دوشنبه, 17 ارديبهشت 1403

 



موضوع: سیری درتاریخ وسایل ارتباط جمعی

سیری درتاریخ وسایل ارتباط جمعی 10 سال 11 ماه ago #7068

بشر در طول حياتش، همواره از وسيله اي براي برقراري ارتباط استفاده مي كرده است، تا بتواند پيام خود را به ديگران برساند. پس او بي جهت اشرف مخلوقات ناميده نشده است، او در ابتداي آفرينش اش، با جانوران تفاوت زيادي نداشت، زيرا اطلاعات را به شيوه آنان مبادله مي كرد؛ يعني از طريق لمس كردن، حركات چهره و...؛ اما براي روحيه كنجكاو و نا آرام او، اين وسايل ابتدايي، ساده و ناكافي بود و نمي توانست، نيازهاي او را بر طرف سازد.
انسان اعصار گذشته، در زمان هايي دور، از ارتباطات چهره به چهره و رو در رو استفاده مي كرده و از طريق طبل و دود پيام هايش را براي ديگران ارسال مي كرده است. بشر اين دوره، از دنياي بيرون جامعه كوچك و محدود خود بي خبر بوده و تمام دنيا را در گروه محدود و كوچك خود مي ديده است.
بنابراين، انسان با سعي و تلاش براي برقراري ارتباط بيشتر با اطراف خود، در طولاني مدت به زبان شفاهي دست يافت و از آن براي برقراري ارتباط بهتر و موثرتر استفاده كرد. بشر وارد كهكشان شفاهي شد كه از دور دست تاريخ آغاز و تا سال 1453 ميلادي ادامه داشت. در كهكشان شفاهي، بيشتر به محتوا توجه شده است، ارتباط مستقيم (شنيداري و ديداري) بود و بشر براي برقراري ارتباط، از پنج حس خود استفاده مي كرده است؛ ولي حس غالب، حس شنوايي بوده است كه در ارتباط زباني ميان افراد بشر مناسب تر از ديگر حواس است.
با اين حال، انسان كهكشان شفاهي نيز براي انتقال پيام ها و خواسته هاي خود، با مشكلاتي مواجه بود و به وسايل پيشرفته تري براي برقراري ارتباط نياز داشت، تا اينكه در حدود 700 سال پيش از ميلاد، اختراع بزرگي در يونان به وقوع پيوست و آن حروف الفبا بود.
اختراع حروف الفبا، مانند پلي، گفتار و نوشتار را به يكديگر نزديك كرد و آن دو را با يك ديگر آشتي داد، فاصله ها از ميان رفت و انسان توانست، به انتقال افكار و ارسال آن براي ديگران فكر كند. زمينه ساز اين نقطه عطف تاريخي، تكامل سه هزار ساله سنت شفاهي و ارتباط غير الفبايي است كه سر آغاز دگرگوني كيفي ارتباطات انساني بود، گسترش سواد تا قرن ها پس از اختراع و گسترش صنعت چاپ و توليد كاغذ، به وقوع نپيوست (كاستلز، 1380، 382 .)
اختراع چاپ توسط گوتنبرگ موجب شد، انسان علاوه بر ارتباط مستقيم، به ارتباط نوشتاري دست يابد و با آغاز اين مرحله، بشر به عصر كتابت يا عصر گوتنبرگ وارد شد. مك لوهان معتقد است، “دنياي آدم مقيم كهكشان گوتنبرگ را دنياي خطوط مستقيم و پشت سر هم، دنياي اعتقادات به فرضيه هاي ثابت و معلوم، دنياي طبقه بندي ها، دنيايي كه در آن هر چيز بايد در طبقه مخصوص خود قرار گيرد و هر معلولي فقط از علت تعيين شد خود ريشه گيرد، تشكيل مي شود” (محسنيان راد،1369 ، 487 .)
انسان در حدود 380 سال در اين كهكشان باقي ماند. در اين عصر، بيشتر از حس بينايي استفاده مي شد و علاوه بر محتوا، به رسانه يا وسيله انتقال پيام توجه گرديد.
