خوش آمديد,
مهمان
|
|
بسمه تعالی
باسلام برنامهريزى فوايد زيادى دارد. برنامهريزى مديريت را تشويق مىکند که بهطور سيستماتيک آيندهنگرى کند و روابط متقابل ميان مديران شرکت را گسترش دهد. برنامهريزى شرکت را ملزم مىکند اهداف و سياستهاى خود را دقيقتر کند. برنامهريزى به هماهنگى بهتر تلاشهاى شرکت مىانجامد و استانداردهاى عملى روشنترى را براى کنترل ارائه مىکند. بنابراين، اين ادعا که در محيطى با تغييرات بسيار سريع، برنامهريزى کمتر مفيد فايده واقع مىشود بىمعناست. شيوههاى برنامهريزى مديريت مىتواند از بين سه شيوه مختلف برنامهريزى يکى را انتخاب کند. شيوه اول برنامهريزى از بالا به پايين است. در اين شيوه، مديريت سطح بالا اهداف برنامههايى را براى کليه سطوح پايين مديريت تعيين مىکند. در اين شيوه فرض بر اين است که کارکنان قادر به قبول مسؤوليت نيستند و يا تمايلى به اين کار ندارند و ترجيح مىدهند اداره و هدايت شوند. شيوه مقابل شيوه فوق برنامهريزى از پايين به بالا است. در اين شيوه، واحدهاى مختلف سازماني، اهداف و برنامههاى خود را تعيين و سپس اين اهداف و برنامهها را جهت اخذ تائيديه به مديريتهاى سطوح بالاتر ارائه مىکنند. بر اين اساس، فرض بر اين است که کارکنان مسؤوليتپذير هستند و در صورتىکه در برنامهريزى مشارکت داده شوند، خلاقيت و تعهد بيشترى از خود بروز مىدهند. اکثر شرکتها از شيوه سوم برنامهريزى اهداف از بالا و برنامهها از پايين استفاده مىکنند. در اين شيوه، مديريت سطح بالا با ملاحظه فرصتها و نيازهاى شرکت، اهداف کلى ساليانه را تعيين مىکند و سپس واحدهاى مختلف شرکت با تهيه برنامه، شرکت را در نيل به اين اهداف کلى يارى مىدهند. اين برنامهها پس از تصويب مديريت سطح بالا، بهصورت برنامه نهايى در مىآيند. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|