یکشنبه, 23 ارديبهشت 1403

 



موضوع: خانه و خانواده از دیدگاه قرآن

خانه و خانواده از دیدگاه قرآن 11 سال 5 روز ago #5786

بسم الله الرحمن الرحیم




موضوع مقاله


خانه و خانواده از دیدگاه قرآن

نام استاد:جناب آقای گودرزی


دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد 13

دانشجوی رشته حسابداری مالی
شهنازروحانی سرشت
اردیبهشت 92


خانواده به مفهوم محدود آن عبارت است از یک واحد اجتماعی ناشی از ازدواج یک زن و یک مرد که فرزندان پدید آمده از آنها آن را تکمیل می کنند. اسلام خانواده را گروهی متشکل از افراد دارای شخصیت مدنی ، حقوقی و معنوی معرفی می کند که هسته اولیه آن را ازدواج مشروع زن و مرد تشکیل می دهد . اساس تشکیل خانواده این است که زن و مردی می کوشند اداره خود را بر تاسیس آن و قبول تکالیفی که شرع برای آنها معین کرده است محقق گرداند بر این اساس بدیعی است که روابط اعضای خانواده نسبت به هم بر مبنای صمیمت ، فداکاری و گذشت باشد طرفین براساس صفات عالیه انسانی راه سازگاری با یکدیگر در پیش گیرند و حتی در مواردی همسر خود را بر خویشتن مقدم دارند.
ما امروزه در زمینه خانواده ها در بسیاری از نقاط جهان با وضعی مواجه هستیم که در آن حیثیت و شرافت بسیاری از انسان ها نادیده گرفته می شود زندگی انسان ها صورت مبتزلی پیدا کرده و افراد انسانی در معرض ارضای هوس های سطحی و زودگذر به جای عشق و آرامش واقعی هستند و ما مسلمانان بنا به اصول دینمان اسلام که خانواده را از مسلم ترین و اساسی ترین واحدهای اجتماعی می داند که بنای آن بر الفت ، همدلی ،استوار گشته و این بنا محبوب ترین بناها در پیشگاه خداوند است تعالیم اسلامی شخصیت واقعی انسانی را مد نظر دارد و نیک بختی و سعادت زوجین در سایه عقد و پیمان ازدواج با در نظر داشتن معیارهای انتخاب همسر تضمین می کند در عین خواستاری لذت و خوشی برای زن و مرد روابط آنها را درخانواده پی ریزی نمایند خانواده نظامی دارد که از سوی خالق بشر همان کسی که با همه ریزه کاری ها و لطافت حیاط و آگاه است. و برای بشریت سعادت و نیک بختی می خواهد و در کارش اشتباه و لغزش نیست تهیه و تدوین شده است و در نتیجه برای انسان بدبختی و تاسف ندارد و موجبات سکون و آرامش هر دو طرف فراهم شده است .
اینکه در آینده دور یا نزدیک خانواده در چه وضع و موقعیتی خواهد بود بستگی به این دارد که عوامل کنترل کننده و جهت دهنده چگونه عمل کنند و براساس وضع موجود و عملکرد دنیای امرو انتظار نمی رود در اینده خانواده وضع درخشانی داشته باشد در طریق اصلاح این وضع و سروسامانی بخشیدن به حیاط خانواده اگر اقدامات زیر بعمل آید می توان امیدی به نجات داشت و گرنه هر روز دیگر بدتر خواهد بود.
1- کنترل معاشرت ها و هوس بازی ها و عیاشی ها
2- القاع ایدئولوژی و اندیشه اهمیت و قداست خانواده از طریق گوناگون
3- کوشش به پایبند کردن نسل جوان به تعلیمات مذهبی و اخلاقی و حداقل انسانی

خانه و خانواده
روایات
رسول گرامی اسلام(ص) می‏فرمایند:
هیچ میراثی از ادب و تربیت صحیح برای فرزند بهتر نیست.
هیچ کانونی در اسلام برپا نشده است که نزد خداوند از کانون خانواده محبوب‏تر و عزیزتر باشد.
بهترین مردان امّت من کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن و متکبّر نباشند و نسبت به آنان ترحّم و نوازش کنند و به آنان آزار نرسانند.
امام صادق(ع) می‏فرمایند:
هرکس دوستدار ما خاندان عصمت و طهارت باشد به همسرش بیشتر اظهار دوستی می‏کند.
رزق، همراه زنان و خانواده است.

