پنج شنبه, 20 ارديبهشت 1403

 



موضوع: زندگینامه پروین اعتصامی

زندگینامه پروین اعتصامی 11 سال 1 هفته ago #4447

زندگینامه پروین اعتصامی

پروین اعتصامی،شاعره نامدار معاصر ایران ازشاعران قدر اول زبان فارسی است که با تواناترین شعرای مرد برابری کرده و به گواهی اساتیدوسخن شناسان معاصر گوی سبقت را از آنان ربوده است. رمز توفیق این شاعر ارزشمند فرهنگ وادب فارسی،علاوه براستعدادذاتی،معجزه تربیت وتوجه پدر اوست.او یکی ازشاعران نامدار ادب فارسی ویکی ازمفاخر ارزشمند خطه آذربایجان می باشد که درزمینه شعروادب همچنان می درخشدو ازشاعران کم نظیر دراین عرصه می¬باشد.
رخشنده اعتصامی مشهور به پروین اعتصامی در روز25 اسفند ماهسال1285 شمسی در تبریر تولد یافت واز ابتدا زیر نظر پدر دانشمند خود که با انتشارکتاب(تربیت نسوان)اعتقاد وآگاهی خود را به لزومتربیت دختران نشان داده بود رشد کرد.یوسف اعتصامی،پدر پروین نویسنده ومترجم بود. وی دران زمان ماهنامه ادبی "بهار"را منتشر میکرد.
پروین درسال 1291 به همراه خانواده اش ازتبریز به تهران مهاجرت کرد،ادبیات فارسی وادبیات عرب را نزد پدر فرا گرفت. واز محضر ارباب فضل ودانش ، مشروطه خواهان وچهرهای فرهنگی که در خانه پدرش گردمی آمدند بهره ها یافت وهمواره آنان را از قریحه سرشار واستعداد خارق العاده خویش دچار حیرت می ساخت.
در هشت سالگی به شعر گفتن پرداخت ومخصوصا با به نظم کشیدن قطعات زیبا ولطیف که پدرش از کتب خارجی(فرنگی_ترکی وعربی)ترجمه می کرد طبع آزمائی می نمود و به پرورش ذوق می پرداخت.
درتیر ماه سال1303 شمسی برابر با مه 1924 میلادی دوره مدرسه دخترانه آمریکایی راکه به سرپرستی خانم میس شولر در ایران ادارهمی شد با موفقیت به پایان برد ودرجشن فراغت ازتحصیل خطابه ای با عنوان"زن وتاریخ" ایراد کرد.او در این خطابه ازظلم مرد به شریکزندگی خویش که سهیم غم وشادی اوست سخن می گفت خانم میس شولر رئیس مدرسه امریکایی دختران خاطرات خود را ار تحصیلو تدریس پروین درآن مدرسه چنین بیان می کند:پروین ،اگر چه درهمان اوان تحصیل در مدرسه امریکایی نیز معلومات فراوان داشت، اماتواضع ذاتیش به حدی بود که به فرا گرفتن مطلب وموضوع تازه ای که دردسترس خود می یافت شوق وافر اظهار می نمود.
خانم سرور مهکامه محصص از دوستان نزدیک پروین که گویا بیش از دوازده سال با هم مراوده و مکاتبه داشتند او را پاک طینت،پاک عقیده، پاک دامن، خوشخو ، خوشرفتار ،در مقام دوستی متواضع ودرطریق حقیقت ومحبت پایدار توصیف می کند.
پروین درتمام سفرهایی که با پدرش در داخل وخارج ایران می نمود شرکت می کرد و با سیر وسیاحت به گسترش دید واطلاعاتو کسب تجارت تازه می پرداخت.
این شاعر آزاده پیشنهاد ورود به دربار را با بلند نظری نپذیرفت ومدال وزارت معارف ایران را رد کرد.
پروین در نوزده تیر ماه 1313 با پسر عموی خود ازدواج کرد وچهار ماه پس از عقد ازدواج به کرمانشاه به خانه شوهر رفت.
شوهر پروین از افسران شهربانی وهنگام وصلت با او رئیس شهر بانی در کرمانشاه بود. اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزاده پروینمغایرت داشت. او که در خانه ای سرشار از مظاهر معنوی وادبی وبه دور از هر گونه آلودگی پرورش یافته بود پس از ازدواج ناگهان بهخانه ای وارد شد که یک دم از بساط عیش ونوش خالی نبود وطبیعی است همراهی این دو طبع مخالف نمی توانست دوام یابد وسرانجام این ازدواج ناهمگون به جدایی کشید و پروین پس از دو ماه ونیم اقامت در خانه شوهر با گذشتن از مهریه اش در مرداد ماه1314 طلاق گرفت. با این همه او تلخی شکست را با خونسردی ومتانت شگفت آوری تحمل کرد و تا پایان عمر از آن سخنی بر زبان نیاورد.
پروین درباره دوره زناشویی خود سه بیت ذیل را سروده است:
ای گل! تو ز جمعیت گلزار چه دیدی؟
جز سرزنش و بدسری خار چه دیدی؟
ا ی لعل دل افروز،تو با این همه پرتو
جز مشتری سفله به بازار چه دیدی؟
رفتی به چمن ،لیک قفس گشت نصیبت
