خوش آمديد,
مهمان
|
|
تلاوت این سوره هنگام خواب را فراموش نکنیم
سوره کافرون از سورههای كوچك قرآن است. از سُور آخر قرآن، سورههای مكی است و تقریباً اختلافی در آن نیست كه در مكه نازل شده است و آن خیلی در فهم فضای سوره به ما كمك میكند. یعنی در دورهای كه هنوز حضرت به حسب ظاهر به دوره حكومت و قدرت در مدینه نرسیده بودند و در مكه در محاصرهی قدرت قریش بودند. گرچه همه می دانند که شأن نزول سوره، مقید معنای سوره نیست. اینطور نیست كه فقط سوره را به خاطر آن حادثهای كه در كنار آن حادثه نازل شده است، تفسیر كرد. ولی بالاخره آن حادثه ممكن است در فهم آن سوره كمی به ما كمك كند. در تاریخ هست كه حضرت وقتی دعوتشان جدی شد، قریش ابتدا استهزاء میكردند. بعد با حضرت پای معامله آمدند، اول به حضرت پیغام دادند، كه شما دست از كارت بردار بگذار ادامهی امور جامعه دست ما باشد، با همین روال پیش برود، هرچه بخواهی به تو از امور دنیا میدهیم. مال بخواهی، ثروت بخواهی، همسر بخواهی، زیباترین همسران، بیشترین امكانات، حتی ریاست بخواهی، به یك نسبتی میدهیم. حضرت به عمویشان ابوطالب كه واسطه بود فرمودند: اگر خورشید را كف دست راستم، ماه را كف دست چپم بگذارید من از این دعوت دست برنمیدارم. مسألهی انگیزههای دنیایی نیست كه سر این انگیزهها با هم معامله كنیم. قریش دیدند ظاهراً این شدنی نیست. مسیر دیگری را طی كردند كه دیگر معاملهی بر سر مادی نبود. به حضرت پیشنهاد دادند، كه شما بیایید و برای مدتی مثلاً، ماهی یا سالی، ما خدای شما را میپرستیم، سالی هم خود شما بیا با ما بت پرستی كن. اگر شما درست بگویی، ما رسیدیم به آن خیری كه شما میگویی. اگر ما هم درست بگوییم، شما در خیر ما شریك هستی. حضرت فرمودند: این شدنی نیست. به هیچ وجه! باز هم كوتاه آمدند. گفتند: این هم لازم نیست. شما بیایید بتهای ما را یكبار لمس كنید، ما هم میآییم خشوع میكنیم. آداب و مراسمی داریم، نمیخواهد شما بپرستید. همین قدر بیایید با ما یك همراهی بكنید. حضرت باز هم نپذیرفتند. این سورهی مباركه نازل شد كه كاملاً صف بندی را روشن میكند. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، قُلْ یَأَایهُّا الْكَفِرُونَ» (كافرون/1) پیداست لحن، بسیار لحن قاطعی است. پیغمبر ما به كافرین بگو «ایها الكافرون» با همین خطاب: ای کافران! «لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ، وَ لَا أَنتُمْ عَبِدُونَ مَا أَعْبُدُ» (كافرون/ 2و3) نه من عبادت میكنم آنچه را كه شما میپرستید، و نه شما پرستندهی آن هستید كه من میپرستم. به هیچ وجه اهلیت خدا پرستی ندارید. من هم به هیچ وجه بت پرستی نمیكنم. بعد لحن كمی تغییر میكند. «وَ لَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتمُ» (كافرون/4) من كسی نیستم كه بتهای شما را بپرستم. باز هم «وَ لَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ» (كافرون/5) شما هم خدای مرا نخواهید پرستید. بنابراین «لَكمُ دِینُكُمْ وَ لىِ دِینِ» (كافرون/6) هم شما دین دارید، هم من. اینطور نیست كه ما دین داریم و شما منكر دین هستید. دین ما دین خاص ما است، دین شما هم دین شماست. این«لَكمُ دِینُكُمْ وَ لىِ دِینِ» به معنای پذیرش دین آنها نیست. كه بعضی بخواهند بگویند: قرآن ما گفته: هركسی دین خودش را داشته باشد، این نیست. لحن قرآن صف بندی است و اینكه حضرت به هیچ وجه حاضر نیستند، سر توحید معامله كنند. توحید معامله كردنی نیست. حتی برای بسط و گسترش توحید هم نمیشود معامله كرد، كه بگوییم: برای اینكه دین خدا گسترش پیدا كند یك خرده كوتاه بیاییم از معارف دین، تا دین گسترش پیدا كند. توحید را قید بزنیم، شرك را بپذیریم تا دین گسترش پیدا كند. این هم شدنی نیست. فضیلت سوره کافرون روایاتی در فضیلت این سوره هست، كه با محتوای سوره هم مربوط است. یكی دو مورد از روایات را خدمت شما تقدیم میكنیم. یك روایت این است كه حضرت فرمودند كه: اگر كسی این سوره را بخواند و سورهی «قل هو الله احد» را، وقتی كه در بستر قرار میگیرد، میخواهد بیارمد، این دو سوره را بخواند، با این عهدها، شبش به خواب برود، «كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ الشِّرْكِ» (كافی/ج2/ص626) خدای متعال برای او مینویسد، بر او تثبیت میشود كه او برائت از شرك جسته و دیگر شرك دامن او را نمیگیرد. هم سورهی توحید، هم سورهی كافرون به یك معنا برائت از شرك است. اگر این دو خوانده شود، انسان به مقام برائت از شرك میرسد. خدای متعال این را برایش تثبیت میكند، دیگر شرك نمیتواند در او نفوذ كند. یک چهارم قرآن است! روایت دیگر هم كه باز در فضیلت این سوره است. حضرت فرمودند: این سوره یك چهارم قرآن است. ربع القرآن است. كما اینكه سورهی توحید، ثلث القرآن است. اگر كسی سه مرتبه بخواند، به منزلهی یك ختم قرآن است. یعنی یك ربع قرآن از آن تعبیر شده است. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|