارتباط شفاهی وسرگرمی وادبیات خارج از نزاکت به سمت خبر رسانی وگزیده ی سخنان مشاهیر تغییر جهت داده است .اینترنت نیز از فضای چت وایمیل های سرگرم کننده به سمت ارسال اخبار ومطالب علمی واز فضای دل نوشته ها به سمت وبلاگ های علمی وفرهنگی واجتماعی وسیاسی حرکت می نمایند.
اکنون به تدریج ارسال پژوهش ها از طریق ایمیل که ماندگاری آنها را بیشتر می سازد ارسال مطالب ومقالات به رسانه های گروهی برای چاپ وانجام پژوهش در زمینه های مختلف با استفاده از منابع اینترنت این تکنولوژی را به عنوان ابزاری سودمند برای جامعه تبدیل کرده است ولیکن عدم وجود شبکه های پر سرعت اینترنت موجب اتلاف وقت بسیاری از پژوهشگران وافرادی می گردد که با استفاده از این تکنولوژی رسانه ای فعالیت می نمایند.وگاه این وضعیت نا خوشایند تا آنجا که استفاده از روش های سنتی بر به کار گیری از این تکنولوژی مدرن اولویت پیدا می کند.


پیامدهای عمده ی فضای مجازی (اینترنت):
1-سوق دادن افراد به ویژه جوانان از محیط طبیعی جمعی به فضای مجازی گروهی
2-خروج از فرد گرایی به وجود آمده بعد از پیدایش خط وقبل از تکنولوژی های رسانه ای مدرن ورسیدن به جمع گرایی(که قبل از پیدایش خط وجود داشته )ولی با ماهیت وشرایطی متفاوت.
3-شکاف بین نسل ها وسست نمودن تارو پود ارتباط جمعی خانواده ها به دلیل پیدایش شبکه ی ارتباط جمعی با ماهیتی جدید ومتفاوت از گذشته .
4-تاثیر گذاری بر شیوه ومحدوده ی ازدواج دختران وپسران (ازدواج های اینترنتی وبرون گروهی)
5-از بین بردن مرزهای گروه های سنتی مختلف وتابوهای افراد در دو جنس وسن های مختلف (ارتباطات در دنیای مجازی بدون توجه به اختلاف طبقاتی ،قومی ،فرهنگی،سیاسی،سنی،وجنسی انجام می گیرد)
6-ایجاد فضایی برای ارتباط افراد متا هل ومجرد با یکدیگر.
7-سهولت وتسریع در انتقال اطلاعات ،بالا بردن ضریب امنیتی حفظ اطلاعات وماندگاری آن.
8- فضایی برای بیان وانتشار اندیشه هایی که در دنیای واقعی ،امکان وشرایط بیان آنها فراهم نبود.
9-فراهم شدن رسانه ای گروهی برای همه ی افراد بدون نیاز به سرمایه یا مجوزهای لازم (ایمیل و وبلاگ)
10-تبدیل ارتباطات شفاهی (حضوری وتلفنی)به ارتباطات نوشتاری ودیداری .
11-فضایی برای ایجاد شبکه های مجازی که مقاوم تر از شبکه های واقعی هستند. ومی توانند بر ساختار فرهنگی ،مذهبی،اجتماعی وسیاسی جامعه تاثیر گذار باشند.



ماهواره در دنیای ارتباطات:
ماهواره در واقع همان رسانه ارتباطی تلویزیون است ،با این تفاوت که خطوط سیاسی،فرهنگی وجغرافیایی را در می نوردد.این تکنولوژی به دلیل قابل دسترس تر بودن وسهل الوصل تر بودن برای همگان نسبت به اینترنت،واستفاده ی طیف وسیعی از جامعه در به کار گیری آن از یک سو نتوانسته هماننداینترنت در جایگاه واقعی خود که افزایش اطلاعات وآگاهی وتوسعه وتعالی جامعه است،قرار گیرد واز سوی دیگر ،بنابه دلایل مختلف با محدودیت های قانونی مواجه است.
اما همانطور که بیان شداین تکنولوژی نیز فارغ از قیود بیرونی در جامعه رشد پیدا کرده وگسترش می یابد.گرچه این تکنولوژی دارای تاخر فرهنگی بیشتری نسبت به اینترنت در جامعه است ، ولی به دلیل آنکه نسبت به اینترنت دارای استقلال بیشتری در مقابل مراجع قانونی است ،سریع تر رشد وتوسعه می یابد وازآنجایی که عامه مردم را در بر می گیرد،نیازمند توجه دقیق تر وبیشتر برنامه ریزان است تا بتوانند زمینه های لازم را برای تعیین جایگاه واقعی آن به عنوان ابزاری ،نه فقط برای سرگرمی که به عنوان وسیله ای برای افزایش دانش وآگاهی فراهم نمایند.


