ويژه گي هاي برنامه ريزي فرهنگي مطلوب
1-. برنامه ريزي فرهنگي بايد منعطف باشد.( باید تغییر پذیر باشد).
2- انضمامي و تجربي باشد(بر اساس عینیت های جامعه طرح شود).
3-از يك سو بر اساس تعريف محدود از فرهنگ استوار باشد و از سوي ديگر، انتخابي باشد و صرفاً به برخي از متغيرهاي راهبردي در سطح فوقاني جامعه توجه كند، نه اين كه بدون در نظر گرفتن عوامل انگيخته در عرصههايگوناگون و در سطوح مختلف، براي جزئيترين امور برنامهريزي کند كه در اين صورت نتيجة چنين برنامهاي از قبل مشخص است.
4- ويژگي ساختاري داشته باشد، نه اجباري. به اين موضوع مهم اخيراً در ادبيات برنامهريزي و توسعه نيز توجه جدي شده است. به عبارت ديگر، برنامهريزي فرهنگي بايد درصدد تأسيس فرصتهاي ساختاري برآيد تا مردم به روشي خاص در آن رفتار کنند، نه اين كه مستقيماً براي انجام كاري تحت فشار قرار بگيرند. در ادبيات برنامهريزي اجتماعي، معموالً به برنامهريز توصيه ميشود بيشتر متكي به فراقدرت باشد به جای این که به قدرت عريان تکیه کند.
5- مشارکت مردم را به همراه داشته باشد
6- براي جلب مشاركت عموم بايد حتي المقدور داوطلبانه باشد، زيرا اين نوع برنامه ريزي همچنان كه از نام آن استنباط مي شود، با عنصر فكر و انديشه سروكار دارد و اين امر بدون مشاركت داوطلبانه مردم ميسر نخواهد شد ).
7-واقع گرايانه باشد به عبارت ديگر با توانايي هاي سيستم سازگار باشد و امكانات و ظرفيت هاي موجود در جامعه را مد نظر قرار دهد.
8-منطبق با وجدان عمومي جامعه باشد.
9-آينده نگر باشد.
10- به قلمرو ملي محدود نشود بلكه با اتخاذ چشم اندازي وسيع، مسائل بين المللي و جهاني نيز مد نظر قرار گيرد. همچنين براي همكاري با ساير دولتها، مؤسسات تجاري، انجمنهاي داوطلبانه وخصوصي و نهادهاي ديگر، بايد درصدد يافتن راه هاي جديدي برآيدضمن اين كه تأثير مثبت روند جهاني سازي از نظر ايجاد فرصتها و امكانات بازار بايد مورد بررسي قرار گيرد. اثرات مثبت و منفي بازارهاي جهاني بر صنايع فرهنگي محلي نيز، از جمله مسائلي است كه بايد مورد مطالعه قرار گيرد تا بتوان براي حمايت از اين صنايع و رشد فرهنگي و اقتصادي آنها، اقداماتي را پيشبيني كرد(یونسکو، 1379: 529(.
11-بخشي از سياستهاي اقتصادي و اجتماعي باشد تا ارزشهاي فرهنگي ملي و محلي در مديريت اقتصاد در نظر گرفته شود.
12-به امر تنوع فرهنگي، كه به توليد آثار هنري منجر ميشود، توجه ويژه اي داشته باشد.
13- با توجه به محدوديت منابع و امكانات و همچنين مشكلات، اولويت گذار باشد.
14-بر اساس اجماع و نوعي توافق رسمي و اتفاق نظر ميان مسئولین و متوليان امور شكل گرفته باشد و كارشناسان و بخش اجرايي نيز مصمم به اجراي آن باشند.برنامة فرهنگي ملي بر اساس يك فرايند سياسي است؛ فرايندي كه سياستمداران آن را آغاز مي كنند و مي كوشند تا بر آن حاكم گردند. براي تحقق اهداف فرهنگي، بايد ميان رهبران سياسي و برنامه ريزان، پيوسته تبادل نظر صورت گيرد. برنامه ريزي نمي تواند از فرايند سياسي جدا افتد و بي توجه به آن ادامه يابد. در صورتي كه كاركنان ـ چه كارشناساني كه برنامه را تهيه مي كنند و چه كارمنداني كه آنرا اجرا مي نمايند براي اجراي آن مشتاق نباشند و يا ورزيدگي كافي نداشته باشند، برنامه را با شكست مواجه ميكنند .
15- فعال باشد
16- مستمر باشد.
17 - علت گرا باشد.
18-ارزشمدار باشد.
19- خلاق باشد.
20- منسجم باشد.
21- زمان بندی شده باشد.