محبت، اساس خانواده
هستی پایگاه مهرورزی و عشق و خانواده مرکز آموزش و تجربه عشق و صفا و صمیمیت و ایثار و عطوفت است. بنابراین، الفبای حقوق خانواده در اسلام برپایه محبت پی‏ریزی شده و چیزی فراتر از عدل و راهکارهای عقل است. مگر دل مالامال از صفا و عشق بی‏پیرایه مادر را می‏توان در بازار حرص و آزِ معادلات بشری خرید و فروش کرد؟! در اینجا اگر قوانین عادلانه الهی هم به او بگوید در مقابل سیراب کردن فرزندت از شیره جانت می‏توانی از پدر فرزندت مزد ستانی مادر نمی‏پسندد. عرق جبینی که پدر در مشقت کسب معاش می‏ریزد و در طوفانی از حوادث زندگی خود را غوطه‏ور می‏سازد، بدان امید که در ورودش به کانون خانواده دست‏های خسته‏اش آغوش شادمانه فرزندش گردد و لبخند کودکان او خستگی و رنج را از وجودش بزداید، در ترازوی کدامین معامله و مبادله قابلیت قیمت‏گذاری ظاهری دارد؟

خانه و خانواده، تبلور سکون و اطمینان
بشر از نخستین روزهای حضور خود بر عرصه خاک دریافته است که خانه و خانواده بهترین مأمن انسان و شایسته‏ترین کانون برای تبلور سکون و اطمینان است. بلکه می‏توان گفت که هبوط آدم ابوالبشر با همسری «حوا» به عالم خاک و ورود این دو یار مهربان از عالم افلاک، خود گویاترین دلیل برای اثبات این مقصود است. اگرچه این فرود برای نخستین زوج انسانی ناگوار و چشیدن طعم تلخ وسوسه‏های شیطانی برایشان تألم‏بار بود، لیکن آنان از پروردگارشان رخصت طلبیدند، تا عروجی زیبا را در سایه همدلی و کفویت برای فرزندان آدم به ارمغان آورند؛ تا بشر در سایه اندیشه و ایمان و در پناه زوجیتی شایسته، با اطمینانْ ناکامی‏ها و فراز و نشیب‏های زندگی را درنوردد و از وادی‏های شکست و مرارت، مصمم و استوار بگذرد.

اهمیت خانواده
اهمیت خانواده و محوریت آن در شکل‏گیری زندگی اجتماعی بشر، همواره به گونه‏ای بوده است که هیچ یک از مکاتب سیاسی، اجتماعی، فلسفی و بنیادهای فکری از پرداختن بدان دریغ نورزیده‏اند. از این رو، در هیچ عصری انسان از اندیشیدن در اصول و قواعد و نحوه استحکام بخشیدن به ارکان خانواده بی‏نیاز نبوده است؛ بلکه از نخستین روزهای حضورش بر عرصه خاک و با بروز اولین نمودهای خرد و اندیشه، و نیز با ظهور اولین بارقه‏های توجه به بقای نسل و پاسخگویی به نیازهای عاطفی و فطری و طبیعی، بر این انگیزه همت ورزیده که در تشکیل اولین هسته نظام اجتماعی خویش چاره‏ای کند و از اصول و قوانین حساب شده‏ای در حفظ و حراست آن بهره جوید. بنابراین همواره بخش عمده‏ای از اشتغالات فکری او به سامان بخشیدن این بخش اختصاص یافته است.

خانه و خانواده، پایگاهی برای رشد و صعود
با وقوع انقلاب‏های عظیم الهی توسط پیام‏آوران قسط و عدل که زمینه‏سازان تحولات اساسی در نظام‏های اجتماعی بوده‏اند، و عمدتا مبنای دعوتشان، تحقق عدالت اجتماعی و زدودن هرگونه سلطه و زورمداری از ساحت زندگی فردی و اجتماعی بشر بود، روابط درونی خانواده شکلی قانونمند و مقدس و منطبق با نظام تکوین و فطرت بشری به خود گرفت. از آن پس، خانواده هویتی اصیل و نقش محوری در عروج انسان به سوی کمالات پیدا کرد، و پایگاهی برای رشد و صعود او به قله‏های کمال شد. در این کانون، اساس زندگی را، حق محوری تشکیل می‏داد، و هرگونه خودنگری و خودخواهی رنگ می‏باخت. تمایلات فردی جای خود را به انعطاف و پذیرش و تمکین در برابر قانون کامل الهی می‏داد؛ انوار هدایت همه ابعاد زندگی را منوّر می‏ساخت و رنگ‏ها در مقابل بارقه عشق به خدا به بیرنگی می‏گرایید، و در پرتو درخشش قانون حق، حیات طیبه رخ می‏نمود.