پیامدهای استفاده از ماهواره :
1-تاثیر گذاری ماهواره بر شیوه ی رفتاری کودکان ،نامناسب با فرهنگ جامعه.
2-یکپارچگی سنی فرهنگی در سطح جهان.
3-استقبال از مــــدهـــا بر اساس تبلیغات ماهواره ها.(به قول آقای فردین علیخواه مدرس دانشگاه واستاد جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی، می توان شکل وشمایل دختران وجوانان کشور را با نگاه به جهت ال ان بی های دیش های ماهواره ها پیش بینی نمود)زمانی که ال ان بی ها به سمت ترکیه بوده جامعه ی ایران ترکیه زده شد.
با آمدن سیستم دیجیتال وماهواره ی هاتبرد ،عصر مدهای اروپایی رسید واکنون بیشتر ال ان بی ها به سمت ماهواره های عربی است .
4- امکان تجزیه وتحلیل واقعی تر مطالب توسط پژوهشگران وتحلیل گران،با توجه به دسترسی به منابع گوناگون وسهل الوصول اطلاعات به روز رسانه ماهواره.
5- استفاده از مطالب علمی به روز سایر جوامع از منابع گوناگون رسانه ای .
6- تلاش برنامه ریزان رسانه های داخلی برای رقابت با رسانه های خارجی در جذب مخاطبان کشور ،با مطالب پر محتوا وجذاب.
7- اهتمام رسانه های گروهی داخلی برای بیان واقعیات برای کسب اعتماد مخاطبان(زیرا دریافت اطلاعات واقعی از رسانه های خارجی با توجه به توری بومرانگ ،موجب سلب اعتماد مخاطبان نسبت به رسانه های داخلی وگرایش مردم به سمت رسانه های ماهواره ای می شود)
8- با توجه به آنچه گفته شد ،گرچه تکنولوژی ماهواره می تواند به عنوان یک تهدید در جنگ نرم بر علیه ارزش وفرهنگ جوامع جهان سومی باشد،اما مقابله با این تکنولوژی به دلیل قدرت آن تاثیر گذار وممکن نخواهد بود وباید به جای تقابل با تکنولوژی به تعامل با آن پرداخت.
9- در آینده ای نزدیک ،نیازی به دیش های ماهواره نخواهد بود وتکنولوژی آنقدر پیشرفت خواهد کرد که برنامه های ماهواره ای در تلفن همراه ما قرار خواهد گرفت.پس بایدتدبیری اندیشید تا جایگاه ماهواره را به درستی در جامعه مشخص ساخت وآن ،ار-ه مطالب غنی ،پر محتواوجذاب وبیان واقعیت ها ، بدون پیش داوری و سوگیری توسط رسانه های گروهی است.


معضل ماهواره ،ممنوعیت قانونی واستقبال عمومی:
بر همگان روشن است که نمی توان آثار منفی تکنولوژی ،به ویژه تکنولوژی رسانه ای ودر بین تکنولوژی رسانه ای ،ماهواره را به دلیل فراگیر بودن آن در بین طبقات .گروه های اجتماعی ،به روز بودن،عدم تفکیک فراد مختلف خانواده در مشاهده ی آن و..........نادیده گرفت.
اما از سوی دیگر نمی توان اجتناب ناپذیربودن آن را به عنوان یک پدیده ی تکنولوژی همه گیر وضرورت آن را به دلیل استفاده ی آن در یادگیری دانش نوین تجزیه وتحلیل اطلاعات،مقایسه داده ها وبهر ه گیری از مطالب آن در تحلیل های اجتماعی وآکادمیک فراموش کرد.
این وسیله ی تکنولوژی از آن حهت به عنوان یک معضل شناخته شد که در یک تضاد((ممنوعیت قانونی واستقبال عمومی))قرار گرفته است واین امر موجب می شود تا عده ی کثیری از مردم برای دریافت اطلاعات مفید ،متوصل به روش های غیر قانونی شوندوسطح تخلف جامعه بالا برود.از سوی دیگر به دلیل فیلتر شدن شبکه ها در شب وبه هنگام حضور والدین در منازل وعدم فیلتر آن به هنگام روز که فرزندان در منازل هستند،مشکلاتی را در خانواده ها ایجاد می کند.همچنین ممنوعیت های قانونی ،موجب جمع آوری دیش ها و ال ان بی ها در مجتمع های مسکونی می شود ،در حالیکه استقبال عمومی موجب خریدونصب مجدد تجهیزات ماهواره ای می گردد.این امر موجب می شود تا کشور در صدد خرید تجهیزات ماهواره ای قرار بگیرد.بنابراین باید با شناخت علل استقبال عمومی از این وسیله ی غیر قانونی وفراهم نمودن زمینه های مناسبی برای دریافت اطلاعات مفید ولازم از طریق رسانه های داخلی شرایطی فراهم کرد که مردم به رسانه های داخلی اعتماد بیشتری نموده ومطالب پر محتوا وغنی را در رسانه های داخلی بیابند .


منابع :
سيد حسين نصر، جوان مسلمان و دنياى متجدد، مرتضى اسعدى، تهران، طرح نو، چ 4، 1382، ص312.
همان، ص 312.
Raphael.
Michalangelo
Leonardo Davinci.
همان، ص 318.
همان، ص 319.
همان، ص 326.
پيوست:
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

هنرمدرن در قاب رسانه ( رویکرد اینترنت و ماهواره ) 10 سال 11 ماه ago #12075

خوب نیست/بدون مقدمه وتعریف از هنر مورد نظر و چگونگی استفاده در رسانه بوده است.بیشتر به شبکه های اجتماعی ارتباط دارد.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.