در نيمه دوم قرن پانزدهم صنعت چاپ، به سرعت پيشرفت كرد، نوشته هاي خبري افزايش يافت و امكان انتشار آن فراهم شد، البته اين انتشار، به صورت ادواري نبوده است. مطبوعات ادواري يك قرن و نيم بعد از اختراع صنعت چاپ پديد آمدند. از آغاز قرن شانزدهم، اخبار به شكل كالاي حقيقي درآمد و مطبوعات چاپي به عنوان نخستين وسيله ارتباطي نوين به حساب آمدند.
تكميل شيوه چاپ با حروف متحرك سربي، در اواخر قرن پانزدهم و اوايل قرن شانزدهم ميلادي، در انتشار انديشه هاي نو و پيشرفت علوم و فنون، تاثير بسيار داشت. با اختراع، پيشرفت و تكميل صنعت و ايجاد شرايط فني، مكاني، زماني و مالي مساعد در زمينه تهيه و تكثير نوشته ها و پيام هاي مكتوب، تحول بزرگي در ارتباطات غير مستقيم آغاز شد و براي اشاعه معلومات و اطلاعات و افكار انساني و پيشرفت فرهنگ و تمدن بشري امكانات وسيعي پديد آمد.
بدين ترتيب، مطبوعات يكي از محصولات مهم و رايج جامعه صنعتي شد كه از آغاز قرن هفدهم، پيشرفت سريع خود را آغاز كرد و در نيمه دوم قرن نوزدهم و نيمه اول قرن بيستم، ويژگي هاي يك صنعت بزرگ را به خود گرفت.
مطبوعات از اوايل قرن هفدهم، سه دوره را پشت سر گذاشته اند:
- نخستين دوره، از اوايل قرن هفدهم و با تاسيس نخستين نشريات دوره اي همراه بوده است. اين دوره تا جنگ هاي استقلال آمريكا و استقلال فرانسه در قرن هجدهم ادامه يافت. روزنامه هاي اين دوره با سانسور متولد شدند.
- با “انقلاب هاي دموكراتيك” غربي، اولين مرحله فعاليت مطبوعات رو به پايان گذاشت و دوره دوم آغاز شد. در اين دوره مطبوعات عقيدتي و سياسي رواج يافتند و روزنامه هاي جديدي، به وسيله هواداران آزادي و حكومت هاي مردمي به چاپ رسيدند.
- سومين دوره، از اواخر نيمه اول قرن نوزدهم آغاز شد كه مطبوعات به وسيله سرمايه هاي بزرگ و همراه با آگهي هاي تجارتي انتشار يافتند.
با افزايش جمعيت و پراكندگي آنان در سطح كره خاكي نياز به اطلاعات و تبادل آن بيشتر گرديد. انسان كه براي ارسال پيام هاي خود، زماني از دوندگان مقاوم، اسب هاي تندرو و كبوتران نامه بر استفاده مي كرد و زماني ديگر، از مطبوعات و روزنامه ها، اما نتوانست نياز اصلي اش را كه تبادل سريع اطلاعات بود، بر طرف سازد؛ او به وسيله اي نياز داشت تا پيام هاي خود را سريع تر منتقل كند. اختراع برق و سپس پيدايش تلگراف درسال 1832 توسط ساموئل مورس انگليسي موجب شد، انسان بتواند براي نخستين بار اطلاعات را با سرعت بالاو از طريق رمزهاي ساده به مسافت هاي طولاني انتقال دهد.
اما اختراع تلفن در سال 1876 توسط الكساندر گراهام بل و توماس واتسون آمريكايي، تحول بزرگي بود، زيرا علاوه بر غلبه بر زمان و مكان، اين امكان فراهم آورده بود كه صداي انسان ديگري را كه كيلومترها از آنان فاصله داشت بشنود. اختراع تلفن انسان را قادر ساخت كه از طريق سيم با افرادي فرسنگ ها دورتر از خود گفتگو كند؛ هر چند تلفن در بالارفتن سرعت ارتباطات تاثير به سزايي داشت اما به دليل استفاده از سيم، محدوديت در ارتباط همچنان وجود داشت و وسيله اي مورد نياز بود، تا بدون سيم و با سرعت نور، اطلاعات را در فضا انتقال دهد و از موانع بگذرد، و آن چيزي نبود جز راديو.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: رضا بازرگان