حرم امن
خانواده حرم امنی است که مَحارم در سایه امنیت و سکون در آن گردهم می‏آیند، تا سینه‏های سرشار از عشق و محبت را در سایه پیوند اعضای آن، نثار یکدیگر کنند و بذر شادی و شادابی را در این بوستان بپاشند. در چنین کانونی قلب‏ها مصفا، عشق‏ها بی‏پیرایه، جام جان‏ها لبریز از مودت و رحمت، و انسان‏ها مظهر تجلی کمالات و آینه انعکاس صفات جمال و جلال حق می‏شوند.
در محیط پاک خانه و خانواده، پرده‏ها و حجاب‏های کدورت و ظلمت زدوده می‏شود و همه در کنار هم مسرور بر سر سفره کرامت پروردگار متنعم می‏گردند. در کانون گرم خانه و خانواده، انسان‏ها درس وفاداری و عشق به خدمت و ملاطفت می‏آموزند و شراب محبت، ذرات وجود اعضا را به مستیِ ایثار و مهر می‏کشاند.

اساس پیوند سالم
بی‏تردید، بقای خانواده با احکام آمرانه صرف، تضمین نمی‏شود. اگر به جای سنت‏های نیک و ایجاد روابط مرضیه فقط از ابزار حقوق استفاده کنیم، بنای خانواده را از درون تهی نموده‏ایم، و زن و مردی را که انس و الفت متقابل را پایه زندگی خویش قرار داده‏اند، همچون مدعی و خصم در مقابل یکدیگر قرار داده‏ایم. در این صورت، منافع فردی، جای مصالح خانواده و منافع اجتماعی را خواهد گرفت و عواطف، احساسات، عشق و علقه‏های پیوند جایی برای ابراز نخواهند یافت. در چنین وضعیتی دیگر کام تشنه فرزندان از چشمه‏سار زلال محبت والدین سیراب نخواهد شد. از این رو، آشنایی نسبت به حقوق و تکالیف متقابل اگرچه به خودی خود پسندیده است، اما خانواده به چیزی بیشتر از این نیازمند است، و آن رهایی از غلاف خودبینی و خودنگری در کانون خانواده است.

توجه به فرهنگ قرآنی در خانواده
اگر زن و مردی پس از پیوند ازدواج، به عللی همسر خویش را مطابق با معیارهای خویش نیافتند، ولی برای رعایت مصالح خانواده و ارج نهادن به اصل این پیوند، در حفظ این بنا و مصالح آن کوشیدند، خداوند کریم دریچه‏ای از خیرات و برکات را به سوی آنان می‏گشاید. در قرآن می‏خوانیم: «اگر از آنان خوشتان نیامد، پس چه‏بسا چیزی را خوش نمی‏دارید و خدا در آن مصلحت فراوان قرار می‏دهد». پذیرش این فرهنگ قرآنی در ایجاد همراهی و همدلی زوجین و هموار ساختن مسیر زندگی تأثیر مستقیم دارد و آنان را یاری می‏کند تا در بروز اختلافات و رخدادها عجولانه تصمیم نگیرند، و فرار را برقرار و گسستگی را بر پیوستگی ترجیح ندهند و در برقراری صلح و آشتی بکوشند و مقاوم و استوار مشکلات را از پیش روی بردارند.

اولین دانشگاه
اسلام اولین دانشگاه برای کسب فضایل و تبلور ارزش‏ها و رشد و شکوفایی استعدادها و توانمندی‏ها را خانه و خانواده می‏داند. بنابراین خانه حریم امنی است که در آن خمیر مایه تقوا و صفات انسانی شکل می‏گیرد و انسان به سعادت راه می‏برد. این بنا بر اصولی چون مودت، رحمت، عفو، معاشرتِ نیکو، احترام متقابل و اکرام استوار و این همان دستور برخاسته از حکمت است که بالاتر از هر دانشی است؛ همان چیزی است که انبیا بر آموزش آن قیامت کردند و «یعلمهم الکتاب و الحکمة» را برای انسان به ارمغان آوردند. باشد که ما نیز با پیروی از دین مبین اسلام خانه را خانه آرامش بدانیم و راهی برای تکامل و صعود خویشتن برگزینیم.