غیر از قفس ای مرغ گرفتار چه دیدی؟
درسال1314 دیوان پرویناعتصامی شاعره توانای ایران به همت پدر ادیب و گرانمایه اش انتشار یافت.درسالهای1315و1316 در زمان ریاست دکتر عیسی صدیق بر دانشسرای عالی ،پروین به عنوان مدیر کتابخانه آن، مشغول به کار شد.
مرگ پدر در دی ماه 1316 در سن 63سالگی، ضربه هولناک دیگری به روح حساس او وارد کرد که عمق آن رادر مرثیه ای که در سوگ پدر سروده است،به خوبی می توان احساس کرد:
پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل تیشه ای بود که شد باعث ویرانی من
عضو جمعیت حق گشتی ودیگر نخوری غم تنهایی و مهجوری وحیرانی من
من که قدر گهر پاک تو می دانستم ز چه مفقود شدی؟ ای گهر کانی من
من که آب تو ز سرچشمه دل می دادم آب ورنگت چه شد ای لاله نعمانی من؟
من یکی مرغ غزلخوان تو بودم، جه افتاد؟ که دگر گوش نداری به نواخوانی من
گنج خود خواندیم ورفتی و بگذاشتیم ای عجب! بعد تو با کیست نگهبانی من؟
پروین اعتصامی ،پس از کسب افتخارات فراوان ودرست در زمانی که برادرش_ابوالفتح اعتصامی_دیوانش را برای چاپ دوم آن حاضرمی کردو درحالی که آسمان ادب و فرهنگ ایران انتظار سال های متمادی خدمت مجدانه وی راداشت تا بسی غنی گردد ،بی هیچ نوعسابقه کسالت،ناگهان در روز سوم فروردین1320 بستری شد پزشک معالج او،بیماری اش را حصبه تشخیص داده بود،اما در مداوای او کوتاهی کرد ومتاسفانه زمان درمان او گذشت و عاقبت در تاریخ 15 فروردین1320 در سن 35 سالگی در تهران در گذشت و درحرم فاطمهمعصومه در قم در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.
روین برای سنگ مزار خود نیز قطعه اندوهباری سروده که هم اکنون بر لوح نماینده مرقدش حک شده است.
اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید هرچه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه ویاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی غمگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و زهر جا برسی آخرین منزل هستی این است
آدمی هر جه توانگر باشد چون بدین نقطه رسید مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم وادب تمکین است
زادن وکشتن وپنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آنکس که در این محنت گاه خاطری را سبب تسکین است
آثار و سبک شعری
دیوان قصائد و مثنویات وتمثیلات و مقطعاتپروین در قصایدش پیرو سبک متقدمین به ویژه ناصر خسرو است و اشعارش بیشتر شامل مضامین اخلاقی و عرفانی می باشد. او در قدرت کلام و چیره دستی بر صنایع و آداب سخنوری همپایه ی گویندگان نامدار قرار داشته ودر این میان به مناظره توجه خاصدارد واین شیوه یرا که شیوه ی شاعران شمال وغرب ایران بود احیاء می نماید. پروین تحت تاثیر سعدی وحافظ بوده واشعارشترکیبی است از دو سبک خراسانی وسبک عراقی. شعر پروین شیوا، ساده ودلنشین است.مضمونهای متنوع پروین مانند باغپر گیاهی است که به راستی روح را نوازش می دهد. اخلاق و همه تعابیر و مفاهیم زیبا و عادلانه آن چون ستاره ای تابناک بر دیوانپروین می درخشد درون مایه اشعار او بیشتر غنیمت داشتن وقت و فرصت ها،نصیحت های اخلاقی، انتقاد از ظلم وستم به مظلومانو ضعیفان وناپایداری دنیاست.
سخن آخر
عمر پروین بسیار کوتاه بود،کمتر زنی از میان سخنگویان، اقبالی همچون پروین داشت که در دورانی این چنین کوتاه شهرتی
فراگیر داشته باشد.پنجاه سال و اندی است که از درگذشت این شاعره بنام می گذرد وهمگان اشعار پروین را می خوانند و
وی را ستایش می کنند وبسیاری از ابیات آن بصورت ضرب المثل به زبان خاص وعام جاری گشته است .
استاد بهار در مورد اشعار وی می گویند :پروین در قصاید خود پس از بیانات حکیمانه و عارفانه روح انسان را به سوی سعی
وعمل امید حیات، اغتنام وقت ،کسب کمال، همت، اقدام نیکبختی و فضیلت سوق می دهد .
سرانجام آنکه او دیوان خوبی وپاکی است!
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سید محمد حسینی