طراوت بهارانه
خانواده بوستان است و والدین، باغبانان و کودکان شکوفه‏ها و میوه‏های این بوستانند. وقتی توجه و مراقبت والدین، فضای ترقی و شکوفایی استعداد فرزند را در محیط خانه فراهم سازد، می‏توان به طراوت این باغ امید بست و با شادابی و تداوم گل‏های این باغ، محیط خانه را معطر ساخت؛ چرا که طراوت بهارانه ما، از شمیم رایحه گل‏هایی است که از باغ پنجره‏های کودکانه به سوی خانه دل‏های ما روانه شده است. اما اگر بی‏توجهی، بچه‏ها را دچار کمبود سازد؛ اگر کمبود محبت، آنان را عقده‏ای بار آورد؛ اگر کودکان در حسرت شنیدن حرف‏های محبت‏آمیز و توجه به شخصیت آنان از سوی بزرگترها، دوران کودکی را سپری سازند؛ آنگه چه؟ راستی، راز فرار برخی از بچه‏ها از خانه چیست؟ بیاییم نگذاریم این بوستان با طراوت در برابر بی‏توجهی ما به باغ خزان‏زده تبدیل شود.


آسیبهای سوء مدیریت در خانواده

‏۱. خانواده‏ آسیبهای سوء مدیریت در خانه و خانواده دامن زن و شوهر و فرزندان را می‏گیرد و بنیان‏خانواده را سست می‏سازد. برخی از این قبیل آسیبها عبارتند از: ۱ - ۱. محرومیت از لذّت زناشویی‏ اولین ضربهء سوء مدیریت زن و شوهر در خانواده متوجه خود آنان می‏شود و زندگی مشترک‏را برای آنها تیره و تار می‏سازد؛ به گونه‏ای که لذّتی از زندگی مشترک نمی‏برند، از صفای‏اتحاد در جان محروم می‏گردند و همچون دو بیگانه زندگی را سپری می‏کنند. مردی که در خانواده مستبدّ و خودرأی است، تحکّم می‏کند و به وظایفش در برابر همسرخود به خوبی عمل نمی‏کند، لذّت زندگی را از او می‏گیرد و او را به انواع اضطرابها، دلهره‏ها نگرانیها دچار می‏سازد. زنی هم که هنر دلبری ندارد، نمی‏تواند زندگی را به خوبی سامان دهد.با بی‏صبری، نق و غر زدن، توقعات بی‏جا و زبان درازی در برابر شوهر، روزگار را برایش تیره‏می‏سازد و آسایش و راحتش را بر هم زده، لذّت زندگی را از او می‏گیرد. زن و شوهر در چنین خانواده‏ای پیوسته احساس ناکامی و شکست می‏کنند و چشمشان‏به زندگی دیگران و خوشبختی آنهاست. زن احساس می‏کند به آرزوی خود نرسیده است واز زندگی نا امید می‏شود و مرد احساس می‏کند همسرش شایستهء او نیست. از این رو، اززندگی خود احساس رضایت نمی‏کند. ۲ - ۱. محرومیت فرزندان از تربیت صحیح‏ دومین قربانی، سوء مدیریت در خانواده، فرزندان هستند. فرزندانی که اسیر دست پدر ومادری مستبدّ و جاهل و خودخواه و بی‏تدبیرند، به سبب فضای نا امنی که برایشان ایجادشده، از تربیت صحیح محروم می‏گردند. خانواده، که باید امن‏ترین پناهگاه فرزندان باشد بر اثر سوء مدیریت پدر و مادر به‏جهنمی سوزان مبدّل می‏شود. فرزندان در چنین خانواده‏ای احساس بی‏پناهی می‏کنند. سوءمدیریت والدین موجب اضطراب روحی فرزندان شده، آنان را در معرض انواع اختلالات‏رفتاری و انحرافات اخلاقی قرار می‏دهد. ۳ - ۱. فروپاشی خانواده‏ مهم‏ترین آسیب سوء مدیریت زن و شوهر این است که روابط آنها را تیره می‏سازد و این‏تیرگی روابط به مرور منجر به نزاع و کشمکش می‏شود و در پاره‏ای از موارد به جدایی آنان‏می‏انجامد. ریشهء بسیاری از انحرافات عاطفی و جنسی مردان و زنان را باید در سوء مدیریت آنان‏جست. اگر زن نتواند با درایت خود نیازهای عاطفی و جنسی شوهر خود را برآورد و نتواندزندگی او را سامان دهد و اگر مرد نتواند از زن خود همسری آرمانی بسازد و نیازهای‏گوناگون او را برطرف سازد، زمینه را برای انحراف یکدیگر فراهم خواهند ساخت و ثمرهءاین بی‏کفایتی در تدبیر خانواده، سستی و فروپاشی خانواده است. در چنین خانواده‏ای نه مرددل و دماغ زندگی دارد و نه زن. سوء مدیریت زن و شوهر در خانواده به طور غیر مستقیم بر اجتماع تأثیر نامطلوب می‏گذارد.برخی از این آسیبها عبارتند از: ۱ - ۲. محرومیت از عواطف اجتماعی‏ چون سوء مدیریت زن و شوهر روابط آن دو را تیره می‏سازد و هر یک از آنها از محبت‏خالصانهء دیگری محروم می‏گردد، به طور غیر مستقیم در اجتماع تأثیر گذاشته، اجتماع را ازعواطف انسانی محروم می‏سازد. همسر و فرزندانی که گرفتار سوء مدیریت زن در خانواده‏اند، از محبّت خالصانه‏اش‏محروم می‏گردند، نمی‏توانند در اجتماع با رویی گشاده و اخلاقی پسندیده ظاهر شوند و به‏دیگران ابراز عواطف کنند. زنی هم که قربانی سوء مدیریت شوهر است و از محبّت وعواطف او محروم است، نمی‏تواند با دوستان و آشنایان و بستگان و همسایگان خود روابطعاطفی برقرار کند. ۲ - ۲. محرومیت از انسانهای صالح‏ زن، به طور غیر مستقیم در ساختن اجتماع نقش دارد. زن، مرد را می‏سازد و مرد اجتماع را.زن، به دو صورت می‏تواند مرد را بسازد: یکی اینکه فرزند خویش را تربیت کند و به اجتماع‏تحویل دهد. دیگر اینکه، شوهر را مردِ کامل کند و روانهء اجتماع سازد حال اگر زن سوء مدیریت داشته باشد و نتواند تأثیر فرهنگی لازم بر شوهر و فرزندان‏داشته باشد، به همان مقدار اجتماع را از وجود انسانهای صالح و شایسته محروم‏خواهد ساخت. ۳ - ۲. شیوع مفاسد اجتماعی‏ ریشهء بسیاری از مفاسد اجتماعی، بی‏بند و باریها و بزهکاریها به خانواده، تربیت خانوادگی‏و سوء مدیریت زن و شوهر برمی‏گردد و این مطلبی است که کسی نمی‏تواند آن راانکار نماید. پرسش‏ ۱. امام باقر(ع) در پاسخ زنی که برای کسب فضیلت تصمیم بر تنها زیستن گرفته بود، چه‏فرمود؟ ۲. چرا اسلام کانون خانواده را مقدس می‏شمارد؟ ۳. مدیریت در خانواده چه ضرورت و اهمیتی دارد؟ ۴. چرا اسلام مدیریت خانواده را به مرد سپرده است؟ ۵ . قوّام بودن مرد در خانواده به چه معناست؟ ۶ . سه وظیفهء اصلی زن در خانواده کدام است؟ ۷. زن در مدیریت خانه و خانواده چه نقشی دارد؟ ۸ . زن و شوهر چگونه می‏توانند خانواده را با مشارکت یکدیگر اداره کنند؟ ۹. زن و شوهر در مدیریت خانه و خانواده چه وظایفی را برعهده دارند؟ ۱۰. زن و شوهر چگونه می‏توانند در یکدیگر ایجاد انگیزه کنند؟ ۱۱. منظور از سوء مدیریت در خانواده چیست؟ ۱۲. آسیبهای سوء مدیریت در خانواده را نام ببرید. ۱۳. چه آسیبهایی از سوء مدیریت در خانواده دامن اجتماع را می‏گیرد؟
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: عبدالله گودرزی